وی عملکرد روسای جمهور در ساختار حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران را به فردی تشبیه کرده که در تلاش برای کاشتن نهالی در شوره زار است.
به گزارش شهدای ایران، «عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب که پیش از این «تز خروج از حاکمیت» را
مطرح کرده بود و چندی پیش ادعا کرده بود که «الگوی پیشرفت ایران در ۵۰ سال
آینده، خیالی است» در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «زمینه ای برای
توافق» نوشت: «آقای مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است:"با
دستفرمانی که کشور طی این سی و چند سال بعد از دفاع مقدس اداره شده است،
نمیشود از این به بعد هم کشور را اداره کرد"...نکته ای که به درستی نیز
بیان شده، عدم تمایز گذاشتن میان دورههای گوناگون ۴ رییسجمهور اخیر
است».
عبدی در ادامه نوشت: «هر چند هر کدام از روسای جمهور با نگاههای گوناگون و حتی متضادی در مصدر کار قرار گرفتند و عملکردهای متفاوتی هم داشتند. ولی گزاره ایشان مساله را فراتر از سیاستها و عملکردهای این دولتها ارزیابی کردهاند. اگر بخواهیم مثال بزنیم، گویی که روسای جمهور هر کدام خواستهاند درخت و گیاه متفاوتی را در زمین معینی بهکارند. ولی مشکل این است که این زمین پاسخ مناسب را نمیدهد، و نباید بر سر این دعوا کنیم که چه بذری را در این زمین بهکاریم. چه بذر رشد اقتصادی یا بذر دموکراسی یا بذر عدالت یا هر بذر دیگری باشد. چون مشکل از زمین شور و سترونی است که در برابر هر بذری به نسبت مقاوم است و اجازه رشد به هیچ گیاهی را نمیدهد».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه تصریح کرد: «پیش از هر چیز باید برنامهای را برای نوعی زهکشی طراحی و اجرا کرد... نظام انتخاباتی و رد صلاحیتها، ...نظام پاسخگویی در برابر مردم، ...سیاست بینالمللی و منطقهای ایران، ...نظام استخدامی و جذب کارکنان حکومتی بر اساس شایستگی، ... متغیرهای مخرب فرآیند توسعه، ...نظام حقوقی، اعم از محتوای آن یا ساختار تضمین اجرای آن از سوی دستگاه قضایی، ...نظام رسانهای و کیفیت پایین کارآیی نظارتهای غیر رسمی از سوی نهاد رسانه، ...اینها همه مواردی مهم و البته فراتر از مساله دولتها و جناحهای سیاسی هستند و باید نوعی توافق ضمنی و کلی درباره آنها وجود داشته باشد، تا بتوان در دل چنین ساختاری به رقابت سیاسی پرداخت و الا همین خواهد شد که پس از چهل سال حضور مدیریتی در بالاترین سطوح، تازه به یادمان میآید که با این دستفرمان نمیتوان ادامه داد».
عباس عبدی در یادداشت مذکور مدعی شده است که فارغ از اینکه چه شخصی و با چه گرایش سیاسی، رئیس جمهور است، با دست فرمان چهل ساله حاکمیت فعلی در ایران دیگر نمی توان ادامه داد. وی عملکرد روسای جمهور در ساختار حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران را به فردی تشبیه کرده که در تلاش برای کاشتن نهالی در شوره زار است. به عبارت دیگر، عبدی در این یادداشت با اشاره به عمر ۴۰ ساله انقلاب اسلامی، اقدامات روسای جمهور را همانند کاشتن نهال در شوره زار تعبیر کرده و در ادامه به مصادیق آن نیز اشاره کرده است. وی تاکید کرده که نظام پاسخگویی از سوی مقامات عالی نظام، نظارت شورای نگهبان، سیاست منطقه ای و بین المللی ایران، نوع جذب کارکنان حکومتی، نوع عملکرد قوه قضاییه و نظام رسانه ای و...باید به صورت ویژه تغییر کند.
