در یک مصاحبه منتشر شد:
ظریف در حالی وانمود میکند که «مذاکرات بر اساس دستور رهبرانقلاب» بوده که سخنان رهبرانقلاب و همچنین علی اکبر صالحی به وضوح برخلاف این مساله است.
به گزارش شهدای ایران،ظریف اخیرا در یک مصاحبه ادعای نادرستی درباره رهبرانقلاب مطرح کرده که نه تنها در تضاد با حرفهای صریح ایشان است که حتی با صحبتها و خاطرات دولتیها و دوستان ظریف نیز همخوانی ندارد.
محمد جواد ظریف در گفتگوی اخیر خود با مهدی نصیری به مخالفان مذاکرات مسقط در سال 1391 اشاره کرد و گفت: دوستانی که با برجام مخالفند. با شروع مذاکرات در مسقط(عمان) هم مخالف بودند.
وی در بخشی از این گفتگو ادعا میکند که رهبرانقلاب نه تنها با مذاکره با آمریکا مخالف بودهاند که اتفاقا این مذاکرات با «دستور رهبری» شروع شده است. وی در این خصوص میگوید: «مذاکرات در مسقط توسط دولت روحانی شروع نشد، علی رغم مخالفت آن دوستان؛ با دستور رهبری در زمان دولت احمدی نژاد شروع شد. نکاتی درباره مذاکرات مسقط وجود دارد، رئیس جمهور وقت(احمدی نژاد) مخالف بود، دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت(سعید جلیلی) مخالف بود.
اینکه مذاکرات مسقط قبلا انجام شده بود نشان از این دارد که رهبری تحت فشار نبودند. بنظرم برخی بزرگترین توهین ها را به اسم حمایت از رهبری به ایشان می کنند. رهبری که در برابر آمریکا ایستاده چطور ایشان میتواند مرعوب من ظریف یا دولت یازدهم شود؟کسانی که با برجام مخالف بودند با مذاکرات مسقط هم مخالف بودند.علی رغم دستور رهبری کار شکنی کردند.یک سال فرصت سوزی کردند.»
ظریف در حالی وانمود میکند که «مذاکرات بر اساس دستور رهبرانقلاب» بوده که سخنان رهبرانقلاب و همچنین علی اکبر صالحی به وضوح برخلاف این مساله است.
صالحی: رهبری گفتند این مذاکرات چه سودی دارد؟ فقط میتواند مضرات داشته باشد
اواخر سال 89 بود که احمدی نژاد با عزل متکی، علی اکبر صالحی را به عنوان وزیر خارجه معرفی کرد. صالحی، در دولت اصلاحات، نماینده ایران در آژانس و همچنین مشاور وزیر خارجه وقت (خرازی) که توسط احمدی نژاد به این مقام مهم رسید. صالحی که بعدا هم در دولت روحانی، به عنوان معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی منصوب شد و در مذاکرات برجامی حضور داشت در کتاب خاطرات خود به خوبی مخالفت رهبرانقلاب با مذاکرات عمان را شرح داده است.
وی در این خصوص نوشته است: «بعد از اینکه موضوع را شرح دادم، حضرت آقا فرمودند: این مذاکرات چه سودی خواهد داشت؟ ولی می تواند مضرات زیادی داشته باشد. مثلا در افکار عمومی بگویند که ایرانی ها نشستند و با آمریکائی ها مذاکره کردند. البته ما قبلا با آنها در خصوص موضوعات خاص مثل عراق مذاکره کرده ایم. حالا ممکن است آنها بخواهند از این موضوع سوء استفاده کنند.
زیرا در آن زمان منطقه با حوادث بهار عربی یا همان بیداری اسلامی روبه رو بود و در آن قضا ممکن بود مذاکره با آمریکا در افکار عمومی مردم کشورمان و مردم منطقه سلبی تلقی شود، ضمن اینکه ایشان فرمودند: آمریکایی ها بارها بدعهدی شان را به ما در مذاکراتی که قبلا داشته ایم، نشان داده اند. سپس ایشان مواردی از خلف وعده های آمریکا را برشمردند و تأکید کردند که دولتمردانشان به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند. لذا بایستی حواستان جمع باشد، چون آمریکایی ها همیشه از هر فرصتی برای سوء استفاده بهره می برند.
