علی میرمیرانی ملقب به ابراهیم رها نویسنده و طنزپرداز در معرفی اینکتاب خود میگوید: ما مردم عین دسته گلیم، لااقل بخش اول این عبارت دوقسمتی را مطمئنم. رفتار ما، واکنشهای ما، اطوار ما، برخوردهای ما... یکی از یکی بهتر.ما مردمانی زیبا جادار مطمئن هستیم که اعتمادبهنفسمان یکجاهایی از آسمان را انشقاق داده است. حالا من در این کتاب سعی کردهام به زبانی که به هیچجای کسمان برنخورد، رفتارهای اجتماعی و فراگیرمان را که تبعاتش صاف میرود تو... توی چشم خودمان مرور کنیم. اگر از دستهگل بودن خود، اطرافیان، فامیل، دوست، راننده خطی دور میدان یا سوپرمارکت محلهتان به تنگ آمدهاید این کتاب را بخوانید...
یکی از مسائل اجتماعی که رها در اینکتاب به آنها پرداخته، کتابنخواندن ایرانیهاست که دربارهاش نوشته است:
«یعنی اگر داغ و درفش مان کنند و به میخ و سیخ مان بکشند و از دروازه شهر آویزانمان فرمایند و… اگر سر به سر تن به کشتن دهیم عمرا که کتاب بخوانیم. ما اصلا یک جور مقاومت عجیبی در برابر کتاب خواندن داریم که تفلون در برابر چسبیدن غذا به ماهی تابه ندارد. چنان نسبت به کتاب خواندن نفوذناپذیریم که ایزولاسیون هیچ پشتبامی نسبت به باران و برف چنین عایق نیست. یعنی حاضریم وقت مان را با خاراندن پس سر و شمردن شورههای روی شانهمان تلف کنیم اما دو صفحه یا چهار خط کتاب نخوانیم. یکی از بارزترین خصوصیات ما ایرانیان که دیگر دارد به شناسنامهمان تبدیل میشود و اوراق هویتی و شاخصه ممیزه ماست همین کتاب نخواندن است...»
چاپ هجدهم اینکتاب بهتازگی راهی کتابفروشیها شده است.