گزارش:
«قبل از آن هم چند بار به استعفا فکر کرده بودم، اما این اتفاق برایم یک نقطه عطف بود. اگر قرار بود اینطوری برای مواقع بحرانی تصمیم بگیریم و تصمیمهایمان این باشد، چه دلیلی [برای ماندن] وجود داشت؟»
سرویس بین الملل شهدای ایران:مشاور امنیت ملی سابق آمریکا در کتابش از یک اتفاق مربوط به ایران به عنوان «نقطه عطفی» در جدی شدن اختلافاتش با ترامپ یاد کرده است.
هنگامی که «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا، روز 9 آوریل سال 2018 (20 فروردینماه 1397) «جان بولتون» را به سمت مشاور امنیت ملی کاخ سفید منصوب کرد دقیقاً میدانست که از انتصاب او چه میخواهد.
ترامپ بر اساس آنچه از نوشتههایش در کتاب «هنر معاملهگری» استنباط میشود، از دو الگوی ذهنی برای برهم زدن محاسبات طرفهای مقابل و وادار کردن او به تسلیم و گرفتن امتیاز استفاده میکند: یکی «تئوری بازی بزدل» و دیگری تئوری «مرد دیوانه».
تئوری «بازی بزدل» (Game of chicken) بر این اصل استوار است که در موقعیتی فرضی با دو بازیگری که بین آنها تعارض منافع یا رقابت بر سر منابع وجود دارد، دو طرف سعی میکنند با تمام ابزارها و امکاناتی که در اختیار دارند طوری وانمود کنند که آماده انجام بدترین و هراسآورترین اقدامات هستند و این رقیب است که باید دچار وحشت شود و «بزدلانه» از میدان به در برود. .تکنیک متجانس دیگری که او در ترکیب با «بازی بزدل» از آن استفاده می کند، «تئوری مرد دیوانه» (Madman Theory) است: تلاش برای نشان دادن خود به عنوان فردی غیرقابل پیش بینی، خطرناک و آماده توسل به زور که هنگامی که با بازی بزدل همراه می شود این طور می نماید که او حاضر است خطر وقوع هراس آورترین نتایج را به جان بخرد. (در این باره اینجا بیشتر بخوانید)
ترامپ خود بارها چه در محافل خصوصی و چه در محافل علنی گفته که هدفش از آوردن بولتون به دولت، استفاده از او به عنوان برگ چانهزنی در برابر ایران بوده، بدون اینکه بخواهد به توصیههای افراطی و جنگطلبانه او عمل کند.
علیرغم این، سیاست خارجی ترامپ چه در برابر ایران و چه در برابر کره شمالی، ونزوئلا و کشورهای دیگر به یک شکست تمامعیار تبدیل شد و اتفاقاً بعضی از مهمترین این شکستها را خود جان بولتون رقم زد، به گونهای که ترامپ خودش هم به این موضوع اعتراف کرد.
بولتون با ارائه دیدگاهی غیرواقعی از وضعیت دولت نیکلاس مادورو در ونزوئلا شکست رسواآمیزی برای دولت ترامپ رقم زد، مذاکرات کره شمالی را به شکست کشاند، با تحلیلهای غلط از اوضاع ایران، ترامپ را آماج تندترین انتقادات تند به دلیل اتخاذ احمقانهترین سیاستها قرار داد و به طور کل، سیاست خارجی را به پاشنه آشیل ترامپ در انتخابات نوامبر 2020 تبدیل کرد.
بولتون خود، بعد از پرتاب ماهواره نظامی نور توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، زمانی که از دولت ترامپ اخراج شده بود، به شکست سیاست موسوم به «فشار حداکثری» علیه ایران اعتراف کرده و تصریح کرد که سیاست واشنگتن باعث ایجاد بازدارندگی در برابر ایران نشده؛ بولتون در آن توئیت روز سوم اردیبهشتماه، به فاصله چند ساعت بعد از پرتاب ماهواره نظامی نور نوشت: «اقدام ایران در پرتاب یک ماهواره نظامی تأییدی است بر اینکه ما هنوز به اندازه کافی فشار روی ایران اعمال نمیکنیم، بازدارندگی را برنگرداندهایم و کرونا ویروس باعث کوتاه آمدن آیتاللهها نشده است.»
بولتون را اگر بتوان نماینده تندترین جریان ضدایران در واشنگتن در نظر گرفت، این پیام او را باید صریحترین اعتراف به ناکام ماندن قلدرمآبانهترین سیاستها برای ایجاد انحراف در مسیر حرکت تحولخواهانه جمهوری اسلامی ایران دانست؛ هر چند که جان بولتون هنگام تبیین دلایل این شکست بر دگمهای ذهنی خودش اصرار میورزد و هنوز هم عامل شکست این رویکرد را عدم توسل بیشتر به زورگوییهایی میداند که این شکستها را رقم زدهاند.
بولتون در کتاب تازهاش به نام «اتاقی که در آن اتفاق افتاد»، روایتی از دلایل شکست ترامپ در برابر جمهوری اسلامی ایران ارائه کرده که نگاه به آن خالی از لطف نیست. مرور بخشهایی از کتاب بولتون که در آنها به ایران اشاره شده علاوه بر اینکه روایت او از دلایل شکست آمریکا در برابر ایران را انعکاس میدهد، تصویری از درهمآشفتگیهای کاخ سفید در برابر موفقیتهای راهبردی جمهوری اسلامی به دست میدهد.
