اگر خوب جهان خود را و آنچه در متن و پیرامون زندگی ما میگذرد بنگریم برپایی جنگی تمامعیار و آشتیناپذیر را میان تمدن قافیهباخته و محکوم به نابودی غرب با اسلام در حال خیزش مجدد را شاهد خواهیم بود.
شهدای ایران: سید محمد سعید مدنی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱-«خصوصیتی که... جزو مهمترین و برجستهترین خصوصیات امام بزرگوار است....عبارت است از روحیه تحولخواهی و تحولانگیزی امام بزرگوار. امام روحا هم یک انسان تحولخواه بود، هم تحولآفرین بود. در مورد ایجاد تحول، نقش او صرفا نقش یک معلم و استاد و مدرس نبود؛ نقش یک فرمانده داخل در عملیات و نقش یک رهبر به معنای واقعی بود. ایشان بزرگترین تحولات را در دوران خودشان؛ در زمان خودشان در حوزههای متعددی و در عرصههای متنوع زیادی ایجاد کردند... امام بزرگوار که این همه تحولات را به وجود آورد... به معنای واقعی کلمه امامِ تحول بود...»(رهبر معظم انقلاب، سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام خمینی- ۱۴ خرداد۹۹ )
۲- انقلاب اسلامی حرکتی همهجانبه و تحولخواهانه بود. اسلام که ایدئولوژی و دکترین این انقلاب بود، دین تحول و دگرگونی عمقی و از نای جان است. بزرگترین تحول مورد نظر این آیین آسمانی تحول در جان و روح انسانها و پرورش و ساختن انسان توحیدی است. وقتی انسان ساخته شد آن وقت همه چیز ساخته میشود. «آن چیزی که مطرح است پیش انبیا، انسان است... انسان مطرح است پیش انبیا، چیز دیگری پیش انبیا مطرح نیست، همه چیز به صورت انسان درآید. میخواهند انسان درست کنند. انسان که درست شد همه چیز درست میشود.»(امام خمینی)
۳- هرچه زمان بیشتر میگذرد و ماهیت و ذات انقلاب اسلامی آشکارتر میشود، تواناییها و خلاقیتهای آن در عرصههای مختلف(علمی، نظامی و...) آن هم در عین استقلال و آزادگی و بینیازی از قدرتهای سلطهگر و... هرچه بیشتر عیان میشود و هر چقدر میوههای مقاومت و نتایج شیرین استقامت ملت ایران بیشتر به بار مینشیند، قدرتهایی که بر اثر انقلاب اسلامی ضربات سنگین و همهجانبه خورده و منافع نامشروع خود را در این کشور و کل منطقه از دست دادهاند و ضرر و زیانهای غیر قابل حساب دیدهاند عصبانیتر و در عین حال عیانتر و خشنتر و بلکه دیوانهوارتر علیه این ملک و ملت دشمنی و خباثت به خرج میدهند. البته هربار به بهانهای. روزی به دلیل صدور انقلاب! دیگر روز به بهانه حقوق بشر! و روز دیگر به بهانه انرژی هستهای و... امروز به بهانه توسعه قدرت موشکی ایران و... اما همانطور که بالاتر گفته شد و همه خوب میدانیم که اینها همه «بهانهای» بیش نیست. علتالعلل دشمنیهای بیامان قدرتهای شیطانی و جنایتکار حاکم بر دنیا «اصل انقلاب اسلامی» است. انقلابی که به دلیل ماهیت و ذات خود تمامیت «تمدن غرب» را به چالش کشانده و مسیر و غایت و ماهیت ضدانسانی آن را زیر سؤال برده است. همان انسانی که اسلام تعریف میکند و خداوند به او کرامت بخشیده و اشرف مخلوقات است و فرشتگان خدا به پایش به سجده افتادهاند.
