من براي اولين بار هزينه گفتوگو با امريكا را پرداخت كردم. با وزير خارجه امريكا نشستم و صحبت كردم. با وزير خارجه امريكا به يك توافق رسيديم.
به گزارش شهدای ایران، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت های یازدهم و دوازدهم در ادامه روند
گفتوگو با رسانه های داخلی که طی هفته های گذشته به طور جدی پررنگ تر شده
است این بار با روزنامه اصلاح طلب اعتماد به گفتوگو نشسته است که بخش های
مهم آن را در ادامه خواهید خواند:
*اگر من خودم نگاه كنم ممكن است بتوانم بگويم كه يك يا دو مورد فرصت از دست رفته است. مثلا زماني كه من به عربستان سعودي دعوت شدم اما سعودي به دلايل مختلف نميخواست آنطوركه شايسته وزير خارجه ايران است، برخورد كند. البته نرفتن، تصميم شخص من هم نبود و حتي من حاضر بودم با همان شرايط هم بروم اما كشور اين را به مصلحت نميديد.
*من از فرصتهايي كه در حاشيه اجلاسهاي بينالمللي براي گفتوگو با وزراي خارجه عربستان سعودي داشتم همواره استفاده كردم. حتي به هتل مرحوم سعود الفيصل در نيويورك رفتم و مورد انتقاد داخلي قرار گرفتم كه چرا من به هتل او رفتم، حتي اينكه من روي كاناپه نشستم و او به دليل كمردرد روي صندلي نشسته بود به سوژه انتقاد از من تبديل شد و برخي گفتند كه او بالاتر از شما نشسته است اما من همه اينها را تحمل كردم.
*با عادل الجبير، وزير خارجه بعدي بارها در حاشيه جلسات گفتوگو كردم. پيامهاي بسياري براي عربستان فرستادم و حتي در هفتههاي نخست حضور در وزارت خارجه با شهيد عزيز سليماني به يك راهكار مشترك براي كار با عربستان سعودي رسيديم و پيامي براي سعود الفيصل از طريق ديپلماسي مسير 2 فرستاديم كه ايشان پاسخ بسيار نااميدكنندهاي داد.
*ما انتخاب كرديم كه مثل سعودي نباشيم. مردم ما آمادگي ندارند يك لحظه مانند عربستان سعودي زندگي كنند. ممكن است بگويند امارات خيلي آباد است. اما آيا آمادگي دارند آنگونه زندگي كنند. اگر آمادگي داشتند آن جمعيت در شهادت سردار سليماني بيرون نميآمدند.
*ما بايد ميتوانستيم به جاي اينكه ما به دنيا وابسته شويم، بازار دنيا را به خود وابسته كنيم. اين فرمايش رهبري است كه دنيا به ما وابسته شود و ما فقط محلي براي واردات بيرويه نباشيم بلكه قسمتي از چرخه توليد و زنجيره ارزش جهاني شويم. بعد از برجام گفتند پس از مريخ، ايران بهترين جا براي سرمايهگذاري است و چرا اين سرمايهها جلب نشد؟ به خاطر مقررات دستوپاگير داخلي، افايتياف و ساير موضوعات. ما در بسياري از موارد باعث شديم كه اين كشور مصونيتي كه ميتوانست با سرمايهگذاري خارجي در ايران بگيرد را از دست بدهد و همه چيز تبديل شود صرفا به تجارت خارجي. تجارت خارجي براي شما مصونيت نميآورد.
*هر كشور ديگري دو سال تحت اين ميزان از تحريم بود قطعا سقوط كرده بود همانطوركه امريكاييها پيشبيني ميكردند ما سقوط كنيم و ما اين را وامدار مقاومت مردم هستيم و نه فرد ديگري. براي همين است كه ميگويم بسيار بيش از اينها بايد به مردم اهميت بدهيم و بدانيم كه همه چيز ما از مردم است. دولت تلاش بسياري كرد اما اين مردم بودند كه سياست فشار حداكثري را به شكست كشاندند.