در این گزارش به بررسی بخشهای مهمی از کتاب جان بولتون خواهیم پرداخت که مربوط به تصمیمگیری درباره ایران است.
قبل از ورود به کاخ سفید
بخشهای ابتدایی کتاب جان بولتون به تلاشهای او برای اثرگذاری بر تصمیمها و نظرات ترامپ در خصوص توافق هستهای ایران میپردازد. او در صفحه 24 کتاب، درباره یکی از دیدارهایش با ترامپ قبل از ورود به دولت مینویسد: «در خصوص ایران، از او خواستم به تلاش برای خروج از توافق هستهای ادامه دهد و برایش توضیح دادم که چرا استفاده از زور نظامی علیه برنامه هستهای ایران، تنها راه حل ماندگار برای حل این مشکل خواهد بود.»
ترامپ در ماه جولای 2017 باید برای دومین بار باید پایبندی ایران به توافق هستهای را تأیید میکرده. او چند ماه قبلتر، یک بار تأیید کرده بود که ایران به این توافق پایبند بوده است. بولتون در کتابش خاطرنشان کرده که با نگارش یادداشتی در مجله «هیل» تلاش کرده ترامپ را به خروج از توافق متقاعد کند.
در این کتاب آمده است: «یادداشتی برای هیل نوشتم که روز 16 جولای روی وبسایت این نشریه منتشر شد. این یادداشت ظاهراً به یک نزاع کامل در داخل کاخ سفید منجر شد.» بولتون می نویسد که چند روز پس از این ماجرا ترامپ وی را خواسته و از وی درباره آنچه در مورد موضوع ایران از رکس تیلرسون، وزیر وقت و اخراج شده خارجه آمریکا، شنیده است را با او بازگو می کند که پرسنل وزارت خارجه آمریکا چندان در زمینه ایران همکاری نداشته و شخص تیلرسون به بولتون گفته هر حرفی که ترامپ هرچند هم خیلی مهم به او گفته، صبر کند و منتظر بماند.
مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در ادامه این ماجرا نوشته است: من به «استیون بانون» (استراتژیست سابق کاخ سفید) گفتم که طرحی را در خصوص چگونگی خروج آمریکا از توافق هستهای ایران خواهم نوشت، اما توجهی به آن نشد.»
بولتون در ادامه نوشت: «آنچه که اتفاق نیافتد این بود که هیچ نشانه زنده و فعالی در ارتباط با راهبرد من درباره خروج از توافق ایران که پیشتر برای بانون فرستاده بودم، در کاخ سفید مشاهده نکردم.»
او در ادامه تصریح کرده است: «وی در زمانی که با ترامپ جلسهای داشتم، «وسترهاوت» - مسئول دفتر کاخ سفید که بعدها توسط ترامپ از این سمت اخراج شد – به من می گفت که اول باید تیلرسون را ببینم، که این در واقع اتلاف وقت برای هر دوی ما بود.»
بولتون آنگاه از دیسیپلینی که از سوی «جان کلی» رئیس کارکنان کاخ سفید برای جلوگیری از بی نظمی دراین مکان به عمل آورده بود، گلایه می کند و می نویسد که به رفتار وی علیه خود مشکوک می شود چراکه تلاش دارد تا از اختیار ویژهای که برای دیدار با شخص رئیس جمهوری آمریکا دارد ممانعت ورزد.
وی نوشت: این یک شرمساری بود که اجازه دهند طرح من در خصوص ایران «رنگ ببازد».
بولتون نوشته که طرح 4 بندی خود برای خروج از برجام را به یک رسانه داده و از آن خواسته منتشرش کند. او مینویسد این طرح با واکنش «محمد جواد ظریف»، وزیر خارجه ایران روبهرو شده و همین مطمئنش کرده که قدم در مسیر درستی گذاشته است.
بولتون نوشته ترامپ قبل از صدور آخرین تأییدیه در خصوص پایبندی ایران به برجام با او تماس گرفته است. بولتون درباره آنچه به ترامپ گفته اینطور توضیح داده است: «از ترامپ خواستم تا چند سطری را در متن سخنرانی اش اضافه کند و بگوید که این توافق مدام در حال بازنگری بوده و هر زمان امکان خاتمه دادن به آن، وجود دارد، بنابراین نیازی به در انتظار نشستن برای پایان یافتن هر دوره 90 روزه برای تمدید و یا تمدید نکردن این توافق که حامیان توافق هستهای ایران علاقه مند به آن بودند، نیست؛ ما درباره لحنی که ترامپ ممکن است در این زمینه به کار برد صحبت کردیم.»
مقام سابق آمریکایی به نقش خود در اعلام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان گروه اصطلاحاً «تروریستی» هم اشاره کرده و نوشته است: ترامپ موضوع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را هم مطرح کرد و پرسید که آیا باید آن را سازمان تروریستی خارجی اعلام کند یا نه. من از او خواستم که این کار را انجام بدهد چون سپاه کنترل برنامههای موشکی و هستهای ایران را در اختیار داشت.»
او سرانجام بعد از این تلاشها توانست به کاخ سفید راه پیدا کند و به عنوان مشاور امنیت ملی در بال غربی کاخ سفید مستقر شود. از اینجا به بعد، ایران که به عنوان فصل اشتراک بولتون و ترامپ عامل راهیابی او به دولت شده به عاملی برای اخراج او توسط ترامپ هم تبدیل میشود.