بنده مجددأ صحبت کردم و عرض کردم: حضرت آقا اجازه بدهید برای اتمام حجت هم که شده این کار را امتحان کنیم. بالاخره تلاشمان را می کنیم، اگر موفق شدیم که وبهاء اگر هم نشدیم، ما در همین وضعیتی که هستیم، خواهیم ماند. بالاخره با این کار اتمام حجتی برای مردم می شود و به مردم خواهیم گفت که جمهوری اسلامی ایران تمام راههای ممکن را برای حل و فصل این ماجرا دنبال کرد و آنها بودند که همراهی نکردند. ایشان فرمودند: اگر برای اتمام حجت است، اشکال ندارد و من مخالفت نمی کنم؛ اما شرط دارد.»
این خاطره صالحی نشان میدهد که رهبرانقلاب دلایل مخالفت خود را به صورت جدی مطرح کردهاند و تنها در مقابل اصرارهای صالحی وزیر خارجه دولت، با مذاکرات مشروط و برای اتمام حجت موافقت کردند. این درحالی است که ظریف بمیگوید رهبرانقلاب «دستور مذاکره با آمریکا» را صادر کرده بودند!
صالحی شروط رهبرانقلاب را اینگونه مطرح میکند:
1. مذاکره سطح وزیر خارجه انجام نگیرد؛ یعنی نماینده ما در حد وزير آنجا نرود و پایین تر از وزیر باشد. آن موقع خانم کلینتون، وزیر خارجه آمریکا بود و آقای جان کری هنوز وزیر نشده و سناتور بود؛ اما از طرف اوباما به عنوان مسئول اصلی پیگیری این پرونده تعیین شده بود. ۲- مذاکره برای مذاکره نباشد که دائم بروید مذاکره کنید و آن هم دچار سرنوشت ۵+ ۱ بشود. اگر دیدید در یکی دو جلسه به جایی نمی رسید فورا مذاکرات را قطع کنید یا در جلسه اول و دوم یک امتیازی مثل حق غنی سازی را بگیرید. ٣- مذاکره فقط در ارتباط با موضوع هسته ای باشد و راجع به روابط سیاسی و مسائل دیگر مذاکره نکنید. ۴- رئیس جمهور هماهنگ کننده این دو مسیر باشد، مسیر اول ۱+۵ و نیز مسیر دوم که همان مذاکره محرمانه با آمریکا است.
رهبرانقلاب: دولتمردان آن دولت و این دولت اصرار دارند در قضیّهی هستهای با آمریكاییها مذاكره كنیم!
صحبتهای صریح و علنی رهبرانقلاب نیز خبر از مخالفت رهبرانقلاب در همان زمان دارد. رهبرانقلاب در روز اول عید نوروز سال 92 از تلاش آمریکا برای مذاکرات دو جانبه و مخالفت ایران گفته و فرمودند: « آمریکائی ها مرتب از راههای گوناگون به ما پیغام میدهند که بیائید دربارهی مسئلهی هستهای گفتگو کنیم؛ هم به ما پیغام میدهند، هم در تبلیغات جهانیشان این را مطرح میکنند. مسئولین بلندپایه و مسئولین میانی آمریکا بارها و بارها میگویند بیائید در کنار گفتگوهای ۱+ ۵ که دربارهی مسائل هستهای بحث میکنند، آمریکا و جمهوری اسلامی دو به دو، دربارهی مسئلهی هستهای ایران بحث کنند. من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربههای گذشتهی ما نشان میدهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکائی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید! هدف، از اول اعلام شده است»
در حالی که مذاکرات تحت نظر احمدی نژاد و صالحی پیگیری میشد دشمن ادعا میکرد که در این مذاکرات نمایندگان رهبرانقلاب حضور دارند. ایشان به این دروغ دشمن اشاره کرده و فرمودند: «همینجا من این را بگویم که از جملهی تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که گاهی شایع میکنند که از طرف رهبری، کسانی با آمریکائیها مذاکره کردند؛ این هم یک تاکتیک تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تا کنون از سوی رهبری، هیچ کس با آنها مذاکره نکرده است. در چند مورد، در طول سالهای متمادی، در دولتهای گوناگون، کسانی بر سر موضوعات مقطعی ــ که ما هم مخالفتی نداشتیم ــ با آنها مذاکره کردهاند؛ اما مربوط به دولتها بوده است. البته همانها هم موظف بودهاند که خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت کنند.»
