آیا معاونت مطبوعاتی بر نشریات دولت نظارت می کند؟
روزنامه دولتی ایران دیروز گفتوگویی با فردی تحت عنوان استاد دانشگاه و صاحبنظر مسائل بینالملل منتشر کرده که وی گستاخانه و نوکرمآبانه نابودی اسرائیل و خروج آمریکا از منطقه را تخطئه کرده و به تحریف و مصادره به مطلوب شخصیت و منش سردار شهید سلیمانی پرداخته است.
به گزارش سرویس سیاسی شهدای ایران؛ در بخشی از این گفت وگو آمده است: عنوان «طرح اخراج آمریکا» از منطقه و
ماده یک آن نشان میدهد که دانش روابط بینالملل و حقوق بینالملل تعطیل
شده است. هر کشور مستقلی حق تصمیم درباره سیاستهای دفاعی و امنیتی خود را
دارد، مختار است با هر کشوری پیمان دفاعی یا امنیتی منعقد کند. حتی فصل
هشتم و ماده ۵۲ منشور این همکاریها را تا حد ترتیبات منطقهای همانند ناتو
مورد تایید و تشویق قرار میدهد. با این توصیف، وقتی خود کشورهای منطقه،
میزبان آمریکا هستند چگونه میخواهیم سنتکام را مجبور به خروج کنیم. (!)...
نابلدی در روابط بینالملل میتواند گاه به زیان ما و به نفع دشمنان ما
باشد. برای مثال ماده ۵ این طرح «دولت مکلف به نابودی اسرائیل تا ۱۴۲۰» از
جمله این نابلدیهاست. این ماده نقض صریح و آشکار بند ۴ ماده ۲ منشور ملل
متحد است که کلیه اعضا از تهدید به زور یا استفاده از آن علیه کشوری منع
میشوند. این ماده هدیه بزرگ این طرح به اسرائیل است تا به دنیا بگوید
ببینید ایران قصد نابودی ما را دارد لذا به من کمک مالی بیشتری کنید، سلاح
بدهید و اگر هم مخفیانه در دیامونا بمب میسازم حق دارم. (!)
وی میگوید: اگر الان شهید سلیمانی زنده بود تلاش میکرد که ایران بیشتر امتیاز بگیرد و مردم بهتر زندگی کنند. اصلا او خود با افراط گرایی مخالف بود و یک دیپلمات بود. (!)
در بخش دیگری از این مصاحبه آمده است: اصل مذاکره مهم نیست؛ مهم این است پس از مذاکره شما چه دستاوردی برای کشور به دست میآورید یعنی باید دید نتایج مذاکره چیست. ما شاهد بودیم که در عمل این فرصت در مسائل سیاست خارجی ۸ سال در اختیار گروهی بوده است اما حاصلی جز تحریم و مشکل قطعنامهها برای ایران نداشته است. این مسائل در دوره آقای روحانی حل شد و آمریکاییها خلاف کردند و دنیا هم حرف ما را تایید کرد. خود آمریکاییها هم پذیرفتند خلاف کردند و مهم این است که خسارت بدهند حالا که میخواهند خسارت دهند این دسته میگویند که با آمریکا مذاکره نکنید... نمایندگان توجه به قانون کنند. برجام قانون است و قبلا به تصویب رسیده و به عنوان یک موضوع پذیرفته شده وجود دارد و این آمریکاییها بودند که آن را نقض کردند. اگر مجلس محترم تردید دارد و معتقد است مردم از نظر رئیسجمهوری و وزارت خارجه در مسائل سیاست خارجی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور رویگردان شدهاند، میتوانند این موضوعات را به رفراندوم بگذارند. (!)
گفتنی است بیان این مواضع دشمنپسند از سوی مدعیان اصلاحات در حمایت از دشمنان شماره یک این ملت که طی سالیان گذشته از هیچ شرارت و جنایتی علیه ایرانیان فروگذار نکردهاند، چندان جای تعجب ندارد.
چه آنکه پیش از این بارها و بارها مقامات آمریکا واسرائیل از اصلاحطلبان به عنوان «سرمایه اجتماعی» اپوزیسیون در ایران نام ببرند. به عنوان نمونه، رئیسجمهور اسبق آمریکا سال ۲۰۰۸ قبل از تدارک برای سفر خاورمیانهای با محور اعلام شده «مهار نفوذ ایران» در نطق رادیویی با حمایت از اصلاحطلبان از بیروت تا تهران گفت: «ما از دموکراتها و اصلاحطلبان از بیروت و بغداد تا دمشق و تهران حمایت خواهیم کرد و در کنار آنها خواهیم ایستاد.» وی در سال ۲۰۰۸ نیز در اظهاراتی اصلاحطلبان ایران را خط مقدم آمریکا خواند و افزوده بود: آنها با چالشهای فراوانی روبهرو هستند و چشم امیدشان به ماست!