ورود به کاخ سفید
بولتون در بخشهای نخست کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» به تلاشهایش بعد از ورود به دولت ترامپ برای مخالفت با رایزنیهای کشورهای اروپایی و خروج از توافق هستهای برجام اشاره کرده است. او میگوید که قبل از خروج از برجام به نمایندگان کشورهای اروپایی گفته که راهی برای «تعمیر» توافق هستهای وجود ندارد.
او نوشته است: «روزها که میگذشتند من به آرامی به منوشین، نیکی هیلی، دنی کوتس، جینا هاسپل و دیگران گفتم که همه نشانهها از خروج آمریکا از توافق هستهای در اوایل ماه می حکایت دارند و لازم است همه ما به گزینههای متعاقب این تصمیم در حیطههای کاری خودمان فکر کنیم.»
بولتون در ادامه به اختلافات خودش با استیون منوشین، وزیر خزانهداری آمریکا اشاره کرده خاطرنشان کرده است: «منوشین اصرار کرد که برای بازگرداندن تحریمها به 6 ماه زمان نیاز دارد که من نتوانستم علت ان را درک کنم. چرا تحریمها نباید فوراً و ظرف یک مدت کوتاه مثلا سه ماهه اجرایی نشوند تا شرکتها وقت داشته باشند قراردادهای فعلی را تنظیم کنند؟ این یک مشکل جدی در خزانهداری تحت امر منوشین بود. او به همان اندازه که نگران آغاز تحریمها بود برای تسکین اثرات آن هم دغدغه داشت.»
مشاور سابق امنیت ملی آمریکا نوشته است: «پامپئو با من موافق بود که تحریمها باید فوراً اجرایی شوند. وقتی که منوشین دوره اجرایی شدن تحریمها را از 180 روز به 90 روز کاهش داد ما احساس کردیم یک پیروزی کوچک به دست آوردهایم. البته او دوره اجرایی شدن تحریمهای نفت و بیمه را در حد همان 180 روز نگاه داشت.»
بولتون به مخالفتهای جیمز متیس، وزیر دفاع وقت آمریکا برای خروج آمریکا از برجام هم اشاره کرده است: «ساعت 6 صبح 2 می اولین صبحانه کاری هفتگی خودمان را در پنتاگون با پامپئو و متیس داشتم. در این جلسه متیس کماکان به طرح استدلالهای خودش در مخالفت با خروج از برجام ادامه داد اما مشخص بود که ترامپ تصمیمش را گرفته است.»
و در ادامه او به یک موضوع عجیب از تصمیم ترامپ برای تغییر زمان خروج از برجام اشاره میکند. بولتون مدعی شده ترامپ به خاطر آنکه اخبار خروج از برجام روی اعلام طرحی که همسر ترامپ، ملانیا میخواهد اعلام کند خواسته این اقدام به تأخیر بیفتد.
او نوشته است: «من موعد 7 می را برای اعلام خروج از برجام در نظر گرفته بودم اما سارا سندرز به من گفت که بانوی اول آمریکا قرار است آن روز مراسمی داشته باشند به همین خاطر ما اعلام خروج از برجام را به 8 می موکول کردیم.»
تلاشها برای منصرف کردن ترامپ از تصمیم برجامی
مشاور امنیت ملی سابق آمریکا یک روز قبل از خروج برجام دیداری هم با «بوریس جانسون»، وزیر خارجه وقت انگلیس داشته. بولتون مینویسد جانسون هم همانند «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه در این دیدار به «ضعفهای توافق» اعتراف کرده است. در این بخش آمده است: «او (جانسون) هم مثل ماکرون تأکید کرد که بریتانیا به ضعفهای توافق موجود واقف است. برای او توضیح دادم که خروج از برجام به زودی اعلام میشود، اگرچه با شناختی که از ترامپ داشتم نگفتم که این مسئله فردا اتفاق خواهد افتاد.»
روز خروج از برجام، ترامپ تماسی با «شیجینپینگ»، رئیسجمهور چین داشته. بولتون این اتفاق را اینطور روایت میکند: «ترامپ ساعت هشت و نیم صبح با شیجین پینگ تماس گرفت و با او درباره موضوعات مختلف از جمله کره شمالی صحبت کرد. ترامپ گفت که به زودی بیانیهای درباره ایران صادر میکند و با لحنی تقریباً کودکانه از شی پرسید آیا دوست دارد بداند که میخواهد چه چیزی بگوید.»
رئیسجمهور چین بعد از شنیدن نظر ترامپ گفته که آمریکا از اینکه چین چه موضعی در این خصوص دارد آگاه است ولی قصد ندارد این مسئله را به یک مشکل در روابط دوجانبه تبدیل کند.»
طبق روایت بولتون، ترامپ در تماس تلفنیای که ساعتی بعدتر با ماکرون داشته به او گفته که فکر نمیکند ایران در واکنش به تصمیم آمریکا از برجام خارج خواهد شد. «ترامپ بعد از توضیح درباره اینکه میخواهد از برجام خارج شود از ماکرون خواست این موضوع را علنی نکند. ماکرون گفت معتقد است که ایران نباید از برجام خارج شود و فرانسه هم نمیخواهد از این توافق خارج شود. ترامپ فکر نمیکرد ایران از برجام خارج شود چون به نظرش داشتند پول خوبی به جیب میزدند.»