*از برخي اقدامها در صحنه بينالمللي دفاع كردم كه معتقد بودم اين اقدامها براي منافع ملي مفيد نيست ولي آن اقدامها را نه من بلكه ديگران انجام داده بودند و من به عنوان وزير خارجه جمهوري اسلامي ايران موظف بودم از هر اقدامي كه توسط هر مقام مسوول ايراني انجام ميشود در خارج دفاع كنم چه موافق باشم و چه نباشم. اما به لطف خدا و با سماحت مقام معظم رهبري در جاهايي كه ديدگاه ويژهاي داشتم، توانستم دستورالعملي را بگيرم كه براي خودم اجراي آن غيرقابل توجيه از نظر وجدان يك متخصص روابط خارجي نبوده است.
*ميتوانم بگويم كه از خودم هزينه كردم، از موقعيت داخلي خودم هزينه كردم، حرفهايي كه مورد پسند بوده نزدم، حرفهايي كه مورد پسند نبوده زدم تا سياست خارجي باري بر معيشت مردم نباشد. خيلي راحت بود در اين دوران حرفهايي بزنم كه بپسندند تا از اين فشارهاي عظيمي كه در داخل روي من بود، كاسته شود اما اين كار را نكردم. اطمينان دارم من اقدامي نكردم كه باري بر معيشت مردم اضافه كنم البته آنقدر كه ميخواستم نتوانستيم از تاثير بار سياست خارجي بر معيشت مردم كم كنم.
*من براي اولين بار هزينه گفتوگو با امريكا را پرداخت كردم. با وزير خارجه امريكا نشستم و صحبت كردم. با وزير خارجه امريكا به يك توافق رسيديم. با وزير خارجه امريكا اجراي توافق را آغاز كرديم. بسياري در ايران مخالف اين اقدام بودند. بسياري در ايران كارشكني كردند كه الان وقت صحبت درباره اين مسائل نيست اما بالاخره يك روزي همه اين مسائل روشن خواهد شد.
*از 2300 سال پيش تاكنون ايران 444 بار مورد حمله قرار گرفته است. نميتوان اين تنهايي را به عنوان يك واقعيت صرفا بعد از انقلاب يا در رژيم گذشته شناسايي كرد.
*من نميگويم ايران اشتباه نداشته و حتما ايران اشتباهات زيادي داشته اما اين واقعيت كه مقابله نيابتي با ايران از جنگ عراق و دورهاي كه ايران امكان ايجاد مزاحمت امنيتي براي سايرين را نداشت، آغاز شد نشاندهنده اين است كه وضعيتي به ما از ابتدا تحميل شد و متاسفانه ادامه دارد.
* نوع ارتباط ما با دوستان منطقهاي از نوع نيابتي نيست. شما در نوع نيابتي گروهي را براي پيگيري منافع خود استخدام كرده و هزينههايي هم در اين زمينه پرداخت ميكنيد. الان دولت عربستان سعودي براي اقدامهاي نيابتياش، ميلياردها دلار هزينه ميكند.
*كاري كه ما ميكنيم، خريدن مزدور نيست و اين تفاوتي است كه بين ما و سايرين وجود دارد. در دولت يازدهم و دوازدهم به خاطر محدوديت امكانات و اينكه اولويت با مردم ايران است و به قول معروف «چراغي كه به خانه روا است، به مسجد حرام است»، همه امكانات موجود هزينه مردم ما شد.
* يكي از كشورهاي همسايه ما كه در سوريه حضور دارد، در هرجا حتي در مناطقي كه به عنوان «حافظ صلح» هم فعال است، پرچم خود را بر فراز ساختمانهاي دولتي نصب كرده است. ايران پرچم خود را نصب نميكند. ايران براي حمايت و نه براي دستور دادن، در سوريه است.
*اگر مردم در انتخابات حضور پيدا كنند حتما نتيجه متفاوت خواهد بود. اگر مردم بپذيرند كه انتخابات تعيينكننده است حتما نتيجه متفاوت خواهد بود. ما بايد بدانيم كه خودمان سرنوشت خودمان را تعيين ميكنيم. بايد بپذيريم كه براي مسوولان عالي كشور نگرانيهاي مردم مهم است.