همچنین در جریان فتنه ۸۸، نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی با صراحت اعلام کرد که «اصلاحطلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند!» و شیمون پرز، رئیسجمهور رژیم کودککش اسرائیل گفت: «اصلاحطلبان به نمایندگی از اسرائیل با رژیم اسلامی ایران میجنگند!»
این نشانههای آشکار، به خوبی نشان میدهد تریبونهای آمریکا و اسرائیل در ایران فقط به رسانههای فارسی زبان معاند منحصر نمیشود و روزنامههای زنجیرهای و بسیاری از چهرههای اصلاحطلب با جاده صاف کنی برای دشمن، در عمل ثابت کردهاند «سرمایههای اجتماعی» آمریکا و اسرائیل در کشور هستند.
اصلاحطلبان؛ آرزوی پیروزی ترامپ و کاسبی با تحریم
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در گزارشی به موضوع مصاحبه جنجالی فائزههاشمی، از اعضای حزب اصلاحطلب کارگزاران سازندگی که با یک سایت اصلاحطلب انجام شده بود و همچنین به نامه محسنهاشمی، رئیسشورای شهر تهران به وی پرداخت.
در گزارش آمده: «فائزه معتقد است محسن میخواهد خانواده را کنترل کند و محسن هم بر این باور است که فائزه خیلی تند شده است. ماجرای مصاحبه اخیر فائزههاشمی و ابراز تمایلش به رأیآوردن ترامپ حاشیهساز شده است. اول از همه داداش محسن نامهای خطاب به او نوشته که رسانهای کرده و بعد هم دیگران از چپ و راست به او حمله کردهاند.»
در ادامه این گزارش آمده: «محسنهاشمی در نامهای سرگشاده به خواهرش فائزههاشمی نوشت: هنوز چهارمین سالگرد رحلت پدر، سپری نشده بود که انتشار مصاحبهای از تو موجب ناراحتی علاقهمندان آیتاللههاشمیرفسنجانی و البته اعضای خانواده را فراهم کرد...»
محسنهاشمی در ادامه نامه خود به نکتهای اشاره کرده که نمیتوان به رئیسجمهور کشوری بیگانه (یا به عبارتی به رئیسجمهور کشوری که سردسته دشمنان ایران است) دل بست و دم از استقلال زد. شرق در ادامه گزارش خود آورده: «سال گذشته هم یک فایل صوتی از فائزههاشمی منتشر شد که محسن باز مجبور شد وارد میدان شود و توضیح بدهد که: خواهرم با هیچ رسانه خارجی مصاحبه نکرده و صحبتهایی که از فائزه منتشر شد، یک مصاحبه نیست؛ بلکه در یک میهمانی، خواهرم صحبت خصوصی کرده و به نظر میرسد کسی صدای او را ضبط کرده باشد... فائزه در همان مصاحبه جنجالی گفته بود که... [محسن] خیلی دلش میخواهد ما را کنترل کند. مامان برایش هنوز عجیب است مثلا میگوید مگر تو[فائزه] چهکارهای که این حرفها را میزنی؟ یا مثلا مگر سرت میشود که تو را دعوت کنند؟ بهشوخی جواب میدهم مگر نمیدانید که من یک شخصیت بینالمللی هستم، شما ما را تحویل نمیگیرید.»
پیش از این هم اتفاق افتاده که از میان طیف موسوم به اصلاحطلب از رئیسجمهور آمریکا تحریمهای شدیدتر علیه ملت ایران را درخواست کنند و فائزههاشمی اصلاحطلب نیز در تازهترین موضعش گفته آرزوی پیروزی ترامپ را داشته تا سیاست فشار حداکثری او علیه ایران ادامه یابد. حالا قضاوت با مخاطبان که چه کسانی سعی دارند از تحریمها استفاده ابزاری نمایند یا به قول خودشان چه کسانی کاسبان تحریم هستند.
همچنین روزنامههای اصلاحطلب بسیار تلاش کردند تا این مفهوم را به جامعه القا نمایند که اصولگرایان دوستدار پیروزی ترامپ بودند که خب حالا دیگر با اظهارات فائزههاشمی این فریب رنگ باخته است.
FATF هیچ شباهتی با FIFA ندارد، لطفا مغلطه نکنید!
