تابلویی که از جامعه معاصر در ویترین جشنواره سی و نهم فجر شاهد هستیم به شدت مغشوش با رنگ های تیره و بک گراندی سیاه است که در این تابلو آدم هایی مغموم در خانه های قوطی کبریتی زندگی می کنند و هیچ کورسویی از امید در این تابلو به چشم نمی خورد.
به گزارش شهدای ایران، جشنواره سی و نهم فیلم فجر در حالی به کار خود پایان داد که با حواشی
مختلفی روبرو بود. درباره این حواشی و همچنین برایند کلی فیلم ها با شهرام
خرازی ها منتقد و نویسنده سینما گفت و گو کردیم.
**شکستن تابوی رابطه مذموم زنان متاهل با مردان
وی درباره فیلم های جشنواره سی و نهم فیلم فجر و نوع گرایش آثار در جشنواره در گفت و گو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس گفت: یکی از گرایش هایی که در فیلم های جشنواره امسال مشهود بود، برقراری رابطه بین مرد و زن متاهل بود اگر در سالهای گذشته در سینمای ایران رابطه بین مرد با زن متاهل یک رابطه مساله برانگیز بود و سانسور می شد امسال به این مساله به راحتی پرداخته شده بود. در چند فیلم به وضوح مشخص بود، مرزها در این حوزه شکسته شده و به عنوان یک تم مشخص و اصلی به آن پرداخته شده بود گویی مجوز خاص برای این نوع آثار صادر شده و به نظر می رسد با این نوع آثار مجوز خاصی به فیلمنامه نویس ها ارائه شده تا به روابط عاشقانه وعاطفی زنان متاهل با مردان هم بپردازند حال آن که در سینمای ما این رابطه مذموم باب نبود و سالها در مقابلش مقاومت می شد اما در جشنواره سی و نهم این تابو شکسته می شود و انگار در سده جدید یکی دیگر از تابوهای شکسته شده سینمای ایران ، رابطه مذموم ذکر شده خواهد بود.
**بازنمایی فقر و سفره های خالی مردم
وی ادامه داد: یکی از گرایش های دیگر در فیلم ها توجه به موضوع «فقر» در فیلم ها بود نمایش فقر بیشتر متمرکز بر مردم جنوب شهرو حاشیه نشین بود و دوربین روی سفره خالی و نیمه خالی خانواده های فقر زده مانور می داد و آسیب هایی که از این فقر برمی خاست بیش از حد آگراندیسمان (برجسته) شده بود فضایی که از زندگی قشر مستضعف در ایران معاصر به نمایش در آمده بود بسیار سیاه بود. اگر قرار باشد یک فرد خارجی فیلمی مثل «ابلق» یا «شیشلیک» یا «بی همه چیز» را ببیند و درباره مردم ایران با این آثار قضاوت کند با یک مشت آدم عقب افتاده بی فرهنگ روبرو است که تنها دغدغه شان سیر کردن شکمشان هست ؛ مردمی که بنده پول هستند و می توان با پول آن ها را خرید.
در این آثار که در بالا ذکر آن رفت نشان داده می شود که اکثریت مردم در فقر به سر می برند و اقلیت در رفاه . تاکید بر فاصله طبقاتی در فیلم های امسال زیاد بود خط کاملا مشخصی بین قشر ثروتمند و فقیر کشیده شده و روابط دراماتیک و منحنی کشش فیلمنامه از این تفاوت اقتصادی کاراکترها نشات می گرفت و بر مبنای تفاوت میزان درآمد کاراکترها داستان شکل می گرفت.
منتقد سینما درباره نمایش اقتصاد و فقر در سینمای ایران گفت: اقتصاد در خیلی از فیلم ها حرف اول و آخر را می زند و انتقاد از سیاست های اقتصادی دولت بشدت جلب توجه می کرد.
**نمایش علنی سوء مصرف مواد مخدر و محرک در فیلم های جشنواره
کارشناس ارشد مدیریت رسانه در ادامه به مصرف مواد مخدر و محرک در فیلم های امسال اشاره کرد و گفت: سوء مصرف مواد مخدر و محرک در فیلم های امسال به وفور دیده می شود و باز هم همچنان شاهد این بودیم که کاراکترهای فیلم های سینمایی در موقعیت های بحرانی یا مواقعی که قصد خوش گذرانی داشتند برای مقابله با استرس یا کسب لذت به سیگار و مواد روی می آوردند این موضوع ایجاب می کند فیلم ها با رده بندی سنی به نمایش درآید که متاسفانه این مهم در سینما فعلا معلق است. همچنین نوع روابط افسار گسیخته بین زن و مرد و دختر و پسر در فیلمها ایجاب می کند این آثار هم با رده بندی سنی به نمایش درآید.
