وطن امروز، در گزارشی به ساخت یکی از آثار مجید مجیدی اشاره کرد.
شهدای ایران؛ این روزنامه نوشت:.. فیلم سینمایی «بدوک» که سال ۷۰ توسط مجید مجیدی ساخته شد، سوژهای جسورانه را مورد پرداخت قرار داده و محرومیتهای جنوب شرق کشور را به نمایش کشیده بود. این فیلم توسط رئیس دولت وقت (هاشمیرفسنجانی) به اتهام سیاهنمایی دچار مشکلات فراوان شد. در مقابل این مواجهه، رهبر انقلاب بعد از تماشای فیلم درخواست پیگیری مشکلات منطقه را دادند. مجید مجیدی جلسه دیدار با رهبر انقلاب درباره فیلم بدوک را اینطور روایت میکند: «این فیلم را به همراه جمعی از هنرمندان و مسؤولان در جلسهای که آقا هم حضور داشتند، دیدیم. فیلم که تمام شد آقا بشدت برافروخته و ناراحت شدند. این عین عبارت آقاست: اگر فیلم مبتنی بر درام است که حرفی نیست، ولی اگر مبتنی بر واقعیات است من حرف دارم. آقای سیدمهدی شجاعی که نویسنده فیلمنامه بود گفت متاسفانه مبتنی بر واقعیات است و من هم ادامه دادم که این فیلم فقط گوشهای از واقعیت است و اگر میخواستیم همه آن را نشان دهیم، فیلم ظرفیت این همه تلخی را نداشت؛ و باز این عین عبارت آقاست که خطاب به مسؤولانی که آنجا بودند، گفتند: اگر چنین است چرا به ما نمیگویید. چرا به ما گزارش داده نمیشود؟ با همین لحن، که بعدها از ما گزارش خواستند و ما هم گزارشهایمان را مکتوب کردیم و فرستادیم و نخستین نتیجه آن این بود که کل مسؤولان آن منطقه عوض شدند».
بدوک اگر چه در نخستین قدم، جایزه بهترین فیلم اول جشنواره فجر را از آن خود کرد، اما پس از پخش، مخالفتهای جدی از سوی مسؤولان دولت سازندگی را در پی داشت. مجیدی درباره ساخت بدوک میگوید: «واقعا از صفر شروع کردیم. از دادن آموزشهای اجتماعی و ارتباطی و آشنایی آنها با زندگی حداقلی شهری تا مسائل مربوط به فیلم و.... وقتی موضوع لو رفت، حساس شدند. عوامل انتظامی مرا گرفتند و به کلانتری محل بردند و تعهد گرفتند کار را تعطیل کنم، ولی ما ادامه دادیم که تهدید به بازداشت کردند...».
مجیدی در روایتی از نمایش فیلم برای برخی در حوزه هنری میگوید: «بعد که فیلم آماده شد برای آقایان زم، تختکشیان، سیدمرتضی آوینی و چند نفر دیگر نمایش دادیم. وقتی تمام شد، سکوت عجیبی حکمفرما شد. آقامرتضی با سرعت از استودیو خارج شد، آقای زم هم از پایان فیلم انتقاد کرد و گفت: قرار ما این نبود. من هم گفتم: به هر حال واقعیت این است. اگر غیر از این انجام میدادم، خیانت کرده بودم. نیم ساعت بعد آقا مرتضی مرا خواست. وقتی وارد اتاقش شدم. مرا در آغوش گرفت و خسته نباشید گفت. علت خروجش را جویا شدم، گفت: این فیلم به قدری مرا تحت تاثیر قرار داد که نمیتوانستم ثانیهای درنگ کنم. ترجیح دادم بغضم جایی دیگر بترکد». مجیدی از آن دوران اینگونه یاد میکند: «بدوک خیلی زود از پرده پایین آمد و رئیسجمهور وقت (هاشمیرفسنجانی) نامهای ۱۱بندی خطاب به من و حوزه هنری نوشت و توضیح خواست. در بند اول این نامه آمده بود که ما این همه سد و سیلو در کشور ساختیم، این همه آبادانی، چرا راجع به اینها فیلم نساختید؟» مجیدی در مراسمی با اشاره به اینکه در آن نامه نوشته شده بود که «این همه در کشور سازندگی هست، چرا آنها را نشان نمیدهید؟!» نامه آوینی را یادآوری کرده و میگوید: آوینی نامهاش را با این جمله شروع کرد که شما شاعری را در تاریخ پیدا کنید که در رثای سد و سیلو شعر گفته باشد؛ اصالت هنر متعهد این است که از دردها و رنجها و مشکلات مردمش بگوید.
بدوک اگر چه در نخستین قدم، جایزه بهترین فیلم اول جشنواره فجر را از آن خود کرد، اما پس از پخش، مخالفتهای جدی از سوی مسؤولان دولت سازندگی را در پی داشت. مجیدی درباره ساخت بدوک میگوید: «واقعا از صفر شروع کردیم. از دادن آموزشهای اجتماعی و ارتباطی و آشنایی آنها با زندگی حداقلی شهری تا مسائل مربوط به فیلم و.... وقتی موضوع لو رفت، حساس شدند. عوامل انتظامی مرا گرفتند و به کلانتری محل بردند و تعهد گرفتند کار را تعطیل کنم، ولی ما ادامه دادیم که تهدید به بازداشت کردند...».
مجیدی در روایتی از نمایش فیلم برای برخی در حوزه هنری میگوید: «بعد که فیلم آماده شد برای آقایان زم، تختکشیان، سیدمرتضی آوینی و چند نفر دیگر نمایش دادیم. وقتی تمام شد، سکوت عجیبی حکمفرما شد. آقامرتضی با سرعت از استودیو خارج شد، آقای زم هم از پایان فیلم انتقاد کرد و گفت: قرار ما این نبود. من هم گفتم: به هر حال واقعیت این است. اگر غیر از این انجام میدادم، خیانت کرده بودم. نیم ساعت بعد آقا مرتضی مرا خواست. وقتی وارد اتاقش شدم. مرا در آغوش گرفت و خسته نباشید گفت. علت خروجش را جویا شدم، گفت: این فیلم به قدری مرا تحت تاثیر قرار داد که نمیتوانستم ثانیهای درنگ کنم. ترجیح دادم بغضم جایی دیگر بترکد». مجیدی از آن دوران اینگونه یاد میکند: «بدوک خیلی زود از پرده پایین آمد و رئیسجمهور وقت (هاشمیرفسنجانی) نامهای ۱۱بندی خطاب به من و حوزه هنری نوشت و توضیح خواست. در بند اول این نامه آمده بود که ما این همه سد و سیلو در کشور ساختیم، این همه آبادانی، چرا راجع به اینها فیلم نساختید؟» مجیدی در مراسمی با اشاره به اینکه در آن نامه نوشته شده بود که «این همه در کشور سازندگی هست، چرا آنها را نشان نمیدهید؟!» نامه آوینی را یادآوری کرده و میگوید: آوینی نامهاش را با این جمله شروع کرد که شما شاعری را در تاریخ پیدا کنید که در رثای سد و سیلو شعر گفته باشد؛ اصالت هنر متعهد این است که از دردها و رنجها و مشکلات مردمش بگوید.