«مومو» بیشتر از آنچه در ایران یک چالش باشد یک مزاحمت است؛ آزار و اذیتی که متوجه جامعه کم سن و سال کودکان و نوجوانانی شده که این روزها به واسطه تحصیل مجازی دست به گوشی شده اند.
به گزارش شهدای ایران، «جای سوزن انداختن نیست؛ انگار این روزها هر چه به آمار فوتیهای کرونایی افزوده شده بر حجم مسافران مترو نیز اضافه شده است. انگار که نه انگار که باید در خانه ماند و از شیوع زنجیروار این ویروس مرگبار کاست».
حرف زن تمام نشده یکی از آن طرف میگوید: این وقت صبح که برای خوشی و گشت و گذار بیرون نیامدهایم!معلوم است که برای درآوردن یک لقمه نان از خواب ناز گذشته و الان اینجا به نرده های قطار مترو آویزان شده و رنج سفر با مترو را در این روزهای کرونایی را تحمل کردهایم وگرنه از شکم سیری که به اینجا نمی آمدیم.
قطار در ایستگاه می ایستد و مسافران جدید وارد و تعدادی خارج می شوند.
تعداد مسافران بیشتر میشود و فاصله بین افراد کمتر؛ تا آنجا که فاصله بین صندلیها که برای رعایت فاصله اجتماعی مشخص شده بود نیز عملاً با ازدحام جمعیت و نشستن مسافران از چشمها پنهان میماند.
مترو شلوغ شلوغ است. تعدادی سرشان با گوشی گرم است؛ چند نفری هم در حال چرت زدن هستند؛ آنطرفتر اما دو سه نفر که جوانتر هستند در حال خوش و بش هستند.
اگرچه ازدحام جمعیت در قطار به چشم میخورد اما جو قطار تقریبا آرام است؛ به غیر از بگو مگوهای چند لحظهای که در هنگام سوار و پیاده شدن بین افراد پیش میآید عموما مسئله خاصی نیست؛ حتی از دست فروشان هم خبری نیست؛ انگار که نه حتماً؛ بالارفتن قیمت ها خرید اجناس را برای آنها سخت تر کرده و از آن طرف هم مشتری هایشان کمتر شده اند که دیگر تک و توک میبینیمشان.
صدای زنگ تلفن موبایل، اندکی از سکوت فضا را میشکند. زنی تقریبا میانسال گوشی را از کیفش درآورده و شروع به صحبت میکند. اما هنوز چند جملهای صحبت نکرده که بلند میگوید: کی؟ چه میگویی؟ مومو دیگر کیست با تو چه کار دارد؟
کلمه «مومو» باعث میشود که توجه همه به سمت زن جلب شود. جو قطار آرامتر شده و صدای زن انگار بلندتر؛ به آن سوی خط میگوید: گریه نکن، نترس؛ الان برمیگردم خانه... هنوز حرف زن تمام نشده، انگار آنتن میپرد.
زن با عصبانیت پشت سر هم شماره میگیرد اما وصل نمیشود.
سردرگم میشود و نگران. دختری که روبرویش ایستاده میگوید: خانم چیزی شده؟ زن میانسال با ناراحتی میگوید: دخترم پایه هفتم است. الان کلاس آنلاین دارد. اما میگوید یکی مزاحمش شده؛دخترم را تهدید کرده که اگر با او بازی نکند میمیرد.
غم و ناراحتی بر زن غلبه کرده، دستهایش را درهم می فشارد.چشمهایش انگار تر شده. آرام و قرار ندارد. می پرسد کدام ایستگاه هستیم؟
دخترجوان سعی می کند زن میانسال را آرام کند. با مهربانی میگوید: اصلا نگران نباشید. به دخترتان بگویید که اینها تعدادی مزاحم هستند؛ بگویید تماس را پاک کند.
زن میانسال با صدایی بغض آلود میگوید: دختر من که به کسی کاری ندارد که حالا مزاحمش شده اند.
