نویسنده یادداشت مذکور با ارجاع به شهید بهشتی(بهعنوان شخصی که ریاست قوه قضائیه را برعهده داشته است) و ماجرای ورامین، اینگونه القاء کرده است که اکنون کشور از انسانهای بزرگ خالی است.
شهدای ایران: مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
دیروز روزنامه جمهوری اسلامی به بهانه هفته قوه قضائیه در یادداشتی با عنوان «بهشتی و حکمرانی اسلامی» نوشت:«آیتالله بهشتی میگفت: «جمهوری اسلامی، تا زمانی که موفق به ایجاد عدل اقتصادی و عدل سیاسی و اجتماعی نشود، این بعد از رسالت انبیا را تحقق نداده است.» حکمرانی اسلامی از نظر شهید بهشتی را باید در تحقق عدالت همهجانبه جستوجو کرد. بدینترتیب اگر اکنون آیتالله بهشتی در میان ما بود، وضعیت امروز ما را حکمرانی اسلامی نمیدانست».
نویسنده در ادامه مینویسد: «بهشتی در زمانی که در رأس قوه قضائیه قرار داشت، به دادستان ورامین اعتراض کرد که چرا افرادی که سخنرانی مرا در مسجد جامع ورامین مختل کردند و علیه من شعار دادند و مرگ بر بهشتی گفتند و به خودروی من حمله کردهاند را بازداشت کردهای! و دستور داد فوری آنها را آزاد کنند. بهشتی حکمرانی اسلامی را اینگونه میخواست».
محتوای این یادداشت تأملبرانگیز، که از قضا نویسنده آن لباس روحانیت نیز بر تن دارد، از چند جنبه قابل بررسی است:
نویسنده یادداشت مذکور تأکید کرده است که عدالت در کشور بهصورت همهجانبه اجرا نشده است. این حرف به هیچ عنوان اظهارنظر تازه و عجیبی نیست. هیچکس مدعی این نیست که عدالت در کشور بهصورت همهجانبه اجرا میشود. رهبر معظم انقلاب بهعنوان عالیترین مقام کشور تاکنون بارها به این مسئله تأکید کردهاند.
برای نمونه ایشان- 18 اردیبهشت 84- فرمودند: «در اسلام، عدالت مسئله بسیار مهمی است. ارزشی که از نظر اسلام به هیچ وجه و در هیچ شرایطی مورد مناقشه قرار نمیگیرد، عدالت است. عدالت، هدف پیغمبران است؛ هدف انقلاب اسلامی هم بوده است. در سایه عدالت، زندگی مردم میتواند با رفاه و توسعه مادی به سمت اهداف معنوی هم حرکت کند. ملت ایران در راه ایجاد جامعه عادلانه مبارزه و تلاش کرد. نظام مقدس جمهوری اسلامی هدف اصلی خود را ایجاد جامعه عادلانه قرار داده؛ عدالت با تعریف اسلامی؛ عدالت، همانگونه که اسلام معرفی کرده است؛ بدون انحراف به چپ و راست؛ یعنی صراط مستقیم الهی. در این راه، ما پیشرفتهای قابل توجهی کردهایم؛ اما برای استقرار نظام عادلانه اسلامی هنوز باید تلاش شود».
مقام معظم رهبری همچنین- 14 خرداد 99- در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام خمینی(رحمهًْالله) نیز فرمودند: «یکی از مسائلی که امروز باید حتماً تحوّل در آن بهوجود بیاید، مسئله عدالت است».
عدالت از نظر مصداق، امری نسبی است اگرچه به لحاظ مفهوم امری مطلق است. اما نویسنده یادداشت مذکور در رویکردی تأملبرانگیز، با نگاهی صفر و صدی، عدالت را امری مطلق انگاشته و مدعی شده است که چون عدالت در کشور بهصورت همهجانبه اجرا نمیشود، پس نتیجه میگیریم که عدالت اصلا اجرا نمیشود!
رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم تأکید کردند:«باید کفّه عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد. نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور بهدلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بیهمتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاوردهای مبارزه با بیعدالتی در این چهار دهه، با هیچ دوره دیگر گذشته قابل مقایسه نیست».
در حقیقت، پس از انقلاب اسلامی تاکنون گامهای بسیار مهم و ارزشمندی در اجرای عدالت در کشور برداشته شده است، اما همچنان با نقطه مطلوب فاصله دارد. به عبارت دیگر، جمهوری اسلامی ایران در اجرای عدالت، مسیر صحیحی را در پیش گرفته است و متوقف نشده و یا عقبگرد نداشته است، اما سرعت کند است که قطعا باید شتاب گیرد.
نویسنده ادعا کرده است که چون حکومت، عدالت را بهصورت تام اجرا نمیکند، پس وضعیت امروز ما، حکمرانی اسلامی نیست!
این در حالی است که ادعای اسلامی نبودن حکومت به دلیل عدم اجرای عدالت تام، منطقی و درست نیست. با این نگاه و شیوه استدلال میتوان نعوذبالله ادعا کرد که حکومت امام علی(ع) هم اسلامی نبود!