بنابراین اگر خوب جهان خود را و آنچه در متن و پیرامون زندگی ما میگذرد بنگریم برپایی جنگی تمامعیار و آشتیناپذیر را میان تمدن قافیهباخته و محکوم به نابودی غرب با اسلام در حال خیزش مجدد و به طلایهداری ایران مقاوم و پرانگیزه شاهد خواهیم بود.
۴- دشمن با تمام توان و از همه راهها و با هر ابزاری که در اختیار دارد هجوم آورده است. راه مقابله با او که با اصل انقلاب و مقاومت و مبارزه ناشی از آن مخالف است و قسم خورده که تا انقلاب را شکست ندهد و مقاومت مردم ایران را در هم نشکند از پای نخواهد نشست و در این راه در طول این چهل و یکسال به هر ابزار مشروع و نامشروعی دست زده تا اجازه ندهد آرمانهای انقلاب اسلامی تحقق پیدا کند و فرهنگی دیگر و اقتصادی دیگر و سیاستی دیگر و... تبیین و عملی شود، جز مقاومت چیز دیگری نیست. برای مقاومت هم شعار صرف کافی نیست «دیپلماسی لبخند»! و کوتاه آمدن و... کارآمد نیست باید به ابزار و لوازم مقاومت بیش از پیش مسلح و مجهز بود. برای مقاومت باید از «درون»، «قوی» شد و برای قوی شدن نباید لحظهای از بهتر شدن و «تحول» همهجانبه باز ایستاد. هر حرکتی در غیر این مسیر پذیرفتنی نیست سهل است که بازی در زمین دشمن است.
۵- راستی این است که دشمن غدار و جنایتکار که در طول چهل و یکسال تاریخ انقلاب و علیالخصوص در جریان جنگ تحمیلی خوب فهمیده که در جنگ رویاروی و نبرد مستقیم نظامی حریف ما نیست و این ملت شجاع و موحد که اهل تجاوز و جنگ نیست اما به مصداق «لن نجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا» هر ضربهای را با ضربتی محکمتر پاسخ میدهد و در دفاع از حیثیت و اعتقاد و سرزمین خود اهل کوتاه آمدن و تسلیم نیست، پس میدان نبرد را به «درون» و عرصه جنگ نرم و تهاجم به فرهنگ این مردم کشاند. فرهنگی نشئتگرفته از مکتب انسانساز و توحیدی اسلام که ضرب شست آن را در طول هشت سال جنگ با شعارهایی نظیر «یا حسین(ع) فرماندهی»! چشیده بودند. دشمن فهمیده بود آن فرهنگی که یک قرن پیش گلادستون در مجلس انگلیس درباره آن گفته بود «تا زمانی که مسلمانان قرآن میخوانند و تفسیر میکنند و به حج میروند و مادام که نام محمد(ص) را میبرند ما در خطر هستیم باید قرآن را نابود کرد کعبه را ویران ساخت و نام محمد(ص) را از ذهنها پاک کرد.» هنوز زنده است. اصلا این فرهنگی همیشه زنده است که هر گاه در حیات جمعی روان شود و مسلمانان در هر جا و در هر وضعیتی لیاقت و توانایی استفاده از این فرهنگ را ثابت کنند هر ملت ولو مردهای را جان میبخشد و در کالبد آن روح مقاومت و شجاعت و عزتطلبی جاری میسازد. پس برای در هم شکستن مقاومت این مردم؛ برای زدن انقلاب این مردم و... باید این فرهنگ را از آنها گرفت ولی از آنجا که این فرهنگ در تقابل با فرهنگهای وارداتی از قدرت چیرگی برخوردار است، حمله را از زاویه دیگری آغاز کردهاند، برای این هدف بهترین کار حمله به معیشت و نان و سفره این مردم است. همانجا که بزرگان دین و راهبران راستین اسلام درباره آن تذکرات فراوان و توصیههای بیشمار کردهاند. «فلولا خُبز ما صلینا و لا صُمنا»! سخن بزرگ و بسیار قابل تامل آورنده آن فرهنگ دشمنشکن و انسانساز است که «کسی که نان ندارد، نماز و روزه هم ندارد»!