*«چقدر از صفر تا صد سياست خارجي در اين هشت سال دست محمدجواد ظريف بود؟» صفر. صفر كه من گفتم منظورم اين بود كه نقش همه وزراي خارجه صفر است.
*اگر من خودم نگاه كنم ممكن است بتوانم بگويم كه يك يا دو مورد فرصت از دست رفته است. مثلا زماني كه من به عربستان سعودي دعوت شدم اما سعودي به دلايل مختلف نميخواست آنطوركه شايسته وزير خارجه ايران است، برخورد كند. البته نرفتن، تصميم شخص من هم نبود و حتي من حاضر بودم با همان شرايط هم بروم اما كشور اين را به مصلحت نميديد.
*من از فرصتهايي كه در حاشيه اجلاسهاي بينالمللي براي گفتوگو با وزراي خارجه عربستان سعودي داشتم همواره استفاده كردم. حتي به هتل مرحوم سعود الفيصل در نيويورك رفتم و مورد انتقاد داخلي قرار گرفتم كه چرا من به هتل او رفتم، حتي اينكه من روي كاناپه نشستم و او به دليل كمردرد روي صندلي نشسته بود به سوژه انتقاد از من تبديل شد و برخي گفتند كه او بالاتر از شما نشسته است اما من همه اينها را تحمل كردم.
*با عادل الجبير، وزير خارجه بعدي بارها در حاشيه جلسات گفتوگو كردم. پيامهاي بسياري براي عربستان فرستادم و حتي در هفتههاي نخست حضور در وزارت خارجه با شهيد عزيز سليماني به يك راهكار مشترك براي كار با عربستان سعودي رسيديم و پيامي براي سعود الفيصل از طريق ديپلماسي مسير 2 فرستاديم كه ايشان پاسخ بسيار نااميدكنندهاي داد.
*ما انتخاب كرديم كه مثل سعودي نباشيم. مردم ما آمادگي ندارند يك لحظه مانند عربستان سعودي زندگي كنند. ممكن است بگويند امارات خيلي آباد است. اما آيا آمادگي دارند آنگونه زندگي كنند. اگر آمادگي داشتند آن جمعيت در شهادت سردار سليماني بيرون نميآمدند.
*ما بايد ميتوانستيم به جاي اينكه ما به دنيا وابسته شويم، بازار دنيا را به خود وابسته كنيم. اين فرمايش رهبري است كه دنيا به ما وابسته شود و ما فقط محلي براي واردات بيرويه نباشيم بلكه قسمتي از چرخه توليد و زنجيره ارزش جهاني شويم. بعد از برجام گفتند پس از مريخ، ايران بهترين جا براي سرمايهگذاري است و چرا اين سرمايهها جلب نشد؟ به خاطر مقررات دستوپاگير داخلي، افايتياف و ساير موضوعات. ما در بسياري از موارد باعث شديم كه اين كشور مصونيتي كه ميتوانست با سرمايهگذاري خارجي در ايران بگيرد را از دست بدهد و همه چيز تبديل شود صرفا به تجارت خارجي. تجارت خارجي براي شما مصونيت نميآورد.
*هر كشور ديگري دو سال تحت اين ميزان از تحريم بود قطعا سقوط كرده بود همانطوركه امريكاييها پيشبيني ميكردند ما سقوط كنيم و ما اين را وامدار مقاومت مردم هستيم و نه فرد ديگري. براي همين است كه ميگويم بسيار بيش از اينها بايد به مردم اهميت بدهيم و بدانيم كه همه چيز ما از مردم است. دولت تلاش بسياري كرد اما اين مردم بودند كه سياست فشار حداكثري را به شكست كشاندند.