قاسم محبعلی، از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت:«معتقدم درنهايت به FATF خواهيم پيوست. اين لوايح مانند قوانين فيفا براي فوتبال است. کشورها اگر ميخواهند فوتبال داشته باشند، بايد عضو فيفا شوند يا اگر بهصورت کلي بخواهند در عرصه ورزشي حضور داشته باشند، بايد عضو کميته بينالمللي المپيک باشند؛ زيرا در غير اين صورت نميتوانند در اين عرصهها حضور داشته باشند.بانکداري و نظام پولي نيز به همين شکل است و صرفا با پذيرفتن اين لوايح است که ميتوانيم به فعاليت عادي بانکي بپردازيم».
متاسفانه عوامانهسازی مسئله و به تعبیر یکی از کارشناسان اقتصادی «آبی-قرمز» کردن یک مبحث بسیار حیاتی و به شدت تخصصی، خیانتی است که برخی موافقان تعهدسپاری کامل به FATF از ماهها قبل در پیش گرفتهاند که یکی از مصادیق آن مطرح کردن چندباره شباهت این نهاد به فیفا است. برخلاف این ادعا، این گونه نیست که FATF مقررات روشن و مشخصی داشته باشد که برای همه کشورها به یکسان جاری و ساری باشد.
مصداق واضحی که این عدم «عمومیت» را به خوبی نشان میدهد، این است که تنها دو کشور «ایران» و «کره شمالی» (دقیقا دو کشوری که آمریکا با آنها در چالش است) در لیست «اقدامات متقابل» (که با لفظ عوامانه لیست سیاه FATF معروف شده) قرار دارند، ولی مثلا کشوری مثل «سومالی» که عملا دولت آن فروپاشیده است و توسط دزدان دریایی اداره میشود و هیچ سازوکار مالی ندارد، در این لیست قرار ندارد.
FATF میگوید که بانکهای ایران باید بر طبق لیست تحریم وزارت خزانهداری آمریکا عمل کنند. در این لیست اسامی اشخاص و مراکز علمی و نهادهای حوزه دفاعی و نظامی و شرکتهای دانش بنیان و متخصصان و نخبگان در حوزههای مختلف قرار دارد. به نظر شما این رویکرد همانند ساز و کار فدراسیون جهانی فوتبال است؟!
کاهش مشارکت به خاطر عملکرد مدعیان اصلاحات بود
نه رد صلاحیتها!
روزنامه سازندگی در مطلبی به قلم عضو شورای مرکزی کارگزاران نوشت: «نظارت استصوابی باعث کمرنگ شدن نقش و حضور مردم میشود. با این رد صلاحیتهای استصوابی دیدیم انتخابات مجلس یازدهم چه نتیجهای داشت. در برخی از حوزهها در مرحله دوم انتخابات، فرد با 2 هزار رأی وارد مجلس شده است.»
مدعیان اصلاحات و بازندگان سیاسی نمیخواهند باور کنند که کاهش مشارکت در انتخابات اخیر به دلیل عملکرد مجلس دهم و دولت مورد حمایت آنها بوده است نه مسئله رد صلاحیتها! چراکه اولا حدود 90 نفر از نمایندگان مجلس دهم به دلایل مالی و اخلاقی در انتخابات گذشته رد صلاحیت شدند و ثانیاً اصلاحطلبان با چند لیست در انتخابات اخیر مجلس شرکت کردند ولی مردم دست رد بر سینه آنان زدند.
وی میگوید: اگر الان شهید سلیمانی زنده بود تلاش میکرد که ایران بیشتر امتیاز بگیرد و مردم بهتر زندگی کنند. اصلا او خود با افراط گرایی مخالف بود و یک دیپلمات بود. (!)
در بخش دیگری از این مصاحبه آمده است: اصل مذاکره مهم نیست؛ مهم این است پس از مذاکره شما چه دستاوردی برای کشور به دست میآورید یعنی باید دید نتایج مذاکره چیست. ما شاهد بودیم که در عمل این فرصت در مسائل سیاست خارجی ۸ سال در اختیار گروهی بوده است اما حاصلی جز تحریم و مشکل قطعنامهها برای ایران نداشته است. این مسائل در دوره آقای روحانی حل شد و آمریکاییها خلاف کردند و دنیا هم حرف ما را تایید کرد. خود آمریکاییها هم پذیرفتند خلاف کردند و مهم این است که خسارت بدهند حالا که میخواهند خسارت دهند این دسته میگویند که با آمریکا مذاکره نکنید... نمایندگان توجه به قانون کنند. برجام قانون است و قبلا به تصویب رسیده و به عنوان یک موضوع پذیرفته شده وجود دارد و این آمریکاییها بودند که آن را نقض کردند. اگر مجلس محترم تردید دارد و معتقد است مردم از نظر رئیسجمهوری و وزارت خارجه در مسائل سیاست خارجی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور رویگردان شدهاند، میتوانند این موضوعات را به رفراندوم بگذارند. (!)