**تحمیل فشار روانی بالای فیلم ها بر مخاطب/ لزوم استفاده از رده بندی سنی
وی درباره فشار روانی برخی از فیلم ها که به مخاطب تحمیل می شود توضیح داد: فشار روانی بعضی از فیلم ها بر تماشاگر بیش از حد تحمل است فیلم های «تی تی»، «شیشلیک»، «بی همه چیز»، ستاره بازی و روشن مخاطب را اذیت می کنند. بیشترین فشار را روی مخاطب «ستاره بازی» دارد. علت این فشارها روابط ناهنجاری است که بین کاراکترها وجود دارد. مثلا در ستاره بازی با دختری مواجه هستیم که معتاد است و نمی تواند ترک کند همین امر موجب رنجش بی حد و حصر پدرش می شود و فشار روانی پدر به تماشاگر منتقل می شود، بهتر است این فیلم ها برای افراد بالای 18 سال به نمایش درآیند. در فیلم «ابلق» تنش بسیار شدیدی که بین آدم های محله فقیر نشین است باعث اذیت وآزار تماشاگر می شود و هر تماشاگری نمی تواند آن را تحمل کند و باید بالای 18 سال آن را ببینند.
«شیشلیک» سیاسی ترین فیلم جشنواره و مروج ایدئولوژی مسموم است
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران درباره فیلم «شیشلیک» توضیح داد: فیلم «شیشلیک» یک فیلم داس و چکشی به سبک داستان های صمد بهرنگی است و مشخصا بر انقلاب کارگری و تفکرات ماتریالیستی مانور می دهد. این فیلم ایدئولوژی مسمومی را در سطح جامعه منتشر می کند و رواج می دهد. به عقیده من سیاسی ترین فیلم جشنواره سی و نهم «شیشلیک» بود که برخلاف ظاهرش که یک فیلم کمدی به نظر می آید یک فیلم به شدت سیاسی و سرشار از انتقادات تند اجتماعی است و نکته مهم این است که دین را از زندگی حذف کرده یا اگر گوشه چشمی به دین دارد آن را بعنوان پدیده ای مسموم و مخرب به نمایش می گذارد. در «شیشلیک» کاراکترهایی که تقید مذهبی دارند قطب منفی داستان هستند اما افرادی که قید و بند مذهبی ندارند افراد خوب و قهرمان هستند. در «شیشلیک» ردپای صمدبهرنگی ، ماکسیم گورکی، لنین ، مارکس ،برتولت برشت، فریدریش انگلس، چریک های فدایی خلق و خیلی از تفکرات مسمومی که طرفدار انقلاب کارگری هستند را می بینیم. فیلم «شیشلیک» ایدئولوژی حاکم بر جامعه ما را زیر سوال می برد و جلوی نمایش عمومی آن باید گرفته شود .این فیلم اصلا فیلم مناسبی نیست حتی اجازه پخش بین الملل نباید به آن بدهند.
خرازی ها درباره نمایش صحنه های خودکشی در آثار امسال توضیح داد: نمایش خودکشی به وفور در فیلم ها مروج آن خواهد بود. خودکشی یکی از سوژه هایی است که در فیلم های امسال شاهد آن بودیم در فیلم های «خط فرضی»، «روشن» ، «ابلق»، «ستاره بازی» و چند فیلم دیگر شاهد سکانس های خودکشی بودیم. باید جلوی این صحنه ها گرفته شود زیرا مشوق مردم به خودکشی است. براساس پژوهش های علمی مشاهده صحنه خودکشی در فیلمها احتمال وقوع خودکشی در عالم واقعیت را افزایش می دهد. یکی از تابوهایی که امسال شکسته شده بود مساله خودکشی است. به این نکته مهم توجه کنیم که این فیلم ها قرار است در شبکه نمایش خانگی در خانه های مردم به نمایش درآید و مخاطب با تعدادی فیلم از جشنواره مواجه است که روابط آنچنانی زنان و مردان، خودکشی و سوء مصرف مواد را علنا به نمایش می گذارند.
