محسن هاشمی می گوید: روسای جمهور معمولا در دوره دوم به فکر آینده خود هستند و از این رو یا به دنبال محبوبیت می روند و یا بدنبال حاشیه امنیت، آیت الله هاشمی رفسنجانی در دوره دوم خود یک استثنا بود
به گزارش شهدای ایران، محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران و رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران
سازندگی در گفتگو با خبرگزاری اصلاح طلب ایلنا ویزگی بارز آیت الله هاشمی
را عقلانیت ایشان اعلام کرده است. حتما از نمونه های بارز این عقلانیت،
پیشنهاد گفتمان سازی در اوج جولان تروریست های داعش و لزوم کاهش قدرت نظامی
کشور بود!
محسن هاشمی همچنین مرحوم پدرش را تنها رئیس جمهوری معرفی کرده است که در دولت دومش محبوبیت و حاشیه امنیت خود را فدای به نتیجه رساندن برنامه اقتصادی دولت و حل مشکل معیشتی جامعه کرد و بر خلاف سایر روسای جمهور که به فکر آینده خودشان هستند عمل کرده است. این ادعا در حالی است که افکار عمومی هنوز تلاش نزدیکان مرحوم هاشمی برای حضور مادام العمر ایشان در کسوت ریاست جمهوری و تغییر قانون اساسی را از یاد نبرده اند.
بخش هایی از این گفتگو را در ادامه خواهید خواند:
*آیت الله هاشمی رفسنجانی، ویژگی های برجسته و متعددی داشتند، فقیه، مفسر قرآن، مبارز، حقوقدان و قانونگذار، فرمانده جنگ، مدیر اجرا و سازندگی، حکمرانی مصلحت گرا و یک انقلابی اما شاید ویژگی که از همه خصوصیت های دیگر برجسته تر باشد و به نوعی در شکل شخصیت منحصر بفرد ایشان تاثیرگذاری بیشتری را داشته است، عقلانیت آیت الله هاشمی رفسنجانی بود، ایشان به نوعی عقلانیت عملگرایانه و واقعگرایانه اعتقاد داشت که تقریبا همه حوزه های فعالیت ایشان از فعالیتهای حوزوی تا مبارزاتی و سیاسی را تحت تاثیر قرار می داد و حتی روابط خانوادگی و زندگی شخصی ایشان هم تحت همین نگاه عقلانی تنظیم شده بود، بنابراین نظرات فقهی ایشان تابع عقلانیت و واقعگرایی است، مواضع سیاسی ایشان از همین زاویه است.
*در این هشت سال از ظرفیت اجرایی دکتر جهانگیری برای هماهنگ کردن دستگاههای اجرایی در دولت استفاده کامل نشده است.
*روسای جمهور معمولا در دوره دوم به فکر آینده خود هستند و از این رو یا به دنبال محبوبیت می روند و یا بدنبال حاشیه امنیت، آیت الله هاشمی رفسنجانی در دوره دوم خود یک استثنا بود و ایشان تصمیم گرفت محبوبیت و حاشیه امنیت خود را فدای به نتیجه رساندن برنامه اقتصادی دولت و حل مشکل معیشتی جامعه کند و تقریبا از سوی هردوگروه افراطی چپ وراست پس از ریاست جمهوری بشدت تخریب شد و هزینه سنگینی پرداخت کرد، مشکل فعلی آقای روحانی بیشتر در ایجاد انسجام و هماهنگی درون دولت است نه مسایل حاکمیتی، به نظرم ایشان در حوزه دیپلماسی و سیاست و امنیت تخصص خوبی دارد و می تواند مسایل را تا حد امکان مدیریت کند، اما در حوزه اقتصاد و مسایل اجرایی سابقه و علاقه کمتری دارد و شاید حوصله ورود به کلاف سردرگم اختلافات بین دستگاهی و مشکلات اجرایی را نداشته باشد واین موضوع به پاشنه آشیل دولت تبدیل شده است.
*راهبرد ویژه آیت الله هاشمی رفسنجانی، تامین رفاه برای امروز مردم و توسعه برای فردای ایران بود، ایشان معتقد بود برای تحقق اهداف و آرمانهای خود باید مسیری را انتخاب کنیم که کمترین فشار به مردم وارد شود و توسعه ایران، دچار وقفه یا عقبگرد نشود، در این صورت است که می توانیم به آرمانها واهداف ارزشی خود برسیم، مشارکت داخلی و تعامل جهانی، مطمئن ترین مسیر برای حفظ انقلاب وتامین آینده ایران اسلامی است.