در ادامه آمده است: «ترامپ با لحنی متفکرانه گفت که در یک مقطع زمانی باید با حسن روحانی، رئیسجمهور ایران دیدار کند و با چربزبانی به ماکرون گفت که او در بین اروپاییها بهترین است و باید به روحانی بگوید که ترامپ درست فکر میکند.»
براندازی، سیاست ترامپ در قبال ایران بود
مشاور امنیت ملی سابق آمریکا در ادامه از پاره کردن برجام به عنوان تصمیمی آسان یاد میکند. او مینویسد که البته طبق نظر او هنوز کارهای بیشتری برای «به زانو درآوردن ایران» و براندازی نظام این کشور باقی مانده بود. او همچنین تصریح کرده که براندازی سیاست اعلامشده ترامپ بوده است.
وی مینویسد: «پاره کردن توافق هستهای ایران یک ماه طول کشید تا معلوم شود وقتی کسی مدیریت امور را بر عهده بگیرد چقدر کارها آسان میشود. من بیشترین تلاش را برای آماده کردن متحدانمان، انگلیس آلمان و فرانسه انجام دادم، چون آنها کاملاً برای خروج احتمالی آمریکا آماده نبودند.»
بولتون در ادامه مینویسد: «برای به زانو درآوردن ایران یا براندازی رژیم که سیاست اعلامشده ترامپ بود- صرفنظر از آنچه بر خلاف آن مطرح میکرد-کارهای زیادی مانده بود که باید انجام میشد، اما ما قدم در راه یک شروع بزرگ گذاشته بودیم.»
آغاز اختلافات با ترامپ
خرداد سال 1398 اعلام شد که ایران یک پهپاد آمریکا را سرنگون کرده است. بولتون که همواره مفتخرانه میگوید حامی سیاستی موسوم به «پاسخ غیرمتناسب» است ترامپ را برای آغاز مجموعهای از حملات نظامی به ایران تحت فشار قرار داد.
جان بولتون در کتابش درباره آن شب و حملهای که قرار بوده به دستور ترامپ به مواضعی در ایران حمله شود توضیح داده است. او مینویسد: «این جلسه ساعت 4:20 به پایان رسید و آمادگیها برای حمله سرعت گرفت. من با این فکر که قرار است همه شب در کاخ سفید باشم ساعت 5:30 به خانه رفتم.»
بولتون بعد از برگشتن به کاخ سفید متوجه شده که ترامپ حمله را به این دلیل که به نظر او «متناسب» نبوده لغو کرده است. او به تلاشهای پامپئو برای منصرف کردن ترامپ از این تصمیم اشاره کرده است: «ترامپ گفت که این حمله متناسب نیست. پامپئو سعی کرد برایش استدلال بیاورد ولی اثری روی ترامپ نداشت. با گفتن اینکه بعداً هم فرصت داریم حمله کنیم، حرفها را قطع میکرد و مرتب میگفت نمیخواهد در تلویزیون شاهد حمل جسد باشد. خواستم نظرش را تغییر دهم ولی راه به جایی نبردم.»
مشاور امنیت ملی کاخ سفید از این تصمیم ترامپ به عنوان «نابخردانهترین کاری که از یک رئیسجمهور سر زده» یاد کرده و به ناامیدیها و سرخوردگیهایش از این تصمیم را اینطور شرح داده است: «به دفترم رفتم و ساعت 7:35 عصر با پامپئو تماس گرفتم. هر دو حالمان مثل هم بود.»
این حادثه، آنطور که قبلاً در رسانهها هم گزارش شده، نقطه شروعی برای جدی شدن اختلافات بولتون با ترامپ بود که سرانجام به اخراج او از کاخ سفید منجر شد. او مینویسد: «قبل از آن هم چند بار به استعفا فکر کرده بودم، اما این اتفاق برایم یک نقطه عطف بود. اگر قرار بود اینطوری برای مواقع بحرانی تصمیم بگیریم و تصمیمهایمان این باشد، چه دلیلی [برای ماندن] وجود داشت؟»
بولتون اضافه میکند: «پامپئو آنقدر پریشان بود که گفت تا ساعت 2 صبح خوابش نبرده. میگفت اجماعی که در جلسه صبحانه کاری صبح پنجشنبه حاصل شده بود برای تصمیم به حمله به ایران کفایت میکرد. لغو تصمیم حمله همه استدلالهای ما درباره ایران را نادیده گرفت. میگفت "میتوانم برای ترامپ اختیار قائل باشم تا هر تصمیمی که میخواهد را بگیرد اما از اینکه چه میخواهد سر در نمیآورم. از این به بعد اگر بگوییم از برنامه موشکی ایران نگرانیم کسی حرفمان را باور میکند؟" حرفهای خیلی بیشتری زده شد، اما این حرفهای پامپئو نشاندهنده اختلاف زیادی بود که بین ما وجود داشت. من نمیخواستم اجازه بدهم ترامپ اختیار داشته باشد هر تصمیمی دلش میخواهد بگیرد چون خیلی از تصمیمهایش به شدت اشتباه بودند.»
مشاور امنیت ملی کاخ سفید نوشته است: «تصمیم گرفتیم بدون اطلاعرسانی به یکدیگر استعفا نکنیم. این اولین باری بود که این موضوع مطرح میشد. البته اینطور نبود که بحث مفصلی بین طرفداران و مخالفان استعفا مطرح شده باشد اما مسئله استعفا چیزی بود که اکنون به عنوان یک گزینه رخنمایی میکرد.»
