کلماتی که چمران مینگارد، شاعرانههایی هستند برای آشتی دوباره با خالق و پیوند زدن جان خسته با شور احساس بزرگی که جز با بندگی حق، فهمیده نمیشود.
شهدای ایران: شهید چمران، شخصیتی جامعالاطراف داشت؛ خوبیهای او آنقدر گوناگون بود که میشد برای هر مخاطبی جاذبهای را در وجود آن سردار بزرگ یافت و قلم جادویی و شاعرانه وی، یکی از جاذبههایی است که با گذشت ۳۹ سال از عروج عاشقانه او، همچنان جذابیت خود را برای تمام کسانی که در پی رابطهای عارفانه با معبود هستند، حفظ کردهاست.
نمیدانم برایتان پیش آمدهاست کتاب «بینش و نیایش» چمران را مطالعه کردهباشید؟ اگر چنین است، حتما از نثر آهنگین و زیبای او که احساس ناب یک روح بزرگ را نسبت به مبدأ آفرینش به نمایش میگذارد، لذت بردهاید.
خلوتهای عارفانهای که چنین زیباییهایی را خلق میکنند، بیتردید از دایره ادراک آنانی که آلودهاند به مظاهر دنیوی و همه آمال و آرزوهایشان را در همین چند صباح زندگی در کرهخاکی میجویند، خارج است. جذابیت نوشتههای چمران را باید در آن سوی دیوارهای تردید و ناباوری جهان امروز جستوجو کرد؛ جایی که به تعبیر عارفان، یکسره نور است و حُسن و جلوه جمال معشوق، روح را در بر میگیرد و مَنیَّت را میزداید.
کلماتی که چمران مینگارد، شاعرانههایی هستند برای آشتی دوباره با خالق و پیوند زدن جان خسته با شور احساس بزرگی که جز با بندگی حق، فهمیده نمیشود.
جذابیت نوشتههای چمران و شاعرانههای دلنشین آن سردار بزرگ کارزار با پلیدی و تباهی، از آنرو به دل مینشیند که در آن اثری از شاعر نیست؛ هر چه هست، اوست و اوست که جان را به سوی خویش رهبری میکند.
آنچه بر زیبایی این قلم سحرانگیز میافزاید، توفیق بندگی است و مجاهدت در راهی که جز شهادت سرانجامی ندارد و چه نیکو پاداشی است برای آنان که دنیا را سهطلاقه کردهاند و جان را در گرو وصال معشوق گذاشتهاند. یادش گرامی و راهش پر رهرو.