این جریان سیاسی در قوه قضاییه فاقد تسلط است و در شورای نگهبان نیز حضور ندارند و عضویت اعضای این جریان در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در اقلیت است.
پس از ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸و با پیروزی در انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶وانتخاب سید محمد خاتمی با بیش از ۲۰میلیون رأی آن انتخابات از جانب اصلاح طلبان حماسه دوم خرداد نامیده شد و اصلاح طلبان توانستند وارد عرصه حاکمیت کشور شوند و پس از آن اکثریت مجلس ششم و نخستین شورای شهر تهران را نیز به دست آورند.
این جریان به دلیل پیروزی در انتخابات دوم خرداد به جبهه دوم خرداد مشهور شد و هشت سال کنترل دولت و همچنین چهار سال اکثریت نمایندگان مجلس ششم را در اختیار داشت.
دو حلقه فکری در جریان اصلاح طلبی در ایران وجود دارد که یکی موسوم به حلقه کیان و دیگری حلقه نیاوران است.از حلقه کیان سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات و از حلقه نیاوران حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران بیرون آمدند. کیان دارای دیدگاه چپ اسلامی بود و نیاوران دارای دیدگاه تکنوکراتی است و حلقه نیاوران در طول سالها، در حال کنار زدن چپها و حلقه موسوم به کیان بودهاند.
افول قدرت اصلاح طلبان و قدرت گرفتن اصولگرایان از انتخابات شوراهای دوم در سال ۱۳۸۱آغاز شد و سپس انتخابات مجلس هفتم و در نهایت پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴به اوج رسید.
انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲و پیروزی حسن روحانی اعتدال گرا که نامزد مورد حمایت اصلاح طلبان بود،اصلاح طلبان راستگرا را به قدرت بازگرداند اما نیروهای اصلاح طلب چپ گرا همچنان در حاشیه ماندند.
سیاستگذاری اشتباه دولت اعتدال که کاملاً مورد حمایت جریان اصلاحات در سالهای ۹۲و۹۶بوده است شرایطی را برای اصلاح طلبان رقم زده که موجب کاهش اقبال عمومی به این جریان در سالهای اخیر شده است به گونهای که این موضوع در انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸به وضوح نمایان شد و مشخص گردید که مردم از عملکرد این جریان در اداره امور اجرایی کشور راضی نبوده و دست رد به سینه اصلاح طلبان زدند.
در حال حاضر جریان اصلاحات تمام توان و امکانات سختافزاری و نرمافزاری خود را بکار گرفتهاند که برای انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم در سال ۱۴۰۰وجهه سیاسی از دست رفته خود را بازیابی نمایند تا بتوانند حضور پرقدرت همراه با پیروزی بر جریان رقیب را در انتخابات آتی داشته باشند و به گفته سران این جریان قوه مجریه را به راحتی قوه مقننه از دست ندهند و همچنان امور اجرایی کشور را در اختیار داشته باشند.
اما رویکرد مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۸با انتخاب اکثریت نمایندگان مجلس از جریان مقابل و رقیب جریان اصلاحات حاکی از این است که مردم از عملکرد جریان اصلاحات رضایت چندانی نداشته و یکی از سه قوه مهم کشور را به تفکری غیر از اصلاح طلبی که همان تفکر انقلابی است سپردهاند که در صورت موفقیت و عملکرد مطلوب همراه با رضایتمندی مردم توسط مجلس یازدهم در فرصت باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری زنگ خطری برای جریان اصلاحات خواهد بود به جهت اینکه مردم به رقیب اصلاح طلبان اعتماد کرده و سکان امور اجرایی کشور را نیز به آنها بسپارند که برای بار دوم در فرصت کمتر از یک سال جریان اصلاحات مورد بی توجهی مردم قرار گیرد.
مردم از جریان اصلاحات روی گردان شده اند
حسن هانی زاده در گفتگو با راه آرمان؛ گفت: جریان اصلاحات در طول هشت سال گذشته به دلیل برخی از مشکلات اقتصادی، اجتماعی، افزایش شدید نرخ تورم، سقوط ارزش پول ملی ایران، مسئله برجام و اینکه این توافق نامه نتوانست شرایط اقتصادی بهتری برای ایران به وجود آورد و رفتار برخی از شخصیت های وابسته به این جریان و اصلاح طلبان موجب شده که مردم از این جریان ریشه دار سیاسی روی گردان شوند و به سمت اصولگرایان بروند.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: این مسائل نشان می دهد که اگر جریان اصلاحات دست به بازسازی و بازتولید خود نزند و به همین سبک و سیاق خود ادامه دهند در آینده نزدیک از صحنه سیاسی کشور حذف خواهند شد.