به گزارش تسنیم، در ماههای بعد اختلافات میان ترامپ و بولتون در زمینههای سیاست خارجی شدت گرفت و ترامپ 10 سپتامبر 2019 خروج بولتون از دولتش را اعلام کرد.
هنگامی که «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا، روز 9 آوریل سال 2018 (20 فروردینماه 1397) «جان بولتون» را به سمت مشاور امنیت ملی کاخ سفید منصوب کرد دقیقاً میدانست که از انتصاب او چه میخواهد.
ترامپ بر اساس آنچه از نوشتههایش در کتاب «هنر معاملهگری» استنباط میشود، از دو الگوی ذهنی برای برهم زدن محاسبات طرفهای مقابل و وادار کردن او به تسلیم و گرفتن امتیاز استفاده میکند: یکی «تئوری بازی بزدل» و دیگری تئوری «مرد دیوانه».
تئوری «بازی بزدل» (Game of chicken) بر این اصل استوار است که در موقعیتی فرضی با دو بازیگری که بین آنها تعارض منافع یا رقابت بر سر منابع وجود دارد، دو طرف سعی میکنند با تمام ابزارها و امکاناتی که در اختیار دارند طوری وانمود کنند که آماده انجام بدترین و هراسآورترین اقدامات هستند و این رقیب است که باید دچار وحشت شود و «بزدلانه» از میدان به در برود. .تکنیک متجانس دیگری که او در ترکیب با «بازی بزدل» از آن استفاده می کند، «تئوری مرد دیوانه» (Madman Theory) است: تلاش برای نشان دادن خود به عنوان فردی غیرقابل پیش بینی، خطرناک و آماده توسل به زور که هنگامی که با بازی بزدل همراه می شود این طور می نماید که او حاضر است خطر وقوع هراس آورترین نتایج را به جان بخرد. (در این باره اینجا بیشتر بخوانید)
ترامپ خود بارها چه در محافل خصوصی و چه در محافل علنی گفته که هدفش از آوردن بولتون به دولت، استفاده از او به عنوان برگ چانهزنی در برابر ایران بوده، بدون اینکه بخواهد به توصیههای افراطی و جنگطلبانه او عمل کند.
علیرغم این، سیاست خارجی ترامپ چه در برابر ایران و چه در برابر کره شمالی، ونزوئلا و کشورهای دیگر به یک شکست تمامعیار تبدیل شد و اتفاقاً بعضی از مهمترین این شکستها را خود جان بولتون رقم زد، به گونهای که ترامپ خودش هم به این موضوع اعتراف کرد.
بولتون با ارائه دیدگاهی غیرواقعی از وضعیت دولت نیکلاس مادورو در ونزوئلا شکست رسواآمیزی برای دولت ترامپ رقم زد، مذاکرات کره شمالی را به شکست کشاند، با تحلیلهای غلط از اوضاع ایران، ترامپ را آماج تندترین انتقادات تند به دلیل اتخاذ احمقانهترین سیاستها قرار داد و به طور کل، سیاست خارجی را به پاشنه آشیل ترامپ در انتخابات نوامبر 2020 تبدیل کرد.
بولتون خود، بعد از پرتاب ماهواره نظامی نور توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، زمانی که از دولت ترامپ اخراج شده بود، به شکست سیاست موسوم به «فشار حداکثری» علیه ایران اعتراف کرده و تصریح کرد که سیاست واشنگتن باعث ایجاد بازدارندگی در برابر ایران نشده؛ بولتون در آن توئیت روز سوم اردیبهشتماه، به فاصله چند ساعت بعد از پرتاب ماهواره نظامی نور نوشت: «اقدام ایران در پرتاب یک ماهواره نظامی تأییدی است بر اینکه ما هنوز به اندازه کافی فشار روی ایران اعمال نمیکنیم، بازدارندگی را برنگرداندهایم و کرونا ویروس باعث کوتاه آمدن آیتاللهها نشده است.»
بولتون را اگر بتوان نماینده تندترین جریان ضدایران در واشنگتن در نظر گرفت، این پیام او را باید صریحترین اعتراف به ناکام ماندن قلدرمآبانهترین سیاستها برای ایجاد انحراف در مسیر حرکت تحولخواهانه جمهوری اسلامی ایران دانست؛ هر چند که جان بولتون هنگام تبیین دلایل این شکست بر دگمهای ذهنی خودش اصرار میورزد و هنوز هم عامل شکست این رویکرد را عدم توسل بیشتر به زورگوییهایی میداند که این شکستها را رقم زدهاند.
بولتون در کتاب تازهاش به نام «اتاقی که در آن اتفاق افتاد»، روایتی از دلایل شکست ترامپ در برابر جمهوری اسلامی ایران ارائه کرده که نگاه به آن خالی از لطف نیست. مرور بخشهایی از کتاب بولتون که در آنها به ایران اشاره شده علاوه بر اینکه روایت او از دلایل شکست آمریکا در برابر ایران را انعکاس میدهد، تصویری از درهمآشفتگیهای کاخ سفید در برابر موفقیتهای راهبردی جمهوری اسلامی به دست میدهد.
در این گزارش به بررسی بخشهای مهمی از کتاب جان بولتون خواهیم پرداخت که مربوط به تصمیمگیری درباره ایران است.
