به گزارش شهدای ایران؛ ماده۴۸ قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مقرر میدارد: کلیه وزارتخانهها، مؤسسات دولتی و شرکتهای دولتی، سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران و کلیه سازمانها و شرکتهایی که به نحوی از انحا از بودجه عمومی دولت استفاده میکنند و نیز کلیه مؤسسات و شرکتهایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است مکلفند یکی از فرزندان کارکنان شهید، جانباز 25درصد و به بالا و آزاده اعم از شاغل، فوتشده و یا از کارافتاده را که واجد شرایط عمومی استخدام میباشند علاوه بر سهمیه استخدامی ایثارگران در همان دستگاه استخدام نمایند.
با توجه به اینکه این قانون فاقد هرگونه ابهام است ولی اجرای آن در دستگاههای اجرایی با مشکلات عدیدهای مواجه شده است؛ به شکلی که میتوان گفت در دستگاههای اجرایی و نظارتی ارادهای برای اجرای آن وجود نداشته بلکه به دنبال آن هستند که مانع اجرای آن شوند. ریاست وقت بنیاد شهید و امور ایثارگران در تاریخ 85.4.28 در نامهای به سرپرست وقت معاونت سرمایه انسانی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور مینویسد و اعلام میکند: علیرغم اینکه این مصوبه اقدام بسیار مطلوب و مؤثری بوده... لیکن از آنجا که دستورالعمل شفاف و روشنی در این راستا از سوی آن سازمان تدوین و ابلاغ نگردیده دستگاهها دچار سردرگمی و تفسیر به رأی در اجرا شدهاند.
از بهانههای دیگری که دستگاههای اجرایی برای عدم اجرای این قانون به آن متوسل میشوند گسترش دامنه تعریف شرایط عمومی استخدام است و با این حربه مانع ورود فرزندان ایثارگران در دستگاه محل خدمت پدرشان میشوند. پاسخهای چندپهلو، غیرمستند و ابهامآمیز سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در تعریف شرایط عمومی استخدام بر جلوگیری از اجرای این قانون افزوده است. این سازمان با توجه به تعریف شفاف شرایط عمومی استخدام در قانون استخدام کشوری و قانون مدیریت خدمت کشوری دارا بودن مجوز استخدامی را از شرایط عمومی استخدام به دستگاهها اعلام نموده تا جایی که این برداشت غلط از قانون منجر به صدور آرای خلاف قانون توسط شعب دیوان عدالت اداری شده است.
شعبه 3 دیوان عدالت اداری در دادنامه شماره 9109970900302916 مورخ 91.9.20 دلیل رد شکایت فرزند جانباز را چنین بیان کرده است: نظر به اینکه استخدام بر اساس سهمیه فرزندان جانبازان 25درصد موضوع ماده 48 قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت در صورتی است که مجوز استخدام و آزمون استخدامی وجود داشته باشد و مشتکیعنه عنوان داشته است که در حال حاضر مجوز و ردیف استخدامی وجود ندارد رای به رد آن صادر و اعلام میگردد.
جای تاسف دارد که همه دستگاهها دست به دست هم دادهاند تا مانع اجرای قانون شوند.
اولا در کجای ماده48 به سهمیه استخدامی اشاره شده است در حالی که در متن همین ماده قانونی به صراحت آمده است که استخدام براساس این ماده علاوه بر سهمیه استخدامی است.
ثانیا در متن ماده 48 اجرای آن منوط به مجوز و ردیف استخدامی نشده است بلکه این قانون به عنوان یک قانون خاص فقط شرایط عمومی استخدام را ملاک اجرا دانسته و هیچ قید و شرط دیگری برای اجرای آن پیشبینی نشده است.
ثالثا قاضی محترم باید متوجه باشد که برابر تبصره2 قانون اصلاح بند(و) ماده44 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه اقتصادی که به قانون جامع خدماترسانی ایثارگران نیز الحاق شده است اغلب ایثارگران ازجمله فرزندان شهدا و فرزندان جانبازان از شرط آزمون معاف شدهاند.
رابعا" وقتی قانون استخدامی گذشته و قانون مدیریت خدمات کشوری فعلی به صورت شفاف شرایط عمومی استخدام را تعریف کرده است توسعه این تعریف برخلاف قانون و برای تضییع حقوق استخدامی ایثارگران چه معنا دارد .
