شهدای ایران shohadayeiran.com

این جنبش به رهبری شهید دکتر شقاقی، مراحل رو به رو شدن نهضت و انقلاب ایران به رهبری امام خمینی(ره) با رژیم شاه را به دقت زیر نظر داشته و تغییر و تحولاتی را که از ابتدا تا پیروزی انقلاب رخ داد، پیگیری نموده بود.
فتحی شقاقی انقلاب ایران را به دقت زیر نظر داشت
به گزارش شهدای ایران، پرونده حمزه فلسطین : دکتر انور طه در نوشته ای به مسئله روابط جنبش جهاد با امام خمینی(ره) می پردازد و می نویسد: بسیاری از صاحبنظران و پژوهشگران، پیرامون پدیدۀ جنبشهای اسلامی معاصر و حرکتهای آزادیبخش مسلمانان، معتقدند که انقلاب اسلامی ایران یکی از عوامل مهم و تأثیر گذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و ازدیاد فعالیتهای مؤثر در جوامع عربی و اسلامی بوده است. جنبش جهاد اسلامی هم از این قاعده مستثنی نبوده و از انقلاب ایران تأثیر پذیرفته است. اما علاوه بر این، جنبش جهاد، در مراحل شکل گیری و پیدایش خود، تفاوت چشمگیری با دیگر نهضتهای موجود داشته است. چرا که این جنبش به رهبری شهید دکتر شقاقی، مراحل رو به رو شدن نهضت و انقلاب ایران به رهبری امام خمینی(ره) با رژیم شاه را به دقت زیر نظر داشته و تغییر و تحولاتی را که از ابتدا تا پیروزی انقلاب رخ داد، پیگیری نموده بود.

بنابراین، دکتر شقاقی و دوستان ایشان، از همان زمان تحصیل در دانشگاههای مصر در اواسط دهۀ 70 میلادی (1350 شمسی)، امام خمینی(ره) و روشهای مبارزاتی ایشان را کاملاً مورد توجه قرار دادند تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید و آرزو و پیش گویی دکتر شقاقی در مورد موفقیت و پیروزی امام و یاران او در به دست گرفتن حکومت در ایران، به واقعیت تبدیل شد. بهترین دلیل این امر، کتابی است که دکتر شقاقی مدتی پیش از پیروزی انقلاب در مصر منتشر کرده و آنرا «امام خمینی، راه حل جدید جهان اسلام» نامید و اولین کتابی بود که به زبان عربی درباره امام خمینی و انقلاب اسلامی، در جهان عرب منتشر شد. دکتر شقاقی در این کتاب با بیان ویژگیهای انقلاب و تاریخچۀ جنبشهای اسلامی در ایران، با توجه به ماهیت و خصوصیات مذهب تشیع و با رد هرنوع اندیشۀ مخالف، پیروزی انقلاب را پیش بینی نمود و همۀ مسلمانان را به پیروی از روش انقلاب ایران در ایجاد تحولات، فراخواند، یعنی همان انقلابی که به گفته دکتر شقاقی، «یک تجربۀ فکری، سیاسی و کاملاً علمی، در سایۀ نظریات معاصر تشیع و نزدیک به دیدگاههای اهل سنت بود».

دکتر شقاقی در کتاب خود، بینش فکری – سیاسی روشنی از امام خمینی و روند انقلاب اسلامی ایران ارائه کرد و در پژوهشی مفصل، مسائل و اتفاقات آن روز جامعۀ ایران در راه پیروزی انقلاب را بررسی کرد. حتی اسم و عنوانی که برای کتاب انتخاب کرد نشانگر آن است که او، امام خمینی و روش انقلابی ایشان را نمونه ای جدید و جایگزین روشهای دیگر جهان اسلام می دانست و این نشانۀ آگاهی و بلوغ فکری او در برخورد با انقلاب اسلامی و رهبر آن است.

موضع گیری زود هنگام جنبش جهاد در تأیید نهضت امام خمینی(ره)، اثرات گوناگونی داشت. از یک سو، مجموعۀ تشکیلاتی اولیه جنبش(با نام طلیعۀ نهضت اسلامی در مصر) مورد تعقیب و اذیت و آزار قرار گرفته و گروهی از اعضای آن توسط تشکیلات امنیتی مصر ترور شدند. این امر موجب تسریع در روند سازماندهی جنبش جهاد و جدایی کامل آن از سازمان اخوان فلسطین شد و این جدایی، منجر به درگیریهای حزبی، فکری و سیاسی گردید که تا آغاز نهضت انتفاضه فلسطین ادامه یافت. همچنین مواضع جنبش جهاد موجب تقویت اندیشه های مخالف با ماهیت حکومتهای عربی منطقه گردید که در ادامه به طور کامل این دو اثر را بررسی خواهیم کرد.