یکی از آن طرف میگوید: معلوم نیست در این اوضاع، این جانور از کجا سر و کلهاش پیدا شده؛ پسر من هم دبستانی است. دو هفته پیش این موضوع در گروه درسیشان پیش آمد. یک نفر با پروفایلی که عکس یک عروسک دختر چشم درشت را داشت وارد گروهشان شد و بچهها را تهدید کرد. همه شان ترسیده بودند آنقدر که پسرم شب ادراری گرفت و بعد من تازه فهمیدم قضیه چیست.
جالب است به مامان و بابا هم نگفته بودند؛ خودشان در گروه هم سن و سال هایشان هر چه می دانسته و از این ور و آن ور شنیده بودند به اشتراک گذاشته بودند.
بعد از آن برایش گفتم که اینها همه بازی است و حتما یکی از بچههایتان میخواسته سر به سرتان بگذارد.
بحث مومو در واگن بالا میگیرد؛ از آن طرف زنی جوان میگوید: معلوم نیست چه قرار است بشود؛ از آن طرف میگویند بچهها در «شاد» درس بخوانند از آن طرف خود معلمان می گویند که شاد بالا نمیآید؛ انگار خودشان را گول زدهاند. مدیر و معلم مدرسه پسرم میگویند که در یک مدرسه ۶۰۰ نفری فقط یک کلاس و آن هم یک درس را توانستهاند به شاد وصل کنند.
زن دلش پر است؛ میگوید: تا پارسال میگفتند موبایل دست بچهها ندهید؛حالا که بااین شرایط کرونایی مجبور به آموزش مجازی شدهاند اهیچ کاری نمیکنند تا فرزندانمان ایمن باشند. بچههایمان در فضای مجازی رها شدهاند؛ اسمش هست که کلاسها ۲-۳ ساعته است اما عملا از صبح تا شب بچهها گوشی به دست در واتساپ و گروه های مختلف سر در گم هستند؛ معلوم است وقتی بچههای ما هیچ آموزشی ندیده و ندانسته و نشناخته وارد فضای مجازی شدهاند مورد آزار و اذیت هم قرار می گیرند.
قطار به ایستگاه نزدیک می شود؛ اگر چه بحث مومو بالا گرفته و یکی هم از آن طرف به شایعات خودکشی در شهرهای جنوبی اشاره میکند اما این طرف زن میانسالی که دخترش تماس گرفته بود سراسیمه با بقیه خداحافظی کرده و از قطار پیاده میشود تا خود را به خانه و دخترش برساند.
حرف زن تمام نشده یکی از آن طرف میگوید: این وقت صبح که برای خوشی و گشت و گذار بیرون نیامدهایم!معلوم است که برای درآوردن یک لقمه نان از خواب ناز گذشته و الان اینجا به نرده های قطار مترو آویزان شده و رنج سفر با مترو را در این روزهای کرونایی را تحمل کردهایم وگرنه از شکم سیری که به اینجا نمی آمدیم.
قطار در ایستگاه می ایستد و مسافران جدید وارد و تعدادی خارج می شوند.
تعداد مسافران بیشتر میشود و فاصله بین افراد کمتر؛ تا آنجا که فاصله بین صندلیها که برای رعایت فاصله اجتماعی مشخص شده بود نیز عملاً با ازدحام جمعیت و نشستن مسافران از چشمها پنهان میماند.
مترو شلوغ شلوغ است. تعدادی سرشان با گوشی گرم است؛ چند نفری هم در حال چرت زدن هستند؛ آنطرفتر اما دو سه نفر که جوانتر هستند در حال خوش و بش هستند.
اگرچه ازدحام جمعیت در قطار به چشم میخورد اما جو قطار تقریبا آرام است؛ به غیر از بگو مگوهای چند لحظهای که در هنگام سوار و پیاده شدن بین افراد پیش میآید عموما مسئله خاصی نیست؛ حتی از دست فروشان هم خبری نیست؛ انگار که نه حتماً؛ بالارفتن قیمت ها خرید اجناس را برای آنها سخت تر کرده و از آن طرف هم مشتری هایشان کمتر شده اند که دیگر تک و توک میبینیمشان.
صدای زنگ تلفن موبایل، اندکی از سکوت فضا را میشکند. زنی تقریبا میانسال گوشی را از کیفش درآورده و شروع به صحبت میکند. اما هنوز چند جملهای صحبت نکرده که بلند میگوید: کی؟ چه میگویی؟ مومو دیگر کیست با تو چه کار دارد؟
کلمه «مومو» باعث میشود که توجه همه به سمت زن جلب شود. جو قطار آرامتر شده و صدای زن انگار بلندتر؛ به آن سوی خط میگوید: گریه نکن، نترس؛ الان برمیگردم خانه... هنوز حرف زن تمام نشده، انگار آنتن میپرد.
زن با عصبانیت پشت سر هم شماره میگیرد اما وصل نمیشود.
سردرگم میشود و نگران. دختری که روبرویش ایستاده میگوید: خانم چیزی شده؟ زن میانسال با ناراحتی میگوید: دخترم پایه هفتم است. الان کلاس آنلاین دارد. اما میگوید یکی مزاحمش شده؛دخترم را تهدید کرده که اگر با او بازی نکند میمیرد.
غم و ناراحتی بر زن غلبه کرده، دستهایش را درهم می فشارد.چشمهایش انگار تر شده. آرام و قرار ندارد. می پرسد کدام ایستگاه هستیم؟
دخترجوان سعی می کند زن میانسال را آرام کند. با مهربانی میگوید: اصلا نگران نباشید. به دخترتان بگویید که اینها تعدادی مزاحم هستند؛ بگویید تماس را پاک کند.
زن میانسال با صدایی بغض آلود میگوید: دختر من که به کسی کاری ندارد که حالا مزاحمش شده اند.
یکی از آن طرف میگوید: معلوم نیست در این اوضاع، این جانور از کجا سر و کلهاش پیدا شده؛ پسر من هم دبستانی است. دو هفته پیش این موضوع در گروه درسیشان پیش آمد. یک نفر با پروفایلی که عکس یک عروسک دختر چشم درشت را داشت وارد گروهشان شد و بچهها را تهدید کرد. همه شان ترسیده بودند آنقدر که پسرم شب ادراری گرفت و بعد من تازه فهمیدم قضیه چیست.
جالب است به مامان و بابا هم نگفته بودند؛ خودشان در گروه هم سن و سال هایشان هر چه می دانسته و از این ور و آن ور شنیده بودند به اشتراک گذاشته بودند.
بعد از آن برایش گفتم که اینها همه بازی است و حتما یکی از بچههایتان میخواسته سر به سرتان بگذارد.
بحث مومو در واگن بالا میگیرد؛ از آن طرف زنی جوان میگوید: معلوم نیست چه قرار است بشود؛ از آن طرف میگویند بچهها در «شاد» درس بخوانند از آن طرف خود معلمان می گویند که شاد بالا نمیآید؛ انگار خودشان را گول زدهاند. مدیر و معلم مدرسه پسرم میگویند که در یک مدرسه ۶۰۰ نفری فقط یک کلاس و آن هم یک درس را توانستهاند به شاد وصل کنند.
زن دلش پر است؛ میگوید: تا پارسال میگفتند موبایل دست بچهها ندهید؛حالا که بااین شرایط کرونایی مجبور به آموزش مجازی شدهاند اهیچ کاری نمیکنند تا فرزندانمان ایمن باشند. بچههایمان در فضای مجازی رها شدهاند؛ اسمش هست که کلاسها ۲-۳ ساعته است اما عملا از صبح تا شب بچهها گوشی به دست در واتساپ و گروه های مختلف سر در گم هستند؛ معلوم است وقتی بچههای ما هیچ آموزشی ندیده و ندانسته و نشناخته وارد فضای مجازی شدهاند مورد آزار و اذیت هم قرار می گیرند.
قطار به ایستگاه نزدیک می شود؛ اگر چه بحث مومو بالا گرفته و یکی هم از آن طرف به شایعات خودکشی در شهرهای جنوبی اشاره میکند اما این طرف زن میانسالی که دخترش تماس گرفته بود سراسیمه با بقیه خداحافظی کرده و از قطار پیاده میشود تا خود را به خانه و دخترش برساند.
* یکسری افراد ضد اجتماع با عکس پروفایل مومو قصد آزار کودکان را دارند
«بازی مومو یک اکانت واتساپ با تصویر پروفایل یک دختر زشت با لبخندی بسیار زشتتر است؛ در واقع تصویر مومو تصویری از یک مجسمه از مجموعه آثار عروسکهای نمایشگاه توکیوی ژاپن است که قسمتهایی از آن بریده شده و تنها صورت زشت آن در پروفایل نمایش داده میشود.»
نصیره مقدمفر دکترای تخصصی روانشناسی و محقق کودک و نوجوان با اعلام موضوع فوق اظهار داشت: در چالش مومو ابتدا یک شماره تماس ناشناس، بچه ها را به بازی دعوت میکند تا به Momo پیامی ارسال کنند. پس از ارسال پیام، تصاویر ترسناک و پیامهای خشونتآمیزی برای آنها فرستاده میشود؛ همچنین مومو مدعی میشود که به اطلاعات شخصی از جمله محل سکونت وی دسترسی دارد و کودکان را تهدید میکند و مورد آزار و اذیت قرار میدهد؛اگرچه انگیزه اصلی بازی و سازندگان آن مشخص نشده است ولی به نظر میرسد هدف از این بازی قربانی کردن کودک و نوجوان است.
مقدم فر تصریح کرد:با توجه به اینکه این بازی یک بازی ایرانی نیست وشواهد نشان میدهد که از اساس چنین چیزی وجود خارجی ندارد در واقع یکسری کودک آزار و افراد ضد اجتماع قصد آسیب زدن را دارند و عکس پروفایل خود را عکس مومو قرار داده اند.
این متخصص روانشناسی و محقق کودک و نوجوان گفت:فارغ از اینکه مومو واقعی است یانه ، کودکان به دلیل کنجکاوی و بیتجربگی و از طرفی صرف زمان بیشتر در فضای مجازی به دلیل تعطیلی مدارس عملاً در معرض آسیبهای بیشتری قرار دارند.
وی افزود:متاسفانه بسیاری از والدین درگیر مشکلات و مسائل زندگی و روزمرگیها شده و از آنها غافل شده و فاصله گرفته اند و تعامل مثبتی بافرزندان خود ندارند و به دنبال آن بچه ها ارتباط صمیمی و گفتگوی صحیحی با خانواده ندارند.
مقدمفر با بیان این مطلب که والدین بایدبدانند سهل گیری بیش از اندازه و رها کردن بچه ها در فضای مجازی بدون دادن اطلاعات واگاهی لازم جهت استفاده درست ، عواقب جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت ،به خانوادهها توصیه کرد: ضمن آموزشهای لازم جهت استفاده درست از دنیای مجازی و آگاه کردن فرزندان از خطراتی که ممکن است در کمین باشد ، سعی در برآورده کردن نیازهای اصلی بچه ها از جمله ایمنی و امنیت آنها باشند.
متخصص روانشناسی و محقق کودک و نوجوان با تاکید بر این مطلب که باید فضای صمیمی بین والدین و فرزندان در خانواده شکل گیرد اظهار داشت: باید فضا و روابط به گونه ای باشد که کودکان بدون دلهره و ترس از تنبیه شدن به والدین خود اعتماد کنند و اگر با مشکلی مواجه شدند و یا اتفاقی برایشان افتاد بدون هیچ نگرانی با آنها در میان بگذارند.
*مومو در ایران یک چالش نیست؛ فضای شیطنت و مزاحمت است
«مومو یک چالش مشخص نیست، بلکه فضای شیطنتها و آزار و اذیت گروههای همسال است» این مطلب را سرهنگ علیمحمد رجبی رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا ناجا میگوید.
سرهنگ رجبی با اعلام این مطلب که باید حریم خصوصی کودکان در فضای مجازی حفظ شود، اظهار داشت: کودکان و نوجوانان به واسطه سن کم و عدم تسلط و آگاهی کافی در فضای مجازی میتوانند قربانی آسیبها و تهدیدها شوند.
رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا ناجا به موضوع مومو پرداخت و گفت: پلیس فتا بر اساس گزارشهای مردم در این مورد خاص یعنی مومو که سطح پراکندگی و انتشارش در جامعه زیاد شده بود و رعب و وحشت را برای افراد ایجاد کرده بود وارد عمل شد.
وی گفت:بررسیهای پلیس فتا نشان داد که تمام این پیامها مزاحمت بوده و عدهای با اکانتهای ایرانی با انگیزه آزار و اذیت پیامهایی را منتشر کردهاند و این اتفاق در حوزه مزاحمتهای رایجی است که در فضای مجازی اتفاق میافتاده و حالا تحت عنوان فضایی با عنوان مومو مطرح شده است.
سرهنگ رجبی به شایعات فضای مجازی مبنی بر خودکشی نوجوانان به واسطه چالش مومو اشاره و اعلام کرد: متاسفانه خودکشیهایی به دنبال برخی موارد وجود داشته و دارد اما هیچ سندی مبنی بر اینکه خودکشیها به واسطه مومو رخ داده باشد به دست نیامده است.
وی با تاکید بر این مطلب که افراد در مواجهه با پیامهای ناشناس باید از پاسخگویی پرهیز کنند، گفت: اگر پیامی با مضمون مومو یا با عکس پروفایل مومو به افراد واصل شد نباید به این پیامها توجه کرده و آنها را باز کنند. بهتر است ابتدا با اسکرین شات از پیام دریافتی عکسی گرفته شود تا شماره فردی که پیام را فرستاده ثبت شود و در ادامه حتما پیام را حذف کنند.
سرهنگ رجبی ادامه داد:افراد میتوانند اسکرین شات گرفته شده را به بخش گزارشهای مردمی در سایت پلیس فتا بفرستند چرا که در این موضوع پلیس با توجه به شکایتهای مردمی توانسته افرادی را که مزاحمت ایجاد کرده و باعث رعب و وحشت شدند شناسایی و احضار کنند.
رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا ناجا افزود: در برخی استانها همانند استان های جنوبی تعداد زیادی پیام با یک شماره خاص گزارش شده بود که پلیس پس از آگاهی بلافاصله وارد عمل شد و فرد مذکور را دستگیر کرد؛ اما اگر در مواردی فقط برای یک فرد مزاحمت به وجود آمده باشد آن شخص میتواند با شکایت به دستگاه قضایی پیگیری موضوع را انجام دهد.
*شکایتی از مومو در تهران نداشتیم
سرهنگ داود معظمیگودرزی رئیس پلیس فتا تهران بزرگ با اعلام این مطلب که در تهران حتی یک گزارش مبنی بر شکایت از مومو به پلیس فتا واصل نشده است اظهار داشت: اگرچه پلیس فتا به صورت شبانهروزی فضای مجازی را رصد میکند اما در تهران پروندهای مبنی بر شکایت از مومو و دستگیری در این رابطه نداشتهایم.
وی با اعلام این مطلب که افراد در مواجهه با چنین مواردی نباید توجه کرده و باید پیام را پاک کرده و پروفایل مربوطه را حذف کنند، گفت:تعدادی افراد با ایجاد پروفایلی به نام مومو در صدد ایجاد جو روانی هستند؛ اگرچه پلیس برابر قانون با کسانی که بخواهند با تشویق اذهان عمومی آرامش و امنیت مردم را سلب کنند برخورد خواهد کرد.
مومو انگار قرار نیست برود؛چند روزی بود که کسی از آن خبری نداشت اما درست وقتی که فکرش را می کردیم که رفته؛ دوباره سر و کلهاش پیدا شده است؛ گرچه پلیس تعداد افرادی را که با ترفند مومو در حال مزاحمت هستند، شناسایی و دستگیر کرده اما انگار این مزاحمان دست بردار نبوده و از اینکه تعدادی دانشآموز و بچه کم سن و سال را بترسانند لذت می برند.
جا دارد که با اطلاع رسانی درست و به جا به کودکان و نوجوانان از نگرانی آنها کاسته شود و دستگاههای انتظامی و قضایی نیز با قوت و اقتدار با این دسته از افراد که می خواهند آرامش روانی جامعه را دچار اخلال کنند به شدت برخورد کنند.