اینکه مسئولان دولتی بخواهند در پایان عمر وزارت خود از خود سلب مسئولیت کنند، اخلاقی نیست.
به گزارش شهدای ایران، محمدجواد ظریف اخیراً در گفتوگویی در پاسخ به سؤال خبرنگار که
پرسیده: «چقدر از صفر تا صد سیاست خارجی در این هشت سال دست محمدجواد ظریف
بود؟» پاسخ داده: «صفر» و بعد در پاسخ تعجب خبرنگار گفته: «بله. در تمام
کشورها همینطور است.».
به گزارش جوان، اما ظریف سپس در همین گفتگو توضیحاتی میدهد که نشان میدهد نقش او خلاف ادعایش صفر هم نبوده است. او میگوید: «شما مجری «سیاستی» هستید که ممکن است در آن نقش محدودی داشتید. من در تدوین سیاستهای برجام نقش بیشتری داشتم، در تدوین سیاستهای منطقهای نقش محدودتری داشتم، در تدوین سیاستهای ایران با روسیه و چین نقش برجستهای داشتم، در تدوین سیاستهای ایران با امریکای لاتین نقش بسیار مهمی داشتم، اما در تدوین سیاستهای ایران در منطقه نقش کمتری داشتم. نمیگویم نقش نداشتم بلکه نقش کمتری داشتم. اما مجری همه این سیاستها بودم و مدافع همه آنچه جمهوری اسلامی انجام داده است.» و بعد در برابر این سؤال خبرنگار سکوت میکند: «اگر تعریف شما از نقش وزیر خارجه را بپذیریم فرق شما با وزرای خارجه در دولتهای قبلی چیست؟ شما بارها انتقاد کردید که مثلاً در دولت قبلی فرصتسوزیهایی در مذاکرات هستهای صورت گرفت.» و ظریف در پاسخ میگوید: «البته آن فرصتسوزیها نه به خاطر وزیر خارجه وقت و نه دولت بود بلکه به خاطر عناصر دیگری بود.»
در بخشی از همین مصاحبه هم ظریف پیرامون ابتکارات شخصیاش از همان آغازین روزهای وزارتش درخصوص پیشبرد روابط با عربستان سعودی میگوید که البته خود اذعان دارد جوابی نگرفته است. آیا آن ابتکارات هم سیاستگذاری دیگران بود و ظریف فقط اجرا کرده بود؟ پس دیگر چه جای فخرفروشی دارد؟ ظریف هر بخشی را که دوست ندارد، خود را فقط مجری مینامد و هر جا را که علاقه دارد، با فخرفروشی به نام خود تمام میکند.
به گزارش جوان، اما ظریف سپس در همین گفتگو توضیحاتی میدهد که نشان میدهد نقش او خلاف ادعایش صفر هم نبوده است. او میگوید: «شما مجری «سیاستی» هستید که ممکن است در آن نقش محدودی داشتید. من در تدوین سیاستهای برجام نقش بیشتری داشتم، در تدوین سیاستهای منطقهای نقش محدودتری داشتم، در تدوین سیاستهای ایران با روسیه و چین نقش برجستهای داشتم، در تدوین سیاستهای ایران با امریکای لاتین نقش بسیار مهمی داشتم، اما در تدوین سیاستهای ایران در منطقه نقش کمتری داشتم. نمیگویم نقش نداشتم بلکه نقش کمتری داشتم. اما مجری همه این سیاستها بودم و مدافع همه آنچه جمهوری اسلامی انجام داده است.» و بعد در برابر این سؤال خبرنگار سکوت میکند: «اگر تعریف شما از نقش وزیر خارجه را بپذیریم فرق شما با وزرای خارجه در دولتهای قبلی چیست؟ شما بارها انتقاد کردید که مثلاً در دولت قبلی فرصتسوزیهایی در مذاکرات هستهای صورت گرفت.» و ظریف در پاسخ میگوید: «البته آن فرصتسوزیها نه به خاطر وزیر خارجه وقت و نه دولت بود بلکه به خاطر عناصر دیگری بود.»
ظریف هشت سال وزیر خارجه بوده و باید مسئولیت آنچه را که تدوین و
سیاستگذاری و اجرا کرده، بپذیرد. ظریف و روحانی خواستار مذاکره با امریکا
بودند و انجام دادند؛ خواستار گسترش روابط با اروپا بودند و قدمهای بسیار
هم برداشتند؛ حالا اینکه نتیجه نگرفتند، بحث دیگری است و نمیتواند از
آنها سلب مسئولیت کند.
اینکه مسئولان دولتی بخواهند در پایان عمر وزارت خود از خود سلب
مسئولیت کنند، اخلاقی نیست. از سویی مؤثر بودن در سیاست خارجی همواره به
انجام عمل نیست؛ ترک فعل هم تأثیر دارد. مثلاً چه گسترش روابطها در منطقه و
همسایگان و با شرق لازم بود و وزارت خارجه ظریف انجام نداد.
در بخشی از همین مصاحبه هم ظریف پیرامون ابتکارات شخصیاش از همان آغازین روزهای وزارتش درخصوص پیشبرد روابط با عربستان سعودی میگوید که البته خود اذعان دارد جوابی نگرفته است. آیا آن ابتکارات هم سیاستگذاری دیگران بود و ظریف فقط اجرا کرده بود؟ پس دیگر چه جای فخرفروشی دارد؟ ظریف هر بخشی را که دوست ندارد، خود را فقط مجری مینامد و هر جا را که علاقه دارد، با فخرفروشی به نام خود تمام میکند.