در میان ویژگیهای سردار قاآنی، آنچه از او بیش از هر چیزی به چشم میآید، روحیه ضد استکباری او و تهدید کردن مستقیم ایالات متحده است تا جاییکه این فرمانده امروز مستقیما آمریکاییها را تهدید به انتقام گرفتن میکند.
به گزارش شهدای ایران، درست تنها چند ساعت پس از شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه، یعنی در همان روز ۱۳ دی ۱۳۹۸، حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا در حکمی سردار سرتیپ پاسدار حاج اسماعیل قاآنی را به فرماندهی نیروی قدس سپاه منصوب کردند.
رهبر معظم انقلاب در حکم انتصاب سردار قاآنی، وی را از برجستهترین فرماندهان سپاه در دفاع مقدس برشمردند که در طول سالیان متمادی در نیروی قدس در کنار شهید سلیمانی در منطقه خدمت کرده است؛ اما کلیدیترین بخش از حکم انتصاب رهبر معظم انقلاب این جمله بود: « برنامهی آن نیرو عیناً همان برنامهی دوران فرماندهی شهید سلیمانی است».
پیام انتصاب سریع فرمانده نیروی قدس از سوی رهبر معظم انقلاب از سویی و از سوی دیگر تاکید ایشان بر «تغییر نکردن برنامه های نیروی قدس» در حقیقت تاکیدی بود بر اینکه هیچ ناپیوستگی، خلاء و توقفی در روند فعالیت های نیروی قدس بعنوان نیرویی که درگیر یک جنگ با قدرتهای مستکبر دنیا است نباید به وجود بیاید.
اما در همان ایام با شهادت حاج قاسم سلیمانی و انتصاب سردار قاآنی به فرماندهی نیروی قدس سپاه، گمانهزنیها و اظهارنظرهایی در رسانههای خارجی و حتی برخی عناصر داخلی مطرح میشد با این مضمون که به دلیل فقدان حاج قاسم سلیمانی نقش جمهوری اسلامی ایران در معادلات منطقهای و بینالمللی کمرنگتر خواهد شد و از قدرت اثرگذاریاش به ویژه در منطقه کاسته میشود.
اسماعیل قاآنی که تا قبل از فرماندهی نیروی قدس، جانشین حاج قاسم سلیمانی در این نیرو بود، از ابتدای تاسیس سپاه به عضویت این نهاد در آمده بود و در طی سالیان جنگ تحمیلی در مسئولیتهای مختلفی از جمله فرماندهی لشکرهای 21 امام رضا(ع) و 5 نصر خدمت کرده بود.
او از ابتدای تأسیس نیروی قدس در این نیرو حضور داشت، مدتی هم معاون اطلاعات ستاد مشترک سپاه بود تا آنکه مجددا به نیروی قدس بازگشت و بعنوان جانشین حاج قاسم سلیمانی در این نیرو منصوب شد.
سردار محمدرضا نقدی معاون هماهنگ کننده سپاه سردار قاآنی یا به گفته او «حاج اسماعیل» را همان «حاج قاسم رسانهای نشده» نام میبرد و درباره این فرمانده 65 ساله مشهدی، میگوید: ایشان زودتر از حاج قاسم وارد نیروی قدس سپاه شد و سوابق و تجربیات و روابطش با نهضت های آزادیبخش قدیمیتر از حاج قاسم شکل گرفته است. او همچنین تاکید میکند که تقوای بالای سردار قاآنی موجب شده تا هیچ ردی از او نباشد و پشت سر فرمانده خود حرکت کند.
شاید نکتهای که برای برخی ابهام ایجاد میکرد که با فقدان حاج قاسم و فرماندهی سردار قاآنی، ایران آن قدرت منطقهای زمان حاج قاسم را دیگر نخواهد داشت، موضوع شناخته شده نبودن فرمانده جدید و در سایه بودن او پیش از این بود، این در حالی است که سردار قاآنی در دوران فرماندهی شهید حاج قاسم سلیمانی هم تولیت و مدیریت بخشهایی از فعالیتهای برون مرزی نیروی قدس را بر عهده داشته که منجر میشود به اینکه شبکه انسانی مرتبط با نیروی قدس و شخص سردار شهید حاج قاسم سلیمانی این ارتباط و پیوستگی را با سردار قاآنی هم داشته باشند.
اما این تمام ماجرا نیست؛ نگاهی به فعالیتهایی که از سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه طی یک سال گذشته دیده شده است هم بیانگر این مهم است که همان سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران که در زمان فرماندهی حاج قاسم سلیمانی دنبال میشد امروز هم دنبال میشود.
اخباری که از سفرهای فرمانده نیروی قدس سپاه به کشورهای منطقه منتشر میشود، بیانگر تحرک و پویایی این نیرو در سطح منطقه به منظور تحقق بخشیدن سیاستهای منطقهای ایران است که در حقیقت همان تقویت گروههای مقاومت مردمی به منظور مبارزه با قدرتهای استکباری و در رأس آنها مقابله با حضور آمریکا در منطقه غرب آسیا است.
در میان ویژگیهای سردار قاآنی، آنچه از او بیش از هر چیزی به چشم میآید، روحیه ضد استکباری او و تهدید مستقیم ایالات متحده است تا جاییکه این فرمانده امروز مستقیما آمریکاییها را تهدید به انتقام گرفتن میکند.
او اخیرا خطاب به آمریکاییها با صراحت گفته است که مسیر نیروی قدس و مقاومت با شیطنتهای آمریکا میکند، تغییر نمی کند و تاکید کرده است: مسیر ما همچنان همان مسیر است، مطمئن باشید حتی ممکن است، از درون خانه شما کسانی پیدا شوند که پاسخ این جنایت شما را بدهند.
او پیش از این هم در واکنش به آتشسوزی ناو آمریکایی «یواساس بونهوم ریچارد» هم این حادثه را نتیجه جنایت دولت آمریکا بر شمرده و گفته بود: باید به آنها بگوییم این اتفاق پاسخ جنایتهای شماست که به دست عناصر خود شما اتفاق افتاده است، خداوند با دست خود شما، شما را مجازات میکند.
آنچه که در یکسال گذشته از فرمانده نیروی قدس در عمل دیده شده این است که امروز جمهوری اسلامی ایران توانسته است سطحی از تهدید را متوجه آمریکاییها کند تا آنها این را بیشتر درک کنند که حضورشان در منطقه غرب آسیا میتواند آسیبهای جبران ناپذیری را متوجه آنها کند، تهدیدهایی که امروز با به میدان آمدن فرمانده در سایه، میتواند به درون خاک آمریکا هم کشیده شود.