در سایت سکوت موسسه مدعی حفظ و آثار امام:
بیت مرحوم منتظری در طول سالهای گذشته آنقدر در ارتباط با عزل مرحوم منتظری توسط امام خمینی(ره) دروغ گفتهاند که دیگر خودشان هم باورشان شده ادعاهای کذبشان حقیقت دارد.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ بیت مرحوم منتظری در طول سالهای گذشته آنقدر در ارتباط با عزل مرحوم منتظری توسط امام خمینی(ره) دروغ گفتهاند که دیگر خودشان هم باورشان شده ادعاهای کذبشان حقیقت دارد.
چهارشنبه هفته گذشته احمد منتظری فرزند مرحوم حسینعلی منتظری در گفتگو با رسانه اصلاحطلب «انصافنیوز»، از روی حقد و کینه بی پایانی که نسبت به رهبر کبیر انقلاب اسلامی دارد، به تکرار ادعای نخنما شده و خلاف واقعی که بارها از سوی رسانهها و شخصیتهای انقلابی پاسخ داده شده، پرداخت. منتظری مدعی شده است که نامه حضرت امام خمینی(ره) در عزل پدر مرحومش جعلی بوده و فاقد اعتبار است.
گرچه انتظار میرفت که سیدحسن خمینی و یا حداقل موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی که وظیفهاش حفاظت از شخصیت امام خمینی(ره) میباشد، پاسخ احمد منتظری را بدهند. اما از آنجایی که سیدحسن خمینی مقابله با افتراهای بیت منتظری نسبت به امام خمینی(ره) را در تعارض با اتحادهای سیاسیاش میبیند، این انتظار عملی نشد.
برای چندمین بار در طول این سالها، به ادعای تکراری منتظری پاسخ داده می شود:
به گزارش رجانیوز، احمد منتظری با زیر سوال بردن نامه امام خمینی که در یکم فروردین ماه سال 68 و در ارتباط با عدم صلاحیت مرحوم منتظری برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی، نگاشته شد، گفته است: «مسلماً کسانی بودند که نمیخواستند این مسئلهی برکناری به خوبی و خوشی انجام شود و آن نامهی ۶ فروردین مطرح میشود که باز آنهم مطابق همان چارچوب وصیت نامه از امام خمینی نیست. اگر باز کسی دیده باشد که امام خمینی نامه را داده به جمعی و بگوید که ما دیدیم امام خمینی این نامه را داد و فلان، چه بسا نامه وسط راه عوض شده و ثانیا با چارچوب وصیت نامه جور نیست؛ چون به تصدیق کارشناسان خط و امضای ایشان نیست -چون امام گفتند به تصدیق کارشناسان و نه به تصدیق دفتر نشر آثار- و در سیمای جمهوری اسلامی هم پخش نشده و علاوه بر این در صحیفه نور هم نبوده.»
در ابتدا باید احمد منتظری به این سوال پاسخ دهد که منظورش از کارشناسانی که باید بر تطابق دستخط نامهی مذکور با دستخط و امضای امام گواهی دهند و ندادهاند، چه کسانی است؟ چرا در طول تاریخ انقلاب اسلامی تنها اطرافیان و منتسبین به مرحوم منتظری این شبهه را مطرح کردهاند و کسی به یاد ندارد که یاران امام و بزرگان انقلاب اسلامی اصالت نامه مذکور را رد کرده باشند؟
علاوه بر این باید به احمد منتظری یادآورد شد که سالهاست «صحیفه نور» بهخاطر اشکالات و نواقصی که داشت، جای خود را به «صحیفه امام» که 22 جلد منتشر شده، داده است.
در همین رابطه، در مقدمه صحیفه امام خمینی آمده است: کاستیها و اشکالات صحیفه نور معلول عواملی چند میباشد. از جمله اینکه بخش قابل توجهی از آثار امام خمینی به علت دسترسی نداشتن گردآورندگان در صحیفه نور نیامده است. به منظور ارائه دورهای کامل از تمامی آثار امام خمینی و با توجه به کمبودها و اشکالات عمدهای که در صحیفه نور وجود داشت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی اقدام به انتشار اثر حاضر به نام «صحیفه امام» نموده است.