۶- هر چه زمان میگذرد و ابهت و هیمنه پوشالی قدرتهای شیطانی در برابر خروش اسلام احیاءشده بیشتر فرو میریزد دشمن عصبانیتر و وحشیتر و بینقابتر و رسواتر علیه این انقلاب عمل میکند. آنقدر وحشی و عصبانی که مراقب نیست نقابی که از تمدن و ترقی و دموکراسی و حقوق بشر و آزادی و... برای خود ساخته بود، خیلی وقت است که از چهره کریهاش افتاده است و دنیا و آدمهای خوشباور در غرب و غیر غرب هم به ماهیت و ذات تمدن یکبعدی و (به قول مارکوزه) «تکساحتی» پی بردهاند. الان بیش از دو سال است بعد از زیر برجام زدن رئیسجمهور لمپنمآب و تروریست آمریکا پیش چشم حیرتزده جهانیان، که حمله به سفره و معیشت مردم و اقتصاد این مملکت به شکل علنیتر و غیرانسانیتر آغاز شده است. و اینها در راستای زدن ریشه و اصل انقلابی است که این مردم با نام «خدا» و برای برقراری حکومتی مبتنی بر آموزههای اسلام ناب برپا کرده، حکومتی نه شرقی و نه غربی که جوهره و مشخصه اصلی آن «عدالت» است(ولقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط) و ساختن امتی «وسط» و نمونه و الگو برای جهانیان (و کذالک جعلناکم امه وسطا لتکونواشهدا علی الناس...). دشمن برای خلع سلاح ما، برای تضعیف سیرت و ماهیت انقلاب «فرهنگ انقلاب» را هدف قرار داده و طبق فرمایش و هشدار آورنده فرهنگ مورد بحث، یکی از مهلکترین ضربات بر پیکر این فرهنگ و یکی از کارآمدترین حربهها برای جدایی افکندن میان مردم و این فرهنگ» حمله به نان و معیشت مردم و گرفتار کردن آنها زیر بار سنگین زندگی روزمره است.
۷- برای تحقق آرمانهای انقلاب عظیم و کبیر اسلامی، برای تداوم خط و مسیر انبیاء، راهی جز «قوی شدن» وجود ندارد. در این باره رهبر حکیم انقلاب در چند ماهه اخیر (به ویژه بعد از شهادت مظلومانه حاج قاسم و یارانش) که دشمن بیش از گذشته تعارفات و شعایر و ظواهر را کنار گذشته و علنا قداره کشیده و مثلا برای ترساندن ما!! بالای سرش میچرخاند، حداقل دوبار به طور صریح تاکید فرمودهاند» یکی از راههای قوی شدن ایجاد تحول است. البته «تحول صحیح». تحول صحیح احتیاج دارد به «پشتوانه فکری». یعنی همان کاری که امام راحل در زمینه تحول انجام میداد و رهبر انقلاب آن را به این گونه تعریف کردند «امام هر کاری در زمینه تحولات انجام دادند متکی به همین حرکت اسلامی و مبانی معرفتی اسلام بود؛ امام در چهارچوب آن حرکت کردند.» تحول به معنای «گرایش مستمر به بهتر شدن؛... یعنی اکتفا نکردن به داشتههای موجود...» و شرط مهم دیگر تحول آن هم در مهمترین و حیاتیترین ابعاد زندگانی اجتماعی یعنی اقتصاد و فرهنگ، «نترسیدن از دشمنی و دشمنیهاست.» همانجایی که امروز به راحتی میشود دید که آماج حملات همهجانبه و بیامان دشمن است. ترسیدن و کوتاهی در ایجاد تحول در این عرصهها که با تحقق «عدالت» عینیت مییابد، خواسته و ناخواسته حکم خیانت و بازی در مسیر اجرای اهداف دشمن نابکار است. حرکت ضدتحول و تعلل در حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم که جای خود دارد...!
