تکوین نظریه بسیج در اندیشه امام خمینى(ره)، به سالها قبل از پیروزى انقلاب اسلامى و مراجعت امام(ره) به ایران بازمىگردد؛ اما تشکیل نهادى به همین نام براى پاسدارى از انقلاب و مواجهه با خطرات و چالشهاى پس از آن، مربوط به اولین سال پس از پیروزى انقلاب است.
به گزارششهدای ایران؛ امروز اگر جلوههاى زیباى پرشور حضور جوانان را در صحنههاى پرخطر دفاع از آرمان های خود در فلسطین و لبنان و ... مشاهده مىکنید الگوگیرى از بسیج و فرهنگ متعالی بسیج است. بسیج یعنى حرکت عظیم ملت ایران همراه با آگاهى، احساس آمیخته با عقلانیت، عملگرایى همراه با آرمانگرایى و دیدن افقهاى دوردست. این ها ذهنیت و هویت بسیج را تشکیل مىدهند. به همین جهت است که از اول انقلاب تا امروز بسیج خار چشم دشمنان بوده است. چه دشمنان داخلى و چه دشمنان خارجى.
اسلام سالها در کشاکش انگارههاى تحجرآمیز و قشرىمآب به عنوان دشمن
داخلى و نگرشهاى التقاطى و بدعتآمیز روشنفکرى غربزده از رسالت اصلى خود
همچون نابودى بساط فراعنه، رهایى ملتهاى دربند و اقامه قسط جهانى در پرتو
عبودیت دور مانده بود. امام خمینى(ره) با نقد این تفاسیر ناقص و معیوب از
اسلام از آنها تحت عنوان اسلام امریکایى یاد کرد و تمام تلاش خود را معطوف
به راهاندازى قیام الهى و احیاى اصول فراموش شده اسلام ناب محمدى(ص) نمود و
در همین راستا موفق به آزادسازى ایران اسلامى از دست نظام سلطه گردید.
نتیجه احیاى اسلام ناب ترسیم آرمانهاى انقلابى و ظلم ستیزانهاى بود که
با آزادسازى انرژى متراکم مسلمانان و مستضعفین جهان به حرکت سراسرى ملتهاى
دربند منتهى شد. در نگرش حضرت امام(ره) ایران به عنوان اولین پایگاه آزاد
شده از دست نظام سلطه سنگر فرماندهى بسیج عمومى مستضعفین جهان به حساب
مىآید که وظیفه هدایت و پشتیبانى مادى و معنوى آنها را در نبرد با
مستکبرین بر عهده دارد.
بسیج به عنوان بدنه مردمى انقلاب اسلامى مهمترین عامل یکپارچه و فراگیر
در عرصه امنیت، دفاع همه جانبه و پاسدارى از ارزشها و دستاوردهاى انقلاب
عظیم اسلامى و مهمترین رکن راهبردى کشور در دفاع از کیان و موجودیت نظام
اسلامى است. مدیریت و راهبرى چنین سازمانى با این درجه از اهمیت نیازمند
تفکر، طرح واقدام راهبردى است، با چشم اندازى جذاب، اهدافى بلند و قابل
دسترس که مشارکت همه علاقهمندان نظام اسلامى را در خود جمع کرده باشد.
تکوین نظریه بسیج در اندیشه امام خمینى(ره)، به سالها قبل از پیروزى
انقلاب اسلامى و مراجعت امام(ره) به ایران بازمىگردد؛ اما تشکیل نهادى به
همین نام براى پاسدارى از انقلاب و مواجهه با خطرات و چالشهاى پس از آن،
مربوط به اولین سال پس از پیروزى انقلاب است.
دورههاى بسیج
اولین دوره عمر بسیج، بسیج غیررسمى نامیده مىشود. در واقع این دوره همان ادامه بسیج ملت براى سرنگونى رژیم گذشته است و از نظر تئورىهاى سیاسى وانقلاب همان مرحلهاى است که نظم و قانون به تدریج چتر خود را مىگستراند و از آن پس نهادهاى رسمى و قانونى شکل مىگیرند. این دوره با پیروزى انقلاب اسلامى آغاز مىشود و با فرمان تشکیل بسیج در آذرماه 1358 خاتمه مىیابد.