 امام خمینی(ره)،... یک اندیشمند، یک مبارز

تحلیل و بررسی ابعاد شخصیتی امام و روش مبارزاتی ایشان از سوی جنبش جهاد، تحت چهار عنوان کلی قابل تقسیم بندی است که عبارتند از: 1 – اسلام 2 – انقلاب 3 – فلسطین   4 - وحدت

 راه حل اسلامی:

دکتر شقاقی معتقد بود که «مطرح کردن اندیشه های جایگزین و شک و تردید نسبت به ایدئولوژی اسلامی و قدرت آن در حفظ انسجام امت، موضوع اصلی بحث و درگیری است که از قرن نوزدهم آغاز شده و تاکنون ادامه یافته است».در ادامۀ این روند، امام خمینی و انقلاب اسلامی او که مظهر روش و فکر ایشان بود، نمونه ای جدید از تمدن بشری ارائه کرد که «پایان کار اندیشه های لائیک و همۀ دیگر انواع اندیشه هایی را اعلام کرد که می خواستند جایگزین اسلام شوند ». امام خمینی «مظهر جریانی نو بود که اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی مطرح می کرد تا از طریق برپایی حکومت اسلامی، همۀ ابعاد زندگی و مشکلات آن را حل و فصل کند».

ماهیت و پشتوانه های تاریخی و وظایف الهی انقلاب در دو چیز خلاصه می شود: یکی «اسلام» که انقلاب آن را به عنوان روشی برای رویارویی با تهدیدات جهان غرب، بار دیگر به صحنه آورد و دیگر، انقلابیون مسلمان ایرانی هستند که حاملان پرچم انقلاب در راه پیاده کردن اسلام و پیروزی آن در زمین و رسیدن به هدف نهایی زندگی که رضای خداوند عزوجل است.

از دیدگاه امام خمینی، مفهوم «جهاد و مبارزه»، تنها تأکید بر ناکامی اندیشه های مخالف اسلام و در مقابل، توانایی دین اسلام در برپایی نظام حکومتی اسلامی و بیرون راندن جریانات لائیک، از بین بردن شک و تردیدهایی که درباره اسلام مطرح شده نبود، بلکه جهاد و مبارزه در اندیشۀ امام، مخالفت و محکومیت همۀ موضع گیریها و اندیشه هایی است که با این بخش از ماهیت اسلام (یعنی نقش اسلام در حکومت) در تضاد است. حتی اگر این اندیشه ها از سوی علمای دین هم مطرح شده باشد. دکتر شقاقی، مبارزه و مخالفت امام(ره) با این گروه از علما را ذکر کرده و عقیده دارد که «آنان اسلام را یک حالت روحی و معنوی درون انسان می دانند که رابطه ای با سیاست و امور اجتماعی ندارد. امام خمینی(ره) این گروه را دشمنان داخلی نامید» و پاکسازی مراکز و حوزه های علمیه و دینی از این آخوندهای درباری را ضروری می دانست.

موضع گیری «جنبش جهاد» در قبال این مسأله که امام(ره) آن را در عرصۀ عمل، پیاده کرد، موجب تقویت وحدت میان بخشهای مختلف جنبش گردید و همه آنها، اسلام را به جای دیگر افکار لائیک، برگزیده و تنها راه آزادی فلسطین قلمداد می کردند و عقیده داشتند که تنها اسلام است که می تواند نیروها و تواناییهای ملتها و رهبران آنان را در راه آزادی و استقلال، ساماندهی کند. بنابراین، از همان ابتدا، امام خمینی به عنوان نقطۀ آغاز و دلیل و برهان عملی و قاطع در تأیید صلاحیت و تواناییهای اسلام در پیشبرد زندگی بشر، در اذهان اعضای جنبش جلوه کرده و نشان داد که می توان حکومتی منطبق با احکام و مفاهیم اسلامی در راستای سعادت انسان، جامعه و جهان ایجاد کرد.