قبل از ورود به کاخ سفید
بخشهای ابتدایی کتاب جان بولتون به تلاشهای او برای اثرگذاری بر تصمیمها و نظرات ترامپ در خصوص توافق هستهای ایران میپردازد. او در صفحه 24 کتاب، درباره یکی از دیدارهایش با ترامپ قبل از ورود به دولت مینویسد: «در خصوص ایران، از او خواستم به تلاش برای خروج از توافق هستهای ادامه دهد و برایش توضیح دادم که چرا استفاده از زور نظامی علیه برنامه هستهای ایران، تنها راه حل ماندگار برای حل این مشکل خواهد بود.»
ترامپ در ماه جولای 2017 باید برای دومین بار باید پایبندی ایران به توافق هستهای را تأیید میکرده. او چند ماه قبلتر، یک بار تأیید کرده بود که ایران به این توافق پایبند بوده است. بولتون در کتابش خاطرنشان کرده که با نگارش یادداشتی در مجله «هیل» تلاش کرده ترامپ را به خروج از توافق متقاعد کند.
در این کتاب آمده است: «یادداشتی برای هیل نوشتم که روز 16 جولای روی وبسایت این نشریه منتشر شد. این یادداشت ظاهراً به یک نزاع کامل در داخل کاخ سفید منجر شد.» بولتون می نویسد که چند روز پس از این ماجرا ترامپ وی را خواسته و از وی درباره آنچه در مورد موضوع ایران از رکس تیلرسون، وزیر وقت و اخراج شده خارجه آمریکا، شنیده است را با او بازگو می کند که پرسنل وزارت خارجه آمریکا چندان در زمینه ایران همکاری نداشته و شخص تیلرسون به بولتون گفته هر حرفی که ترامپ هرچند هم خیلی مهم به او گفته، صبر کند و منتظر بماند.
مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در ادامه این ماجرا نوشته است: من به «استیون بانون» (استراتژیست سابق کاخ سفید) گفتم که طرحی را در خصوص چگونگی خروج آمریکا از توافق هستهای ایران خواهم نوشت، اما توجهی به آن نشد.»
بولتون در ادامه نوشت: «آنچه که اتفاق نیافتد این بود که هیچ نشانه زنده و فعالی در ارتباط با راهبرد من درباره خروج از توافق ایران که پیشتر برای بانون فرستاده بودم، در کاخ سفید مشاهده نکردم.»
او در ادامه تصریح کرده است: «وی در زمانی که با ترامپ جلسهای داشتم، «وسترهاوت» - مسئول دفتر کاخ سفید که بعدها توسط ترامپ از این سمت اخراج شد – به من می گفت که اول باید تیلرسون را ببینم، که این در واقع اتلاف وقت برای هر دوی ما بود.»
بولتون آنگاه از دیسیپلینی که از سوی «جان کلی» رئیس کارکنان کاخ سفید برای جلوگیری از بی نظمی دراین مکان به عمل آورده بود، گلایه می کند و می نویسد که به رفتار وی علیه خود مشکوک می شود چراکه تلاش دارد تا از اختیار ویژهای که برای دیدار با شخص رئیس جمهوری آمریکا دارد ممانعت ورزد.
وی نوشت: این یک شرمساری بود که اجازه دهند طرح من در خصوص ایران «رنگ ببازد».
بولتون نوشته که طرح 4 بندی خود برای خروج از برجام را به یک رسانه داده و از آن خواسته منتشرش کند. او مینویسد این طرح با واکنش «محمد جواد ظریف»، وزیر خارجه ایران روبهرو شده و همین مطمئنش کرده که قدم در مسیر درستی گذاشته است.
بولتون نوشته ترامپ قبل از صدور آخرین تأییدیه در خصوص پایبندی ایران به برجام با او تماس گرفته است. بولتون درباره آنچه به ترامپ گفته اینطور توضیح داده است: «از ترامپ خواستم تا چند سطری را در متن سخنرانی اش اضافه کند و بگوید که این توافق مدام در حال بازنگری بوده و هر زمان امکان خاتمه دادن به آن، وجود دارد، بنابراین نیازی به در انتظار نشستن برای پایان یافتن هر دوره 90 روزه برای تمدید و یا تمدید نکردن این توافق که حامیان توافق هستهای ایران علاقه مند به آن بودند، نیست؛ ما درباره لحنی که ترامپ ممکن است در این زمینه به کار برد صحبت کردیم.»
مقام سابق آمریکایی به نقش خود در اعلام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان گروه اصطلاحاً «تروریستی» هم اشاره کرده و نوشته است: ترامپ موضوع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را هم مطرح کرد و پرسید که آیا باید آن را سازمان تروریستی خارجی اعلام کند یا نه. من از او خواستم که این کار را انجام بدهد چون سپاه کنترل برنامههای موشکی و هستهای ایران را در اختیار داشت.»
او سرانجام بعد از این تلاشها توانست به کاخ سفید راه پیدا کند و به عنوان مشاور امنیت ملی در بال غربی کاخ سفید مستقر شود. از اینجا به بعد، ایران که به عنوان فصل اشتراک بولتون و ترامپ عامل راهیابی او به دولت شده به عاملی برای اخراج او توسط ترامپ هم تبدیل میشود.
ورود به کاخ سفید
بولتون در بخشهای نخست کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» به تلاشهایش بعد از ورود به دولت ترامپ برای مخالفت با رایزنیهای کشورهای اروپایی و خروج از توافق هستهای برجام اشاره کرده است. او میگوید که قبل از خروج از برجام به نمایندگان کشورهای اروپایی گفته که راهی برای «تعمیر» توافق هستهای وجود ندارد.