گفتنی است بیان این مواضع دشمنپسند از سوی مدعیان اصلاحات در حمایت از دشمنان شماره یک این ملت که طی سالیان گذشته از هیچ شرارت و جنایتی علیه ایرانیان فروگذار نکردهاند، چندان جای تعجب ندارد.
چه آنکه پیش از این بارها و بارها مقامات آمریکا واسرائیل از اصلاحطلبان به عنوان «سرمایه اجتماعی» اپوزیسیون در ایران نام ببرند. به عنوان نمونه، رئیسجمهور اسبق آمریکا سال ۲۰۰۸ قبل از تدارک برای سفر خاورمیانهای با محور اعلام شده «مهار نفوذ ایران» در نطق رادیویی با حمایت از اصلاحطلبان از بیروت تا تهران گفت: «ما از دموکراتها و اصلاحطلبان از بیروت و بغداد تا دمشق و تهران حمایت خواهیم کرد و در کنار آنها خواهیم ایستاد.» وی در سال ۲۰۰۸ نیز در اظهاراتی اصلاحطلبان ایران را خط مقدم آمریکا خواند و افزوده بود: آنها با چالشهای فراوانی روبهرو هستند و چشم امیدشان به ماست!
همچنین در جریان فتنه ۸۸، نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی با صراحت اعلام کرد که «اصلاحطلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند!» و شیمون پرز، رئیسجمهور رژیم کودککش اسرائیل گفت: «اصلاحطلبان به نمایندگی از اسرائیل با رژیم اسلامی ایران میجنگند!»
این نشانههای آشکار، به خوبی نشان میدهد تریبونهای آمریکا و اسرائیل در ایران فقط به رسانههای فارسی زبان معاند منحصر نمیشود و روزنامههای زنجیرهای و بسیاری از چهرههای اصلاحطلب با جاده صاف کنی برای دشمن، در عمل ثابت کردهاند «سرمایههای اجتماعی» آمریکا و اسرائیل در کشور هستند.
اصلاحطلبان؛ آرزوی پیروزی ترامپ و کاسبی با تحریم
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در گزارشی به موضوع مصاحبه جنجالی فائزههاشمی، از اعضای حزب اصلاحطلب کارگزاران سازندگی که با یک سایت اصلاحطلب انجام شده بود و همچنین به نامه محسنهاشمی، رئیسشورای شهر تهران به وی پرداخت.
در گزارش آمده: «فائزه معتقد است محسن میخواهد خانواده را کنترل کند و محسن هم بر این باور است که فائزه خیلی تند شده است. ماجرای مصاحبه اخیر فائزههاشمی و ابراز تمایلش به رأیآوردن ترامپ حاشیهساز شده است. اول از همه داداش محسن نامهای خطاب به او نوشته که رسانهای کرده و بعد هم دیگران از چپ و راست به او حمله کردهاند.»
در ادامه این گزارش آمده: «محسنهاشمی در نامهای سرگشاده به خواهرش فائزههاشمی نوشت: هنوز چهارمین سالگرد رحلت پدر، سپری نشده بود که انتشار مصاحبهای از تو موجب ناراحتی علاقهمندان آیتاللههاشمیرفسنجانی و البته اعضای خانواده را فراهم کرد...»
محسنهاشمی در ادامه نامه خود به نکتهای اشاره کرده که نمیتوان به رئیسجمهور کشوری بیگانه (یا به عبارتی به رئیسجمهور کشوری که سردسته دشمنان ایران است) دل بست و دم از استقلال زد. شرق در ادامه گزارش خود آورده: «سال گذشته هم یک فایل صوتی از فائزههاشمی منتشر شد که محسن باز مجبور شد وارد میدان شود و توضیح بدهد که: خواهرم با هیچ رسانه خارجی مصاحبه نکرده و صحبتهایی که از فائزه منتشر شد، یک مصاحبه نیست؛ بلکه در یک میهمانی، خواهرم صحبت خصوصی کرده و به نظر میرسد کسی صدای او را ضبط کرده باشد... فائزه در همان مصاحبه جنجالی گفته بود که... [محسن] خیلی دلش میخواهد ما را کنترل کند. مامان برایش هنوز عجیب است مثلا میگوید مگر تو[فائزه] چهکارهای که این حرفها را میزنی؟ یا مثلا مگر سرت میشود که تو را دعوت کنند؟ بهشوخی جواب میدهم مگر نمیدانید که من یک شخصیت بینالمللی هستم، شما ما را تحویل نمیگیرید.»