 ● ایجاد ساختار نهضت:

هدف و غایت جنبش جهاد اسلامی در زمان تأسیس، ایجاد ساختاری عینی و انقلابی برای اندیشۀ اسلامی، و به عبارت دیگر، تبدیل «تئوری انقلاب» به یک جنبش و نهضت عملی بود که مبارزه با اشغالگران صهیونیست، هدف اصلی آن باشد. مطابق با گفتۀ دکتر {مرحوم} عبدالله، {دومین}دبیر کل  جنبش جهاد، «هر انقلاب و نهضتی، یک «تئوری انقلابی» خاص خود دارد که از تمدن و میراث فرهنگی آن نشأت گرفته و نشانه ای از هویت و سرشت امت انقلابی است».

با وجودی که به نظر می رسد ایجاد ساختار انقلابی اسلام، ضرورتی است که شرایط و درگیریهای موجود در فلسطین آن را بر ما تحمیل کرده است، اما دکتر شقاقی و دکتر رمضان عبدالله معتقد بودند که روش انقلابی، یکی از ویژگیهای ذاتی اسلام است و امام خمینی با انقلاب خود آن را به صحنۀ عمل آورده اند. رمضان عبدالله معتقد است که «انقلاب زمانی آغاز می شود که انسانهای انقلابی، در راه تحقق عدالت و با تکیه بر نمونه های موجود و تجربه های تاریخی پیروزی حق بر باطل، احساس تکلیف شرعی نموده و در برابر ظلم و ستم، قیام کنند».

دکتر رمضان عبدالله، علاوه بر بیان اصالت و مشروعیت روش انقلاب که آن را در حد تکلیف شرعی، قرار می دهد به اصالت و ریشه های تاریخی این انقلاب هم اشاره دارد و می گوید:

«انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب منحصر به فرد و در تاریخ انقلابهای جهان، از همه ریشه دارتر است چرا که خط مشی الهی آن، از زمان حرکت امام خمینی در دو دهه پیش از پیروزی آغاز نشد، بلکه آغاز آن برابر بود با زمان شهادت امام حسین(ع) در کربلا، که چهارده قرن پیش اتفاق افتاد».

دکتر شقاقی هم بر این اصل مهم شرعی و تاریخی که رفع ظلم و ستم را یک وظیفۀ حقیقی می داند و احقاق حق و عدالت را ضروری می شمارد، تأکید کرده و با نقل سخنان امام از کتاب«حکومت اسلامی»، جلوه ای از روش انقلابی امام و برداشت کلی و فراگیر ایشان از اسلام را به تصویر می کشد:«اسلام دین مجاهدانی است که حق و عدالت را می خواهند. دین کسانی است که خواهان آزادی و استقلال هستند و کسانی که می خواهند راه نفوذ و تسلط کافران بر مؤمنان را مسدود کنند».

 بینش مبارزه در راه رسیدن به انقلاب، به اندازۀ کافی در افکار امام در این زمینه کاملاً مشهود است. دکتر شقاقی در کتاب خود به نام «امام خمینی، راه حل جدید جهان اسلام» به این پرسش که «چگونه می توان ساختار اندیشۀ انقلابی اسلام را پایه ریزی کرد»؟ پاسخ داده و در پاسخ خود، به نمونه ای موفق که همان انقلاب اسلامی است و توانسته است چنین ساختاری را با موفقیت ایجاد کند، اشاره کرده و جنبشهای اسلامی جهان عرب و فلسطین را به پیمودن همین راه و پیاده کردن تجربۀ انقلاب فراخوانده است تا از این طریق بتوانند «ارتباطی قوی با ملتهای مسلمان برقرار کنند و ملتها نیز مفهوم و نقش این ارتباط در حراست و پاسداری از میراث تاریخی و منافع خود را درک کرده و به یک پیکرۀ واحد اسلامی تبدیل شوند».

دکتر شقاقی، اندیشه های انقلابی امام خمینی را در چند بُعد مختلف بررسی کرد، از یک سو، موضعگیریهای امام در برابر آخوندهای درباری و علمایی که رژیم را تأیید می کردند و از سوی دیگر مواضع ایشان در برابر غرب و دشمنان انقلاب و حتی در برابر آن عده از شیعیان که انتظار فرج حضرت مهدی(عج) را بدون تلاش و مقابله با ظلم وستم در سر می پرورانند، مورد توجه قرار گرفت.

