فقدان صفت شجاعت در هر فردی مذموم است اما برای کارگزاران یک کشور بهمراتب مذمومتر و البته برای مردم آن کشور هم زیانبارتر.
به گزارش شهدای ایران، مهدی فضائلی طی یادداشتی نوشت: شجاعت از فضائل اخلاقی به معنای دلیری و
دلاوری، حالتی در انسان دانسته شده که شخص از اقدام به کارهای دشوار ترسی
به خود راه ندهد و در مصاف با دشمن و تحمل دشواریها، از قوت قلب برخودار
باشد.
شجاعت را به «استقامت و اعتدال در قوه غضبیه» نیز تعریف کردهاند لذا نه تهور نتیجه افراط در شجاعت است و نه ترس و جبن نتیجه تفریط در آن.
انسان شجاع کسی است که در عین داشتن قدرت روحی و قوّت دل، خشم و غضب خود را با نیروی عقل مهار میسازد. در اهمیت و جایگاه شجاعت همین بس که علمای اخلاق آنرا بر اساس آیات و روایات به عنوان یکی از چهار فضیلت اخلاقی برتر در کنارحکمت، عدالت و عفت قرار دادهاند.
فقدان صفت شجاعت در هر فردی مذموم است اما برای کارگزاران یک کشور بمراتب مذموم تر و البته برای مردم آن کشور هم زیانبارتر.
قرآن کریم، شجاعت و نترسیدن جز از خداوند را جزو ویژگیهای کسانی برشمرده است که تبلیغ رسالت خداوند را عهدهدار هستند و در سوره احزاب می فرماید: " الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَکَفَیٰ بِاللَّهِ حَسِیبًا" ( آنان که تبلیغ رسالت خدا کنند و از خدا میترسند و از هیچ کس جز خدا نمیترسند و خدا برای حساب به تنهایی کفایت میکند.)
عدم برخورداری از صفت ارزشمند شجاعت نه تنها در عمل و اقدام فرد موثر است بلکه برداشت ها و استنتاج های او از مطالب را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
غیر از ضرورت برخورداری از دانشهای لازم، شجاعت نیز در برداشت از قرآن، روایات، تاریخ و دیگر موضوعات موثر است و تفسیر، فقاهت و نقلها و روایتهای تاریخی فرد شجاع از غیر شجاع متفاوت است!
بزدلان، آیات جهاد در راه خدا و ایستادگی در برابر دشمن را نمی بینند و از خواندنش هم هراسناک می شوند.
چنین افرادی صدها غزوه و سریه پیامبر عظیم الشان اسلام را فراموش و به روایت تحریف شده از صلح حدیبیه متمسک می شوند و دستاوردهای آنرا مهمتر از غزوات پیامبر می خوانند و «ضربة علیٍ یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» را نادیده میگیرند.
این افراد متوجه نیستند که اگر آن مجاهدت ها نبود نوبت به صلح حدیبیه نمی رسید و اسلام در همان مکه قبل از هجرت یا مدینه به هنگام جنگ بدر به نقطه پایان می رسید.
این افراد از تاریخ سراسر جهاد و مبارزه ائمه اطهار علیهم السلام هم فقط صلح امام حسن (ع) را آنهم بصورت تحریف شده بازنمایی می کنند و از همه حماسه عاشورا،مذاکره با عمر سعد را آنهم باز بصورت تحریف شده!
سخن آخر ما با این افراد همانی است که خداوند در آیه ۲۴ سوره مبارکه توبه فرمود:" قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ"
بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالی که گرد آورده اید و تجارتی که از کسادش بیمناکید و سراهایی را که خوش می دارید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وی دوست داشتنی تر است پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به اجرا در] آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایی نمی کند.
شجاعت را به «استقامت و اعتدال در قوه غضبیه» نیز تعریف کردهاند لذا نه تهور نتیجه افراط در شجاعت است و نه ترس و جبن نتیجه تفریط در آن.
انسان شجاع کسی است که در عین داشتن قدرت روحی و قوّت دل، خشم و غضب خود را با نیروی عقل مهار میسازد. در اهمیت و جایگاه شجاعت همین بس که علمای اخلاق آنرا بر اساس آیات و روایات به عنوان یکی از چهار فضیلت اخلاقی برتر در کنارحکمت، عدالت و عفت قرار دادهاند.
فقدان صفت شجاعت در هر فردی مذموم است اما برای کارگزاران یک کشور بمراتب مذموم تر و البته برای مردم آن کشور هم زیانبارتر.
قرآن کریم، شجاعت و نترسیدن جز از خداوند را جزو ویژگیهای کسانی برشمرده است که تبلیغ رسالت خداوند را عهدهدار هستند و در سوره احزاب می فرماید: " الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَکَفَیٰ بِاللَّهِ حَسِیبًا" ( آنان که تبلیغ رسالت خدا کنند و از خدا میترسند و از هیچ کس جز خدا نمیترسند و خدا برای حساب به تنهایی کفایت میکند.)
عدم برخورداری از صفت ارزشمند شجاعت نه تنها در عمل و اقدام فرد موثر است بلکه برداشت ها و استنتاج های او از مطالب را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
غیر از ضرورت برخورداری از دانشهای لازم، شجاعت نیز در برداشت از قرآن، روایات، تاریخ و دیگر موضوعات موثر است و تفسیر، فقاهت و نقلها و روایتهای تاریخی فرد شجاع از غیر شجاع متفاوت است!
بزدلان، آیات جهاد در راه خدا و ایستادگی در برابر دشمن را نمی بینند و از خواندنش هم هراسناک می شوند.
چنین افرادی صدها غزوه و سریه پیامبر عظیم الشان اسلام را فراموش و به روایت تحریف شده از صلح حدیبیه متمسک می شوند و دستاوردهای آنرا مهمتر از غزوات پیامبر می خوانند و «ضربة علیٍ یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین» را نادیده میگیرند.
این افراد متوجه نیستند که اگر آن مجاهدت ها نبود نوبت به صلح حدیبیه نمی رسید و اسلام در همان مکه قبل از هجرت یا مدینه به هنگام جنگ بدر به نقطه پایان می رسید.
این افراد از تاریخ سراسر جهاد و مبارزه ائمه اطهار علیهم السلام هم فقط صلح امام حسن (ع) را آنهم بصورت تحریف شده بازنمایی می کنند و از همه حماسه عاشورا،مذاکره با عمر سعد را آنهم باز بصورت تحریف شده!
سخن آخر ما با این افراد همانی است که خداوند در آیه ۲۴ سوره مبارکه توبه فرمود:" قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ"
بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالی که گرد آورده اید و تجارتی که از کسادش بیمناکید و سراهایی را که خوش می دارید نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وی دوست داشتنی تر است پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به اجرا در] آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایی نمی کند.