ایشان در تاریخ 28 بهمن 92 که چند ماهی بیشتر از شروع دولت روحانی نگذشته بود در دیدار با مردم آذربایجان شرقی پرده از واقعیت اشتیاق و اصرار دولت احمدی نژاد و روحانی برای مذاکرات برداشته و فرمودند: «بعضی از مسئولین و دولتمردان - دولتمردان آن دولت، بعد هم دولتمردان این دولت - فكر میكنند در قضیّهی هستهای ما با آمریكاییها مذاكره كنیم [تا] موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلی خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاكره كنید؛ ولی در همان سخنرانی اوّل امسال گفتم من خوشبین نیستم؛ مخالفتی نمیكنم امّا خوشبین نیستم. ببینید مرتّب پیدرپی اظهارات سخیف آمریكاییها را؛ سناتور بیآبروی آمریكایی از صهیونیستها پول میگیرد تا برود در مجلس سنای آمریكا به ملّت دشنام صریح بدهد، نه اینكه اهانت كند؛ دشنام میدهد. رؤسای كشورشان هم همینجور، در سطوح مختلف به ملّت ایران [اهانت كند].»
همه موارد بالا به طور واضح نشان میدهد که ادعای ظریف در این خصوص کاملا نادرست بوده و با اتهامزنی، رهبرانقلاب را در جایگاه دستور دهنده به مذاکره با آمریکا نشانده است. این نوع اتهامات ظریف البته تازگی ندارد. او قبلا هم حاضر شده بود کشور را به پولشویی متهم کند. به نظر میرسد ظریف برای این اقدامات خود باید از پیشگاه مردم و رهبرانقلاب عذرخواهی کند.
وی در بخشی از این گفتگو ادعا میکند که رهبرانقلاب نه تنها با مذاکره با آمریکا مخالف بودهاند که اتفاقا این مذاکرات با «دستور رهبری» شروع شده است. وی در این خصوص میگوید: «مذاکرات در مسقط توسط دولت روحانی شروع نشد، علی رغم مخالفت آن دوستان؛ با دستور رهبری در زمان دولت احمدی نژاد شروع شد. نکاتی درباره مذاکرات مسقط وجود دارد، رئیس جمهور وقت(احمدی نژاد) مخالف بود، دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت(سعید جلیلی) مخالف بود.
اینکه مذاکرات مسقط قبلا انجام شده بود نشان از این دارد که رهبری تحت فشار نبودند. بنظرم برخی بزرگترین توهین ها را به اسم حمایت از رهبری به ایشان می کنند. رهبری که در برابر آمریکا ایستاده چطور ایشان میتواند مرعوب من ظریف یا دولت یازدهم شود؟کسانی که با برجام مخالف بودند با مذاکرات مسقط هم مخالف بودند.علی رغم دستور رهبری کار شکنی کردند.یک سال فرصت سوزی کردند.»
ظریف در حالی وانمود میکند که «مذاکرات بر اساس دستور رهبرانقلاب» بوده که سخنان رهبرانقلاب و همچنین علی اکبر صالحی به وضوح برخلاف این مساله است.