او نوشته است: «روزها که میگذشتند من به آرامی به منوشین، نیکی هیلی، دنی کوتس، جینا هاسپل و دیگران گفتم که همه نشانهها از خروج آمریکا از توافق هستهای در اوایل ماه می حکایت دارند و لازم است همه ما به گزینههای متعاقب این تصمیم در حیطههای کاری خودمان فکر کنیم.»
بولتون در ادامه به اختلافات خودش با استیون منوشین، وزیر خزانهداری آمریکا اشاره کرده خاطرنشان کرده است: «منوشین اصرار کرد که برای بازگرداندن تحریمها به 6 ماه زمان نیاز دارد که من نتوانستم علت ان را درک کنم. چرا تحریمها نباید فوراً و ظرف یک مدت کوتاه مثلا سه ماهه اجرایی نشوند تا شرکتها وقت داشته باشند قراردادهای فعلی را تنظیم کنند؟ این یک مشکل جدی در خزانهداری تحت امر منوشین بود. او به همان اندازه که نگران آغاز تحریمها بود برای تسکین اثرات آن هم دغدغه داشت.»
مشاور سابق امنیت ملی آمریکا نوشته است: «پامپئو با من موافق بود که تحریمها باید فوراً اجرایی شوند. وقتی که منوشین دوره اجرایی شدن تحریمها را از 180 روز به 90 روز کاهش داد ما احساس کردیم یک پیروزی کوچک به دست آوردهایم. البته او دوره اجرایی شدن تحریمهای نفت و بیمه را در حد همان 180 روز نگاه داشت.»
بولتون به مخالفتهای جیمز متیس، وزیر دفاع وقت آمریکا برای خروج آمریکا از برجام هم اشاره کرده است: «ساعت 6 صبح 2 می اولین صبحانه کاری هفتگی خودمان را در پنتاگون با پامپئو و متیس داشتم. در این جلسه متیس کماکان به طرح استدلالهای خودش در مخالفت با خروج از برجام ادامه داد اما مشخص بود که ترامپ تصمیمش را گرفته است.»
و در ادامه او به یک موضوع عجیب از تصمیم ترامپ برای تغییر زمان خروج از برجام اشاره میکند. بولتون مدعی شده ترامپ به خاطر آنکه اخبار خروج از برجام روی اعلام طرحی که همسر ترامپ، ملانیا میخواهد اعلام کند خواسته این اقدام به تأخیر بیفتد.
او نوشته است: «من موعد 7 می را برای اعلام خروج از برجام در نظر گرفته بودم اما سارا سندرز به من گفت که بانوی اول آمریکا قرار است آن روز مراسمی داشته باشند به همین خاطر ما اعلام خروج از برجام را به 8 می موکول کردیم.»
تلاشها برای منصرف کردن ترامپ از تصمیم برجامی
مشاور امنیت ملی سابق آمریکا یک روز قبل از خروج برجام دیداری هم با «بوریس جانسون»، وزیر خارجه وقت انگلیس داشته. بولتون مینویسد جانسون هم همانند «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه در این دیدار به «ضعفهای توافق» اعتراف کرده است. در این بخش آمده است: «او (جانسون) هم مثل ماکرون تأکید کرد که بریتانیا به ضعفهای توافق موجود واقف است. برای او توضیح دادم که خروج از برجام به زودی اعلام میشود، اگرچه با شناختی که از ترامپ داشتم نگفتم که این مسئله فردا اتفاق خواهد افتاد.»
روز خروج از برجام، ترامپ تماسی با «شیجینپینگ»، رئیسجمهور چین داشته. بولتون این اتفاق را اینطور روایت میکند: «ترامپ ساعت هشت و نیم صبح با شیجین پینگ تماس گرفت و با او درباره موضوعات مختلف از جمله کره شمالی صحبت کرد. ترامپ گفت که به زودی بیانیهای درباره ایران صادر میکند و با لحنی تقریباً کودکانه از شی پرسید آیا دوست دارد بداند که میخواهد چه چیزی بگوید.»
رئیسجمهور چین بعد از شنیدن نظر ترامپ گفته که آمریکا از اینکه چین چه موضعی در این خصوص دارد آگاه است ولی قصد ندارد این مسئله را به یک مشکل در روابط دوجانبه تبدیل کند.»
طبق روایت بولتون، ترامپ در تماس تلفنیای که ساعتی بعدتر با ماکرون داشته به او گفته که فکر نمیکند ایران در واکنش به تصمیم آمریکا از برجام خارج خواهد شد. «ترامپ بعد از توضیح درباره اینکه میخواهد از برجام خارج شود از ماکرون خواست این موضوع را علنی نکند. ماکرون گفت معتقد است که ایران نباید از برجام خارج شود و فرانسه هم نمیخواهد از این توافق خارج شود. ترامپ فکر نمیکرد ایران از برجام خارج شود چون به نظرش داشتند پول خوبی به جیب میزدند.»
در ادامه آمده است: «ترامپ با لحنی متفکرانه گفت که در یک مقطع زمانی باید با حسن روحانی، رئیسجمهور ایران دیدار کند و با چربزبانی به ماکرون گفت که او در بین اروپاییها بهترین است و باید به روحانی بگوید که ترامپ درست فکر میکند.»
