نخستین
بار در «عملیات خیبر» شیمیایی شد و چندی بعد در عملیات «والفجر۸» ماسک خود
را در اختیار یکی از رزمندگان قرار داد و برای دومین بار در معرض گازهای
شیمیایی قرار گرفت و اسطورهای از ایثار شد...
به گزارش ایسنا جملات
بالا بخشی از زندگینامه شهید حسین محمدیانی است. بیست و نهمین روز از
دیماه سال ۱۳۳۵ بود که سومین فرزند خانواده محمدیانی در محله نقاشک
شهرستان سبزوار از توابع استان خراسان متولد شد. هفت سال بعد دبستان شیخ
داورزنی خانه دوم حسین شد و سالها بعد او با تلاش و جدیت موفق به اخذ مدرک
دیپلم در رشته ادبیات از دبیرستان دکتر غنی شد.
حسین، سردسته
سینهزنان حسینیه ابوالفضلی (ع) در سال ۱۳۵۶ جهت انجام خدمت نظام وظیفه به
ارتش پیوست و از آنجا که در دفتر یکی از فرماندهان ارتش بعنوان تایپیست به
کار گمارده شد میتوانست با دادن اخبار و اطلاعات به روحانیون و علما گامی
مهم در جهت حمایت از مبارزان انقلابی بردارد.
با پیروزی انقلاب
اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی به همراه اولین گروههای اعزامی به عنوان یک
بسیجی راهی جبهه شد و شش ماه در منطقه سومار حضوری دلیرانه داشت. یک سال
بعد (در سال ۱۳۶۰) به عضویت سپاه سبزوار درآمد و در سال ۱۳۶۶ به سفر حج
مشرف شد.
حسین فرمانده «گردان ولیالله» از «لشکر۵ نصر» در
عملیاتهای بسیاری حماسه آفرید. او که تمام هستی خود را برای دفاع از
انقلاب در طبق اخلاص نهاده بود نخستین بار در «عملیات خیبر» شیمیایی شد و
چندی بعد در عملیات «والفجر۸» ماسک خود را در اختیار یکی از رزمندگان قرار
داد و برای دومین بار در معرض گازهای شیمیایی قرار گرفت و اسطورهای از
ایثار شد.
جنگ به پایان رسید اما حماسه خیبر و والفجر۸ با سرنوشت
حاج حسین پیوندی ابدی داشت. پیوندی که او را در یازدهمین روز از آذرماه سال
۱۳۷۰ آسمانی کرد و کارنامه ۳۵ سال زندگی را مزین به سند شهادت کرد.
امروز سه فرزند حاج حسین یادگارانی از شکوه ایثار او در میان ما هستند. پیکر مطهر او در گلزار شهدای سبزوار آرام گرفته است.
در تصویر روی خبر شهیدان:داوود مزینانی،حسین محمدیانی و عبدالحسین برونسی از راست به چپ مشاهده میشوند.