عدالت و مبارزه با فساد، لازم و ملزوم یکدیگرند و این در حالی است که فساد امری نفسانی است و هیچ حکومتی ولو حکومت امیرالمومنین(ع) هم یارای صفر کردن فساد را ندارد.
نویسنده یادداشت مذکور با ارجاع به شهید بهشتی(بهعنوان شخصی که ریاست قوه قضائیه را برعهده داشته است) و ماجرای ورامین، اینگونه القاء کرده است که اکنون کشور از انسانهای بزرگ خالی است.
این ادعا در حالی است که تنها در یک نمونه، امروز کسی در راس قوه قضائیه است که از قضا کاملاً نگاهی اینچنینی (از نوع شهید بهشتی) دارد. آیتالله رئیسی- 2 تیر 99- در گفتوگوی تلویزیونی با مردم اظهار داشت: «اگر کسی امروز به مسئولی، به وزیری، به قاضی یا به بنده حرفی زد، اینکه بر علیه نظام نیست؛ بر علیه نظام حرف زدن یا بر علیه نظام اقدام کردن، غیر از بر علیه یک فرد یا مسئول حرف زدن است».
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از این گفتوگو تأکید کرد:«ما هیچ منطقه ممنوعهای در قوه قضائیه نداریم؛ جز یک نکته که من در جلسات اشاره کردهام و در محضر مردم عزیز عرض میکنم و به قضات محترم عرض کردیم که فقط خط قرمز شما بیاستناد حکم کردن و بیاستناد نظر دادن است وگرنه در مورد هرکس و در هر جایگاه، پروندهای مستند باشد و سخنی مستند باشد، قابل پیگیری و تعقیب است و برابر قانون مورد رسیدگی قرار میگیرد... وعدهای را که ما قبلاً دادیم و ادامه پیدا میکند، این است که هیچ پروندهای را زیر میز نمیگذاریم».
به لطف خدا، جمهوری اسلامی ایران در مسیر اجرای عدالت و مبارزه با فساد گامهای بلندی برداشته است که قطعا این حرکت باید با سرعت بیشتر استمرار یابد. دشمنان ملت ایران با دستگاههای عریض و طویل تبلیغاتی در تقلا هستند تا با پنهان کردن جلوههای امیدبخش و بزرگ کردن عیوب، این روند مثبت و امیدبخش را وارونه نمایش دهند. متأسفانه در این میان عدهای در داخل، چشمان خود را بر حقایق موجود بسته و آب به آسیاب دشمن میریزند.
دیروز روزنامه جمهوری اسلامی به بهانه هفته قوه قضائیه در یادداشتی با عنوان «بهشتی و حکمرانی اسلامی» نوشت:«آیتالله بهشتی میگفت: «جمهوری اسلامی، تا زمانی که موفق به ایجاد عدل اقتصادی و عدل سیاسی و اجتماعی نشود، این بعد از رسالت انبیا را تحقق نداده است.» حکمرانی اسلامی از نظر شهید بهشتی را باید در تحقق عدالت همهجانبه جستوجو کرد. بدینترتیب اگر اکنون آیتالله بهشتی در میان ما بود، وضعیت امروز ما را حکمرانی اسلامی نمیدانست».
نویسنده در ادامه مینویسد: «بهشتی در زمانی که در رأس قوه قضائیه قرار داشت، به دادستان ورامین اعتراض کرد که چرا افرادی که سخنرانی مرا در مسجد جامع ورامین مختل کردند و علیه من شعار دادند و مرگ بر بهشتی گفتند و به خودروی من حمله کردهاند را بازداشت کردهای! و دستور داد فوری آنها را آزاد کنند. بهشتی حکمرانی اسلامی را اینگونه میخواست».
محتوای این یادداشت تأملبرانگیز، که از قضا نویسنده آن لباس روحانیت نیز بر تن دارد، از چند جنبه قابل بررسی است:
نویسنده یادداشت مذکور تأکید کرده است که عدالت در کشور بهصورت همهجانبه اجرا نشده است. این حرف به هیچ عنوان اظهارنظر تازه و عجیبی نیست. هیچکس مدعی این نیست که عدالت در کشور بهصورت همهجانبه اجرا میشود. رهبر معظم انقلاب بهعنوان عالیترین مقام کشور تاکنون بارها به این مسئله تأکید کردهاند.
