سکوت رجال اصلاحات در قبال انتقادات دبیر کل حزب ندای ایرانیان و بیپاسخ گذاشتن آنها برای پیریزی حملات دوباره به خرازی؛ خسارتهای بزرگی را دامنگیر پیر و جوان در اردوگاه چپ ایرانی خواهد کرد.
به گزارش شهدای ایران، "سیدمحمدصادق خرازی" از چهرههای بلندپایه اصلاحطلبان است.
فردی با علائق هنری، دارای یک نسبت فامیلی سببی با رهبر معظم انقلاب و با سابقه دیپلماتیک طولانی خصوصا در دولت اصلاحات که گاهی انتقادات تندی را از چپها مطرح میکند.
نگاه به شخصیت و حواشی خرّازی در واقع تماشای یک کُلاژ سیاسی است که جنبههای مختلفی را در خود دارد.
تازهترین و البته فراگیرترین حضور او در عرصه سیاست ایران نیز تشکیل حزب جوانگرای "ندای ایرانیان" است.
حزبی که خرازیِ داستان ما با محوریت بازی دادن به جوانان اصلاحطلب آنرا شکل داد و اگرچه تاکنون کارنامه چشمگیری در عرصه سیاست ایران نداشته اما به هر حال حرکتی نو در اردوگاه سنتی و پیر جریان چپ محسوب میشود.
حزبی که خرازی گفته بود قصد دارد در آن ۵ هزار جنتلمن را تربیت کند!
با این مقدمه و با ارائه یک شناخت اجمالی از "سیدمحمدصادق خرازی" شاید بهتر بتوان به انتقادات تازه او از اصلاحطلبان نگاه کرد...
او که هماکنون سمت دبیرکلی حزب ندای ایرانیان را بر عهده دارد؛ به تازگی و در کنگره سراسری این حزب سخنان مهمی را پیرامون دولت اعتدال و اصلاحطلبان بیان کرد.
در ادامه گزیدهای از آنچه که خبرگزاری دولتی ایرنا از صحبتهای خرازی در این باب منتشر کرده است را میخوانیم:
_ امروز اردوگاه -اصلاحات- به هم ریخته. اصلاحیون را ببینید و بنگرید که فاتحان روز بدر و حنین امروز در پی غرامتهای گستاخانه بدر، چگونه یک امت و ملت را به زبونی و بدبختی کشاندند.
_ اولین گام ما (گام انتخاباتی حزب ندا) وحدت برای رسیدن به نقطه مشترک است و در صورتی که دوستان ما نخواهند چنین استراتژی و اصول و مبنایی را بپذیرند در مرحله جدیدی در سخن مستقیم با مردم وارد میدان میشویم و حرفمان را خواهیم زد.
_ سال گذشته حزب ندای ایرانیان یکی از معدود احزابی بود که فریاد می زد نباید انتخابات را تحریم کرد، باید در انتخابات حضور داشت؛ قهر و تحریم برخی در مجموعه اصلاحات این بلا را سر کشور آورد و نتیجه آن شد که شما در چند ماه اخیر شاهد مجلسی هستید که هر مصوبه اش، کاهش توان ملی و کاهش قدرت بازدارنده مردم ایران است و این نتیجه بی تفاوتی دولت آقای روحانی و اصلاح طلبان و در نهایت رشد کسانی است که تفاوت بین دوغ و دوشاب را نمیدانند!
_ ما هم این اشتباه را در سال ۸۳ و ۸۴ انجام دادیم و ۱۶ سال است که مدیریت غلط در کشور حاکم شد و منابع کشور را نابود کردهایم ... مهم این است اقتصاد و امور فنی را با مسائل انتزاعی ترکیب نکنیم. ما با فلسفه، محراب و ارزیابیهای درست میخواستیم کشور را اداره کنیم و باید از داشتن رئیسجمهور اجارهای توبه کنیم.
_ (در اشاره به اصلاحطلبان) در معرض نابودی کامل هستیم. لیکن نیک دانستهایم برخی هنوز امید دارند با توسل به این شیوهها شاید از اعمال قدرتشان در بزنگاههای حساس کاسته نشود و همچنان بر اریکه پر زرق و برق قدرت تکیه زنند. هزار فامیل خود را در فلان وزارتخانه و شرکت دولتی جا کنند. پست ها را برای دوستان سفارش کنند و در عصر اعتدال هم از قافله اندوختن دنیا جا نمانند. حتی اگر از اصلاح و اصلاحطلبی چیزی باقی نماند.
از انتقادات بیمبنای خرازی به مجلس یازدهم و یا از صحبتهای عجیب او درباره لزوم الگوسازی از مالزی و دوبی (اینجا بخوانید) باید گذشت چون به هر حال خرازی، خرازی است و آن صحبتها چیزی جدای از مشی و سیاستورزی او نیست...
ولی معالوصف حرفهای تازهای درون انتقادات سیاسی او یافت میشود. از تأکید بر توبه اصلاحطلبان از روحانی گرفته تا اشاره به امکان نابودی برای اصلاحات و احتمال استقلال انتخاباتی حزب ندا در سال ۱۴۰۰ در صورت عدم وحدت با هسته سخت اصلاحات...