۱-«خصوصیتی که... جزو مهمترین و برجستهترین خصوصیات امام بزرگوار است....عبارت است از روحیه تحولخواهی و تحولانگیزی امام بزرگوار. امام روحا هم یک انسان تحولخواه بود، هم تحولآفرین بود. در مورد ایجاد تحول، نقش او صرفا نقش یک معلم و استاد و مدرس نبود؛ نقش یک فرمانده داخل در عملیات و نقش یک رهبر به معنای واقعی بود. ایشان بزرگترین تحولات را در دوران خودشان؛ در زمان خودشان در حوزههای متعددی و در عرصههای متنوع زیادی ایجاد کردند... امام بزرگوار که این همه تحولات را به وجود آورد... به معنای واقعی کلمه امامِ تحول بود...»(رهبر معظم انقلاب، سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام خمینی- ۱۴ خرداد۹۹ )
۲- انقلاب اسلامی حرکتی همهجانبه و تحولخواهانه بود. اسلام که ایدئولوژی و دکترین این انقلاب بود، دین تحول و دگرگونی عمقی و از نای جان است. بزرگترین تحول مورد نظر این آیین آسمانی تحول در جان و روح انسانها و پرورش و ساختن انسان توحیدی است. وقتی انسان ساخته شد آن وقت همه چیز ساخته میشود. «آن چیزی که مطرح است پیش انبیا، انسان است... انسان مطرح است پیش انبیا، چیز دیگری پیش انبیا مطرح نیست، همه چیز به صورت انسان درآید. میخواهند انسان درست کنند. انسان که درست شد همه چیز درست میشود.»(امام خمینی)
۳- هرچه زمان بیشتر میگذرد و ماهیت و ذات انقلاب اسلامی آشکارتر میشود، تواناییها و خلاقیتهای آن در عرصههای مختلف(علمی، نظامی و...) آن هم در عین استقلال و آزادگی و بینیازی از قدرتهای سلطهگر و... هرچه بیشتر عیان میشود و هر چقدر میوههای مقاومت و نتایج شیرین استقامت ملت ایران بیشتر به بار مینشیند، قدرتهایی که بر اثر انقلاب اسلامی ضربات سنگین و همهجانبه خورده و منافع نامشروع خود را در این کشور و کل منطقه از دست دادهاند و ضرر و زیانهای غیر قابل حساب دیدهاند عصبانیتر و در عین حال عیانتر و خشنتر و بلکه دیوانهوارتر علیه این ملک و ملت دشمنی و خباثت به خرج میدهند. البته هربار به بهانهای. روزی به دلیل صدور انقلاب! دیگر روز به بهانه حقوق بشر! و روز دیگر به بهانه انرژی هستهای و... امروز به بهانه توسعه قدرت موشکی ایران و... اما همانطور که بالاتر گفته شد و همه خوب میدانیم که اینها همه «بهانهای» بیش نیست. علتالعلل دشمنیهای بیامان قدرتهای شیطانی و جنایتکار حاکم بر دنیا «اصل انقلاب اسلامی» است. انقلابی که به دلیل ماهیت و ذات خود تمامیت «تمدن غرب» را به چالش کشانده و مسیر و غایت و ماهیت ضدانسانی آن را زیر سؤال برده است. همان انسانی که اسلام تعریف میکند و خداوند به او کرامت بخشیده و اشرف مخلوقات است و فرشتگان خدا به پایش به سجده افتادهاند.
بنابراین اگر خوب جهان خود را و آنچه در متن و پیرامون زندگی ما میگذرد بنگریم برپایی جنگی تمامعیار و آشتیناپذیر را میان تمدن قافیهباخته و محکوم به نابودی غرب با اسلام در حال خیزش مجدد و به طلایهداری ایران مقاوم و پرانگیزه شاهد خواهیم بود.
