توسط تسلیم طلبان افراطی:
حقیقتا آمریکا به این جریان امید بسته تا بتواند با کمک آنها کشور را به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن دو پاره کند. جریانی که آمریکا طمع کرده که دوباره تلاش خواهند کرد تسلیم را تئوریزه کنند و آنها مهمترین سرمایههای ترامپ در ایرانند.
سرویس سیاسی شهدای ایران:روزنامه اصلاحطلب اعتماد به مدیرمسئولی الیاس حضرتی نماینده رد صلاحیت شده انتخابات مجلس یازدهم، در یادداشتی به قلم فیاض زاهد از محکومان امنیتی فتنه 88 نوشت: «هر چه به نوامبر نزديكتر ميشويم، اتفاقاتي رخ ميدهد كه شانس ترامپ را بالاتر نشان ميدهد... من در جلسه افطار رئيسجمهور در سال گذشته پيشبيني كردم كه ترامپ مجددا به كاخ سفيد راه پيدا خواهد كرد. لذا براي برجام و توافق جديد با تكيه بر اين مولفه حركت كنيد. اينك اين توصيه را جديتر بيان ميكنم. منافع ايران چه بسا حكم كند چندان منتطر نتيجه منازعه الاغها و فيلها نمانيم. چون با شروع مناظرهها اين ترامپ فيل است كه بر بايدن با نماد الاغ دموكرات پيروز خواهد شد. »
گفتنی است کارشناسان ارشد حوزه بینالملل بارها بر این مهم تاکید کردهاند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون همراهی عوامل وابسته یا مرعوب عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروههای سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاههایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامههای خود علیه ملت ایران را دارد که مقابله با سیاستهای مقتدرانه منطقهای و توان دفاعی با ابزار فشار اقتصادی و تحریم نمونه بارز آن در مقطع کنونی است.
آمریکا برای فشار بیشتر به ملت ایران با خروج از برجام وارد مرحله جدید شد و پس از آن با «تقسیم کار» با برخی کشورهای اروپایی برای فشار بیشتر و «تحمیل برجام جدید» شامل اقتدار منطقهای و توان دفاعی ادامه یافت. به نظر میرسد که در این تقسیم کار ضلع سومی هم وجود دارد و نقش کاتالیزوری برخی عوامل داخلی است که باید این مسیر را در داخل فراهم کنند. تسلیم طلبان افراطی مدعی اصلاحطلبی که چندی پیش در نامهای ذلت بار خواستار مذاکره با ترامپ و اعطای امتیازات بیشتر به آمریکا را مطرح کرده بودند، علیرغم آنکه خود را در مقابله با نیروهای وفادار به انقلاب، «رفرمیست» و «اصلاحطلب» میخوانند، در بزنگاههای مهم، اعم از وقایع سال ۷۸، ۸۸ و حوادث دی ۹۶ یا در برهههایی که آمریکا و اروپا برای صدور قطعنامهها تحریم علیه ایران، در صف مقابل ملت ایران قرار داشتهاند، با جریان خارجی همراهی کردهاند و این نخستین بار نیست که آنان در یک بزنگاه مهم برای مردم ایران، به جای قرار گرفتن در صف ملت ایران، همراهی با تحریم کنندگان و صف بیگانگان را ترجیح دادهاند.
اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی- رسانهای همکار غرب در داخل کشور از آنجاست که این جریان که تا دیروز با دادن آدرسهای غلط به افکار عمومی و با بزک کردن آمریکا، کلید حل مشکلات را در تعامل گسترده با غرب نشان میدادند، اکنون و پس از افتادن تشت رسوایی خسارت محض مذاکره با آمریکا، به دنبال زمینه چینی برای مذاکرات مجدد با آمریکا هستند تا این بار قدرت منطقهای و توان دفاعی ایران قربانی کنند.
حقیقتا آمریکا به این جریان امید بسته تا بتواند با کمک آنها کشور را به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن دو پاره کند. جریانی که آمریکا طمع کرده که دوباره تلاش خواهند کرد تسلیم را تئوریزه کنند و آنها مهمترین سرمایههای ترامپ در ایرانند.
گفتنی است کارشناسان ارشد حوزه بینالملل بارها بر این مهم تاکید کردهاند که برنامه هیچ کشوری علیه کشور دیگر بدون همراهی عوامل وابسته یا مرعوب عملیاتی نخواهد شد و حمایت دولت آمریکا از برخی گروههای سیاسی داخلی ایران، برای بزنگاههایی است که آمریکا قصد عملیاتی کردن برنامههای خود علیه ملت ایران را دارد که مقابله با سیاستهای مقتدرانه منطقهای و توان دفاعی با ابزار فشار اقتصادی و تحریم نمونه بارز آن در مقطع کنونی است.
آمریکا برای فشار بیشتر به ملت ایران با خروج از برجام وارد مرحله جدید شد و پس از آن با «تقسیم کار» با برخی کشورهای اروپایی برای فشار بیشتر و «تحمیل برجام جدید» شامل اقتدار منطقهای و توان دفاعی ادامه یافت. به نظر میرسد که در این تقسیم کار ضلع سومی هم وجود دارد و نقش کاتالیزوری برخی عوامل داخلی است که باید این مسیر را در داخل فراهم کنند. تسلیم طلبان افراطی مدعی اصلاحطلبی که چندی پیش در نامهای ذلت بار خواستار مذاکره با ترامپ و اعطای امتیازات بیشتر به آمریکا را مطرح کرده بودند، علیرغم آنکه خود را در مقابله با نیروهای وفادار به انقلاب، «رفرمیست» و «اصلاحطلب» میخوانند، در بزنگاههای مهم، اعم از وقایع سال ۷۸، ۸۸ و حوادث دی ۹۶ یا در برهههایی که آمریکا و اروپا برای صدور قطعنامهها تحریم علیه ایران، در صف مقابل ملت ایران قرار داشتهاند، با جریان خارجی همراهی کردهاند و این نخستین بار نیست که آنان در یک بزنگاه مهم برای مردم ایران، به جای قرار گرفتن در صف ملت ایران، همراهی با تحریم کنندگان و صف بیگانگان را ترجیح دادهاند.
اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی- رسانهای همکار غرب در داخل کشور از آنجاست که این جریان که تا دیروز با دادن آدرسهای غلط به افکار عمومی و با بزک کردن آمریکا، کلید حل مشکلات را در تعامل گسترده با غرب نشان میدادند، اکنون و پس از افتادن تشت رسوایی خسارت محض مذاکره با آمریکا، به دنبال زمینه چینی برای مذاکرات مجدد با آمریکا هستند تا این بار قدرت منطقهای و توان دفاعی ایران قربانی کنند.
حقیقتا آمریکا به این جریان امید بسته تا بتواند با کمک آنها کشور را به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن دو پاره کند. جریانی که آمریکا طمع کرده که دوباره تلاش خواهند کرد تسلیم را تئوریزه کنند و آنها مهمترین سرمایههای ترامپ در ایرانند.