فعال اصلاح طلب:
ارزیابی من این نیست که جامعه به سمت اعتدال برود و نه تنها گرایشی به این سمت وجود ندارد بلکه حتی میتوان گفت جامعه زده شده است. اعتدالی که طلایهدار آن آقای روحانی و آقای نوبخت هستند دیگر در جامعه مقبولیت لازم را ندارد.
شهدای ایران؛ یدالله طاهرنژاد، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در گفتوگویی با روزنامه آرمان در مورد گزینههای رأیآور و قابل اعتماد برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری از میان اصلاحطلبان از محسن هاشمی و اسحاق جهانگیری نام میبرد. گرچه تأکید میکند که فقط از جهت «قابلیت کاندیداتوری» میگوید و «ما هنوز کسی را معرفی نکردهایم.»
او در ادامه به ضعف پایگاه اجتماعی اعتدالیون اشاره میکند: «ارزیابی من این نیست که جامعه به سمت اعتدال برود و نه تنها گرایشی به این سمت وجود ندارد بلکه حتی میتوان گفت جامعه زده شده است. اعتدالی که طلایهدار آن آقای روحانی و آقای نوبخت هستند دیگر در جامعه مقبولیت لازم را ندارد. حجم مطالب انتقادی و استهزایی که علیه آقای روحانی در فضای مجازی و غیرمجازی منتشر میشود در تاریخ انقلاب بیسابقه است. چطور میتوان جامعه را به دنبال این خط و مشی تصور کرد.»
جالب آنکه خود او در بخشی از صحبتهایش که مزیتهای ریاست جمهوری زنان را بیان میکند، طعنه به روحانی میزند: «زنان مسئولیتپذیرتر هستند. زن اگر رئیس جمهور شود اینطور نیست که وقتی ۲۰۰ نفر کشته شدند صبح جمعه از خواب بیدار بشود و بگوید چه شده؟ چقدر مردند؟ مسئلهای نبود!...»
طاهرنژاد بدنه اجتماعی اصلاحطلبان را هم ناهمراه با جریان اصلاحات میداند، به دلیل عدم تحقق وعدههای رئیس جمهوری که اصلاحطلبان بر سر کار آوردند و همین موضوع را در کنار احتمال رد صلاحیت کاندیداها، دغدغه اصلی اصلاحطلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ میداند: «دغدغه اصلاحطلبان این است که به دلیل مجموعهای از اتفاقاتی که بعد از دور دوم انتخاب آقای روحانی رخ داد و فشاری که امروز بر معیشت مردم وارد شده و وعدههایی که هیچ وقت به سمت تحقق پیش نرفت، بدنه اجتماعی اصلاحطلبی این جریان را همراهی نکند و این یعنی عدم موفقیت و این دو عدم موفقیت در دو انتخابات یعنی چالشی جدی در مسیر فعالیت اصلاحطلبانه در کشور.»
او در ادامه به روابط میان رهبری و رؤسای جمهور اشاره میکند و بخشی از وعدههای انتخاباتی روحانی را فراتر از اختیارات او و «عوامفریبی» توصیف میکند: «رهبری که نمیخواهد مملکت خراب شود. ایشان میخواهند مملکت آباد شود اگر قوهای عاقله در مسند اجرا باشد، معمولاً ایشان با رؤسای جمهور همراهی میکنند. اگر کسی بتواند با خردورزی و ابتکارات درست اعتماد رهبری را جلب کند و همراهی ایشان را داشته باشد، میتواند کار را به خوبی جلو ببرد ولی اینکه یک رئیسجمهور شعاری بدهد که نه قانون اساسی و نه رهبری به او اجازه ورود نمیدهد. در حقیقت عوامفریبی رخ داده و این رفتار بیاعتمادی میآفریند. آقای روحانی وعدههایی داده که در حیطه اختیارات او نبود.»
او در ادامه به ضعف پایگاه اجتماعی اعتدالیون اشاره میکند: «ارزیابی من این نیست که جامعه به سمت اعتدال برود و نه تنها گرایشی به این سمت وجود ندارد بلکه حتی میتوان گفت جامعه زده شده است. اعتدالی که طلایهدار آن آقای روحانی و آقای نوبخت هستند دیگر در جامعه مقبولیت لازم را ندارد. حجم مطالب انتقادی و استهزایی که علیه آقای روحانی در فضای مجازی و غیرمجازی منتشر میشود در تاریخ انقلاب بیسابقه است. چطور میتوان جامعه را به دنبال این خط و مشی تصور کرد.»
جالب آنکه خود او در بخشی از صحبتهایش که مزیتهای ریاست جمهوری زنان را بیان میکند، طعنه به روحانی میزند: «زنان مسئولیتپذیرتر هستند. زن اگر رئیس جمهور شود اینطور نیست که وقتی ۲۰۰ نفر کشته شدند صبح جمعه از خواب بیدار بشود و بگوید چه شده؟ چقدر مردند؟ مسئلهای نبود!...»
طاهرنژاد بدنه اجتماعی اصلاحطلبان را هم ناهمراه با جریان اصلاحات میداند، به دلیل عدم تحقق وعدههای رئیس جمهوری که اصلاحطلبان بر سر کار آوردند و همین موضوع را در کنار احتمال رد صلاحیت کاندیداها، دغدغه اصلی اصلاحطلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ میداند: «دغدغه اصلاحطلبان این است که به دلیل مجموعهای از اتفاقاتی که بعد از دور دوم انتخاب آقای روحانی رخ داد و فشاری که امروز بر معیشت مردم وارد شده و وعدههایی که هیچ وقت به سمت تحقق پیش نرفت، بدنه اجتماعی اصلاحطلبی این جریان را همراهی نکند و این یعنی عدم موفقیت و این دو عدم موفقیت در دو انتخابات یعنی چالشی جدی در مسیر فعالیت اصلاحطلبانه در کشور.»
او در ادامه به روابط میان رهبری و رؤسای جمهور اشاره میکند و بخشی از وعدههای انتخاباتی روحانی را فراتر از اختیارات او و «عوامفریبی» توصیف میکند: «رهبری که نمیخواهد مملکت خراب شود. ایشان میخواهند مملکت آباد شود اگر قوهای عاقله در مسند اجرا باشد، معمولاً ایشان با رؤسای جمهور همراهی میکنند. اگر کسی بتواند با خردورزی و ابتکارات درست اعتماد رهبری را جلب کند و همراهی ایشان را داشته باشد، میتواند کار را به خوبی جلو ببرد ولی اینکه یک رئیسجمهور شعاری بدهد که نه قانون اساسی و نه رهبری به او اجازه ورود نمیدهد. در حقیقت عوامفریبی رخ داده و این رفتار بیاعتمادی میآفریند. آقای روحانی وعدههایی داده که در حیطه اختیارات او نبود.»