پیش از این هم اتفاق افتاده که از میان طیف موسوم به اصلاحطلب از رئیسجمهور آمریکا تحریمهای شدیدتر علیه ملت ایران را درخواست کنند و فائزههاشمی اصلاحطلب نیز در تازهترین موضعش گفته آرزوی پیروزی ترامپ را داشته تا سیاست فشار حداکثری او علیه ایران ادامه یابد. حالا قضاوت با مخاطبان که چه کسانی سعی دارند از تحریمها استفاده ابزاری نمایند یا به قول خودشان چه کسانی کاسبان تحریم هستند.
همچنین روزنامههای اصلاحطلب بسیار تلاش کردند تا این مفهوم را به جامعه القا نمایند که اصولگرایان دوستدار پیروزی ترامپ بودند که خب حالا دیگر با اظهارات فائزههاشمی این فریب رنگ باخته است.
FATF هیچ شباهتی با FIFA ندارد، لطفا مغلطه نکنید!
قاسم محبعلی، از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت:«معتقدم درنهايت به FATF خواهيم پيوست. اين لوايح مانند قوانين فيفا براي فوتبال است. کشورها اگر ميخواهند فوتبال داشته باشند، بايد عضو فيفا شوند يا اگر بهصورت کلي بخواهند در عرصه ورزشي حضور داشته باشند، بايد عضو کميته بينالمللي المپيک باشند؛ زيرا در غير اين صورت نميتوانند در اين عرصهها حضور داشته باشند.بانکداري و نظام پولي نيز به همين شکل است و صرفا با پذيرفتن اين لوايح است که ميتوانيم به فعاليت عادي بانکي بپردازيم».
متاسفانه عوامانهسازی مسئله و به تعبیر یکی از کارشناسان اقتصادی «آبی-قرمز» کردن یک مبحث بسیار حیاتی و به شدت تخصصی، خیانتی است که برخی موافقان تعهدسپاری کامل به FATF از ماهها قبل در پیش گرفتهاند که یکی از مصادیق آن مطرح کردن چندباره شباهت این نهاد به فیفا است. برخلاف این ادعا، این گونه نیست که FATF مقررات روشن و مشخصی داشته باشد که برای همه کشورها به یکسان جاری و ساری باشد.
مصداق واضحی که این عدم «عمومیت» را به خوبی نشان میدهد، این است که تنها دو کشور «ایران» و «کره شمالی» (دقیقا دو کشوری که آمریکا با آنها در چالش است) در لیست «اقدامات متقابل» (که با لفظ عوامانه لیست سیاه FATF معروف شده) قرار دارند، ولی مثلا کشوری مثل «سومالی» که عملا دولت آن فروپاشیده است و توسط دزدان دریایی اداره میشود و هیچ سازوکار مالی ندارد، در این لیست قرار ندارد.
FATF میگوید که بانکهای ایران باید بر طبق لیست تحریم وزارت خزانهداری آمریکا عمل کنند. در این لیست اسامی اشخاص و مراکز علمی و نهادهای حوزه دفاعی و نظامی و شرکتهای دانش بنیان و متخصصان و نخبگان در حوزههای مختلف قرار دارد. به نظر شما این رویکرد همانند ساز و کار فدراسیون جهانی فوتبال است؟!
کاهش مشارکت به خاطر عملکرد مدعیان اصلاحات بود
نه رد صلاحیتها!
روزنامه سازندگی در مطلبی به قلم عضو شورای مرکزی کارگزاران نوشت: «نظارت استصوابی باعث کمرنگ شدن نقش و حضور مردم میشود. با این رد صلاحیتهای استصوابی دیدیم انتخابات مجلس یازدهم چه نتیجهای داشت. در برخی از حوزهها در مرحله دوم انتخابات، فرد با 2 هزار رأی وارد مجلس شده است.»
مدعیان اصلاحات و بازندگان سیاسی نمیخواهند باور کنند که کاهش مشارکت در انتخابات اخیر به دلیل عملکرد مجلس دهم و دولت مورد حمایت آنها بوده است نه مسئله رد صلاحیتها! چراکه اولا حدود 90 نفر از نمایندگان مجلس دهم به دلایل مالی و اخلاقی در انتخابات گذشته رد صلاحیت شدند و ثانیاً اصلاحطلبان با چند لیست در انتخابات اخیر مجلس شرکت کردند ولی مردم دست رد بر سینه آنان زدند.