نامه یک تشکل دانشجویی به راس فتنه 88:
این مختصات نسل ماست، نسلی که سالها شما و دوستانتان نزدیک انتخابات با ایجاد ترس از دیوارکشی در پیادهروها و سایهی جنگ نتیجه مهمترین مشارکتهای مردمی را به کام خود رقم زدهاید.
سرویس سیاسی شهدای ایران:چند روز پیش، یکی از تشکل های دانشجویی (دفتر تحکیم وحدت) در نامه ای به میرحسین موسوی با بیان اینکه «امروز روز شکست تئوری ناکارآمد دولت یازدهم و دوازدهم با همان کابینهی مد نظر شماست» به یادآوری اتفاقات چند سال اخیر پرداخت و همچنین نشریه شهرآشوب را نیز به پیوست این نامه برای موسوی ارسال کردند.
بنابر این گزارش، متن نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مهندس میرحسین موسوی
در روزهایی که ناکارآمدی دولت تدبیر و امید آنقدر پیشرفت کرده که معیشت مستضعفین و حتی طبقهی متوسط جامعه را دچار بحران کرده است، لازم میدانیم صدای نسلمان را فریاد بزنیم.
این صدای نسل دلار بیست و چند هزار تومانیست، این صدای نسل سکهی یازده میلیون تومانیست، این صدای نسلیست که تعطیلی هجده هزار کارخانهی تولیدی و گمشدن ۴.۸ میلیارد دلار بیتالمال را در روز روشن به چشم خود دیده است. نسل ما طعم تلخ تورم دو رقمی و بیکاری چند ده درصدی را چشیده است و شاهد مظلومیت کودکان کار و حاشیهنشین هاست. این نسل به چشم خود دید که چگونه حوادث تَکرار میشود و سالها برای جبران همان یک تَکرار باید خون دل خورد.
این مختصات نسل ماست، نسلی که سالها شما و دوستانتان نزدیک انتخابات با ایجاد ترس از دیوارکشی در پیادهروها و سایهی جنگ نتیجه مهمترین مشارکتهای مردمی را به کام خود رقم زدهاید.
سالها به ما گفتهاید که اگر مردم به فتنهی شما پاسخ نمیدادند امروز وضع بهتری داشتیم، به راستی آیا برای یک بار هم شده از خودتان پرسیده اید که با چه کسانی قصد بهبود وضعیت مردم را داشتید؟
با صاحب نظریهی "کشتهشدگان حادثهی قطار بیمه هستند" یا با جناب دکتری که با شوکهای یکشبهی بنزینی جامعه را تا وضعیت قرمز میبرد.
راستی چگونه است که مردم را با حمایتهایتان از افراد ناکارآمد به سمت پرتگاه معیشت سوق میدهید و پس از روشنشدن ماجرا ژست اپوزوسیون میگیرید؟
این نسل تبعات اقدامات شما را لمس کرده است و حالا امروز با چراغ آگاهی بخشی به بطن تاریک تاریخ میرود. ما حافظهی تاریخی خود را از دست ندادهایم، این نسل میداند که کابینهی خستهی ناکارآمدِ اشرافی دکتر روحانی، همان کابینهی متمولِ متقلبِ ریشتراشیدهی مهندس موسوی است، فقط نام رئیس کابینه تغییر کرده است. نگران نباشید از این نامها بسیار آمده و رفته است.
امروز روز شکست تئوری ناکارآمد دولت یازدهم و دوازدهم با همان کابینهی مد نظر شماست، مجریان غرب پرست امروز کاسهی چه کنم چه کنم به دست گرفتهاند و دنبال شریک راهبردی وفادار میگردند! امروز نه فقط روز شکست تئوری دولت بلکه روز شکست تئوری اصلاحات یعنی شما و دوستانتان است.
آری! ناکارآمدی سیستماتیک حاصل حضور اشخاص و جریانات خاص نیست، بلکه حاصل نفوذ تفکر فرسوده و خسته است، برای کودک کار چه فرقی میکند دکتر به بیپناهیاش حکم کند یا مهندس؟ برای او همیشه شبهای زمستان حکم شکنجه را دارد. از یک شب زمستانی، زیبایی و دلنشینیاش سهم آقازادههای متمول است و سرما و رنجهایش سهم کودک کار! برای او فقط و فقط نگرش مسئول مردمیست که میتواند گره از مشکلاتش باز کند.
امروز دوستان شما کمر به تغییر تاریخ بستهاند؛ جالب است که برای این دوستان پروژهی تحریف تاریخ متناسب با خواست و مطالبهی عمومی مردم تغییر میکند؛ روزی که تفکر جمعی به سمت آزادیهای فردی متمایل است، شعار آزادی سر میدادند و تاریخ را از آن مجرا دستکاری میکردند و امروز که خواست عمومی بیشتر حول مسائل اقتصادی و معیشتی میگردد، دنبال مجراهای جدید برای افسانهسراییهای جدید میگردند! در این بین چیزی که فراموش کردهاید رشد نسلها در طول زمان است. مردم دیگر شعارهای توخالی و پوچ را برنمیتابند، امروز مجرای تحریف تاریخ بسیار کوچک شده است و به تبع آن کار محرفین سختتر. نسل ما با مطالعه تاریخ به اصالت آگاهی بخشی قبل از انتخاب پی برده است و دیگر نمیگذارد هزار تَکرار پر زرق و برق دیگر مردم را فریب دهد.
بنابر این گزارش، متن نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مهندس میرحسین موسوی
در روزهایی که ناکارآمدی دولت تدبیر و امید آنقدر پیشرفت کرده که معیشت مستضعفین و حتی طبقهی متوسط جامعه را دچار بحران کرده است، لازم میدانیم صدای نسلمان را فریاد بزنیم.
این صدای نسل دلار بیست و چند هزار تومانیست، این صدای نسل سکهی یازده میلیون تومانیست، این صدای نسلیست که تعطیلی هجده هزار کارخانهی تولیدی و گمشدن ۴.۸ میلیارد دلار بیتالمال را در روز روشن به چشم خود دیده است. نسل ما طعم تلخ تورم دو رقمی و بیکاری چند ده درصدی را چشیده است و شاهد مظلومیت کودکان کار و حاشیهنشین هاست. این نسل به چشم خود دید که چگونه حوادث تَکرار میشود و سالها برای جبران همان یک تَکرار باید خون دل خورد.
این مختصات نسل ماست، نسلی که سالها شما و دوستانتان نزدیک انتخابات با ایجاد ترس از دیوارکشی در پیادهروها و سایهی جنگ نتیجه مهمترین مشارکتهای مردمی را به کام خود رقم زدهاید.
سالها به ما گفتهاید که اگر مردم به فتنهی شما پاسخ نمیدادند امروز وضع بهتری داشتیم، به راستی آیا برای یک بار هم شده از خودتان پرسیده اید که با چه کسانی قصد بهبود وضعیت مردم را داشتید؟
با صاحب نظریهی "کشتهشدگان حادثهی قطار بیمه هستند" یا با جناب دکتری که با شوکهای یکشبهی بنزینی جامعه را تا وضعیت قرمز میبرد.
راستی چگونه است که مردم را با حمایتهایتان از افراد ناکارآمد به سمت پرتگاه معیشت سوق میدهید و پس از روشنشدن ماجرا ژست اپوزوسیون میگیرید؟
این نسل تبعات اقدامات شما را لمس کرده است و حالا امروز با چراغ آگاهی بخشی به بطن تاریک تاریخ میرود. ما حافظهی تاریخی خود را از دست ندادهایم، این نسل میداند که کابینهی خستهی ناکارآمدِ اشرافی دکتر روحانی، همان کابینهی متمولِ متقلبِ ریشتراشیدهی مهندس موسوی است، فقط نام رئیس کابینه تغییر کرده است. نگران نباشید از این نامها بسیار آمده و رفته است.
امروز روز شکست تئوری ناکارآمد دولت یازدهم و دوازدهم با همان کابینهی مد نظر شماست، مجریان غرب پرست امروز کاسهی چه کنم چه کنم به دست گرفتهاند و دنبال شریک راهبردی وفادار میگردند! امروز نه فقط روز شکست تئوری دولت بلکه روز شکست تئوری اصلاحات یعنی شما و دوستانتان است.
آری! ناکارآمدی سیستماتیک حاصل حضور اشخاص و جریانات خاص نیست، بلکه حاصل نفوذ تفکر فرسوده و خسته است، برای کودک کار چه فرقی میکند دکتر به بیپناهیاش حکم کند یا مهندس؟ برای او همیشه شبهای زمستان حکم شکنجه را دارد. از یک شب زمستانی، زیبایی و دلنشینیاش سهم آقازادههای متمول است و سرما و رنجهایش سهم کودک کار! برای او فقط و فقط نگرش مسئول مردمیست که میتواند گره از مشکلاتش باز کند.
امروز دوستان شما کمر به تغییر تاریخ بستهاند؛ جالب است که برای این دوستان پروژهی تحریف تاریخ متناسب با خواست و مطالبهی عمومی مردم تغییر میکند؛ روزی که تفکر جمعی به سمت آزادیهای فردی متمایل است، شعار آزادی سر میدادند و تاریخ را از آن مجرا دستکاری میکردند و امروز که خواست عمومی بیشتر حول مسائل اقتصادی و معیشتی میگردد، دنبال مجراهای جدید برای افسانهسراییهای جدید میگردند! در این بین چیزی که فراموش کردهاید رشد نسلها در طول زمان است. مردم دیگر شعارهای توخالی و پوچ را برنمیتابند، امروز مجرای تحریف تاریخ بسیار کوچک شده است و به تبع آن کار محرفین سختتر. نسل ما با مطالعه تاریخ به اصالت آگاهی بخشی قبل از انتخاب پی برده است و دیگر نمیگذارد هزار تَکرار پر زرق و برق دیگر مردم را فریب دهد.
ما در این شرایط که جامعه پر از دروغهای بیپروای دوستان شما شده است، احساس تکلیف و وظیفه کردهایم که با استناد به آیهی «قَدْ کانَ فی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبابِ ما کانَ حَدیثاً یُفْتَرى وَ لکِنْ تَصْدیقَ الَّذی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ» گوشه ای از تاریخ را بار دیگر به مردم عزیز و نخبگان جامعه و حتی شما و دوستانتان یادآوری کنیم. نشریهی «شهرآشوب» از سلسله نشریات دفتر تحکیم وحدت به زندگی و زمانهی شما و همچنین اتفاقات تاریخی که با محوریت فتنه ۸۸ رخ داد، پرداخته است. این نشریه به پیوست ارسال میگردد، سال گذشته از شما درخواست کردیم تا با توبه به دامن انقلاب بازگردید که اگر به آن گوش میدادید امروز کابینهی بالقوهی شما که در دولت روحانی بالفعل شد، به جای برنامهریزی برای استخر آخر هفته، به فکر بهبود سطح معیشت مستضعفین میبودند.
والعاقبة للمتقین