آثار روش انقلابی امام و اندیشۀ «جهاد و مبارزه»، در زمینه های مختلف ظاهر شد که برخی از آنها عبارتند از:

 تأکید و پافشاری جنبش جهاد بر مبارزه مسلحانه به عنوان تنها راه حل دینی و ملی برای آزادی فلسطین و عدم توجه به بی تفاوتی برخی از گروههای اسلامگرا، چرا که مبارزه، هم از جنبۀ تاریخی و هم از لحاظ تعالیم دینی، امری مشروع و لازم است و انقلاب اسلامی ثابت کرد که «تنها راه رسیدن به آزادی، طنین مسلسلهایی است که دستان توانمند انسانهای پاک و طاهر آن را حمل می کند».

 همراهی جنبش جهاد با اندیشه ها و مبانی انقلاب اسلامی و خط مشی های سیاسی- فرهنگی آن، موجب تقویت و تحکیم روابط با جمهوری اسلامی گردید و موضعگیریهای سیاسی جنبش را در برابر ایالات متحده امریکا، غرب، رژیم صهیونیستی، نظام سیاسی کشورهای عربی و اندیشه های لائیک در منطقه جهت دهی کرد.

 ایجاد ساختار انقلابی اندیشۀ اسلامی در تکمیل و شکل گیری هویت و ماهیت ویژۀ جنبش جهاد سهم بسزایی داشت. این ساختار ویژۀ جنبش جهاد با دیگر نمونه های ملی، لائیک و اسلامی التقاطی تفاوت داشت و ابعاد اختلاف خود با جنبشهای ملی گرا، لائیک و افکار التقاطی را نشان داد.

 ● فلسطین، مسألۀ اصلی جهان اسلام:

سومین محور همکاریهای فکری جنبش جهاد با امام خمینی، مواضعی بود که در برابر مسأله فلسطین اتخاذ می شد. جنبش جهاد، این مسأله را به عنوان مسأله اصلی نهضتهای اسلامی و تمامی مسلمانان مطرح کرد که یافتن راه حلی برای آن، پایه و اساس تشکیل جنبش جهاد بوده است.

جنبش جهاد نسبت به موضع قاطع و استوار امام درباره مسأله فلسطین، توجه خاصی داشته و افکار ایشان در این زمینه را با دقت پیگیری می کرد و عقیده داشت که این مواضع «بینش تاکتیکی و استراتژیکی مؤثر و مهمی ایجاد می کند». اعضای جنبش، عقیده داشتند که جنبشهای اسلامی باید از مواضع امام، در همۀ زمینه های نظری و عملی، درس بگیرند. به گفته دکتر شقاقی، «امام خمینی، ماهیت و نقش استعمار و تهدیدات جهان غرب در برابر اسلام و تهاجم فرهنگی آنان را دریافته بود و به خوبی می دانست که اسرائیل، بازتاب این تهدید، بلکه بزرگترین مظهر تهدید غرب به شمار می رود».

بر مبنای همین بینش عمیق دربارۀ ماهیت رژیم صهیونیستی، رابطه ای محکم میان جنبش اسلامی ایران و فلسطین به وجود آمد. در اینجا، به برخی از ابعاد این رابطه  اشاره می کنم  که موجب شد جنبش جهاد از خط امام پیروی کند و اخبار انقلاب را در سالهای قبل و پس از پیروزی، به دقت پیگیری کند. باین توضیح که جنبش جهاد این مواضع را نشانه ای از بینش عمیق امام و بازتابی از اندیشه های ایشان می دانستند:

 امام خمینی اسرائیل را «دشمن» خطاب کرده و با بیان ابعاد رابطۀ میان شاه و اسرائیل و همکاری مستمر آنها با یکدیگر، آن هم در زمانی که اسرائیل با مسلمانان جنگیده و حقوق آنان را پایمال می کند، آن را نشانه آشکار خیانت شاه تلقی کردند.

 پشتیبانی امام از مبارزه مسلحانۀ فلسطینیان و فتوای مشهور ایشان مبنی بر اختصاص یافتن بخشی از خمس و زکات و صدقات برای کمک به این امر سرنوشت ساز یعنی مبارزه با اسرائیل.

 فتوای امام مبنی بر اینکه از بین بردن اسرائیل واجب است. ایشان فرمودند: بر همه کشورهای اسلامی و تمامی مسلمانان واجب است که این جرثومه فساد(اسرائیل) را از میان برداشته و در کمک رسانی به انقلابیون کوتاهی نکنند.

 همراهی و همگامی ایشان با اعراب و مسلمانان در همۀ جنگهایی که بر ضد اسرائیل انجام دادند. به عنوان مثال ایشان در بیانیه هایی که در زمان جنگ سال 1352ش (1973م) با اسرائیل صادر کردند، همۀ ملتها و دولتهای اسلامی را به پشتیبانی از ملتهای عرب در برابر دشمن غاصب فراخواندند و خواستار عدم فروش نفت به کشورهای حامی اسرائیل شدند و از ملت ایران خواستند که با پایداری و مقاومت، منافع امریکا و اسرائیل را به خطر بیندازند.

علاوه بر موضع گیریهای تاریخی فوق از سوی امام، همکاری انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران با ملت فلسطین و انتفاضه، و پشتیبانی مستمر آنان برای احقاق حقوق فلسطینیان، موجب ادامۀ همکاریهای سیاسی - فرهنگی جنبش جهاد با رهبران جمهوری اسلامی گردید.

دعوت امام خمینی مبنی بر تعیین آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان به عنوان «روز جهانی قدس» با استقبال چشمگیر جنبش جهاد مواجه شد و جنبش، از زمان آغاز فعالیت خود در سرزمینهای اشغالی، روز قدس را روز احیای اسلام و تعالیم اسلامی نامید، چرا که «قدس، میراث اسلام و مسلمین و بخشی از باورهای دینی آنان است و کسی حق ندارد نسبت به آن بی تفاوت باشد».

جنبش جهاد، خواستار بزرگداشت این روز در هر سال بوده و احیای آن را یک «واجب دینی و مقدس می داند» چرا که روز قدس، تنها یک مراسم سمبولیک نبوده، بلکه سرفصل مبارزۀ امت برای آزادی و رسیدن به عزت و کرامت و سربلندی و رهایی از وابستگی است، تا بدون تأثیر پذیری از خواسته های قدرتهای استکباری، به زندگی خود ادامه دهند».

جنبش جهاد، از ابتدای دهۀ 1980 با برپایی گردهمایی باشکوهی در صحن مسجدالاقصی در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان و با صدور بیانیه ها و چاپ و انتشار مقالاتی در نشریات خود، به بزرگداشت این مناسبت مبادرت کردند.

از دیدگاه جنبش جهاد، بی سبب نیست که مسأله فلسطین، تا این حد مورد توجه و تأکید امام خمینی قرار داشت، زیرا مسأله فلسطین، تنها یک سرزمین جغرافیایی نبوده، بلکه جبهۀ مقدم اسلام و صحنۀ کنونی درگیریها است. «فلسطین، آیه ای از آیات خداوند است که در متن تاریخ اسلام و در رأس فعالیتهای مسلمانان قرار دارد» و امام خمینی، «مردی است که مظهر عدل و پایداری در برابر ظلم و ستم در تاریخ بشر است، و فلسطین، از زمان اشغال، شاهد بدترین انواع ظلم و ستم بوده است».

 ● وحدت مسلمین، یک تکلیف شرعی:

یکی از مسائلی که از ابتدای تأسیس جنبش جهاد، مورد توجه آن قرار داشت: موضوع «وحدت مسلمین» بود که در سه مرحله آن را مطرح نمود:

 مرحله اول: اتحاد و همبستگی برای جلوگیری از تفرقه و تجزیه ای که از آغاز قرن، دامنگیر مسلمین شده بود و جنبش همواره تأکید داشت که بهترین روش پیکار» عبارت است از: مقابله با غرب گرایی از طریق اسلام گرایی، مبارزه با اسرائیل از طریق پیکار و جهاد و مخالفت با تجزیه طلبی از طریق تحقق وحدت و همبستگی.

 مرحله دوم: وحدت و همبستگی جنبشهای اسلامی، که در این راستا شعار «همبستگی، با وجود چندگانگی» را مطرح نمود. به عبارت دیگر ایجاد چنین وحدتی، وجود عقاید مختلف را نفی نمی کند، بلکه آن را در جهت رسیدن به اهداف کلی سازماندهی می نماید تا به نقاط اشتراک دست یافته و با دشمنان رویارویی کنند.

