کتاب پنج بخش و ۲۱ فصل دارد. بخش نخست کتاب با عنوان «اصالت تجربه انگلیسی» شامل پنج فصل است: «نهضت اصالت فایده ۱»، «نهضت اصالت فایده ۲»، «منطق و اصالت تجربه جان استوارت میل»، «اصالت تجربیها، لاادریها، پوزیتیویستها» و «فلسفه هربرت اسپنسر».
بخش دوم کتاب با عنوان «نهضت ایدئالیسم در بریتانیا» نیز پنج فصل دارد: «سرآغازهای نهضت ایدئالیسم»، «پیشرفت ایدئالیسم»، «ایدئالیسم مطلق: برادلی»، «بوزانکت: ایدئالیسم مطلق» و «گرایش به ایدئالیسم انسانی».
«ایدئالیسم در آمریکا» عنوان بخش سوم کتاب است. این بخش سه فصل دارد: «پیش درآمد»، «فلسفه رویس» و «ایدئالیسم متشخص و سایر گرایشها». کاپلستون بخش چهارم کتاب را به «نهضت پراگماتیسم» اختصاص داده است با این سرفصلها: «فلسفه چارلز سندرس پیرس»، «پراگماتیسم جیمز و شیلر» و «تجربه گرایی جان دیویی».
در نهایت بخش پنجم کتاب با عنوان «طغیان در برابر ایدئالیسم» نیز شامل پنج فصل است که سه فصل آن به اندیشههای برتراند راسل اختصاص پیدا کرده است: «رئالیسم در بریتانیا و آمریکا»، «ج. ا. مور و تحلیل»، «برتراند راسل ۱»، «برتراند راسل ۲» و «برتراند راسل ۳». موخره کتاب به شرح اندیشههای لودویگ ویتگنشتاین و پیوست کتاب نیز به روایت اندیشهها و منظومه فکری جان هنری نیومن، الهیات دان و از روئسای مذهبی قرن نوزدهم بریتانیا اختصاص پیدا کرده است.
کاپلستون در بخش نخست کتاب به اصالت تجربه قرن نوزدهم پرداخته است که نخستین مرحله آن نهضت اصالت فایده بود. این نهضت با جرمی بنتام آغاز میشود که هرچند متولد ۱۷۴۸ است یعنی ۲۸ سال پیش از وفات دیوید هیوم. اما کاپلستون به دلیل حضور نیرومند اندیشه او در فلسفه قرن نوزدهم، او را نیز قرن نوزدهمی به حساب آورده است.
به قول کاپلستون از بین بنتام و هیوم، هرچند که هیوم فیلسوف مهمتری است اما بنتام این استعداد را داشت که آرا و اندیشههایی را که ابتکار خودش نبودند اخذ کند و بپرورد و از آنها اسلحه و ابزاری برای اصلاح اجتماعی بسازد. مکتب بنتام به معنی اخص و مکتب اصالت فایده به معنی اعم بیانگر نظرگاه عناصر لیبرال و رادیکال در طبقه متوسط است، در برابر ارج و اعتبار سنت و گروههای ذینفعی که امروزه طبقه حاکم خوانده میشوند.
کاپلستون در بخش دوم این مجلد به نهضت ایدئالیسم در بریتانیا پرداخته است. ایدئالیسم در نیمه دوم قرن نوزدهم، نهضت فلسفی غالب در دانشگاههای بریتانیا شد که البته به قول کاپلستون ایدئالیسم ذهنی نبود، بلکه هرجا که مطرح شده بود، به صورت نتیجه منطقی پدیده انگاری بود که در قرن هجدهم با نام دیوید هیوم و در قرن نوزدهم با نام جان استوارت میل قرین بود. به عبارتی ایدئالیسم قرن نوزدهمی بریتانیایی احیای متافیزیک صریح بود. آنچه جلوه روح منطق یا نفس کلی است قاعدتاً برای روح یا نفس انسانی نیز قابل شناخت است.
بخش سوم کتاب به ایدئالیسم در آمریکا اختصاص پیدا کرده است. کاپلستون در مقدمه کتاب به سرآغاز فلسفه در آمریکا و عقاید کسانی چون ساموئل جانسون و جانسن ادواردز پرداخته است و بعد در ادامه دنباله عصر روشنگری در آمریکا و نظام فکری کسانی چون بنجامین فرانکلین و جفرسون را مورد واکاوی قرار میدهد. به باور کاپلستون یکی از ویژگیهای روشنگری در آمریکا، دنیوی کردن اندیشه جامعه بود.
بخش چهارم کتاب نیز به نهضت پراگماتیسم یا عمل گرایی در آمریکا پرداخته است که برای نخستین بار توسط چارلز سندرس پیرس مطرح شد و توسط جان دیویی و ویلیام جیمز ادامه پیدا کرد. به نظر این متفکران، پراگماتیسم انقلابی است علیه ایدئالیسم و کاوشهای عقلی محض که هیچ فایدهای برای انسان ندارد. در حالی که این فلسفه، روشی است در حل مسائل عقلی که می تواند در سیر ترقی انسان بسیار سودمند باشد. در نهایت بخش پنجم کتاب نیز به طغیانهای مقابل ایدئالیسم اختصاص پیدا کرده است. به باور کاپلستون وقتی به طغیان دربرابر ایدئالیسم فکر میکنیم نخستین نامهایی که به ذهن میآیند «جورج ادوارد مور» و «برتراند راسل» هستند، اما او پیش از پیرداختن به اینها رئالیسم در بریتانیا و آمریکا و شخصیتهایی چون کوک ویلسون، پریچرد و… پرداخته است.