شاید شما هم تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که چرا باید انقلاب اسلامی را دوست داشت موضوعی که در سه بخش به آن اشاره شده است.
به گزارش شهدای ایران، کاغذکشیهای رنگی، سرود دسته جمعی، مسابقات انشانویسی و روزنامه دیواری که
یک پایه همه آن بچههای کوچک دهه ۶۰ و ۷۰ بودند و خاطره همدورههای ما از
جشن پیروزی انقلاب را تشکیل میدادند، بچههایی که نه انقلاب را دیده بودند
و نه با شنیدهها تصویر درستی از انقلاب داشتند، اما با همان فهم اندک درک
میکردند دهه فجر و ۲۲ بهمن روزهای جشن و سرور مدرسه است.
پیروزی انقلاب با چاشنی «بوی گل سوسن و یاسمن» و پلاکاردهای تبریک ورود امام و ماکت فرار شاه تنها دستاوردهای بچههای ما نبود. کم کم که به عدد سن دهه شصتی و هفتادیها اضافه شد بچهها انقلاب را با چیزهای دیگری شناختند، با دیدگاه و نظرات مختلف آشنا شدند، به دنبال حقیقت گشتند، مطالعه کردند و پای صحبت بزرگان نهضت نشستند. آنها با اینکه انقلاب را ندیده بودند اما ثمرات آن را میدیدند.
در سالهای اخیر هرچند فیلم و مستند و کتابهای زیادی درباره انقلاب اسلامی تولید شد، اما هنوز سوالات اساسی و مهمی در اذهان مردم بی پاسخ مانده، اینکه کمکاری از خود ماست که به دنبال پرسشها نمیرویم یا حاکمیت که به آن پاسخ کامل و جامعی نداده بحث دیگری است، اما در این نوشته میخواهیم پاسخی برای این سوال پیدا کنیم که بعد گذشت ۴۰ سال از انقلاب اسلامی، چرا باید هنوز انقلاب را دوست داشته باشیم؟
*وطن دوست داشتنی من
مدتی پیش در آستانه دهه فجر یکی از روزنامه نگاران توصیف قشنگی از انقلاب اسلامی داشت، او اشاره کرده بود ما هرچقدر از اعضای خانواده خود دلگیر باشیم، در پس مخالفتها و نارضایتیها دلزده و ناراحت باشیم، باز خانواده را دوست داریم.
اینکه هر کدام از ما چه توقعاتی نسبت به انقلاب داشتیم که برآورده شده یا نشده و چقدر از وضعیت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی گلهمندیم، اما هنوز مهر کشور در دلمان هست، این ۱۰ روز را فقط باید به همین فکر کنیم، اینکه با وجود ناراحتیها این وطن ارزش دوست داشتن دارد، این انقلاب هنوز دوست داشتنی است.
*شش هزار شهید
«از خون جوانان وطن لاله دمیده» و امروز ماییم که در لاله زار کاشته شده به خون شهدا زندگی میکنیم.
در جریان پیروزی انقلاب اسلامی تا دوران دفاع مقدس مجموعا شش هزار و ۶۶۳ نفر از ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ تا بهمن ۱۳۵۷ به شهادت رسیدند، این آمار را ایزدی معاون تعاون و امور اجتماعی بنیاد شهید داده است.
تعدادی از آنان هیچ وقت پیکرشان یافت نشد، مثل شهید دکتر مرتضی لبافی نژاد که گفته شده پیکرش را به دریاچه نمک انداخته اند.
آمار شهدا معیار خوبی است تا ببینیم چند شهید در این سالها پای انقلاب و آرمانهای آن از جان خود گذشته، و این به غیر از جانبازان و مبارزان جریان انقلاب اسلامی و جانبازان و شهدای دفاع مقدس است.
*استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی
خیلیها برای مقایسه انقلاب اسلامی با دوران پهلوی به دستاوردها و پیشرفتها ۴۰ سال اخیر اشاره میکنند، موضوعی که هرچند بر کسی پوشیده نیست و معیاری برای ریل گذاری درست انقلاب در راه آبادانی کشور است، اما شاید دلیل دوست داشتنی برای علاقه به انقلاب اسلامی نباشد، من انقلاب را دوست دارم برای هدف و انگیزه درست رهبران فکری آن، از امام خمینی، امام خامنه ای و شریعتی، مطهری و آیت الله طالقانی و دیگر بزرگان این نهضت گرفته تا آن روستایی سادهای که به سهم خود در انقلاب مشارکت داشت.
اهداف انقلاب اهداف درستی بود، همه برای یک هدف واحد و شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» دست به سرنگونی شاه دستنشانده آمریکا زدند، این سه هدف بزرگ در طول ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی تحقق پیدا کرد هرچند در این چند دهه کوتاهی و خیانتهای عدهای باعث کند شدن سرعت قطار انقلاب و پیشرفت شد، اما هنوز قطار انقلاب در مسیر خود در حال حرکت است.