اکنون باید دید چپهای ستادی در مقابل این حرفهای درست چه موضعی اخذ میکنند؟!
آیا همچون مقطع تشکیل حزب ندا و یا مثل انتقادات قبلی خرازی از اصلاحطلبان که او را مورد شدیدترین هجمهها قرار دادند؛ باز هم شاهد اخم و بیمهری نسبت به مواضع حزب ندا خواهیم بود یا اینکه هسته سخت اصلاحات و رجال این جریان خاص سیاسی، این بار را حاضرند که به انتقاد اصولی، پاسخ اصولی بدهند؟
*در تمنای بهبود سیاستورزی در اردوگاه اصلاحات/ "خرازی" در باران متواتر حملات سیاسی رجال هسته سخت چه خواهد کرد؟
سابقه و آنالیز فضای صحنه البته نشان میدهد که خبری از تغییر در مواضع چپهای ستادی نیست و آنها هرگز وقعی به این انتقادات خرازی نخواهند گذاشت.
اما همیشه جای امیدواری هست...
امیدواری به اینکه برای پیشرانی بیشتر در روند فعالیتهای سیاسی در کشور و مطلوب شدن فضای گفتمانی رقیب؛ شاهد این باشیم که هسته سخت اصلاحات و رجال این جریان از حالت تدافعی نسبت به هر نقد و گفتمان جدیدی به درآیند و فتح باب کنند. چه اینکه بهبود سیاستورزی در اردوگاه رقیب سببساز بیشتر شدن رشد عمومی خواهد شد.
لزوم توبه از بابت گذاشتن دولت اعتدال در دامن رأی مردم و یا جلوگیری از فدا شدن همیشگی گفتمان اصلاحات به پای چند پیرمرد ستادی که اسم خود را "هسته سخت اصلاحات" گذاشتهاند و همواره ظن براندازی به آنها میرود؛ ضرورتهایی هستند که هر عقل سلیمی آنها را تأیید میکند.
اما سکوت رجال اصلاحات در قبال این ضرورتها، بیپاسخ گذاشتن آنها و یا پیریزی حملات دوباره به خرازی؛ خسارتهای بزرگی را دامنگیر پیر و جوان در اردوگاه چپ ایرانی خواهد کرد.
و صد البته آشکار است که در این میان جوانان هستند که رفته رفته در حال تبدیل شدن به "ذبح عظیم" اردوگاه اصلاحات هستند و جوانی و آینده سیاسی آنها دستخوش تلاطمات بزرگی شده است که تماماً طراحی و دستکند پیران هسته سخت اصلاحات است.
فردی با علائق هنری، دارای یک نسبت فامیلی سببی با رهبر معظم انقلاب و با سابقه دیپلماتیک طولانی خصوصا در دولت اصلاحات که گاهی انتقادات تندی را از چپها مطرح میکند.
نگاه به شخصیت و حواشی خرّازی در واقع تماشای یک کُلاژ سیاسی است که جنبههای مختلفی را در خود دارد.
تازهترین و البته فراگیرترین حضور او در عرصه سیاست ایران نیز تشکیل حزب جوانگرای "ندای ایرانیان" است.
حزبی که خرازیِ داستان ما با محوریت بازی دادن به جوانان اصلاحطلب آنرا شکل داد و اگرچه تاکنون کارنامه چشمگیری در عرصه سیاست ایران نداشته اما به هر حال حرکتی نو در اردوگاه سنتی و پیر جریان چپ محسوب میشود.
حزبی که خرازی گفته بود قصد دارد در آن ۵ هزار جنتلمن را تربیت کند!
با این مقدمه و با ارائه یک شناخت اجمالی از "سیدمحمدصادق خرازی" شاید بهتر بتوان به انتقادات تازه او از اصلاحطلبان نگاه کرد...
او که هماکنون سمت دبیرکلی حزب ندای ایرانیان را بر عهده دارد؛ به تازگی و در کنگره سراسری این حزب سخنان مهمی را پیرامون دولت اعتدال و اصلاحطلبان بیان کرد.
در ادامه گزیدهای از آنچه که خبرگزاری دولتی ایرنا از صحبتهای خرازی در این باب منتشر کرده است را میخوانیم:
_ امروز اردوگاه -اصلاحات- به هم ریخته. اصلاحیون را ببینید و بنگرید که فاتحان روز بدر و حنین امروز در پی غرامتهای گستاخانه بدر، چگونه یک امت و ملت را به زبونی و بدبختی کشاندند.
_ اولین گام ما (گام انتخاباتی حزب ندا) وحدت برای رسیدن به نقطه مشترک است و در صورتی که دوستان ما نخواهند چنین استراتژی و اصول و مبنایی را بپذیرند در مرحله جدیدی در سخن مستقیم با مردم وارد میدان میشویم و حرفمان را خواهیم زد.