وی بیان کرد: اصلاحات متأسفانه در طول هشت سال گذشته حرکت قابل قبولی به منظور جذب و جلب آرا مردمی از خود نشان نداده اند و به نمونه ای از آن می توان در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی اشاره کرد که جریان اصولگرا بیشتر رأی مأخوذه را کسب کردند.
هانی زاده در پایان خاطر نشان کرد: حتی به دلیل نا امیدی مردم از جریان اصلاحات، مشارکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی پائین بود و بنابراین به نظر می رسد که این امر موجب خواهد شد که به تدریج اصلاح طلبان از صحنه مدیریت جامعه حذف شوند.
تلاش اصلاحات برای تغییر ذائقه مردم با فراهم کردن زمینه تهاجمی غرب در کشور
حمیدرضا ترقی در گفتگو با راه آرمان؛ گفت: جریان اصلاحات از دوران چهار دهه انقلاب اسلامی، بالغ بر سی سال است که مسئولیت اجرایی کشور را در سمت های مختلف اعم از قوه مجریه، مقننه، مسئولیت های مختلف عملیاتی کشور به عهده دارند.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی ادامه داد: مسئولیت اصلی شرایط به وجود آمده کنونی کشور عمدتا به گردن سیاست ها، برنامه ها و روش های آنها در عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور است و این جریان تلاش کرده است در مسئولیت های اجرایی کشور بعد از دوران جنگ با فراهم کردن زمینه تهاجمی غرب به کشور، ذائقه مردم را تغییر دهد.
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: جریان اصلاحات سعی کرده است که بنا به تعبیر محمدرضا خاتمی انقلاب را به تاریخ بسپارند و حتی در افکار عمومی، امام راحل را به گونه ای تحریف کنند که روحیه استکبار ستیزی و انقلابی گری امام را به یک روحیه لیبرال جلوه دهند.
ترقی بیان کرد: در عرصه سیاسی نیز بعد از توسعه سیاسی مرحوم هاشمی که بر اساس اختصاصی سازی بود، توانست ارزش های انقلابی را در جامعه به حداقل برساند و تغییر ذائقه را در فرهنگ عمومی و ارزش های جامعه ترویج دهد؛ همچنین او توسعه سیاسی را به جای توسعه اقتصادی مبنای فعالیت خود قرار داد و مشکلات اقشار ضعیف جامعه را همواره نادیده گرفت و در نهایت با افزایش دلار و بهای قیمت تمام شده انرژی در کشور زمینه ثروتمند کردن ثروتمندان کشور را بیشتر فراهم کرد.
عدم تحقق اهداف اصلاح طلبان در تغییر ساختار و قواره سیاسی کشور
وی اظهار کرد: جریان اصلاحات تمام تلاش خود را به کار برد تا با ایجاد شبهه افکنی در مبانی اعتقادی مردم و به ویژه نسل جوان زمینه ای را فراهم کند تا نسل سوم به سمت تغییر و اصلاح در ساختار و اهداف انقلاب سوق داده شوند و با فتنه سال های 78و 88 تلاش کرد این تغییر را با فشار از پائین و چانه زنی از بالا جهت بدهد.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی ادامه داد: خوشبختانه توطئه های صورت گرفته با درایت و هوشمندی رهبر فرزانه انقلاب خنثی شد و جریان اصلاحات نتوانستند تغییری را در ساختار و قواره سیاسی کشور، تضعیف جایگاه ولایت فقیه و افزایش قدرت رئیس جمهور دامن بزنند و اهداف خود را محقق سازند.
این کارشناس مسائل سیاسی اظهار کرد: جریان اصلاحات در عرصه سیاسی و اقتصادی ناچار شد که با تغییراتی که در بدنه و گرایش جامعه به وجود آمد به اعتدال آقای روحانی تن دهد تا همچنان در قدرت باقی بماند.
ترقی تصریح کرد: آنها می خواستند که با حمایت از آقای روحانی بتوانند با شیب ملایمی که حساسیتی برای جامعه ایجاد نکند، سیاست های خود را در عرصه سیاست خارجی یعنی ارتباط با آمریکاو فراهم کردن زمینه ای برای بازگشت جمهوری اسلامی ایران به عرصه تعاملات و تبادلات همراهی با آمریکا و دور شدن از کشورهای شرقی کنند.