**فیلم «روشن» مخرب است/ بازنمایی جامعه به طرز اغراق آمیز تاریک
وی در ادامه به فیلم «روشن» اشاره کرد و گفت: «روشن» به وضوح پروژه مسکن مهر دولت نهم را زیر سوال می برد و معتقد است آنچه که دولت های گذشته برای دولت های بعدی به جا می گذارند در نهایت فقر مردم و خودویرانگری است. عطاران نقش مردی را بازی می کند به نام روشن که سرمایه اش را برای مسکن مهر گذاشته و با مشکل مواجه می شود، خانواده اش از هم می پاشد و در نهایت روشن خودسوزی می کند. فیلم «روشن» هم به
اندازه «شیشلیک» مخرب است. اما فیلم «روشن» داس و چکشی بودنش مستتر است. هر دو فیلم اشارات جنسی مخربی دارند و اگر قرار باشد اکران عمومی بشوند برای جامعه مشکل ایجاد می کنند. در «روشن» فضای فیلم برخلاف اسمش بشدت تاریک است آنچه از جامعه ایران بازنمایی می کند فاجعه است و اغراق بیش از حد در آن دیده می شود . حجازی در پس یک داستان عشقی به مساله سیاست و اقتصاد می پردازد و معتقد است که این اقتصاد است که روابط انسان ها را از هم می پاشد.
بازی خوب هدیه تهرانی و انتخاب غلط رادان
وی درباره بازی های دیده شده در آثار به نمایش درآمده در جشنواره فیلم فجر گفت: به نظر می رسد با توجه به شرایط کرونا شاهد یک رقابت پنهان در میان بازیگران برای تصاحب نقش هستیم. به نظرم هنرپیشه های ایرانی پیشرفت خوبی در حیطه بازیگری کرده اند به لحاظ حس گیری و ارتباط خوب با بازیگر مقابل و انتقال پیام های نهفته فیلم به مخاطب. البته در کستینگ ها ایراداتی به وضوح به چشم می خورد که به ضرر فیلم ها تمام شده مثل انتخاب بهرام برای ابلق. نقش به رادان نمی خورد گرچه مشابه نقش را قبلا در فیلم های دیگر بازی کرده بود البته در فضای شیک و محله های بالای شهر اما در ابلق نقش مرد جنوب شهری را خیلی بد بازی می کند که مناسب نبود و این انتخاب غلط بود. از عهده این نقش برنیامد و عملا کاندید سیمرغ بلورین هم نشد. کلیت فیلم را بازی بد رادان زیر سوال می برد. هدیه تهرانی در «بی همه چیز» بسیار خوب بود. گزیده صحبت می کرد دیالوگ هایش کم بود و بازی اش بیشتر روی میمیک، ژست و اکت متمرکز بود که این نوع طراحی بازیگری هم کاملا مشخص بود که سر صحنه شکل نگرفته و در فیلمنامه طراحی شده و به واسطه انتخاب درست هدیه تهرانی این مهم تقویت شده به نظرم این نقش (لی لی) برای هدیه تهرانی نوشته شده بود و کسی دیگر به جز ایشان نمی توانست این نقش را بازی کند. امیر نوروزی و رویا افشار انتخاب های مناسبی برای فیلم مامان بودند. امیر نوروزی آینده بسیار درخشانی در سینمای ایران خواهد داشت.
**پیشرفت در حوزه تکنیکال سینمای ایران
منتقد سینمای ایران درباره مسایل تکنیکی سینمای ایران نیز توضیح داد: به لحاظ تکنیکال سینمای ایران پیشرفت خوبی داشته صحنه هایی داشتیم که کمتر در سینمای ایران کار شده بود. جلوه های ویژه خوبی در کارها به کار رفته بود که در خدمت فیلم بود. پیشرفت تکنیکی این اجازه را به فیلمنامه نویس ها داده بود تا دامنه تخیلشان را گسترده تر کنند وبه موضوعات سوژه ها و رخدادهایی فکر کنند که شاید از لحاظ تکنیکال فیلمبرداری و اجرایشان ناممکن بود . تبلور این مهم در «روزی روزگاری آبادان» قابل رویت بود .