حال که تفاوت بین صحیفه نور و صحیفه امام مشخص شد، به احمد منتظری یادآور میشود که نامه مورد بحث امام خمینی(ره) در جلد بیست و یکم صحیفه امام آورده شده است.
جدای از اینها، قرینه های متعدد دیگری نیز دال بر صحت و اصالت نامه امام خمینی خطاب به مرحوم منتظری، در خاطرات شخصیت های مختلف انقلاب وجود دارد.
از جمله خاطرهای از آیتالله ری شهری وزیر اطلاعات وقت است که در آن، به جلسه چند نفر از اعضای مجلس خبرگان رهبری با حضرت امام(ره) اشاره میکند که افراد حاضر از امام خواهش میکنند تا عبارتی از نامه که به سلب «عدالت» مرحوم منتظری اشاره دارد، از نامه حذف شود. خواهش دیگر اعضای خبرگان نیز عدم پخش نامه از طریق رسانه های عمومی است که با اصرار آنها، امام با این دو مورد موافقت می نمایند. آن قسمت از نامه حضرت امام نیز که خط خوردگی دارد، مربوط به همین مسئله(سلب عدالت) است.
در خاطره آیتالله ریشهری آمده است: عصر یکشنبه ششم فروردین 68، دفتر امام خمینی از آيتالله خامنهاي و آقاي هاشمي ميخواهد كه نامه ياد شده را به آقاي منتظري در قم برسانند. همچنين مجلس خبرگان تشكيل شود و به دستور امام، در خصوص عزل آقاي منتظري تصميمگيري نمايد. لذا آيتالله خامنهاي، آيتالله مشكيني، آيتالله اميني، آيتالله مؤمن، و آيتالله طاهري خرم آبادي در دفتر آيتالله هاشمي رفسنجاني، جلسهاي را ترتيب ميدهند كه در اينباره تصميم گيري كنند. در آن جلسه، جمع مذكور به اين نتيجه ميرسند كه ابلاغ چنين نامه تندي به آقاي منتظري و تشكيل مجلس خبرگان براي عزل ايشان، مصلحت نيست و لذا تصميم ميگيرند كه خدمت امام برسند و نظر خود را به امام بگويند. نام بردگان به استثناي آقايان مومن و طاهري، خدمت امام ميرسند و نظر خود را ميگويند و از ايشان ميخواهند كه از ارسال نامه به آقاي منتظري منصرف شود و به گفته حاج احمدآقا، لااقل موضوع سلب عدالت را از نامه حذف كنند. حضرت امام(ره) در اين جلسه هيات رئيسه مجلس خبرگان كه جهت وساطت مبني بر عدم پخش نامه و يا حداقل حذف قسمت «سلب عدالت» خدمت امام رسيده بودند، ميفرمايند: در وضعيت فعلي حجت بر من تمام شده و اگر روزي مملكت دست آقاي منتظري بيفتد، نزدیكان و محركان ايشان مملكت را قبضه ميكنند و سپس خود او را ميكشند.(سنجه انصاف)
نهایتاً امام خمینی با عدم پخش نامه از رسانههای عمومی موافقت کرده و خطاب به اعضای مجلس خبرگان که قصد وساطت داشتند، میفرمایند: نه اينكه پشيمان شدم و نه اينكه اصرار شما مرا وادار كرد كه اين نامه را پس بگيرم، فقط ترسيدم كه با پخش اين نامه، خون مردم به جوش بيايد و بريزند و آقاي منتظري را بكشند.
بر فرض نادرست و جعلی بودن همه اینها، باید گفت که مرحوم منتظری نیز در خاطرات خود درباره نامه امام خمینی و عدم انتشار آن از رسانههای عمومی میگوید: «حدوداً یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که آقای حاج شیخ عبدالله نوری از تهران وارد شدند و شروع کردند به اظهار ناراحتی زیاد که قرار بوده این نامه را در رادیو تلویزیون بخوانند و اگر نامه پخش شود چه میشود، خیلی بد شده و امام خیلی ناراحت هستند و شما باید چیزی بنویسید که ایشان قانع شوند.... آقای نوری با حالت گریه متنی را از جیبشان درآوردند و گفتند: من در ماشین این متن را نوشتهام که شما این مضمون را به امام بنویسید.»