بسیاری از انقلابهای دنیا از اساس با تفکراتی ضد انسانی و دینی پایه گذاری شد و در ادامه راه شکست خورد و از بین رفت.
اگر تنها ثمره انقلاب اسلامی رسیدن به شعار مهم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» باشد من این انقلاب را برای استلال و آزادی و اسلامیتش دوست دارم.
پیروزی انقلاب با چاشنی «بوی گل سوسن و یاسمن» و پلاکاردهای تبریک ورود امام و ماکت فرار شاه تنها دستاوردهای بچههای ما نبود. کم کم که به عدد سن دهه شصتی و هفتادیها اضافه شد بچهها انقلاب را با چیزهای دیگری شناختند، با دیدگاه و نظرات مختلف آشنا شدند، به دنبال حقیقت گشتند، مطالعه کردند و پای صحبت بزرگان نهضت نشستند. آنها با اینکه انقلاب را ندیده بودند اما ثمرات آن را میدیدند.
در سالهای اخیر هرچند فیلم و مستند و کتابهای زیادی درباره انقلاب اسلامی تولید شد، اما هنوز سوالات اساسی و مهمی در اذهان مردم بی پاسخ مانده، اینکه کمکاری از خود ماست که به دنبال پرسشها نمیرویم یا حاکمیت که به آن پاسخ کامل و جامعی نداده بحث دیگری است، اما در این نوشته میخواهیم پاسخی برای این سوال پیدا کنیم که بعد گذشت ۴۰ سال از انقلاب اسلامی، چرا باید هنوز انقلاب را دوست داشته باشیم؟
*وطن دوست داشتنی من
مدتی پیش در آستانه دهه فجر یکی از روزنامه نگاران توصیف قشنگی از انقلاب اسلامی داشت، او اشاره کرده بود ما هرچقدر از اعضای خانواده خود دلگیر باشیم، در پس مخالفتها و نارضایتیها دلزده و ناراحت باشیم، باز خانواده را دوست داریم.
اینکه هر کدام از ما چه توقعاتی نسبت به انقلاب داشتیم که برآورده شده یا نشده و چقدر از وضعیت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی گلهمندیم، اما هنوز مهر کشور در دلمان هست، این ۱۰ روز را فقط باید به همین فکر کنیم، اینکه با وجود ناراحتیها این وطن ارزش دوست داشتن دارد، این انقلاب هنوز دوست داشتنی است.
*شش هزار شهید
«از خون جوانان وطن لاله دمیده» و امروز ماییم که در لاله زار کاشته شده به خون شهدا زندگی میکنیم.
در جریان پیروزی انقلاب اسلامی تا دوران دفاع مقدس مجموعا شش هزار و ۶۶۳ نفر از ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ تا بهمن ۱۳۵۷ به شهادت رسیدند، این آمار را ایزدی معاون تعاون و امور اجتماعی بنیاد شهید داده است.
تعدادی از آنان هیچ وقت پیکرشان یافت نشد، مثل شهید دکتر مرتضی لبافی نژاد که گفته شده پیکرش را به دریاچه نمک انداخته اند.
آمار شهدا معیار خوبی است تا ببینیم چند شهید در این سالها پای انقلاب و آرمانهای آن از جان خود گذشته، و این به غیر از جانبازان و مبارزان جریان انقلاب اسلامی و جانبازان و شهدای دفاع مقدس است.
*استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی
خیلیها برای مقایسه انقلاب اسلامی با دوران پهلوی به دستاوردها و پیشرفتها ۴۰ سال اخیر اشاره میکنند، موضوعی که هرچند بر کسی پوشیده نیست و معیاری برای ریل گذاری درست انقلاب در راه آبادانی کشور است، اما شاید دلیل دوست داشتنی برای علاقه به انقلاب اسلامی نباشد، من انقلاب را دوست دارم برای هدف و انگیزه درست رهبران فکری آن، از امام خمینی، امام خامنه ای و شریعتی، مطهری و آیت الله طالقانی و دیگر بزرگان این نهضت گرفته تا آن روستایی سادهای که به سهم خود در انقلاب مشارکت داشت.
اهداف انقلاب اهداف درستی بود، همه برای یک هدف واحد و شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» دست به سرنگونی شاه دستنشانده آمریکا زدند، این سه هدف بزرگ در طول ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی تحقق پیدا کرد هرچند در این چند دهه کوتاهی و خیانتهای عدهای باعث کند شدن سرعت قطار انقلاب و پیشرفت شد، اما هنوز قطار انقلاب در مسیر خود در حال حرکت است.
بسیاری از انقلابهای دنیا از اساس با تفکراتی ضد انسانی و دینی پایه گذاری شد و در ادامه راه شکست خورد و از بین رفت.
اگر تنها ثمره انقلاب اسلامی رسیدن به شعار مهم «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» باشد من این انقلاب را برای استلال و آزادی و اسلامیتش دوست دارم.