اگر ترامپ رای بیاورد، بعید نیست بهسمت تغییرات بنیادی در ایران حرکت کنند و ما داخل کشور لازم است کمربندها را سفتتر ببندیم و حاکمیت هم باید با اعلام عفو عمومی زندانیان سیاسی و تغییر روش با امثال نسرین ستودهها و نرگس محمدیها و دیگران، پالسهای مثبتی صادر کند.
شهدای ایران؛ فیاض زاهد، چهره اصلاح طلب و فعال فتنه 88 و از چهره های نزدیک به مهدی کروبی (عضو شورای سردبیری روزنامه اعتمادملی) که مدتی هم به عنوان مشاور شریعتمداری، وزیر صمت مشغول به فعالیت بود در گفتگو با روزنامه اعتماد پیشنهاد داده است: «اگر ترامپ رای بیاورد، بعید نیست بهسمت تغییرات بنیادی در ایران حرکت کنند و ما داخل کشور لازم است کمربندها را سفتتر ببندیم و حاکمیت هم باید با اعلام عفو عمومی زندانیان سیاسی و تغییر روش با امثال نسرین ستودهها و نرگس محمدیها و دیگران، پالسهای مثبتی صادر کند». به احتمال زیاد منظور فیاض زاهد از تغییرات بنیادی مفاهیمی نظیر براندازی است که همواره خواب آشفته و شوم روسای جمهور آمریکا و برخی کدخداپرستان داخلی بوده است. اما بامزه تر اینجاست که این فعال فتنه پیشنهاد داده برای افزایش اعتماد و انسجام داخلی کشور، مجرمان امنیتی عفو بشوند! گفتنی است رسم اصلاح طلبان بر این بوده که به اغتشاش گر و متعرض به اموال و نوامیس مردم «متعرض» گفته و یا مجرمان امنیتی را به دروغ مجرمان سیاسی بنامند.
این نکته را هم باید اضافه کرد که تمرکز مجدد بر روی مسئله رفع حصر سران فتنه موضوعی است که دوباره در دستور کار اصلاح طلبان قرار گرفته است. چند روز پیش هم جواد امام، چهره نزدیک به خاتمی با انتقاد از روحانی گفته بود: «روحانی موضوع رفع حصر را مطرح کرد ولی کاری نشد/ خاتمی هم همچنان ممنوع التصویر است».
بخش های مهم اظهارات فیاض زاهد را در ادامه خواهید خواند:
*یکی از شعارهای آقای روحانی در تمامی گردهمایی انتخاباتی سال ۹۲ در سراسر کشور، بحث رفع حصر بود و حامیان ایشان که به لحاظ تشکیلاتی، ایدئولوژی، رهبری سیاسی و همچنین ویژگیها و وضعیت گروههای حامی در طیف اصلاحات قرار میگیرند، همواره و بهخصوص در هر دو بزنگاه انتخاباتی ۹۲ و ۹۶ این مطالبه را پیش کشیده و به این امید در مسیر حمایت از کاندیداتوری آقای روحانی وارد شدند که ایشان بتواند مشکلات دولت احمدینژاد را حل کند، صحنه بینالمللی را به سوی کاهش تنش سوق دهد و البته فضای داخلی را در موضوعاتی چون مسائل حقوق بشری، آزادیهای سیاسی- مدنی، فعالیت و کنشگری احزاب سیاسی، وضعیت دانشگاهها و دانشجویان، اوضاع زنان و گروههای مختلف اجتماعی و به طور کلی تقویت جامعه مدنی و نهادهای وابسته به آن مدیریت کند. در این بین هم البته به صورت نمادین بر بحث حل مساله آقای میرحسین موسوی و همسرشان خانم زهرا رهنورد و همچنین آقای مهدی کروبی تاکید شد. اما به نظر میرسد رییسجمهوری اگر چه در ابتدای مسیر تلاشهایی داشت و بهخصوص در سطح سخنرانی و شعارهایی که در دانشگاهها و دیگر میتینگهای انتخاباتی و غیرانتخاباتی مطرح میکرد، بر این نکته تاکید داشت اما در عرصه عمل موفق نبود.