دوره دوم از حیات بسیج با صدور فرمان امام(ره) آغاز مىشود و تا آغاز جنگ تحمیلى ادامه مىیابد . حرکت بسیج در این مرحله مبتنى بر آموزش و سازماندهى است که بیش از هر چیز آمادگى براى دفاع درآن مطرح است. هر چند در این دوره نفوذ عناصر وابسته به لیبرالها دربسیج حرکت بسیج را کند و شیوهها و رویکردهایى بعضاً مخالف جهتگیرىهاى انقلابى را در بسیج پدید آورد، اما در طول سال 1360 بسیج تصفیه و پاکسازى شد. در مدت اندکى از آغاز جنگ تحول دیگرى واقع شد و آن قانونمند شدن بسیج و تشکیل واحد بسیج تحت نظر سپاه پاسداران بود. این دوره را باید دوره شکلگیرى و رسمیت بسیج دانست زیرا بسیج حالت رسمى به خود مىگیرد و تشکیلات و سلسله مراتب سازمانى بسیج از سوى نهادهاى قانونى و دولت به رسمیت شناخته مىشود که پایان آن دى ماه سال 1359 است.
اولین دوره عمر بسیج، بسیج غیررسمى نامیده مىشود. در واقع این دوره همان ادامه بسیج ملت براى سرنگونى رژیم گذشته است و از نظر تئورىهاى سیاسى وانقلاب همان مرحلهاى است که نظم و قانون به تدریج چتر خود را مىگستراند و از آن پس نهادهاى رسمى و قانونى شکل مىگیرند. این دوره با پیروزى انقلاب اسلامى آغاز مىشود و با فرمان تشکیل بسیج در آذرماه 1358 خاتمه مىیابد.
دوره دوم از حیات بسیج با صدور فرمان امام(ره) آغاز مىشود و تا آغاز جنگ تحمیلى ادامه مىیابد . حرکت بسیج در این مرحله مبتنى بر آموزش و سازماندهى است که بیش از هر چیز آمادگى براى دفاع درآن مطرح است. هر چند در این دوره نفوذ عناصر وابسته به لیبرالها دربسیج حرکت بسیج را کند و شیوهها و رویکردهایى بعضاً مخالف جهتگیرىهاى انقلابى را در بسیج پدید آورد، اما در طول سال 1360 بسیج تصفیه و پاکسازى شد. در مدت اندکى از آغاز جنگ تحول دیگرى واقع شد و آن قانونمند شدن بسیج و تشکیل واحد بسیج تحت نظر سپاه پاسداران بود. این دوره را باید دوره شکلگیرى و رسمیت بسیج دانست زیرا بسیج حالت رسمى به خود مىگیرد و تشکیلات و سلسله مراتب سازمانى بسیج از سوى نهادهاى قانونى و دولت به رسمیت شناخته مىشود که پایان آن دى ماه سال 1359 است.
دوره سوم دورهاى است که با مسئولیتپذیرى سپاه در امر بسیج آغاز مىشود.
این دوره را مىتوان دوره تکاملى بسیج نامگذارى کرد که هشت سال دفاع مقدس
را دربر مىگیرد. در این دوره بسیج توسعه مىیابد و از رشد روزافزون
برخوردار مىشود. تا این زمان فعالیتها غیرمتمرکز، مبتکرانه و متناسب با
شرایط بومى بود، ولى در این برهه اداره و هدایت مرکزى بسیج، سازماندهى
منسجم و انجام فعالیتهاى هماهنگ جایگزین فعالیتهاى پراکنده و غیر منسجم
شد. علاوه بر اینکه نقش بسیج در برقرارى امنیت به ویژه امنیت تهران گامى
دیگر به سوى توسعه و تکامل برداشت. توسعه اقشار بسیج و تودهکردن حرکت
مردمى و اعزام آنان به سوى جبههها به ویژه تشکیل گروه مقاومت روحانیون،
تقویت بسیج عشایرى، تشکیل واحد خواهران و تأسیس بسیج دانش آموزى از جمله
مواردى است که به لحاظ ساختارى واحد بسیج مستضعفین را تقویت نمود و زمینه
جذب، آموزش و اعزام آنان را به سوى جبههها فراهم ساخت.
چهارمین دوره، دوره نه جنگ و نه صلح است که با پذیرش قعطنامه آغاز مىشود و با تشکیل نیروى مقاومت بسیج پایان مىیابد. این دوره کوتاه که حدود یکسال و نیم به طول مىانجامد، دوره خاصى از حیات بسیج است که بهتر است آن را دوره انتقالى بنامیم.