*ما برای اینکه دچار این مشکل نشویم که دولتها برای رایآوری دست به اقدامات ظاهری و کوتاه مدت نزنند، در قانون طول دوره را از نظر زمانی مثلا از ۴ سال به ۶ یا ۷ سال افزایش دهیم اما در مقابل دولتها یک دورهای شوند و دیگر لازم نباشد که دو بار در انتخابات شرکت کنند.
محسن هاشمی همچنین مرحوم پدرش را تنها رئیس جمهوری معرفی کرده است که در دولت دومش محبوبیت و حاشیه امنیت خود را فدای به نتیجه رساندن برنامه اقتصادی دولت و حل مشکل معیشتی جامعه کرد و بر خلاف سایر روسای جمهور که به فکر آینده خودشان هستند عمل کرده است. این ادعا در حالی است که افکار عمومی هنوز تلاش نزدیکان مرحوم هاشمی برای حضور مادام العمر ایشان در کسوت ریاست جمهوری و تغییر قانون اساسی را از یاد نبرده اند.
بخش هایی از این گفتگو را در ادامه خواهید خواند:
*آیت الله هاشمی رفسنجانی، ویژگی های برجسته و متعددی داشتند، فقیه، مفسر قرآن، مبارز، حقوقدان و قانونگذار، فرمانده جنگ، مدیر اجرا و سازندگی، حکمرانی مصلحت گرا و یک انقلابی اما شاید ویژگی که از همه خصوصیت های دیگر برجسته تر باشد و به نوعی در شکل شخصیت منحصر بفرد ایشان تاثیرگذاری بیشتری را داشته است، عقلانیت آیت الله هاشمی رفسنجانی بود، ایشان به نوعی عقلانیت عملگرایانه و واقعگرایانه اعتقاد داشت که تقریبا همه حوزه های فعالیت ایشان از فعالیتهای حوزوی تا مبارزاتی و سیاسی را تحت تاثیر قرار می داد و حتی روابط خانوادگی و زندگی شخصی ایشان هم تحت همین نگاه عقلانی تنظیم شده بود، بنابراین نظرات فقهی ایشان تابع عقلانیت و واقعگرایی است، مواضع سیاسی ایشان از همین زاویه است.
*در این هشت سال از ظرفیت اجرایی دکتر جهانگیری برای هماهنگ کردن دستگاههای اجرایی در دولت استفاده کامل نشده است.
*روسای جمهور معمولا در دوره دوم به فکر آینده خود هستند و از این رو یا به دنبال محبوبیت می روند و یا بدنبال حاشیه امنیت، آیت الله هاشمی رفسنجانی در دوره دوم خود یک استثنا بود و ایشان تصمیم گرفت محبوبیت و حاشیه امنیت خود را فدای به نتیجه رساندن برنامه اقتصادی دولت و حل مشکل معیشتی جامعه کند و تقریبا از سوی هردوگروه افراطی چپ وراست پس از ریاست جمهوری بشدت تخریب شد و هزینه سنگینی پرداخت کرد، مشکل فعلی آقای روحانی بیشتر در ایجاد انسجام و هماهنگی درون دولت است نه مسایل حاکمیتی، به نظرم ایشان در حوزه دیپلماسی و سیاست و امنیت تخصص خوبی دارد و می تواند مسایل را تا حد امکان مدیریت کند، اما در حوزه اقتصاد و مسایل اجرایی سابقه و علاقه کمتری دارد و شاید حوصله ورود به کلاف سردرگم اختلافات بین دستگاهی و مشکلات اجرایی را نداشته باشد واین موضوع به پاشنه آشیل دولت تبدیل شده است.
*راهبرد ویژه آیت الله هاشمی رفسنجانی، تامین رفاه برای امروز مردم و توسعه برای فردای ایران بود، ایشان معتقد بود برای تحقق اهداف و آرمانهای خود باید مسیری را انتخاب کنیم که کمترین فشار به مردم وارد شود و توسعه ایران، دچار وقفه یا عقبگرد نشود، در این صورت است که می توانیم به آرمانها واهداف ارزشی خود برسیم، مشارکت داخلی و تعامل جهانی، مطمئن ترین مسیر برای حفظ انقلاب وتامین آینده ایران اسلامی است.
*ما برای اینکه دچار این مشکل نشویم که دولتها برای رایآوری دست به اقدامات ظاهری و کوتاه مدت نزنند، در قانون طول دوره را از نظر زمانی مثلا از ۴ سال به ۶ یا ۷ سال افزایش دهیم اما در مقابل دولتها یک دورهای شوند و دیگر لازم نباشد که دو بار در انتخابات شرکت کنند.