*واقعیت این است که شخصا آنقدر بدبین نیستم اما برخی اصلاحطلبان ظاهرا امروز دیگر به این باور رسیدهاند که آقای روحانی اساسا نمیخواست با بخشی از حاکمیت درگیر شود و عامدانه از پیگیری این مسائل سر باز زد.
*بیشتر به این باورم که آقای روحانی از آنجا که تلاش دارد آینده سیاسی خود را به نوعی تضمین کند، از آنجا که سرنوشت سیاسی آقایان هاشمی، خاتمی و حتی احمدینژاد را دیده، تصمیم گرفته که دست به عصاتر حرکت کند. حال آنکه پیگیری بحث رفع حصر نیاز به رویارویی جدیتر با بخشهایی از حاکمیت و پرداختن هزینه سیاسی جدی بود.
*همزمان با آغاز سال پایانی کار دولت، آقای روحانی در یک نشست رسانهای با مدیران مسوول بعضی رسانهها حاضر شده و آقای حضرتی هم این پیشنهاد(مصالحه ملی) را مطرح کرده است. به نظرم، طرح این موضوع کاهش تنش، آشتی ملی یا هر نامی که بر آن بگذاریم در شرایطی که کشور در آستانه بازگشت تحریمها قرار دارد، کاهش سطح اعتماد عمومی تشدید شده و به افزایش مشکلات اجتماعی انجامیده، کشور و جامعه در شرایط سختی قرار دارد و اگر اقدامی نشود هر لحظه بیشتر به نقطه ابربحران نزدیک میشویم. حال آنکه عبور از این اوضاع، بدون آنکه جلوی دشمنان خارجی زانو بزنیم، طبیعتا نیازمند اتحاد ملی و انسجام داخلی و البته استفاده از تمامی ظرفیتهاست و بنابراین به نظر میرسد حل این موضوع همچنان محل بحث است و هنوز هم ضرورت دارد. به هر حال اگر ترامپ رای بیاورد، بعید نیست بهسمت تغییرات بنیادی در ایران حرکت کنند و ما داخل کشور لازم است کمربندها را سفتتر ببندیم و حاکمیت هم باید با اعلام عفو عمومی زندانیان سیاسی و تغییر روش با امثال نسرین ستودهها و نرگس محمدیها و دیگران، پالسهای مثبتی صادر کند.
*بهواقع هیچ دورنمای مثبتی برای حل مساله حصر یا افزایش سطح قدرت نهادهای مدنی قائل نیستم. چرا که حتی اگر دولت هم بخواهد، امروز مجلسی روی کار آمده و نهتنها تمایلی به این اهداف ندارد، بلکه یکسر مخالف آن است و نخواهد گذاشت این اهداف به سرانجام برسد.
این نکته را هم باید اضافه کرد که تمرکز مجدد بر روی مسئله رفع حصر سران فتنه موضوعی است که دوباره در دستور کار اصلاح طلبان قرار گرفته است. چند روز پیش هم جواد امام، چهره نزدیک به خاتمی با انتقاد از روحانی گفته بود: «روحانی موضوع رفع حصر را مطرح کرد ولی کاری نشد/ خاتمی هم همچنان ممنوع التصویر است».
بخش های مهم اظهارات فیاض زاهد را در ادامه خواهید خواند:
*یکی از شعارهای آقای روحانی در تمامی گردهمایی انتخاباتی سال ۹۲ در سراسر کشور، بحث رفع حصر بود و حامیان ایشان که به لحاظ تشکیلاتی، ایدئولوژی، رهبری سیاسی و همچنین ویژگیها و وضعیت گروههای حامی در طیف اصلاحات قرار میگیرند، همواره و بهخصوص در هر دو بزنگاه انتخاباتی ۹۲ و ۹۶ این مطالبه را پیش کشیده و به این امید در مسیر حمایت از کاندیداتوری آقای روحانی وارد شدند که ایشان بتواند مشکلات دولت احمدینژاد را حل کند، صحنه بینالمللی را به سوی کاهش تنش سوق دهد و البته فضای داخلی را در موضوعاتی چون مسائل حقوق بشری، آزادیهای سیاسی- مدنی، فعالیت و کنشگری احزاب سیاسی، وضعیت دانشگاهها و دانشجویان، اوضاع زنان و گروههای مختلف اجتماعی و به طور کلی تقویت جامعه مدنی و نهادهای وابسته به آن مدیریت کند. در این بین هم البته به صورت نمادین بر بحث حل مساله آقای میرحسین موسوی و همسرشان خانم زهرا رهنورد و همچنین آقای مهدی کروبی تاکید شد. اما به نظر میرسد رییسجمهوری اگر چه در ابتدای مسیر تلاشهایی داشت و بهخصوص در سطح سخنرانی و شعارهایی که در دانشگاهها و دیگر میتینگهای انتخاباتی و غیرانتخاباتی مطرح میکرد، بر این نکته تاکید داشت اما در عرصه عمل موفق نبود.
*واقعیت این است که شخصا آنقدر بدبین نیستم اما برخی اصلاحطلبان ظاهرا امروز دیگر به این باور رسیدهاند که آقای روحانی اساسا نمیخواست با بخشی از حاکمیت درگیر شود و عامدانه از پیگیری این مسائل سر باز زد.
*بیشتر به این باورم که آقای روحانی از آنجا که تلاش دارد آینده سیاسی خود را به نوعی تضمین کند، از آنجا که سرنوشت سیاسی آقایان هاشمی، خاتمی و حتی احمدینژاد را دیده، تصمیم گرفته که دست به عصاتر حرکت کند. حال آنکه پیگیری بحث رفع حصر نیاز به رویارویی جدیتر با بخشهایی از حاکمیت و پرداختن هزینه سیاسی جدی بود.
*همزمان با آغاز سال پایانی کار دولت، آقای روحانی در یک نشست رسانهای با مدیران مسوول بعضی رسانهها حاضر شده و آقای حضرتی هم این پیشنهاد(مصالحه ملی) را مطرح کرده است. به نظرم، طرح این موضوع کاهش تنش، آشتی ملی یا هر نامی که بر آن بگذاریم در شرایطی که کشور در آستانه بازگشت تحریمها قرار دارد، کاهش سطح اعتماد عمومی تشدید شده و به افزایش مشکلات اجتماعی انجامیده، کشور و جامعه در شرایط سختی قرار دارد و اگر اقدامی نشود هر لحظه بیشتر به نقطه ابربحران نزدیک میشویم. حال آنکه عبور از این اوضاع، بدون آنکه جلوی دشمنان خارجی زانو بزنیم، طبیعتا نیازمند اتحاد ملی و انسجام داخلی و البته استفاده از تمامی ظرفیتهاست و بنابراین به نظر میرسد حل این موضوع همچنان محل بحث است و هنوز هم ضرورت دارد. به هر حال اگر ترامپ رای بیاورد، بعید نیست بهسمت تغییرات بنیادی در ایران حرکت کنند و ما داخل کشور لازم است کمربندها را سفتتر ببندیم و حاکمیت هم باید با اعلام عفو عمومی زندانیان سیاسی و تغییر روش با امثال نسرین ستودهها و نرگس محمدیها و دیگران، پالسهای مثبتی صادر کند.
*بهواقع هیچ دورنمای مثبتی برای حل مساله حصر یا افزایش سطح قدرت نهادهای مدنی قائل نیستم. چرا که حتی اگر دولت هم بخواهد، امروز مجلسی روی کار آمده و نهتنها تمایلی به این اهداف ندارد، بلکه یکسر مخالف آن است و نخواهد گذاشت این اهداف به سرانجام برسد.