ایفاگر نقش اول شرایط نابسامان کشور اصلاح طلبان هستند
وی ادامه داد: این جریان در زمینه اقتصادی حرکت به سمت لیبرالیسم اقتصادی و سیاست های نئوکینزی که در دولت های قبل از اصلاحات و هاشمی دنبال می شد، اتخاذ کرده بود و جهت گیری های اقتصادی و سیاست خارجی کشور را به سمتی بردند تا نظام و مقام معظم رهبری مجبور به تن دادن به خواسته های آمریکا و عدول از آرمان ها و سیاست های کلان امام راحل و رهبری که حمایت از مظلومین جهان، فلسطین، مقاومت، مبارزه با استکبار و توسعه هژمونی و نفوذ نظام ایران است، شوند.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با بیان اینکه طی سال های اخیر شاهد هستیم که فشار بر قشر ضعیف جامعه افزایش پیدا کرده و فاصله طبقاتی روز به روز بیشتر شده است، عنوان کرد: خاستگاه اجتماعی جریان اصلاحات قشر ثروتمند در کشور است و در نهایت تلاش این جریان، در راستای به ثمر رساندن برجام با فدا کردن تمامی مسائل کشور بود.
ترقی ادامه داد: با به سرانجام نرسیدن برجام و فراهم شدن زمینه نفوذ فوق العاده دشمنان در دستگاه های اجرایی و برنامه های مختلف اقتصادی، سیاسی، امنیتی کشور، ضربه های سنگینی به نظام ایران وارد شد که این ضربات به سادگی قابل جبران نیست.
این کارشناس مسائل سیاسی تأکید کرد: نقش این جریان در به وجود آمدن شرایط کنونی کشور و به ویژه در موضوعات اقتصادی، معیشتی، بیکاری آحاد جامعه و تورم، نقش اول بوده است و بعد از ان است که ما می توانیم، مسئولیت مشکلات را به گردن تحریم های آمریکا بیاندازیم که تحریم ها نیز ناشی از سیاست های غلط و اشتباه این جریان در عرصه سیاست خارجی و خوش بینی بیش از اندازه نسبت به آمریکا است.
اصلاحات با تغییر فرماندهی عملیات، می خواهد آدرس اشتباه به مردم دهد
وی اظهار کرد: اگر زمانی که مقام معظم رهبری سیاست های اقتصاد مقاومتی را ابلاغ کردند این سیاست ها در حوزه اقتصاد، عملیاتی می شد و مقاومتی از سوی این جریان و دولت صورت نمی گرفت، قطعا امروز در شرایطی بودیم که تحریم ها تأثیری در روند اقتصاد کشور نداشت و با تکان های خارجی دچار مشکل نمی شدیم.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی تأکید کرد: نارضایتی عامه مردم به گونه ای بالا رفته است که آنان نسبت به این جریان کاملا بدبین شده اند و مردم اعتقادی ندارند که به این جریان رأی دهند و آنها را در قدرت نگه دارند.
ترقی گفت: این جریان با تغییر فرماندهی عملیات خود از آقای خاتمی و خوئینی ها سعی دارد تا آدرس اشتباه به مردم دهد و مردم را به سمت و سوی دیگر هدایت کند و آنان تصور می کنند که بر اساس تئوری های، تئوری پردازان این جریان همچون سعید حجاریان و بقیه دوستانشان، می توانند با ربط دادن تمام مشکلات به گردن رهبری، انقلاب، نظام و کاخ سفید، می توانند افکار عمومی جامعه را از ضدیت خود دور کنند.
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: این جریان گمان می کند که می توانند به گونه ای جامعه را مهندسی کنند که مشکلات، ناشی از تحریم ها و سیاست های خارجی رهبری در مقابله با استکبار جهانی و سیاست های منطقه ای است؛ تا از این طریق مردم را از پرداختن به ضعف ها، ناکارآمدی و سیاست های غلط اصلاح طلبان دور کنند تا در نهایت بتوانند بستری را برای فراموشی کوتاه مدت مردم نسبت به شرایط کنونی به وجود آورند.
وی در پایان خاطر نشان کرد: جریان اصلاحات در تلاش است تا در انتخابات آینده بتوانند با بررسی نامزدهای خود به بهانه اینکه اگر نامزد ما تأیید صلاحیت نشود، بنابراین آزادی در انتخابات نیست و نظام را تهدید به تحریم انتخابات کنند؛ با این شیوه، مجدد در عرصه رقابت قدرت وارد شوند و بتوانند نیروهای خود را به منظور اثر گذاری های بعدی در مسائل اجرایی کشور در قدرت نگه دارند و نگذارند اهداف مقام معظم رهبری برای تشکیل یک دولت جوان انقلابی و حرکت به سمت تمدن نوین و جامعه سازی اسلامی تحقق پیدا کند.