تحمیل شرایط دیگر از سوی هر سازمان و مقامی که انجام گیرد خلاف قانون است. حال با تصریح این قوانین چرا دستگاههای اجرایی از تمکین به قوانین خودداری میکنند و شعب دیوان عدالت اداری برخلاف قوانین موجد حق ایثارگران حکم صادر میکنند
خود باید پاسخگو باشند.
با توجه به اینکه این قانون فاقد هرگونه ابهام است ولی اجرای آن در دستگاههای اجرایی با مشکلات عدیدهای مواجه شده است؛ به شکلی که میتوان گفت در دستگاههای اجرایی و نظارتی ارادهای برای اجرای آن وجود نداشته بلکه به دنبال آن هستند که مانع اجرای آن شوند. ریاست وقت بنیاد شهید و امور ایثارگران در تاریخ 85.4.28 در نامهای به سرپرست وقت معاونت سرمایه انسانی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور مینویسد و اعلام میکند: علیرغم اینکه این مصوبه اقدام بسیار مطلوب و مؤثری بوده... لیکن از آنجا که دستورالعمل شفاف و روشنی در این راستا از سوی آن سازمان تدوین و ابلاغ نگردیده دستگاهها دچار سردرگمی و تفسیر به رأی در اجرا شدهاند.
از بهانههای دیگری که دستگاههای اجرایی برای عدم اجرای این قانون به آن متوسل میشوند گسترش دامنه تعریف شرایط عمومی استخدام است و با این حربه مانع ورود فرزندان ایثارگران در دستگاه محل خدمت پدرشان میشوند. پاسخهای چندپهلو، غیرمستند و ابهامآمیز سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در تعریف شرایط عمومی استخدام بر جلوگیری از اجرای این قانون افزوده است. این سازمان با توجه به تعریف شفاف شرایط عمومی استخدام در قانون استخدام کشوری و قانون مدیریت خدمت کشوری دارا بودن مجوز استخدامی را از شرایط عمومی استخدام به دستگاهها اعلام نموده تا جایی که این برداشت غلط از قانون منجر به صدور آرای خلاف قانون توسط شعب دیوان عدالت اداری شده است.
شعبه 3 دیوان عدالت اداری در دادنامه شماره 9109970900302916 مورخ 91.9.20 دلیل رد شکایت فرزند جانباز را چنین بیان کرده است: نظر به اینکه استخدام بر اساس سهمیه فرزندان جانبازان 25درصد موضوع ماده 48 قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت در صورتی است که مجوز استخدام و آزمون استخدامی وجود داشته باشد و مشتکیعنه عنوان داشته است که در حال حاضر مجوز و ردیف استخدامی وجود ندارد رای به رد آن صادر و اعلام میگردد.
جای تاسف دارد که همه دستگاهها دست به دست هم دادهاند تا مانع اجرای قانون شوند.
اولا در کجای ماده48 به سهمیه استخدامی اشاره شده است در حالی که در متن همین ماده قانونی به صراحت آمده است که استخدام براساس این ماده علاوه بر سهمیه استخدامی است.
ثانیا در متن ماده 48 اجرای آن منوط به مجوز و ردیف استخدامی نشده است بلکه این قانون به عنوان یک قانون خاص فقط شرایط عمومی استخدام را ملاک اجرا دانسته و هیچ قید و شرط دیگری برای اجرای آن پیشبینی نشده است.
ثالثا قاضی محترم باید متوجه باشد که برابر تبصره2 قانون اصلاح بند(و) ماده44 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه اقتصادی که به قانون جامع خدماترسانی ایثارگران نیز الحاق شده است اغلب ایثارگران ازجمله فرزندان شهدا و فرزندان جانبازان از شرط آزمون معاف شدهاند.
رابعا" وقتی قانون استخدامی گذشته و قانون مدیریت خدمات کشوری فعلی به صورت شفاف شرایط عمومی استخدام را تعریف کرده است توسعه این تعریف برخلاف قانون و برای تضییع حقوق استخدامی ایثارگران چه معنا دارد .
تحمیل شرایط دیگر از سوی هر سازمان و مقامی که انجام گیرد خلاف قانون است. حال با تصریح این قوانین چرا دستگاههای اجرایی از تمکین به قوانین خودداری میکنند و شعب دیوان عدالت اداری برخلاف قوانین موجد حق ایثارگران حکم صادر میکنند
خود باید پاسخگو باشند.