 مرحله سوم: اتحاد و همبستگی میان مذاهب اسلامی، مانند شیعه و سنی، و مطرح نکردن شعارهای تفرقه آمیز، زیرا در میان مذاهب، نقاط اشتراک و تلاقی، بسیار بیشتر از اختلافات است و از سوی دیگر، تهدیداتی که از همه سو جهان اسلام را مورد هجوم قرار داده، نیاز به وحدت و همبستگی را مورد تأکید قرار می دهد.

جنبش جهاد، بیش از مراحل اول و دوم، به فعالیت در زمینۀ «مرحله سوم وحدت» اقدام کرد. زیرا حمایت جنبش از امام خمینی و انقلاب ایشان، نشانه بارزی از برخورد با عقل گرایی در عرصه های حزبی و مذهبی می باشد که در حوزۀ کشورهای عربی و فلسطین، به وجود آمده است. با این حال، جریانهای متعصب سنی مذهب و جنبش اخوان فلسطین، انقلاب ایران را به «ملی- مذهبی» بودن متهم کردند. جنبش جهاد به مقابله با این طرز تفکر پرداخت و در مباحثات، بیانات و جهت گیریهای سیاسی روزمرۀ خود، ضمن ردّ اتهام فوق، توجه و اهمیتی را که امام خمینی برای مسأله وحدت در داخل و خارج ایران قائل بودند، یادآور شده، مواضع امام مبنی بر لزوم تقویت وحدت میان شیعه و سنی را ذکر کردند:

«دستهای ناپاکی که می خواهند میان شیعه و سنی تفرقه ایجاد کنند، نه شیعه هستند و نه سنی... آنها دستهای استعمار هستند که می خواهند بر کشورهای اسلامی احاطه پیدا کنند و کشورهای استعمارگری هستند که می خواهند با نیرنگهای گوناگون که موجب تفرقه میان شیعه و سنی می شود، منابع ما را غارت کنند».

از دیدگاه جنبش جهاد، این قبیل تهمتها، در واقع یکی از روشهای به کار گرفته شده توسط غرب برای مبارزه با انقلاب بود. یعنی هدف از ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی، «محدود کردن تأثیر انقلاب و جلوگیری از گسترش آثار آن در مناطق سنی مذهب (هم بخشهای نفت خیز آن و هم کشورهای در حال نبرد با اسرائیل) بوده است».

پس دامن زدن به این اختلاف، در واقع خدمت به منافع استعمار در منطقه است و نشانگر مواضع تردیدآمیز و اصول و انگیزه ها و اهداف صاحبان این افکار می باشد.

از سوی دیگر، جنبش جهاد عقیده داشت که ایجاد این اختلاف، یکی از راههای محدود کردن تأثیرات جنبش انقلابی جهاد در سطح فلسطین می باشد. چرا که جنبش اخوان المسلمین، که گسترش نفوذ و فعالیت جنبش جهاد را مانع از اهداف خود می دانست، آن را به شدت مورد حمله قرار داد. درمقابل، جنبش جهاد هم به دفاع از مذهب تشیع، وارد درگیریهای فکری – عقیدتی گردید و بیان کرد که شیعیان، جزء مسلمین بوده و برخلاف عقاید برخی متعصبان سنی مذهب، اعتقاد به ائمه و عصمت و امام زمان و... ، وجب خروج از اسلام نمی باشد، زیرا این مسائل، اصول اسلام نیستند. برای تأیید این گفته خود، فتوای شیخ محمد شلتوت و ده تن دیگر از فقهای مذاهب اسلامی مبنی بر جواز پیروی از مذهب تشیع را ذکر کردند. و تأکید نمودند «مواضعشان در قبال انقلاب ایران، مخالفتی با فتوای رهبران و علمای اهل سنت ندارد».

و در ادامه به این مطلب اشاره کردند که «آنچه موجب همراهی و هماهنگی میان جنبش جهاد و انقلاب ایران می شود، عبارت است از: اسلام، قرآن و هدف واحد، یعنی دشمنی مشترک با غرب و صهیونیسم.» این موضع گیریهای جنبش جهاد، موجب شد که آن را به «شیعه بودن» متهم نمایند. این امر، تلاشی بود که برای دور کردن مردم از جنبش انجام گرفت «تا افکار اعضای جنبش مبنی بر اهمیت فلسطین و لزوم مبارزۀ مستمر بر ضد اشغالگران را تحت الشعاع قرار دهد».