*از برخي اقدامها در صحنه بينالمللي دفاع كردم كه معتقد بودم اين اقدامها براي منافع ملي مفيد نيست ولي آن اقدامها را نه من بلكه ديگران انجام داده بودند و من به عنوان وزير خارجه جمهوري اسلامي ايران موظف بودم از هر اقدامي كه توسط هر مقام مسوول ايراني انجام ميشود در خارج دفاع كنم چه موافق باشم و چه نباشم. اما به لطف خدا و با سماحت مقام معظم رهبري در جاهايي كه ديدگاه ويژهاي داشتم، توانستم دستورالعملي را بگيرم كه براي خودم اجراي آن غيرقابل توجيه از نظر وجدان يك متخصص روابط خارجي نبوده است.
*ميتوانم بگويم كه از خودم هزينه كردم، از موقعيت داخلي خودم هزينه كردم، حرفهايي كه مورد پسند بوده نزدم، حرفهايي كه مورد پسند نبوده زدم تا سياست خارجي باري بر معيشت مردم نباشد. خيلي راحت بود در اين دوران حرفهايي بزنم كه بپسندند تا از اين فشارهاي عظيمي كه در داخل روي من بود، كاسته شود اما اين كار را نكردم. اطمينان دارم من اقدامي نكردم كه باري بر معيشت مردم اضافه كنم البته آنقدر كه ميخواستم نتوانستيم از تاثير بار سياست خارجي بر معيشت مردم كم كنم.
*من براي اولين بار هزينه گفتوگو با امريكا را پرداخت كردم. با وزير خارجه امريكا نشستم و صحبت كردم. با وزير خارجه امريكا به يك توافق رسيديم. با وزير خارجه امريكا اجراي توافق را آغاز كرديم. بسياري در ايران مخالف اين اقدام بودند. بسياري در ايران كارشكني كردند كه الان وقت صحبت درباره اين مسائل نيست اما بالاخره يك روزي همه اين مسائل روشن خواهد شد.
*از 2300 سال پيش تاكنون ايران 444 بار مورد حمله قرار گرفته است. نميتوان اين تنهايي را به عنوان يك واقعيت صرفا بعد از انقلاب يا در رژيم گذشته شناسايي كرد.
*من نميگويم ايران اشتباه نداشته و حتما ايران اشتباهات زيادي داشته اما اين واقعيت كه مقابله نيابتي با ايران از جنگ عراق و دورهاي كه ايران امكان ايجاد مزاحمت امنيتي براي سايرين را نداشت، آغاز شد نشاندهنده اين است كه وضعيتي به ما از ابتدا تحميل شد و متاسفانه ادامه دارد.
* نوع ارتباط ما با دوستان منطقهاي از نوع نيابتي نيست. شما در نوع نيابتي گروهي را براي پيگيري منافع خود استخدام كرده و هزينههايي هم در اين زمينه پرداخت ميكنيد. الان دولت عربستان سعودي براي اقدامهاي نيابتياش، ميلياردها دلار هزينه ميكند.
*كاري كه ما ميكنيم، خريدن مزدور نيست و اين تفاوتي است كه بين ما و سايرين وجود دارد. در دولت يازدهم و دوازدهم به خاطر محدوديت امكانات و اينكه اولويت با مردم ايران است و به قول معروف «چراغي كه به خانه روا است، به مسجد حرام است»، همه امكانات موجود هزينه مردم ما شد.
* يكي از كشورهاي همسايه ما كه در سوريه حضور دارد، در هرجا حتي در مناطقي كه به عنوان «حافظ صلح» هم فعال است، پرچم خود را بر فراز ساختمانهاي دولتي نصب كرده است. ايران پرچم خود را نصب نميكند. ايران براي حمايت و نه براي دستور دادن، در سوريه است.
*اگر مردم در انتخابات حضور پيدا كنند حتما نتيجه متفاوت خواهد بود. اگر مردم بپذيرند كه انتخابات تعيينكننده است حتما نتيجه متفاوت خواهد بود. ما بايد بدانيم كه خودمان سرنوشت خودمان را تعيين ميكنيم. بايد بپذيريم كه براي مسوولان عالي كشور نگرانيهاي مردم مهم است.
*«چقدر از صفر تا صد سياست خارجي در اين هشت سال دست محمدجواد ظريف بود؟» صفر. صفر كه من گفتم منظورم اين بود كه نقش همه وزراي خارجه صفر است.