به عبارتی بهتر، بیان ناراحتی امام خمینی(ره) توسط عبدالله نوری و خواهش او از مرحوم منتظری برای نوشتن نامه مستقیم به شخص حضرت امام، نشان دهنده ی این است که مرحوم منتظری و عبدالله نوری این نامه را از جانب خود امام میدانند و شکی در محتوا و دستخط آن ندارند. بر فرض صحت ادعای احمد منتظری و جعلی بودن نامه امام خمینی، باید از احمد منتظری پرسید که عبدالله نوری ناراحتی امام را ناشی از چه موضوعی میداند و از مرحوم منتظری میخواهد که برای امام خمینی(ره) نامه بنویسد؟
باز هم با فرض نادرست بودن این موارد، احمد منتظری پاسخ دهد که اگر مرحوم منتظری معتقد بودهاند نامه جعلی بوده و توسط مرحوم سید احمد خمینی نوشته شده است، چرا در جواب آن، حضرت امام خمینی(ره) را خطاب قرار داده و مینویسد: «محضر مبارک آیت الله العظمی امام خمینی مدظله العالی، پس از سلام و تحيت مرقومه شريفه مورخ 6/1/68 واصل شد»؟
سخن آخر اینکه در نظر بیت مرحوم منتظری، عالم و آدم دروغ میگویند. جریان حامی مرحوم منتظری حاضر است برای تبرئه آن مرحوم در تاریخ، علاوه بر برچسب جعلی زدن به نامه امام خمینی و تخریب مرحوم سیداحمد خمینی، صداقت بزرگان انقلاب اسلامی؛ رهبر انقلاب اسلامی، مرحوم آیتالله مشکینی و مرحوم آیتالله امینی را نیز زیر سوال ببرد. چرا که اگر اینطور نبود، با انتشار مرقومههای حضرتآیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی و آیتالله امینی در تأیید نامه حضرت امام به مرحوم منتظری که در سال 97 صورت گرفت، اکنون شاهد تکرار ادعاهای نخنما شده نبودیم.
چهارشنبه هفته گذشته احمد منتظری فرزند مرحوم حسینعلی منتظری در گفتگو با رسانه اصلاحطلب «انصافنیوز»، از روی حقد و کینه بی پایانی که نسبت به رهبر کبیر انقلاب اسلامی دارد، به تکرار ادعای نخنما شده و خلاف واقعی که بارها از سوی رسانهها و شخصیتهای انقلابی پاسخ داده شده، پرداخت. منتظری مدعی شده است که نامه حضرت امام خمینی(ره) در عزل پدر مرحومش جعلی بوده و فاقد اعتبار است.
گرچه انتظار میرفت که سیدحسن خمینی و یا حداقل موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی که وظیفهاش حفاظت از شخصیت امام خمینی(ره) میباشد، پاسخ احمد منتظری را بدهند. اما از آنجایی که سیدحسن خمینی مقابله با افتراهای بیت منتظری نسبت به امام خمینی(ره) را در تعارض با اتحادهای سیاسیاش میبیند، این انتظار عملی نشد.
برای چندمین بار در طول این سالها، به ادعای تکراری منتظری پاسخ داده می شود:
به گزارش رجانیوز، احمد منتظری با زیر سوال بردن نامه امام خمینی که در یکم فروردین ماه سال 68 و در ارتباط با عدم صلاحیت مرحوم منتظری برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی، نگاشته شد، گفته است: «مسلماً کسانی بودند که نمیخواستند این مسئلهی برکناری به خوبی و خوشی انجام شود و آن نامهی ۶ فروردین مطرح میشود که باز آنهم مطابق همان چارچوب وصیت نامه از امام خمینی نیست. اگر باز کسی دیده باشد که امام خمینی نامه را داده به جمعی و بگوید که ما دیدیم امام خمینی این نامه را داد و فلان، چه بسا نامه وسط راه عوض شده و ثانیا با چارچوب وصیت نامه جور نیست؛ چون به تصدیق کارشناسان خط و امضای ایشان نیست -چون امام گفتند به تصدیق کارشناسان و نه به تصدیق دفتر نشر آثار- و در سیمای جمهوری اسلامی هم پخش نشده و علاوه بر این در صحیفه نور هم نبوده.»