صالحی: رهبری گفتند این مذاکرات چه سودی دارد؟ فقط میتواند مضرات داشته باشد
اواخر سال 89 بود که احمدی نژاد با عزل متکی، علی اکبر صالحی را به عنوان وزیر خارجه معرفی کرد. صالحی، در دولت اصلاحات، نماینده ایران در آژانس و همچنین مشاور وزیر خارجه وقت (خرازی) که توسط احمدی نژاد به این مقام مهم رسید. صالحی که بعدا هم در دولت روحانی، به عنوان معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی منصوب شد و در مذاکرات برجامی حضور داشت در کتاب خاطرات خود به خوبی مخالفت رهبرانقلاب با مذاکرات عمان را شرح داده است.
وی در این خصوص نوشته است: «بعد از اینکه موضوع را شرح دادم، حضرت آقا فرمودند: این مذاکرات چه سودی خواهد داشت؟ ولی می تواند مضرات زیادی داشته باشد. مثلا در افکار عمومی بگویند که ایرانی ها نشستند و با آمریکائی ها مذاکره کردند. البته ما قبلا با آنها در خصوص موضوعات خاص مثل عراق مذاکره کرده ایم. حالا ممکن است آنها بخواهند از این موضوع سوء استفاده کنند.
زیرا در آن زمان منطقه با حوادث بهار عربی یا همان بیداری اسلامی روبه رو بود و در آن قضا ممکن بود مذاکره با آمریکا در افکار عمومی مردم کشورمان و مردم منطقه سلبی تلقی شود، ضمن اینکه ایشان فرمودند: آمریکایی ها بارها بدعهدی شان را به ما در مذاکراتی که قبلا داشته ایم، نشان داده اند. سپس ایشان مواردی از خلف وعده های آمریکا را برشمردند و تأکید کردند که دولتمردانشان به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند. لذا بایستی حواستان جمع باشد، چون آمریکایی ها همیشه از هر فرصتی برای سوء استفاده بهره می برند.
بنده مجددأ صحبت کردم و عرض کردم: حضرت آقا اجازه بدهید برای اتمام حجت هم که شده این کار را امتحان کنیم. بالاخره تلاشمان را می کنیم، اگر موفق شدیم که وبهاء اگر هم نشدیم، ما در همین وضعیتی که هستیم، خواهیم ماند. بالاخره با این کار اتمام حجتی برای مردم می شود و به مردم خواهیم گفت که جمهوری اسلامی ایران تمام راههای ممکن را برای حل و فصل این ماجرا دنبال کرد و آنها بودند که همراهی نکردند. ایشان فرمودند: اگر برای اتمام حجت است، اشکال ندارد و من مخالفت نمی کنم؛ اما شرط دارد.»
این خاطره صالحی نشان میدهد که رهبرانقلاب دلایل مخالفت خود را به صورت جدی مطرح کردهاند و تنها در مقابل اصرارهای صالحی وزیر خارجه دولت، با مذاکرات مشروط و برای اتمام حجت موافقت کردند. این درحالی است که ظریف بمیگوید رهبرانقلاب «دستور مذاکره با آمریکا» را صادر کرده بودند!
صالحی شروط رهبرانقلاب را اینگونه مطرح میکند:
1. مذاکره سطح وزیر خارجه انجام نگیرد؛ یعنی نماینده ما در حد وزير آنجا نرود و پایین تر از وزیر باشد. آن موقع خانم کلینتون، وزیر خارجه آمریکا بود و آقای جان کری هنوز وزیر نشده و سناتور بود؛ اما از طرف اوباما به عنوان مسئول اصلی پیگیری این پرونده تعیین شده بود. ۲- مذاکره برای مذاکره نباشد که دائم بروید مذاکره کنید و آن هم دچار سرنوشت ۵+ ۱ بشود. اگر دیدید در یکی دو جلسه به جایی نمی رسید فورا مذاکرات را قطع کنید یا در جلسه اول و دوم یک امتیازی مثل حق غنی سازی را بگیرید. ٣- مذاکره فقط در ارتباط با موضوع هسته ای باشد و راجع به روابط سیاسی و مسائل دیگر مذاکره نکنید. ۴- رئیس جمهور هماهنگ کننده این دو مسیر باشد، مسیر اول ۱+۵ و نیز مسیر دوم که همان مذاکره محرمانه با آمریکا است.