۴- دشمن با تمام توان و از همه راهها و با هر ابزاری که در اختیار دارد هجوم آورده است. راه مقابله با او که با اصل انقلاب و مقاومت و مبارزه ناشی از آن مخالف است و قسم خورده که تا انقلاب را شکست ندهد و مقاومت مردم ایران را در هم نشکند از پای نخواهد نشست و در این راه در طول این چهل و یکسال به هر ابزار مشروع و نامشروعی دست زده تا اجازه ندهد آرمانهای انقلاب اسلامی تحقق پیدا کند و فرهنگی دیگر و اقتصادی دیگر و سیاستی دیگر و... تبیین و عملی شود، جز مقاومت چیز دیگری نیست. برای مقاومت هم شعار صرف کافی نیست «دیپلماسی لبخند»! و کوتاه آمدن و... کارآمد نیست باید به ابزار و لوازم مقاومت بیش از پیش مسلح و مجهز بود. برای مقاومت باید از «درون»، «قوی» شد و برای قوی شدن نباید لحظهای از بهتر شدن و «تحول» همهجانبه باز ایستاد. هر حرکتی در غیر این مسیر پذیرفتنی نیست سهل است که بازی در زمین دشمن است.
۵- راستی این است که دشمن غدار و جنایتکار که در طول چهل و یکسال تاریخ انقلاب و علیالخصوص در جریان جنگ تحمیلی خوب فهمیده که در جنگ رویاروی و نبرد مستقیم نظامی حریف ما نیست و این ملت شجاع و موحد که اهل تجاوز و جنگ نیست اما به مصداق «لن نجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا» هر ضربهای را با ضربتی محکمتر پاسخ میدهد و در دفاع از حیثیت و اعتقاد و سرزمین خود اهل کوتاه آمدن و تسلیم نیست، پس میدان نبرد را به «درون» و عرصه جنگ نرم و تهاجم به فرهنگ این مردم کشاند. فرهنگی نشئتگرفته از مکتب انسانساز و توحیدی اسلام که ضرب شست آن را در طول هشت سال جنگ با شعارهایی نظیر «یا حسین(ع) فرماندهی»! چشیده بودند. دشمن فهمیده بود آن فرهنگی که یک قرن پیش گلادستون در مجلس انگلیس درباره آن گفته بود «تا زمانی که مسلمانان قرآن میخوانند و تفسیر میکنند و به حج میروند و مادام که نام محمد(ص) را میبرند ما در خطر هستیم باید قرآن را نابود کرد کعبه را ویران ساخت و نام محمد(ص) را از ذهنها پاک کرد.» هنوز زنده است. اصلا این فرهنگی همیشه زنده است که هر گاه در حیات جمعی روان شود و مسلمانان در هر جا و در هر وضعیتی لیاقت و توانایی استفاده از این فرهنگ را ثابت کنند هر ملت ولو مردهای را جان میبخشد و در کالبد آن روح مقاومت و شجاعت و عزتطلبی جاری میسازد. پس برای در هم شکستن مقاومت این مردم؛ برای زدن انقلاب این مردم و... باید این فرهنگ را از آنها گرفت ولی از آنجا که این فرهنگ در تقابل با فرهنگهای وارداتی از قدرت چیرگی برخوردار است، حمله را از زاویه دیگری آغاز کردهاند، برای این هدف بهترین کار حمله به معیشت و نان و سفره این مردم است. همانجا که بزرگان دین و راهبران راستین اسلام درباره آن تذکرات فراوان و توصیههای بیشمار کردهاند. «فلولا خُبز ما صلینا و لا صُمنا»! سخن بزرگ و بسیار قابل تامل آورنده آن فرهنگ دشمنشکن و انسانساز است که «کسی که نان ندارد، نماز و روزه هم ندارد»!