در ابتدا باید احمد منتظری به این سوال پاسخ دهد که منظورش از کارشناسانی که باید بر تطابق دستخط نامهی مذکور با دستخط و امضای امام گواهی دهند و ندادهاند، چه کسانی است؟ چرا در طول تاریخ انقلاب اسلامی تنها اطرافیان و منتسبین به مرحوم منتظری این شبهه را مطرح کردهاند و کسی به یاد ندارد که یاران امام و بزرگان انقلاب اسلامی اصالت نامه مذکور را رد کرده باشند؟
علاوه بر این باید به احمد منتظری یادآورد شد که سالهاست «صحیفه نور» بهخاطر اشکالات و نواقصی که داشت، جای خود را به «صحیفه امام» که 22 جلد منتشر شده، داده است.
در همین رابطه، در مقدمه صحیفه امام خمینی آمده است: کاستیها و اشکالات صحیفه نور معلول عواملی چند میباشد. از جمله اینکه بخش قابل توجهی از آثار امام خمینی به علت دسترسی نداشتن گردآورندگان در صحیفه نور نیامده است. به منظور ارائه دورهای کامل از تمامی آثار امام خمینی و با توجه به کمبودها و اشکالات عمدهای که در صحیفه نور وجود داشت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی اقدام به انتشار اثر حاضر به نام «صحیفه امام» نموده است.
حال که تفاوت بین صحیفه نور و صحیفه امام مشخص شد، به احمد منتظری یادآور میشود که نامه مورد بحث امام خمینی(ره) در جلد بیست و یکم صحیفه امام آورده شده است.
جدای از اینها، قرینه های متعدد دیگری نیز دال بر صحت و اصالت نامه امام خمینی خطاب به مرحوم منتظری، در خاطرات شخصیت های مختلف انقلاب وجود دارد.
از جمله خاطرهای از آیتالله ری شهری وزیر اطلاعات وقت است که در آن، به جلسه چند نفر از اعضای مجلس خبرگان رهبری با حضرت امام(ره) اشاره میکند که افراد حاضر از امام خواهش میکنند تا عبارتی از نامه که به سلب «عدالت» مرحوم منتظری اشاره دارد، از نامه حذف شود. خواهش دیگر اعضای خبرگان نیز عدم پخش نامه از طریق رسانه های عمومی است که با اصرار آنها، امام با این دو مورد موافقت می نمایند. آن قسمت از نامه حضرت امام نیز که خط خوردگی دارد، مربوط به همین مسئله(سلب عدالت) است.