پیش از این «محمدجواد حجتی کرمانی» فعال سیاسی اصلاح طلب در اظهارنظری مشابه گفته بود: «من همانطور که در کلیپی که بدون اطلاع من از من پخش شد گفتهام، معتقدم که نظام مبتلا به بیماری شدید سرطان است و سرطان سراپای انقلاب را گرفته است، از سقوط فرهنگی و اخلاقی و شیوع ریاکاری و شرک و ظاهرسازی و نفاق و دروغ و مفاسد اقتصادی تا اختلافات و دشمنیهای داخلی تا مسائل خارجی. انقلاب احتیاج به یک شیمیدرمانی همهجانبه دارد...ما نیازمند یک آشتی ملی فوری هستیم...اصل این است که ما اعلام کنیم کلیه کسانی را که از اول انقلاب تا به حال از قطار انقلاب پیاده شدهاند باید سوار کنیم».
«سعید حجاریان» از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ نیز پیش از این گفته بود: «هر پروژه اصلاحجویانهای باید توأمان از سیاست داخلی و خارجی سخن بگوید... از تقاطع دو متغیر «خارج» و «مذاکره»...مقرر است میان دولتهای خارجی و نظام مذاکراتی صورت بگیرد که اولا در رفتار نظام تغییراتی ایجاد شود و ثانیا بر سر مسائلی از جمله فعالیتهای منطقهای، موشکی و اتمی توافقاتی حاصل شود...باید پذیرفت بر نفس مذاکره ایرادی مترتب نیست چه با جمهوریخواهان چه با دموکراتها، چه بیواسطه و چه باواسطه...در داخل نیز باید جمعی از اصلاحطلبان متشکل از کارشناسان اجرائی، سیاستمداران حرفهای و نخبگان آکادمیک مذاکره را در دستور کار قرار دهند...جنس این فعالیت از سنخ نامههای سرگشاده نخواهد بود اما ضرورت دارد با دقت و صراحت به قلب ماجرا وارد شد».
عباس عبدی در هفته های گذشته پیشنهاد مغرضانه «استعفای رئیس جمهور» را مطرح کرده بود. حالا وی با این ادعا که دولت ها تقصیری ندارند و مشکل اصلی در ساختار حاکمیت است، در پی آن است تا با بکارگیری یک ترفند جدید بر قصور و تقصیرهای دولت روحانی سرپوش بگذارد. برخلاف این ادعا، دولت روحانی در بیش از هفت سال اخیر کاملا با دست فرمان جریان اصلاحات حرکت کرد؛ از مذاکره و توافق با آمریکا تا نوع مدیریت بازار ارز و خودرو و مسکن و...؛ نتیجه این شد که با دست فرمان جریان اصلاحات از دلار ۳ هزارتومانی رسیدیم به دلار ۳۱ هزارتومانی و...
عبدی در ادامه نوشت: «هر چند هر کدام از روسای جمهور با نگاههای گوناگون و حتی متضادی در مصدر کار قرار گرفتند و عملکردهای متفاوتی هم داشتند. ولی گزاره ایشان مساله را فراتر از سیاستها و عملکردهای این دولتها ارزیابی کردهاند. اگر بخواهیم مثال بزنیم، گویی که روسای جمهور هر کدام خواستهاند درخت و گیاه متفاوتی را در زمین معینی بهکارند. ولی مشکل این است که این زمین پاسخ مناسب را نمیدهد، و نباید بر سر این دعوا کنیم که چه بذری را در این زمین بهکاریم. چه بذر رشد اقتصادی یا بذر دموکراسی یا بذر عدالت یا هر بذر دیگری باشد. چون مشکل از زمین شور و سترونی است که در برابر هر بذری به نسبت مقاوم است و اجازه رشد به هیچ گیاهی را نمیدهد».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه تصریح کرد: «پیش از هر چیز باید برنامهای را برای نوعی زهکشی طراحی و اجرا کرد... نظام انتخاباتی و رد صلاحیتها، ...نظام پاسخگویی در برابر مردم، ...سیاست بینالمللی و منطقهای ایران، ...نظام استخدامی و جذب کارکنان حکومتی بر اساس شایستگی، ... متغیرهای مخرب فرآیند توسعه، ...نظام حقوقی، اعم از محتوای آن یا ساختار تضمین اجرای آن از سوی دستگاه قضایی، ...نظام رسانهای و کیفیت پایین کارآیی نظارتهای غیر رسمی از سوی نهاد رسانه، ...اینها همه مواردی مهم و البته فراتر از مساله دولتها و جناحهای سیاسی هستند و باید نوعی توافق ضمنی و کلی درباره آنها وجود داشته باشد، تا بتوان در دل چنین ساختاری به رقابت سیاسی پرداخت و الا همین خواهد شد که پس از چهل سال حضور مدیریتی در بالاترین سطوح، تازه به یادمان میآید که با این دستفرمان نمیتوان ادامه داد».
