او سپس در پاسخ به این سوال که "یعنی شما به کلی مخالف دخالت دولت در کلیت اقتصاد هستید یا فقط در حوزه مسکن مخالف هستید؟ " اظهار می کند: من با دخالت دولت در اقتصاد در حوزه‌ی تولید کالای خصوصی و خارج از حوزه‌ی سیاست‌گذاری، وضع مقررات و داوری مخالف هستم.

*قیمت مسکن در دولت آقای روحانی تا بیش از ۵۰۰ درصد افزایش یافت و فی الواقع مشخص نیست که دیگر باید چه اتفاقی در اقتصاد رخ بدهد تا بتواند افرادی مثل آخوندی را مجاب کند که دیدگاه های غلطی دارند!

البته این در حالت خوشبینانه و با فرض وجود عقلانیت است نه در حالتی که برخی محافل تحلیلی تأکید دارند تعدادی از اشکالات اقتصادی بروز کرده در دولت اعتدالیون و اصلاح طلبان تعمدی است و به پرونده رفتارهای معارضانه آقایان در سال ۸۸ ربط دارد.

آخوندی گفته است: "همه تجربه‌های مداخله‌ی دولت در این خصوص شکست خورده است. من تجربه‌ی موفقی در دنیا که نشان دهد دولت در ساخت‌وساز دخالت کرده و توانسته باشد یک محیط زندگی مطلوبی برای مردمش خلق کرده باشد را سراغ ندارم"!

این در حالی است که او در گام اول باید مثالی از نظارت معقول شکست خورده را مطرح می کرد چون با دانسته های ما اساسا چنین مثالی وجود ندارد و نظارت معقول اولا ضروریست و ثانیا همیشه با نتایج خوبی همراه بوده است و در گام بعد نیز آخوندی باید بداند که شخص او و کارنامه افتضاحش در مدیریت مسکن در کشور ایران یک مثال فاحش از شکست شاگردان مرفه آدام اسمیت در اقتصاد و معتقدان افراطی بازار آزاد است.

جالب است که حتی اهل مطالعه هم نیست و تجربه سایر کشورهای جهان در بحث نظارت بر قیمت قهوه و نیشکر و... که هریک فصلی پررنگ در تاریخ کشورهای مختلف جهان هستند را نخوانده است...

چه اگر خوانده بود، می دانست که ازعلل صنعتی شدن شوروی و پیشرفتگی اقتصاد آمریکا؛ نظام مند بودن بازار و نظارت معقول است.

گفتنیست، برخی رسانه های اصلاح طلب از احتمال کاندیداتوری عباس آخوندی در سال ۱۴۰۰ نیز سخن گفته اند!