رهبرانقلاب: دولتمردان آن دولت و این دولت اصرار دارند در قضیّهی هستهای با آمریكاییها مذاكره كنیم!
صحبتهای صریح و علنی رهبرانقلاب نیز خبر از مخالفت رهبرانقلاب در همان زمان دارد. رهبرانقلاب در روز اول عید نوروز سال 92 از تلاش آمریکا برای مذاکرات دو جانبه و مخالفت ایران گفته و فرمودند: « آمریکائی ها مرتب از راههای گوناگون به ما پیغام میدهند که بیائید دربارهی مسئلهی هستهای گفتگو کنیم؛ هم به ما پیغام میدهند، هم در تبلیغات جهانیشان این را مطرح میکنند. مسئولین بلندپایه و مسئولین میانی آمریکا بارها و بارها میگویند بیائید در کنار گفتگوهای ۱+ ۵ که دربارهی مسائل هستهای بحث میکنند، آمریکا و جمهوری اسلامی دو به دو، دربارهی مسئلهی هستهای ایران بحث کنند. من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربههای گذشتهی ما نشان میدهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکائی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید! هدف، از اول اعلام شده است»
در حالی که مذاکرات تحت نظر احمدی نژاد و صالحی پیگیری میشد دشمن ادعا میکرد که در این مذاکرات نمایندگان رهبرانقلاب حضور دارند. ایشان به این دروغ دشمن اشاره کرده و فرمودند: «همینجا من این را بگویم که از جملهی تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که گاهی شایع میکنند که از طرف رهبری، کسانی با آمریکائیها مذاکره کردند؛ این هم یک تاکتیک تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تا کنون از سوی رهبری، هیچ کس با آنها مذاکره نکرده است. در چند مورد، در طول سالهای متمادی، در دولتهای گوناگون، کسانی بر سر موضوعات مقطعی ــ که ما هم مخالفتی نداشتیم ــ با آنها مذاکره کردهاند؛ اما مربوط به دولتها بوده است. البته همانها هم موظف بودهاند که خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت کنند.»
ایشان در تاریخ 28 بهمن 92 که چند ماهی بیشتر از شروع دولت روحانی نگذشته بود در دیدار با مردم آذربایجان شرقی پرده از واقعیت اشتیاق و اصرار دولت احمدی نژاد و روحانی برای مذاکرات برداشته و فرمودند: «بعضی از مسئولین و دولتمردان - دولتمردان آن دولت، بعد هم دولتمردان این دولت - فكر میكنند در قضیّهی هستهای ما با آمریكاییها مذاكره كنیم [تا] موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلی خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاكره كنید؛ ولی در همان سخنرانی اوّل امسال گفتم من خوشبین نیستم؛ مخالفتی نمیكنم امّا خوشبین نیستم. ببینید مرتّب پیدرپی اظهارات سخیف آمریكاییها را؛ سناتور بیآبروی آمریكایی از صهیونیستها پول میگیرد تا برود در مجلس سنای آمریكا به ملّت دشنام صریح بدهد، نه اینكه اهانت كند؛ دشنام میدهد. رؤسای كشورشان هم همینجور، در سطوح مختلف به ملّت ایران [اهانت كند].»
همه موارد بالا به طور واضح نشان میدهد که ادعای ظریف در این خصوص کاملا نادرست بوده و با اتهامزنی، رهبرانقلاب را در جایگاه دستور دهنده به مذاکره با آمریکا نشانده است. این نوع اتهامات ظریف البته تازگی ندارد. او قبلا هم حاضر شده بود کشور را به پولشویی متهم کند. به نظر میرسد ظریف برای این اقدامات خود باید از پیشگاه مردم و رهبرانقلاب عذرخواهی کند.