_ سال گذشته حزب ندای ایرانیان یکی از معدود احزابی بود که فریاد می زد نباید انتخابات را تحریم کرد، باید در انتخابات حضور داشت؛ قهر و تحریم برخی در مجموعه اصلاحات این بلا را سر کشور آورد و نتیجه آن شد که شما در چند ماه اخیر شاهد مجلسی هستید که هر مصوبه اش، کاهش توان ملی و کاهش قدرت بازدارنده مردم ایران است و این نتیجه بی تفاوتی دولت آقای روحانی و اصلاح طلبان و در نهایت رشد کسانی است که تفاوت بین دوغ و دوشاب را نمیدانند!
_ ما هم این اشتباه را در سال ۸۳ و ۸۴ انجام دادیم و ۱۶ سال است که مدیریت غلط در کشور حاکم شد و منابع کشور را نابود کردهایم ... مهم این است اقتصاد و امور فنی را با مسائل انتزاعی ترکیب نکنیم. ما با فلسفه، محراب و ارزیابیهای درست میخواستیم کشور را اداره کنیم و باید از داشتن رئیسجمهور اجارهای توبه کنیم.
_ (در اشاره به اصلاحطلبان) در معرض نابودی کامل هستیم. لیکن نیک دانستهایم برخی هنوز امید دارند با توسل به این شیوهها شاید از اعمال قدرتشان در بزنگاههای حساس کاسته نشود و همچنان بر اریکه پر زرق و برق قدرت تکیه زنند. هزار فامیل خود را در فلان وزارتخانه و شرکت دولتی جا کنند. پست ها را برای دوستان سفارش کنند و در عصر اعتدال هم از قافله اندوختن دنیا جا نمانند. حتی اگر از اصلاح و اصلاحطلبی چیزی باقی نماند.
از انتقادات بیمبنای خرازی به مجلس یازدهم و یا از صحبتهای عجیب او درباره لزوم الگوسازی از مالزی و دوبی (اینجا بخوانید) باید گذشت چون به هر حال خرازی، خرازی است و آن صحبتها چیزی جدای از مشی و سیاستورزی او نیست...
ولی معالوصف حرفهای تازهای درون انتقادات سیاسی او یافت میشود. از تأکید بر توبه اصلاحطلبان از روحانی گرفته تا اشاره به امکان نابودی برای اصلاحات و احتمال استقلال انتخاباتی حزب ندا در سال ۱۴۰۰ در صورت عدم وحدت با هسته سخت اصلاحات...
اکنون باید دید چپهای ستادی در مقابل این حرفهای درست چه موضعی اخذ میکنند؟!
آیا همچون مقطع تشکیل حزب ندا و یا مثل انتقادات قبلی خرازی از اصلاحطلبان که او را مورد شدیدترین هجمهها قرار دادند؛ باز هم شاهد اخم و بیمهری نسبت به مواضع حزب ندا خواهیم بود یا اینکه هسته سخت اصلاحات و رجال این جریان خاص سیاسی، این بار را حاضرند که به انتقاد اصولی، پاسخ اصولی بدهند؟
*در تمنای بهبود سیاستورزی در اردوگاه اصلاحات/ "خرازی" در باران متواتر حملات سیاسی رجال هسته سخت چه خواهد کرد؟
سابقه و آنالیز فضای صحنه البته نشان میدهد که خبری از تغییر در مواضع چپهای ستادی نیست و آنها هرگز وقعی به این انتقادات خرازی نخواهند گذاشت.
اما همیشه جای امیدواری هست...
امیدواری به اینکه برای پیشرانی بیشتر در روند فعالیتهای سیاسی در کشور و مطلوب شدن فضای گفتمانی رقیب؛ شاهد این باشیم که هسته سخت اصلاحات و رجال این جریان از حالت تدافعی نسبت به هر نقد و گفتمان جدیدی به درآیند و فتح باب کنند. چه اینکه بهبود سیاستورزی در اردوگاه رقیب سببساز بیشتر شدن رشد عمومی خواهد شد.
لزوم توبه از بابت گذاشتن دولت اعتدال در دامن رأی مردم و یا جلوگیری از فدا شدن همیشگی گفتمان اصلاحات به پای چند پیرمرد ستادی که اسم خود را "هسته سخت اصلاحات" گذاشتهاند و همواره ظن براندازی به آنها میرود؛ ضرورتهایی هستند که هر عقل سلیمی آنها را تأیید میکند.
اما سکوت رجال اصلاحات در قبال این ضرورتها، بیپاسخ گذاشتن آنها و یا پیریزی حملات دوباره به خرازی؛ خسارتهای بزرگی را دامنگیر پیر و جوان در اردوگاه چپ ایرانی خواهد کرد.
و صد البته آشکار است که در این میان جوانان هستند که رفته رفته در حال تبدیل شدن به "ذبح عظیم" اردوگاه اصلاحات هستند و جوانی و آینده سیاسی آنها دستخوش تلاطمات بزرگی شده است که تماماً طراحی و دستکند پیران هسته سخت اصلاحات است.