**پیشرفت تکنیکال نرگس آبیار در ابلق
خرازی ها ادامه داد: پیشرفت نرگس آبیار در کارهایی که ساخته و در این مدت کم که در سینمای حرفه ای شروع به فعالیت کرده قابل تحسین است. این کارگردان برای فیلم «ابلق» زحمت کشیده است و به لحاظ تکنیکال حاصل کارش بسیار خوب بود او توانست در آخرین سال دهه 90 تصویر آبرومندی از تکنیک را در سینمای ایران به نمایش بگذارد.
**ویترین سیاسی جشنواره و در جهت سیاست های دولت تدبیر و امید
وی درباره فیلم هایی که در آخرین سال دولت در ویترین سینمای ایران به نمایش درآمد گفت:
امسال آخرین سال دولت تدبیر و امید بود به نظر می آید ویترین چینی جشنواره فیلم فجر با این انتخاب ها یک ویترین چینی سیاسی بود تا آیندگان قضاوت خوبی نسبت به این ویترین داشته باشند و برگزارکنندگان جشنواره و وزارت ارشاد بتوانند مدعی شوند در پایان دوران دولت تدبیر و امید توانستیم آزادی بیان و انتقاد از سیاست از روز را به سینمای ایران بیلوریم.ویترین جشنواره سیاسی بود حتی انتخاب فیلم های موجه و ارزشی برای این ویترین هم به نظر می آمد در راستای تبلیغ سیاست های تدبیر و امید است
گل سرسبد ویترین دولت تدبیر و امید در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر فیلم «شیشلیک» و تا حدودی فیلم «روشن» بود.
تابلوی جشنواره فجر از جامعه ایران مغشوش و سیاه است
خرازی ها در پایان به تابلویی که جشنواره فیلم فجر از جامعه معاصر ایران به نمایش می گذارد اشاره کرد و توضیح داد: تابلویی که از جامعه معاصر در ویترین جشنواره سی و نهم فجر شاهد هستیم تابلویی است به شدت مغشوش با رنگ های تیره و بک گراندی سیاه که در این تابلو با آدم هایی مواجه هستیم که صورت های مغمومی دارند و بدن هایی منقبض و لاغر که در خانه های کوچک و قوطی کبریتی زندگی می کنند دور تا دورشان را دود و مه فرا گرفته و هیچ کورسویی از امید در این تابلو به چشم نمی خورد؛ نقاش این تابلو دولت تدبیر و امید است.
**شکستن تابوی رابطه مذموم زنان متاهل با مردان
وی درباره فیلم های جشنواره سی و نهم فیلم فجر و نوع گرایش آثار در جشنواره در گفت و گو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس گفت: یکی از گرایش هایی که در فیلم های جشنواره امسال مشهود بود، برقراری رابطه بین مرد و زن متاهل بود اگر در سالهای گذشته در سینمای ایران رابطه بین مرد با زن متاهل یک رابطه مساله برانگیز بود و سانسور می شد امسال به این مساله به راحتی پرداخته شده بود. در چند فیلم به وضوح مشخص بود، مرزها در این حوزه شکسته شده و به عنوان یک تم مشخص و اصلی به آن پرداخته شده بود گویی مجوز خاص برای این نوع آثار صادر شده و به نظر می رسد با این نوع آثار مجوز خاصی به فیلمنامه نویس ها ارائه شده تا به روابط عاشقانه وعاطفی زنان متاهل با مردان هم بپردازند حال آن که در سینمای ما این رابطه مذموم باب نبود و سالها در مقابلش مقاومت می شد اما در جشنواره سی و نهم این تابو شکسته می شود و انگار در سده جدید یکی دیگر از تابوهای شکسته شده سینمای ایران ، رابطه مذموم ذکر شده خواهد بود.