براندازی، سیاست ترامپ در قبال ایران بود
مشاور امنیت ملی سابق آمریکا در ادامه از پاره کردن برجام به عنوان تصمیمی آسان یاد میکند. او مینویسد که البته طبق نظر او هنوز کارهای بیشتری برای «به زانو درآوردن ایران» و براندازی نظام این کشور باقی مانده بود. او همچنین تصریح کرده که براندازی سیاست اعلامشده ترامپ بوده است.
وی مینویسد: «پاره کردن توافق هستهای ایران یک ماه طول کشید تا معلوم شود وقتی کسی مدیریت امور را بر عهده بگیرد چقدر کارها آسان میشود. من بیشترین تلاش را برای آماده کردن متحدانمان، انگلیس آلمان و فرانسه انجام دادم، چون آنها کاملاً برای خروج احتمالی آمریکا آماده نبودند.»
بولتون در ادامه مینویسد: «برای به زانو درآوردن ایران یا براندازی رژیم که سیاست اعلامشده ترامپ بود- صرفنظر از آنچه بر خلاف آن مطرح میکرد-کارهای زیادی مانده بود که باید انجام میشد، اما ما قدم در راه یک شروع بزرگ گذاشته بودیم.»
آغاز اختلافات با ترامپ
خرداد سال 1398 اعلام شد که ایران یک پهپاد آمریکا را سرنگون کرده است. بولتون که همواره مفتخرانه میگوید حامی سیاستی موسوم به «پاسخ غیرمتناسب» است ترامپ را برای آغاز مجموعهای از حملات نظامی به ایران تحت فشار قرار داد.
جان بولتون در کتابش درباره آن شب و حملهای که قرار بوده به دستور ترامپ به مواضعی در ایران حمله شود توضیح داده است. او مینویسد: «این جلسه ساعت 4:20 به پایان رسید و آمادگیها برای حمله سرعت گرفت. من با این فکر که قرار است همه شب در کاخ سفید باشم ساعت 5:30 به خانه رفتم.»
بولتون بعد از برگشتن به کاخ سفید متوجه شده که ترامپ حمله را به این دلیل که به نظر او «متناسب» نبوده لغو کرده است. او به تلاشهای پامپئو برای منصرف کردن ترامپ از این تصمیم اشاره کرده است: «ترامپ گفت که این حمله متناسب نیست. پامپئو سعی کرد برایش استدلال بیاورد ولی اثری روی ترامپ نداشت. با گفتن اینکه بعداً هم فرصت داریم حمله کنیم، حرفها را قطع میکرد و مرتب میگفت نمیخواهد در تلویزیون شاهد حمل جسد باشد. خواستم نظرش را تغییر دهم ولی راه به جایی نبردم.»
مشاور امنیت ملی کاخ سفید از این تصمیم ترامپ به عنوان «نابخردانهترین کاری که از یک رئیسجمهور سر زده» یاد کرده و به ناامیدیها و سرخوردگیهایش از این تصمیم را اینطور شرح داده است: «به دفترم رفتم و ساعت 7:35 عصر با پامپئو تماس گرفتم. هر دو حالمان مثل هم بود.»
این حادثه، آنطور که قبلاً در رسانهها هم گزارش شده، نقطه شروعی برای جدی شدن اختلافات بولتون با ترامپ بود که سرانجام به اخراج او از کاخ سفید منجر شد. او مینویسد: «قبل از آن هم چند بار به استعفا فکر کرده بودم، اما این اتفاق برایم یک نقطه عطف بود. اگر قرار بود اینطوری برای مواقع بحرانی تصمیم بگیریم و تصمیمهایمان این باشد، چه دلیلی [برای ماندن] وجود داشت؟»
بولتون اضافه میکند: «پامپئو آنقدر پریشان بود که گفت تا ساعت 2 صبح خوابش نبرده. میگفت اجماعی که در جلسه صبحانه کاری صبح پنجشنبه حاصل شده بود برای تصمیم به حمله به ایران کفایت میکرد. لغو تصمیم حمله همه استدلالهای ما درباره ایران را نادیده گرفت. میگفت "میتوانم برای ترامپ اختیار قائل باشم تا هر تصمیمی که میخواهد را بگیرد اما از اینکه چه میخواهد سر در نمیآورم. از این به بعد اگر بگوییم از برنامه موشکی ایران نگرانیم کسی حرفمان را باور میکند؟" حرفهای خیلی بیشتری زده شد، اما این حرفهای پامپئو نشاندهنده اختلاف زیادی بود که بین ما وجود داشت. من نمیخواستم اجازه بدهم ترامپ اختیار داشته باشد هر تصمیمی دلش میخواهد بگیرد چون خیلی از تصمیمهایش به شدت اشتباه بودند.»
مشاور امنیت ملی کاخ سفید نوشته است: «تصمیم گرفتیم بدون اطلاعرسانی به یکدیگر استعفا نکنیم. این اولین باری بود که این موضوع مطرح میشد. البته اینطور نبود که بحث مفصلی بین طرفداران و مخالفان استعفا مطرح شده باشد اما مسئله استعفا چیزی بود که اکنون به عنوان یک گزینه رخنمایی میکرد.»
به گزارش تسنیم، در ماههای بعد اختلافات میان ترامپ و بولتون در زمینههای سیاست خارجی شدت گرفت و ترامپ 10 سپتامبر 2019 خروج بولتون از دولتش را اعلام کرد.