بنابراین، جنبش جهاد ناگزیر شد بر سیاسی بودن مواضع خود و پایبندی به اصول مذهب اهل سنت، تأکید کند و اعلام نماید که مواضع آن دسته از اهل سنت که مذهب شیعه را تکفیر نمی کنند، قبول دارد، گرچه در برخی مسائل هم با آنان اختلاف نظر داشته است. بنابراین جنبش جهاد اعلام نمود که از مذهب اهل سنت پیروی می کند و اعضایش سنی مذهب هستند و در عین حال «دست یاری خود را به سوی همه مسلمانان حقیقی، چه شیعه و چه سنی، گشوده و آمادگی خود را برای همکاری با آنان اعلام می نماید». یکی دیگر از تبعات مواضع جنبش جهاد در قبال وحدت مسلمین و همکاری با ایران، آن بود که جنبش را متهم به وابستگی مالی به جمهوری اسلامی نمودند. در برابر این اتهام، جهاد همواره بر استقلال خود تأکید داشته و دکتر شقاقی و دکتر رمضان عبدالله، در پاسخ به هر سؤالی که پیرامون نوع رابطه با ایران مطرح می شود، بر استقلال جنبش جهاد و عدم وابستگی آن تأکید می کردند: «تصمیم گیریها و خط مشی ها و جهت گیریهای سیاسی جنبش، از طریق گفتگوی میان اعضا و بخشهای داخلی تعیین می گردد».

حتی دکتر شقاقی، جنبش جهاد را وابسته به اندیشۀ «اسلام ایرانی– انقلابی» ندانسته و این تقسیم بندی را ردّ کرد و بیان نمود که: «جنبش جهاد، مظهری از اسلام ناب محمدی(ص) است که با عبور از همۀ مسائل حاشیه ای، جزئی و بی اهمیت، به مرحلۀ حقیقت گرایی، و توجه به کلیات رسیده است».  و در ضمن به مشترکات میان جنبش و انقلاب اسلامی ایران هم اشاره داشتند.

جنبش جهاد، جمهوری اسلامی را به عنوان«دوست» و «هم پیمان» در راه مبارزه با شرک و کفر و استکبار دانسته و موضع گیریهای خود در حمایت از ایران را بر مبنای دو عامل استوار کرده است:

 1 . ماهیت مواضع ایران و پایبندی جمهوری اسلامی به اسلام به عنوان روشی برای زندگی و مواضع ایران پیرامون وحدت مسلمین، فراتر از همۀ اختلافات ملی، مذهبی و قومی.

2 . مواضع ایران در قبال مسأله فلسطین.

 خاتمه

در پایان باید یادآور شد که تأثیر انقلاب اسلامی ایران و اندیشه امام خمینی بر «جهاد اسلامی فلسطین» تأثیری قابل توجه بوده است. انقلاب اسلامی ایران، هم از لحاظ خط مشی انقلابی در ایجاد تحول و هم در موضع گیریهای خود در برابر غرب و اسرائیل و رژیمهای تفرقه انگیز و ضد اسلامی، نمونه ای موفق بود که جنبش جهاد همۀ آنچه را که به عنوان یک جریان سنتی و در عین حال، ملی به آن نیاز داشت، در انقلاب ایران یافت.

تکیه بر اصول اسلامی در مبارزه با اشغالگران، ریشه های عقیدتی مبارزه، مخالفت با فساد دولتها و اشغال فلسطین، دعوت از جنبشهای اسلامی برای بهره گیری از قدرت مردم و نقش علمای انقلابی، مبارزه با آخوندهای درباری، اهمیت دادن به همه اقشار جامعه اعم از تحصیل کردگان و دیگر اقشار، و مهمتر از همه، تأکید بر لزوم مبارزه مسلحانه به عنوان تنها راه مبارزه با صهیونیسم اشغالگر، همه و همه، مفاهیمی بودند که انقلاب ایران، آن را در اندیشه های مبارزاتی جنبش جهاد، تقویت کرده و این جنبش را از نظریات فکری به مرحلۀ عمل و اجرا نزدیک کرد، و در نتیجه، آنان نیز به دفاع از انقلاب و دستاوردهای آن در عرصه کشورهای عربی و خصوصاً فلسطین پرداختند.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار