شهدای ایران shohadayeiran.com

زمان امام باقر(ع) دوره تلاقی اندیشه‌های متفاوت بود، به گونه‌ای که امام(ع) و دشمنان ایشان فرصت یافتند که اعتقادات و مسائل علمی را از زاویه فکری خودشان مطرح کنند و روشنگری و تفوق علم امام(ع) بر سایر اندیشه‌ها نمایان شد.
روشنگری امام باقر(ع) در عصر تلاقی اندیشه‌های متضاد
به گزارش شهدای ایران؛ خبرگزاری ایکنا گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدغلامرضا حسینی، معاون پژوهش و تحقیقات بنیاد معارف اسلامی انجام داده است که بخش‌های مهم آن را در ادامه می‌خوانید.

- معمولاً با دو رویکرد شناسنامه‌ای و تحلیلی در مورد زندگانی ائمه(ع) نگاه شده و در نگارش و کلام به آن می‌پردازند. غالباً رویکردها شناسنامه‌ای است و چندان نمی‌تواند جنبش فکری و تحول اخلاقی و خدامحوری را در درون افراد ایجاد کند و صرفاً عواطف را برمی‌انگیزد، اما رویکرد تحلیلی، معناشناختی و جامعه‌شناسی می‌تواند خط‌مشی فکری جامعه را تغییر دهد.

- متأسفانه اکثر آموزش‌ها در مورد سیره و زندگی ائمه(ع) هم همین رویکرد شناسنامه‌ای است. در این رویکرد ما با سن و سال و طول امامت و برخی ویژگی آن بزرگواران آشنا می‌شویم که مفید هم هست، ولی اینکه با فضای زندگی و دانشی، ارتباطات اجتماعی و سیاسی آنان آشنا شده و آن را در زندگی شخصی، سیاسی، اجتماعی و اخلاقی سرایت بدهیم، کمتر است.

رویکرد شناسنامه‌ای توأم با تحلیل زندگانی ائمه(ع)

- معرفی اهل بیت(ع) می‌تواند عاطفه‌ها، شورها، هیجانات و عواطف را برانگیزد، کما اینکه به حدی می‌رسد که انسان به تمام معنا ارادتمند یک آستان می‌شود. اگر این شور و هیجان و احساس پاک، مبتنی بر نگاه توأم با شعور، تدبر و تعمق در احوال، سیره و منشور تربیتی و اخلاقی آنان باشد، زندگی انسان رویکرد جدیدی می‌یابد و ساختار آن تغییر می‌‌کند.

- عصر امام باقر(ع) یعنی از سال ۹۴ تا ۱۱۴ هجری قمری پرالتهاب‌ترین دوره بوده است. ابتدای دوره زندگی ایشان یعنی چهار سال از حیاتشان توأم با نظارت و همفکری و مشورت جدشان، امام حسین(ع) و ۳۷ سال هم با زندگی امام سجاد(ع) توأم بوده است.

- از امام باقر(ع) سؤال شد که این اندوخته و گستردگی علمی شما از کجاست، ایشان فرمودند که من آنچه دارم از پدر بزرگوارم امام سجاد(ع) و جدم امام حسین(ع) است؛ لذا آن حضرت حلقه اتصال میان وجود مبارک امام سجاد(ع) و امام صادق(ع) هستند.

- چنین گوهرهای نابی داریم و قدر آن را نمی‌دانیم. به تعبیر حافظ «سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد/ وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد»؛ امام باقر(ع) فرمودند: «من آنچه دارم، خوشه‌چین خرمن وجود مبارک پدر و جد بزرگوارم هستم».

- دوران زندگی ایشان پرفراز و نشیب بود؛ زندگانی ایشان با حکومت ۵ تن از خلفا و دوره امامتشان نیز با حکومت ۵ تن دیگر از خلفا همراه بوده است. این دوره با حکومت «ولید» و «هشام بن عبدالملک» شروع می‌شود و به «عمربن عبدالعزیز»، «سلیمان بن عمر بن عبدالعزیز» و دیگران ختم می‌شود.

دوران تلاقی اندیشه‌های متفاوت

- عصر امام باقر(ع) دوره بسیار حائز اهمیتی است؛ زمان بروز و ظهور فرقه‌های بزرگ و تلاقی اندیشه‌های متفاوت بوده است؛ در این دوره بود که مسلمین از جنگ‌های داخلی و فتوحات تا حدودی فراغت پیدا کرده بودند؛ از اطراف و اکناف سرزمین‌های اسلامی مردم برای فراگیری علوم معقول و منقول و فقه و حکمت به مدینه می‌آمدند تا از دریای مواج علوم مختلف بهره‌مند شوند.

- عمربن عبدالعزیز در دوره دو ساله حاکمیتش منع کتابت حدیث را برداشت، لذا بهترین فرصت برای امام و یارانش ایجاد شد تا بتوانند به نشر علوم و معارف صحیح اسلامی بپردازند.

- دانستن اینکه امام(ع) کربلا را درک کرد و پدرشان امام سجاد(ع) و جدشان، امام حسین(ع) است، در جای خود خوب است، ولی باید بیشتر با فضای زندگی آن امام(ع) آشنا شویم، زیرا در واقع این امام(ع) فرصت یافت تا سیره و سنت رسول الله(ص) را به صورت صحیح بازنمایی کند، آن هم در دوره‌ای که افکار مختلف امکان بروز و ظهور داشت و تلاش می‌کردند تا تلاقی فکری با آموزه‌های درست اسلام ایجاد کنند.

جایگاه امام باقر در نزد پیامبر(ص)

- جابر بن عبدالله انصاری در روایتی نقل کرده است که طلیعه آن این است که «إِنَّکَ سَتُدْرِکُ رَجُلًا مِنِّی اسْمُهُ اسْمِی وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِی یَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً...؛ پیامبر(ص) به جابر فرمود که تو مردی از خاندان مرا درک خواهی کرد که نام او نام من، اعمال و رفتار او هم تجسم اعمال و رفتار من است؛ جابر! دانش این بزرگمردی که درک می‌کنی دانش من است و تا ژرفای عمیق علم را می‌شناسد». حضرت به همین دلیل باقرالعلوم(ع) نامیده شده است.

- از امام صادق(ع) نقل شده که پدرم کثیرالذکر بود و همواره یاد خدا را بر قلب و زبانش جاری می‌کرد و این زیبایی نام مقدس او هم برخاسته از همین و تجلی دائم‌الذکر بودن اوست؛ به گونه‌ای که وقتی همراه او راه می‌رفتم، دائماً ذکر می‌گفت؛ وقتی پای سفره‌ای می‌نشست، ابتدا خدا را بر همه نعمات شکر می‌کرد و بعد مشغول غذا می‌شد و می‌فرمود که قدر این نعمت‌ها را بدانید.

- نقل شده که مردی پیوسته به امام(ع) سر می‌زد و امام(ع) هم به او خیلی لطف داشت و آن فرد می‌گفت که شما به من بیش از همه محبت دارید. امام می‌فرمود: من به همه انسان‌ها از جهت اینکه مخلوق خدا هستند، مهربان هستم؛ حتی امام(ع) با کسانی که به ایشان بغض داشتند نیز محبت می‌کرد. همسایه‌ای داشتند که پیوسته به امام(ع) کینه می‌ورزید، ولی امام(ع) در مقابل به او محبت و خدمت می‌کرد.

*فارس
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار