فکر کردن به تغییر نظام یا براندازی بیشتر به کشور و مردم آسیب میزند که این هم حرف غیرشناخته شدهای از ایشان یا از بقیه سران اصلاح طلب نیست.
به گزارش شهدای ایران، محمد علی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز در مورد بیانیه چندی پیش موسوی
خوئینیها گفته: «ایشان هم مثل هر اصلاح طلب دیگری اعتقاد دارند که باید از
درون نظام به اصلاح آن پرداخت و فکر کردن به تغییر نظام یا براندازی بیشتر
به کشور و مردم آسیب میزند که این هم حرف غیرشناخته شدهای از ایشان یا
از بقیه سران اصلاح طلب نیست.
هیچ کدام از آنها حتی آنهایی که اعتقاد به این دارند که اصلاحی امکان پذیر نیست باور به براندازی و ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی ندارند، چون شرایط بعد از سقوط بسیار برای مردم دردناکتر و خطرناکتر است، همچنان که این تجربه را در منطقه دیده ایم.»
حرف ابطحی را رد نمیکنیم؛ اما مشکل اینجاست که همپوشانی مواضع اصلاحطلبان با اپوزیسیون گاه زیاد میشود. بدتر آنکه بسیاری از اپوزیسیون، کار را از اردوگاه اصلاحطلبی شروع کردهاند. اینکه اصلاحطلبی به براندازی برسد یا مواضع یکسان باشد، باید سران اصلاحطلب را به تأمل در بازشناسی جریان خود وادارد. ابطحی در پاسخ به این سؤال که «آیا میتوان آیتالله موسوی خوئینیها را در قامت لیدر جریان اصلاحات در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ دید»، گفته: «همه طیف و جبهههای متفاوتی که در اصلاحات بوده همیشه ایشان را به عنوان یک چهره محترم و قابل قبول میدانند، اما تصور من این نیست که آقای موسوی خوئینیها با توجه به این بیانیه مشروط قصد داشته باشند که فعالیتهای حزبی و جریانی قویتر و وسیعتر از گذشته انجام دهند، ایشان شخصیت محترمی هستند، اما لیدری به معنای اینکه رهبری حزبی و سیاسی یک جریان را به عهده بگیرند و در آن جریان فعال شوند، من چنین احتمالی نمیدهم و بیشتر از هرچیزی معتقد هستم که احترام و حرمتی که بخشهای مختلف اصلاحات دارند برای آیتالله موسوی خویینیها همیشه باقی خواهد ماند و ادامه خواهد داشت.»
پیش از این برخی اصلاحطلبان با این تحلیل که موسوی خوئیینیها قصد دارد خود را به جای محمد خاتمی به عنوان لیدر اصلاحات مطرح کند، واکنشهای تندی نسبت به بیانیه او داشتند.
هیچ کدام از آنها حتی آنهایی که اعتقاد به این دارند که اصلاحی امکان پذیر نیست باور به براندازی و ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی ندارند، چون شرایط بعد از سقوط بسیار برای مردم دردناکتر و خطرناکتر است، همچنان که این تجربه را در منطقه دیده ایم.»
حرف ابطحی را رد نمیکنیم؛ اما مشکل اینجاست که همپوشانی مواضع اصلاحطلبان با اپوزیسیون گاه زیاد میشود. بدتر آنکه بسیاری از اپوزیسیون، کار را از اردوگاه اصلاحطلبی شروع کردهاند. اینکه اصلاحطلبی به براندازی برسد یا مواضع یکسان باشد، باید سران اصلاحطلب را به تأمل در بازشناسی جریان خود وادارد. ابطحی در پاسخ به این سؤال که «آیا میتوان آیتالله موسوی خوئینیها را در قامت لیدر جریان اصلاحات در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ دید»، گفته: «همه طیف و جبهههای متفاوتی که در اصلاحات بوده همیشه ایشان را به عنوان یک چهره محترم و قابل قبول میدانند، اما تصور من این نیست که آقای موسوی خوئینیها با توجه به این بیانیه مشروط قصد داشته باشند که فعالیتهای حزبی و جریانی قویتر و وسیعتر از گذشته انجام دهند، ایشان شخصیت محترمی هستند، اما لیدری به معنای اینکه رهبری حزبی و سیاسی یک جریان را به عهده بگیرند و در آن جریان فعال شوند، من چنین احتمالی نمیدهم و بیشتر از هرچیزی معتقد هستم که احترام و حرمتی که بخشهای مختلف اصلاحات دارند برای آیتالله موسوی خویینیها همیشه باقی خواهد ماند و ادامه خواهد داشت.»
پیش از این برخی اصلاحطلبان با این تحلیل که موسوی خوئیینیها قصد دارد خود را به جای محمد خاتمی به عنوان لیدر اصلاحات مطرح کند، واکنشهای تندی نسبت به بیانیه او داشتند.