عباس عبدی در یادداشت مذکور مدعی شده است که فارغ از اینکه چه شخصی و با چه گرایش سیاسی، رئیس جمهور است، با دست فرمان چهل ساله حاکمیت فعلی در ایران دیگر نمی توان ادامه داد. وی عملکرد روسای جمهور در ساختار حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران را به فردی تشبیه کرده که در تلاش برای کاشتن نهالی در شوره زار است. به عبارت دیگر، عبدی در این یادداشت با اشاره به عمر ۴۰ ساله انقلاب اسلامی، اقدامات روسای جمهور را همانند کاشتن نهال در شوره زار تعبیر کرده و در ادامه به مصادیق آن نیز اشاره کرده است. وی تاکید کرده که نظام پاسخگویی از سوی مقامات عالی نظام، نظارت شورای نگهبان، سیاست منطقه ای و بین المللی ایران، نوع جذب کارکنان حکومتی، نوع عملکرد قوه قضاییه و نظام رسانه ای و...باید به صورت ویژه تغییر کند.
پیش از این «محمدجواد حجتی کرمانی» فعال سیاسی اصلاح طلب در اظهارنظری مشابه گفته بود: «من همانطور که در کلیپی که بدون اطلاع من از من پخش شد گفتهام، معتقدم که نظام مبتلا به بیماری شدید سرطان است و سرطان سراپای انقلاب را گرفته است، از سقوط فرهنگی و اخلاقی و شیوع ریاکاری و شرک و ظاهرسازی و نفاق و دروغ و مفاسد اقتصادی تا اختلافات و دشمنیهای داخلی تا مسائل خارجی. انقلاب احتیاج به یک شیمیدرمانی همهجانبه دارد...ما نیازمند یک آشتی ملی فوری هستیم...اصل این است که ما اعلام کنیم کلیه کسانی را که از اول انقلاب تا به حال از قطار انقلاب پیاده شدهاند باید سوار کنیم».
«سعید حجاریان» از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ نیز پیش از این گفته بود: «هر پروژه اصلاحجویانهای باید توأمان از سیاست داخلی و خارجی سخن بگوید... از تقاطع دو متغیر «خارج» و «مذاکره»...مقرر است میان دولتهای خارجی و نظام مذاکراتی صورت بگیرد که اولا در رفتار نظام تغییراتی ایجاد شود و ثانیا بر سر مسائلی از جمله فعالیتهای منطقهای، موشکی و اتمی توافقاتی حاصل شود...باید پذیرفت بر نفس مذاکره ایرادی مترتب نیست چه با جمهوریخواهان چه با دموکراتها، چه بیواسطه و چه باواسطه...در داخل نیز باید جمعی از اصلاحطلبان متشکل از کارشناسان اجرائی، سیاستمداران حرفهای و نخبگان آکادمیک مذاکره را در دستور کار قرار دهند...جنس این فعالیت از سنخ نامههای سرگشاده نخواهد بود اما ضرورت دارد با دقت و صراحت به قلب ماجرا وارد شد».
عباس عبدی در هفته های گذشته پیشنهاد مغرضانه «استعفای رئیس جمهور» را مطرح کرده بود. حالا وی با این ادعا که دولت ها تقصیری ندارند و مشکل اصلی در ساختار حاکمیت است، در پی آن است تا با بکارگیری یک ترفند جدید بر قصور و تقصیرهای دولت روحانی سرپوش بگذارد. برخلاف این ادعا، دولت روحانی در بیش از هفت سال اخیر کاملا با دست فرمان جریان اصلاحات حرکت کرد؛ از مذاکره و توافق با آمریکا تا نوع مدیریت بازار ارز و خودرو و مسکن و...؛ نتیجه این شد که با دست فرمان جریان اصلاحات از دلار ۳ هزارتومانی رسیدیم به دلار ۳۱ هزارتومانی و...