برای نمونه ایشان- 18 اردیبهشت 84- فرمودند: «در اسلام، عدالت مسئله بسیار مهمی است. ارزشی که از نظر اسلام به هیچ وجه و در هیچ شرایطی مورد مناقشه قرار نمیگیرد، عدالت است. عدالت، هدف پیغمبران است؛ هدف انقلاب اسلامی هم بوده است. در سایه عدالت، زندگی مردم میتواند با رفاه و توسعه مادی به سمت اهداف معنوی هم حرکت کند. ملت ایران در راه ایجاد جامعه عادلانه مبارزه و تلاش کرد. نظام مقدس جمهوری اسلامی هدف اصلی خود را ایجاد جامعه عادلانه قرار داده؛ عدالت با تعریف اسلامی؛ عدالت، همانگونه که اسلام معرفی کرده است؛ بدون انحراف به چپ و راست؛ یعنی صراط مستقیم الهی. در این راه، ما پیشرفتهای قابل توجهی کردهایم؛ اما برای استقرار نظام عادلانه اسلامی هنوز باید تلاش شود».
مقام معظم رهبری همچنین- 14 خرداد 99- در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام خمینی(رحمهًْالله) نیز فرمودند: «یکی از مسائلی که امروز باید حتماً تحوّل در آن بهوجود بیاید، مسئله عدالت است».
عدالت از نظر مصداق، امری نسبی است اگرچه به لحاظ مفهوم امری مطلق است. اما نویسنده یادداشت مذکور در رویکردی تأملبرانگیز، با نگاهی صفر و صدی، عدالت را امری مطلق انگاشته و مدعی شده است که چون عدالت در کشور بهصورت همهجانبه اجرا نمیشود، پس نتیجه میگیریم که عدالت اصلا اجرا نمیشود!
رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم تأکید کردند:«باید کفّه عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد. نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور بهدلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بیهمتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاوردهای مبارزه با بیعدالتی در این چهار دهه، با هیچ دوره دیگر گذشته قابل مقایسه نیست».
در حقیقت، پس از انقلاب اسلامی تاکنون گامهای بسیار مهم و ارزشمندی در اجرای عدالت در کشور برداشته شده است، اما همچنان با نقطه مطلوب فاصله دارد. به عبارت دیگر، جمهوری اسلامی ایران در اجرای عدالت، مسیر صحیحی را در پیش گرفته است و متوقف نشده و یا عقبگرد نداشته است، اما سرعت کند است که قطعا باید شتاب گیرد.
نویسنده ادعا کرده است که چون حکومت، عدالت را بهصورت تام اجرا نمیکند، پس وضعیت امروز ما، حکمرانی اسلامی نیست!
این در حالی است که ادعای اسلامی نبودن حکومت به دلیل عدم اجرای عدالت تام، منطقی و درست نیست. با این نگاه و شیوه استدلال میتوان نعوذبالله ادعا کرد که حکومت امام علی(ع) هم اسلامی نبود!
عدالت و مبارزه با فساد، لازم و ملزوم یکدیگرند و این در حالی است که فساد امری نفسانی است و هیچ حکومتی ولو حکومت امیرالمومنین(ع) هم یارای صفر کردن فساد را ندارد.
نویسنده یادداشت مذکور با ارجاع به شهید بهشتی(بهعنوان شخصی که ریاست قوه قضائیه را برعهده داشته است) و ماجرای ورامین، اینگونه القاء کرده است که اکنون کشور از انسانهای بزرگ خالی است.
این ادعا در حالی است که تنها در یک نمونه، امروز کسی در راس قوه قضائیه است که از قضا کاملاً نگاهی اینچنینی (از نوع شهید بهشتی) دارد. آیتالله رئیسی- 2 تیر 99- در گفتوگوی تلویزیونی با مردم اظهار داشت: «اگر کسی امروز به مسئولی، به وزیری، به قاضی یا به بنده حرفی زد، اینکه بر علیه نظام نیست؛ بر علیه نظام حرف زدن یا بر علیه نظام اقدام کردن، غیر از بر علیه یک فرد یا مسئول حرف زدن است».
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از این گفتوگو تأکید کرد:«ما هیچ منطقه ممنوعهای در قوه قضائیه نداریم؛ جز یک نکته که من در جلسات اشاره کردهام و در محضر مردم عزیز عرض میکنم و به قضات محترم عرض کردیم که فقط خط قرمز شما بیاستناد حکم کردن و بیاستناد نظر دادن است وگرنه در مورد هرکس و در هر جایگاه، پروندهای مستند باشد و سخنی مستند باشد، قابل پیگیری و تعقیب است و برابر قانون مورد رسیدگی قرار میگیرد... وعدهای را که ما قبلاً دادیم و ادامه پیدا میکند، این است که هیچ پروندهای را زیر میز نمیگذاریم».
به لطف خدا، جمهوری اسلامی ایران در مسیر اجرای عدالت و مبارزه با فساد گامهای بلندی برداشته است که قطعا این حرکت باید با سرعت بیشتر استمرار یابد. دشمنان ملت ایران با دستگاههای عریض و طویل تبلیغاتی در تقلا هستند تا با پنهان کردن جلوههای امیدبخش و بزرگ کردن عیوب، این روند مثبت و امیدبخش را وارونه نمایش دهند. متأسفانه در این میان عدهای در داخل، چشمان خود را بر حقایق موجود بسته و آب به آسیاب دشمن میریزند.