در خاطره آیتالله ریشهری آمده است: عصر یکشنبه ششم فروردین 68، دفتر امام خمینی از آيتالله خامنهاي و آقاي هاشمي ميخواهد كه نامه ياد شده را به آقاي منتظري در قم برسانند. همچنين مجلس خبرگان تشكيل شود و به دستور امام، در خصوص عزل آقاي منتظري تصميمگيري نمايد. لذا آيتالله خامنهاي، آيتالله مشكيني، آيتالله اميني، آيتالله مؤمن، و آيتالله طاهري خرم آبادي در دفتر آيتالله هاشمي رفسنجاني، جلسهاي را ترتيب ميدهند كه در اينباره تصميم گيري كنند. در آن جلسه، جمع مذكور به اين نتيجه ميرسند كه ابلاغ چنين نامه تندي به آقاي منتظري و تشكيل مجلس خبرگان براي عزل ايشان، مصلحت نيست و لذا تصميم ميگيرند كه خدمت امام برسند و نظر خود را به امام بگويند. نام بردگان به استثناي آقايان مومن و طاهري، خدمت امام ميرسند و نظر خود را ميگويند و از ايشان ميخواهند كه از ارسال نامه به آقاي منتظري منصرف شود و به گفته حاج احمدآقا، لااقل موضوع سلب عدالت را از نامه حذف كنند. حضرت امام(ره) در اين جلسه هيات رئيسه مجلس خبرگان كه جهت وساطت مبني بر عدم پخش نامه و يا حداقل حذف قسمت «سلب عدالت» خدمت امام رسيده بودند، ميفرمايند: در وضعيت فعلي حجت بر من تمام شده و اگر روزي مملكت دست آقاي منتظري بيفتد، نزدیكان و محركان ايشان مملكت را قبضه ميكنند و سپس خود او را ميكشند.(سنجه انصاف)
نهایتاً امام خمینی با عدم پخش نامه از رسانههای عمومی موافقت کرده و خطاب به اعضای مجلس خبرگان که قصد وساطت داشتند، میفرمایند: نه اينكه پشيمان شدم و نه اينكه اصرار شما مرا وادار كرد كه اين نامه را پس بگيرم، فقط ترسيدم كه با پخش اين نامه، خون مردم به جوش بيايد و بريزند و آقاي منتظري را بكشند.
بر فرض نادرست و جعلی بودن همه اینها، باید گفت که مرحوم منتظری نیز در خاطرات خود درباره نامه امام خمینی و عدم انتشار آن از رسانههای عمومی میگوید: «حدوداً یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که آقای حاج شیخ عبدالله نوری از تهران وارد شدند و شروع کردند به اظهار ناراحتی زیاد که قرار بوده این نامه را در رادیو تلویزیون بخوانند و اگر نامه پخش شود چه میشود، خیلی بد شده و امام خیلی ناراحت هستند و شما باید چیزی بنویسید که ایشان قانع شوند.... آقای نوری با حالت گریه متنی را از جیبشان درآوردند و گفتند: من در ماشین این متن را نوشتهام که شما این مضمون را به امام بنویسید.»
به عبارتی بهتر، بیان ناراحتی امام خمینی(ره) توسط عبدالله نوری و خواهش او از مرحوم منتظری برای نوشتن نامه مستقیم به شخص حضرت امام، نشان دهنده ی این است که مرحوم منتظری و عبدالله نوری این نامه را از جانب خود امام میدانند و شکی در محتوا و دستخط آن ندارند. بر فرض صحت ادعای احمد منتظری و جعلی بودن نامه امام خمینی، باید از احمد منتظری پرسید که عبدالله نوری ناراحتی امام را ناشی از چه موضوعی میداند و از مرحوم منتظری میخواهد که برای امام خمینی(ره) نامه بنویسد؟
باز هم با فرض نادرست بودن این موارد، احمد منتظری پاسخ دهد که اگر مرحوم منتظری معتقد بودهاند نامه جعلی بوده و توسط مرحوم سید احمد خمینی نوشته شده است، چرا در جواب آن، حضرت امام خمینی(ره) را خطاب قرار داده و مینویسد: «محضر مبارک آیت الله العظمی امام خمینی مدظله العالی، پس از سلام و تحيت مرقومه شريفه مورخ 6/1/68 واصل شد»؟
سخن آخر اینکه در نظر بیت مرحوم منتظری، عالم و آدم دروغ میگویند. جریان حامی مرحوم منتظری حاضر است برای تبرئه آن مرحوم در تاریخ، علاوه بر برچسب جعلی زدن به نامه امام خمینی و تخریب مرحوم سیداحمد خمینی، صداقت بزرگان انقلاب اسلامی؛ رهبر انقلاب اسلامی، مرحوم آیتالله مشکینی و مرحوم آیتالله امینی را نیز زیر سوال ببرد. چرا که اگر اینطور نبود، با انتشار مرقومههای حضرتآیتالله خامنهای، آیتالله مشکینی و آیتالله امینی در تأیید نامه حضرت امام به مرحوم منتظری که در سال 97 صورت گرفت، اکنون شاهد تکرار ادعاهای نخنما شده نبودیم.