**بازنمایی فقر و سفره های خالی مردم
وی ادامه داد: یکی از گرایش های دیگر در فیلم ها توجه به موضوع «فقر» در فیلم ها بود نمایش فقر بیشتر متمرکز بر مردم جنوب شهرو حاشیه نشین بود و دوربین روی سفره خالی و نیمه خالی خانواده های فقر زده مانور می داد و آسیب هایی که از این فقر برمی خاست بیش از حد آگراندیسمان (برجسته) شده بود فضایی که از زندگی قشر مستضعف در ایران معاصر به نمایش در آمده بود بسیار سیاه بود. اگر قرار باشد یک فرد خارجی فیلمی مثل «ابلق» یا «شیشلیک» یا «بی همه چیز» را ببیند و درباره مردم ایران با این آثار قضاوت کند با یک مشت آدم عقب افتاده بی فرهنگ روبرو است که تنها دغدغه شان سیر کردن شکمشان هست ؛ مردمی که بنده پول هستند و می توان با پول آن ها را خرید.
در این آثار که در بالا ذکر آن رفت نشان داده می شود که اکثریت مردم در فقر به سر می برند و اقلیت در رفاه . تاکید بر فاصله طبقاتی در فیلم های امسال زیاد بود خط کاملا مشخصی بین قشر ثروتمند و فقیر کشیده شده و روابط دراماتیک و منحنی کشش فیلمنامه از این تفاوت اقتصادی کاراکترها نشات می گرفت و بر مبنای تفاوت میزان درآمد کاراکترها داستان شکل می گرفت.
منتقد سینما درباره نمایش اقتصاد و فقر در سینمای ایران گفت: اقتصاد در خیلی از فیلم ها حرف اول و آخر را می زند و انتقاد از سیاست های اقتصادی دولت بشدت جلب توجه می کرد.
**نمایش علنی سوء مصرف مواد مخدر و محرک در فیلم های جشنواره
کارشناس ارشد مدیریت رسانه در ادامه به مصرف مواد مخدر و محرک در فیلم های امسال اشاره کرد و گفت: سوء مصرف مواد مخدر و محرک در فیلم های امسال به وفور دیده می شود و باز هم همچنان شاهد این بودیم که کاراکترهای فیلم های سینمایی در موقعیت های بحرانی یا مواقعی که قصد خوش گذرانی داشتند برای مقابله با استرس یا کسب لذت به سیگار و مواد روی می آوردند این موضوع ایجاب می کند فیلم ها با رده بندی سنی به نمایش درآید که متاسفانه این مهم در سینما فعلا معلق است. همچنین نوع روابط افسار گسیخته بین زن و مرد و دختر و پسر در فیلمها ایجاب می کند این آثار هم با رده بندی سنی به نمایش درآید.
**تحمیل فشار روانی بالای فیلم ها بر مخاطب/ لزوم استفاده از رده بندی سنی
وی درباره فشار روانی برخی از فیلم ها که به مخاطب تحمیل می شود توضیح داد: فشار روانی بعضی از فیلم ها بر تماشاگر بیش از حد تحمل است فیلم های «تی تی»، «شیشلیک»، «بی همه چیز»، ستاره بازی و روشن مخاطب را اذیت می کنند. بیشترین فشار را روی مخاطب «ستاره بازی» دارد. علت این فشارها روابط ناهنجاری است که بین کاراکترها وجود دارد. مثلا در ستاره بازی با دختری مواجه هستیم که معتاد است و نمی تواند ترک کند همین امر موجب رنجش بی حد و حصر پدرش می شود و فشار روانی پدر به تماشاگر منتقل می شود، بهتر است این فیلم ها برای افراد بالای 18 سال به نمایش درآیند. در فیلم «ابلق» تنش بسیار شدیدی که بین آدم های محله فقیر نشین است باعث اذیت وآزار تماشاگر می شود و هر تماشاگری نمی تواند آن را تحمل کند و باید بالای 18 سال آن را ببینند.
«شیشلیک» سیاسی ترین فیلم جشنواره و مروج ایدئولوژی مسموم است
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران درباره فیلم «شیشلیک» توضیح داد: فیلم «شیشلیک» یک فیلم داس و چکشی به سبک داستان های صمد بهرنگی است و مشخصا بر انقلاب کارگری و تفکرات ماتریالیستی مانور می دهد. این فیلم ایدئولوژی مسمومی را در سطح جامعه منتشر می کند و رواج می دهد. به عقیده من سیاسی ترین فیلم جشنواره سی و نهم «شیشلیک» بود که برخلاف ظاهرش که یک فیلم کمدی به نظر می آید یک فیلم به شدت سیاسی و سرشار از انتقادات تند اجتماعی است و نکته مهم این است که دین را از زندگی حذف کرده یا اگر گوشه چشمی به دین دارد آن را بعنوان پدیده ای مسموم و مخرب به نمایش می گذارد. در «شیشلیک» کاراکترهایی که تقید مذهبی دارند قطب منفی داستان هستند اما افرادی که قید و بند مذهبی ندارند افراد خوب و قهرمان هستند. در «شیشلیک» ردپای صمدبهرنگی ، ماکسیم گورکی، لنین ، مارکس ،برتولت برشت، فریدریش انگلس، چریک های فدایی خلق و خیلی از تفکرات مسمومی که طرفدار انقلاب کارگری هستند را می بینیم. فیلم «شیشلیک» ایدئولوژی حاکم بر جامعه ما را زیر سوال می برد و جلوی نمایش عمومی آن باید گرفته شود .این فیلم اصلا فیلم مناسبی نیست حتی اجازه پخش بین الملل نباید به آن بدهند.
خرازی ها درباره نمایش صحنه های خودکشی در آثار امسال توضیح داد: نمایش خودکشی به وفور در فیلم ها مروج آن خواهد بود. خودکشی یکی از سوژه هایی است که در فیلم های امسال شاهد آن بودیم در فیلم های «خط فرضی»، «روشن» ، «ابلق»، «ستاره بازی» و چند فیلم دیگر شاهد سکانس های خودکشی بودیم. باید جلوی این صحنه ها گرفته شود زیرا مشوق مردم به خودکشی است. براساس پژوهش های علمی مشاهده صحنه خودکشی در فیلمها احتمال وقوع خودکشی در عالم واقعیت را افزایش می دهد. یکی از تابوهایی که امسال شکسته شده بود مساله خودکشی است. به این نکته مهم توجه کنیم که این فیلم ها قرار است در شبکه نمایش خانگی در خانه های مردم به نمایش درآید و مخاطب با تعدادی فیلم از جشنواره مواجه است که روابط آنچنانی زنان و مردان، خودکشی و سوء مصرف مواد را علنا به نمایش می گذارند.
**فیلم «روشن» مخرب است/ بازنمایی جامعه به طرز اغراق آمیز تاریک
وی در ادامه به فیلم «روشن» اشاره کرد و گفت: «روشن» به وضوح پروژه مسکن مهر دولت نهم را زیر سوال می برد و معتقد است آنچه که دولت های گذشته برای دولت های بعدی به جا می گذارند در نهایت فقر مردم و خودویرانگری است. عطاران نقش مردی را بازی می کند به نام روشن که سرمایه اش را برای مسکن مهر گذاشته و با مشکل مواجه می شود، خانواده اش از هم می پاشد و در نهایت روشن خودسوزی می کند. فیلم «روشن» هم به
اندازه «شیشلیک» مخرب است. اما فیلم «روشن» داس و چکشی بودنش مستتر است. هر دو فیلم اشارات جنسی مخربی دارند و اگر قرار باشد اکران عمومی بشوند برای جامعه مشکل ایجاد می کنند. در «روشن» فضای فیلم برخلاف اسمش بشدت تاریک است آنچه از جامعه ایران بازنمایی می کند فاجعه است و اغراق بیش از حد در آن دیده می شود . حجازی در پس یک داستان عشقی به مساله سیاست و اقتصاد می پردازد و معتقد است که این اقتصاد است که روابط انسان ها را از هم می پاشد.
بازی خوب هدیه تهرانی و انتخاب غلط رادان
وی درباره بازی های دیده شده در آثار به نمایش درآمده در جشنواره فیلم فجر گفت: به نظر می رسد با توجه به شرایط کرونا شاهد یک رقابت پنهان در میان بازیگران برای تصاحب نقش هستیم. به نظرم هنرپیشه های ایرانی پیشرفت خوبی در حیطه بازیگری کرده اند به لحاظ حس گیری و ارتباط خوب با بازیگر مقابل و انتقال پیام های نهفته فیلم به مخاطب. البته در کستینگ ها ایراداتی به وضوح به چشم می خورد که به ضرر فیلم ها تمام شده مثل انتخاب بهرام برای ابلق. نقش به رادان نمی خورد گرچه مشابه نقش را قبلا در فیلم های دیگر بازی کرده بود البته در فضای شیک و محله های بالای شهر اما در ابلق نقش مرد جنوب شهری را خیلی بد بازی می کند که مناسب نبود و این انتخاب غلط بود. از عهده این نقش برنیامد و عملا کاندید سیمرغ بلورین هم نشد. کلیت فیلم را بازی بد رادان زیر سوال می برد. هدیه تهرانی در «بی همه چیز» بسیار خوب بود. گزیده صحبت می کرد دیالوگ هایش کم بود و بازی اش بیشتر روی میمیک، ژست و اکت متمرکز بود که این نوع طراحی بازیگری هم کاملا مشخص بود که سر صحنه شکل نگرفته و در فیلمنامه طراحی شده و به واسطه انتخاب درست هدیه تهرانی این مهم تقویت شده به نظرم این نقش (لی لی) برای هدیه تهرانی نوشته شده بود و کسی دیگر به جز ایشان نمی توانست این نقش را بازی کند. امیر نوروزی و رویا افشار انتخاب های مناسبی برای فیلم مامان بودند. امیر نوروزی آینده بسیار درخشانی در سینمای ایران خواهد داشت.
**پیشرفت در حوزه تکنیکال سینمای ایران
منتقد سینمای ایران درباره مسایل تکنیکی سینمای ایران نیز توضیح داد: به لحاظ تکنیکال سینمای ایران پیشرفت خوبی داشته صحنه هایی داشتیم که کمتر در سینمای ایران کار شده بود. جلوه های ویژه خوبی در کارها به کار رفته بود که در خدمت فیلم بود. پیشرفت تکنیکی این اجازه را به فیلمنامه نویس ها داده بود تا دامنه تخیلشان را گسترده تر کنند وبه موضوعات سوژه ها و رخدادهایی فکر کنند که شاید از لحاظ تکنیکال فیلمبرداری و اجرایشان ناممکن بود . تبلور این مهم در «روزی روزگاری آبادان» قابل رویت بود .
**پیشرفت تکنیکال نرگس آبیار در ابلق
خرازی ها ادامه داد: پیشرفت نرگس آبیار در کارهایی که ساخته و در این مدت کم که در سینمای حرفه ای شروع به فعالیت کرده قابل تحسین است. این کارگردان برای فیلم «ابلق» زحمت کشیده است و به لحاظ تکنیکال حاصل کارش بسیار خوب بود او توانست در آخرین سال دهه 90 تصویر آبرومندی از تکنیک را در سینمای ایران به نمایش بگذارد.
**ویترین سیاسی جشنواره و در جهت سیاست های دولت تدبیر و امید
وی درباره فیلم هایی که در آخرین سال دولت در ویترین سینمای ایران به نمایش درآمد گفت:
امسال آخرین سال دولت تدبیر و امید بود به نظر می آید ویترین چینی جشنواره فیلم فجر با این انتخاب ها یک ویترین چینی سیاسی بود تا آیندگان قضاوت خوبی نسبت به این ویترین داشته باشند و برگزارکنندگان جشنواره و وزارت ارشاد بتوانند مدعی شوند در پایان دوران دولت تدبیر و امید توانستیم آزادی بیان و انتقاد از سیاست از روز را به سینمای ایران بیلوریم.ویترین جشنواره سیاسی بود حتی انتخاب فیلم های موجه و ارزشی برای این ویترین هم به نظر می آمد در راستای تبلیغ سیاست های تدبیر و امید است
گل سرسبد ویترین دولت تدبیر و امید در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر فیلم «شیشلیک» و تا حدودی فیلم «روشن» بود.
تابلوی جشنواره فجر از جامعه ایران مغشوش و سیاه است
خرازی ها در پایان به تابلویی که جشنواره فیلم فجر از جامعه معاصر ایران به نمایش می گذارد اشاره کرد و توضیح داد: تابلویی که از جامعه معاصر در ویترین جشنواره سی و نهم فجر شاهد هستیم تابلویی است به شدت مغشوش با رنگ های تیره و بک گراندی سیاه که در این تابلو با آدم هایی مواجه هستیم که صورت های مغمومی دارند و بدن هایی منقبض و لاغر که در خانه های کوچک و قوطی کبریتی زندگی می کنند دور تا دورشان را دود و مه فرا گرفته و هیچ کورسویی از امید در این تابلو به چشم نمی خورد؛ نقاش این تابلو دولت تدبیر و امید است.