چهارمین دوره، دوره نه جنگ و نه صلح است که با پذیرش قعطنامه آغاز مىشود و با تشکیل نیروى مقاومت بسیج پایان مىیابد. این دوره کوتاه که حدود یکسال و نیم به طول مىانجامد، دوره خاصى از حیات بسیج است که بهتر است آن را دوره انتقالى بنامیم.
پنجمین دوره دورهاى است که درآن نیروى مقاومت بسیج تشکیل شد. در شرایطى
که پیشبینى مىشد بسیج تضعیف و به انحلال یا ادغام در سازمانهاى رسمى
دچار شود، ابتکار راهبردى رهبر فرزانه انقلاب براى گذر از بحران، سازمان
بسیج را ارتقا داد و نگرش منفى حاکم بر جامعه را متحول کرد.
از سال 1372 به بعد فعالیت اجتماعى و خدماتى بسیج و مشارکت در امر سازندگى، نگرش مثبت جامعه را در خصوص بسیج به ارمغان آورد.
این دوره که تا سال 76 ادامه یافت دونقطه عطف داشت: نقطه عطف اول در سال72
رخ داد و موجب تغییر نگرش در جامعه شد و کارکرد فرهنگى ـ اجتماعى بسیج را
به نمایش گذاشت و نقطه عطف دوم در سال 75 رخ داد و موجب شد نیروى مقاومت در
جهت تحقق ارتش بیست میلیونى گامهاى اساسى بردارد.
دوره ششم عمر بسیج از سال 1376 آغاز شد. این دوره را باید دوره ظهور
چالشهاى جدید براى بسیج نامید. شاخصهاى این دوره متمایز با دورههاى
گذشته است، در این دوره فضایى به وجود آمد که بسیج را در زمره مخالفین دولت
و مجلس قرار دادند و حرکت بسیج را حرکتى مقابل اصلاحات سیاسى دانستند و
بیشترین فشار و شدیدترین حملات به بسیج در این دوره اعمال گردید. تهدیدات
بسیج دراین مرحله ناشى از جریانات داخلى به ویژه رسانهها و مطبوعات
زنجیرهاى، احزاب و گروههاى مدعى اصلاحات برخى مدیران و مسئولان اجرایى و
نمایندگان مجلس شوراى اسلامى است. اینان بسیج را نه یک تشکل انقلابى براى
رفع نیازمندىهاى کشور که یک وجود مزاحم وغیرقابل تحمل فرض مىکردند.
دراین دوره و با افزایش فشارها علیه بسیج حمایتها و پشتیبانىهاى رهبر
معظم انقلاب از بسیج وبسیجیان نیز افزایش مىیابد وبسیج نیز در عرصههاى
مختلف به ویژه حوزه فرهنگى براى مقابله با هجوم فرهنگى دشمن وحوزه امنیتى
جهت مقابله با تحرکات ضدانقلابى به ایفاى نقشپردازد و کارآمدى خود را به
نمایش مىگذارد. به منظور بسیج منابع و امکانات سپاه براى تحقق ارتش بیست
میلیونى و اثربخش نمودن برنامهها وفعالیتهاى نیروى مقاومت در این سالها
قرارگاهى با مسئولیت جانشین فرمانده کل سپاه و حضور عناصر مؤثر سپاه و
نیروى مقاومت بسیج تشکیل مىگردد و هماهنگىهاى لازم دربالاترین سطوح صورت
مىگیرد.
از سال 83 و با شکلگیرى مجلس اصولگرا بسیج وارد دوره جدید شده است که در
آن نشانههایى از تقویت و توسعه مشاهده مىشود. این مرحله درسال 84 با
تشکیل دولت اصولگرا تقویت شد و از آن جا که این دوره هنوز پایان نیافته است
نمىتوان به درستى آن را توصیف نمود. به طور کلى مىتوان اذعان داشت دوره
آسیبرسانى به بسیج پایان یافته و شکوفایى آن در حال انجام است. اقبال
جوانان به بسیج، رویکرد مثبت جامعه نسبت به بسیج، شکلگیرى واحدهاى نخبگان
بسیجى هم چون بسیج اساتید، بسیج پزشکان، بسیج مهندسین، بسیج فرهنگیان و ...
فعالیتهاى سازندگى بسیج و فعالیتهاى سیاسى بسیجیان شاخصهاى عمده این
دوره به شمار مىروند.