۶- هر چه زمان میگذرد و ابهت و هیمنه پوشالی قدرتهای شیطانی در برابر خروش اسلام احیاءشده بیشتر فرو میریزد دشمن عصبانیتر و وحشیتر و بینقابتر و رسواتر علیه این انقلاب عمل میکند. آنقدر وحشی و عصبانی که مراقب نیست نقابی که از تمدن و ترقی و دموکراسی و حقوق بشر و آزادی و... برای خود ساخته بود، خیلی وقت است که از چهره کریهاش افتاده است و دنیا و آدمهای خوشباور در غرب و غیر غرب هم به ماهیت و ذات تمدن یکبعدی و (به قول مارکوزه) «تکساحتی» پی بردهاند. الان بیش از دو سال است بعد از زیر برجام زدن رئیسجمهور لمپنمآب و تروریست آمریکا پیش چشم حیرتزده جهانیان، که حمله به سفره و معیشت مردم و اقتصاد این مملکت به شکل علنیتر و غیرانسانیتر آغاز شده است. و اینها در راستای زدن ریشه و اصل انقلابی است که این مردم با نام «خدا» و برای برقراری حکومتی مبتنی بر آموزههای اسلام ناب برپا کرده، حکومتی نه شرقی و نه غربی که جوهره و مشخصه اصلی آن «عدالت» است(ولقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط) و ساختن امتی «وسط» و نمونه و الگو برای جهانیان (و کذالک جعلناکم امه وسطا لتکونواشهدا علی الناس...). دشمن برای خلع سلاح ما، برای تضعیف سیرت و ماهیت انقلاب «فرهنگ انقلاب» را هدف قرار داده و طبق فرمایش و هشدار آورنده فرهنگ مورد بحث، یکی از مهلکترین ضربات بر پیکر این فرهنگ و یکی از کارآمدترین حربهها برای جدایی افکندن میان مردم و این فرهنگ» حمله به نان و معیشت مردم و گرفتار کردن آنها زیر بار سنگین زندگی روزمره است.
۷- برای تحقق آرمانهای انقلاب عظیم و کبیر اسلامی، برای تداوم خط و مسیر انبیاء، راهی جز «قوی شدن» وجود ندارد. در این باره رهبر حکیم انقلاب در چند ماهه اخیر (به ویژه بعد از شهادت مظلومانه حاج قاسم و یارانش) که دشمن بیش از گذشته تعارفات و شعایر و ظواهر را کنار گذشته و علنا قداره کشیده و مثلا برای ترساندن ما!! بالای سرش میچرخاند، حداقل دوبار به طور صریح تاکید فرمودهاند» یکی از راههای قوی شدن ایجاد تحول است. البته «تحول صحیح». تحول صحیح احتیاج دارد به «پشتوانه فکری». یعنی همان کاری که امام راحل در زمینه تحول انجام میداد و رهبر انقلاب آن را به این گونه تعریف کردند «امام هر کاری در زمینه تحولات انجام دادند متکی به همین حرکت اسلامی و مبانی معرفتی اسلام بود؛ امام در چهارچوب آن حرکت کردند.» تحول به معنای «گرایش مستمر به بهتر شدن؛... یعنی اکتفا نکردن به داشتههای موجود...» و شرط مهم دیگر تحول آن هم در مهمترین و حیاتیترین ابعاد زندگانی اجتماعی یعنی اقتصاد و فرهنگ، «نترسیدن از دشمنی و دشمنیهاست.» همانجایی که امروز به راحتی میشود دید که آماج حملات همهجانبه و بیامان دشمن است. ترسیدن و کوتاهی در ایجاد تحول در این عرصهها که با تحقق «عدالت» عینیت مییابد، خواسته و ناخواسته حکم خیانت و بازی در مسیر اجرای اهداف دشمن نابکار است. حرکت ضدتحول و تعلل در حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم که جای خود دارد...!