سیدعبدالله متولیان
شهدای ایران: سخنان رهبر فرزانه انقلاب در سی و یکمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی در باب تحول خواهی و تحول جویی امام راحل، از یکسو تشریح و تبیین رویکرد نظام در تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی (که در تاریخ ۲۳ بهمن ماه ۹۷ صادر شد و بر عنصر تحول خواهی و تحول آفرینی استوار است) و انطباق آن با اندیشه سیاسی امام راحل بود و از دیگرسو مکمل سخنان معظم له در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام در سال گذشته در باره روحیه و تفکر مقاومت و ایستادگی آن عزیز سفرکرده بود. اساساً راز ماندگاری گفتمان امام خمینی را باید در صفات و ویژگیهای ممتاز ایشان جستوجو کرد. در میان صفات متعدد امام راحل، چهار عنصر بنیادین «تکلیف گرایی مشتمل بر تسلیم و توکل در برابر اراده خدا»، «دشمن شناسی»، «مقاومت و ایستادگی» و «تحول خواهی و تحول انگیزی» از برجستگی خاصی برخوردار بوده و همانند شهپرها و بالهای طایر قدسی اندیشه امام گفتمان ایشان را فراتر از عقول مادی بشر به تصویر کشیده است.
هندسه چهارضلعی مذکور، جغرافیای اندیشه سیاسی و گفتمان مکتب امام خمینی را در جهان امروز شکل میدهد و تحولگرایی، در گفتمان امام که بر عنصر اجتهاد تکیه داشته و وجه تمایز اندیشه شیعی با سایر مذاهب اسلامی به شمار میرود، مانند شمشیر دو دمی است که از یکسو حربه دشمنان انقلاب و متهم نمودن نظام به ارتجاع را از دست آنان گرفته و تهدید را به فرصت تبدیل میکند و از سوی دیگر مانع از ارتجاع انقلاب و بازگشت به تفکرات پوسیده ظلم پذیری و تسلیم شدن در برابر دشمن شده و علاوه بر آن روح نشاط، پویایی، تحرک و انقلابی گری را استمرار میبخشد. از این جهت میتوان گفت تحول گرایی ستون خیمه گفتمان امام خمینی محسوب میگردد.
امام خمینی، پایه گذار مکتبی تحول گرا و پویا است که از سال ۱۳۳۲ بر اساس تفکر ایستادگی و مقاومت در برابر نظام مهندسی شده سلطه و نظامهای فاسد لیبرال سرمایهداری غرب و سوسیالیزم و کمونیزم شرق و تلاش برای گفتمان سازی، جامعه سازی و احیای عزت اسلام و تمدن بزرگ اسلامی شکل گرفته است. در دوران پساجنگ دوم جهانی که نظام سلطه با ایجاد ساختار استعماری سازمان ملل متحد بر ویرانههای جمود فکری بشریت ظلم پذیر خیمه زده و به مردم جهان چنین القا کرده بودند که کشورهای دنیا، هیچ راهی جز تسلیم در برابر مهندسی دوقطبی آنان ندارند، امام خمینی تفکر مقاومت را فراتر از اندیشه فردی و در قالب اندیشه و راه حقطلبی و پویا پیریزی کرد و علم نهضت بیداری را فراروی ملتهای به خواب رفته برافراشت.
بیانیه گام دوم انقلاب بهعنوان نقشه راه نظام اسلامی در چله دوم دقیقاً و بی کم و کاست بر ابعاد چهارگانه گفتمان امام خمینی استوار بوده و روح حاکم بر بیانیه گام دوم انقلاب نیز همان عنصر راهبردی تحول گرایی در مکتب امام خمینی است. بیانیه گام دوم یک نقشه راه تحول گرا است که عناصر «شجاعت را در مقابل مرعوب شدن»، «امید به آینده روشن را در برابر یأس و خمودی»، «ابتکار را در برابر انفعال»، «خردمندی را مقابل هیجان زدگی»، «تکیه به ظرفیتهای داخلی را جای دلبستگی به وعدههای پوچ و سراب گونه دیگران»، «عدالت خواهی را جای ثروت اندوزی» و «جامعه سازی و تمدن سازی را به جای تسلیم شدن» یکجا به میدان آورده است.
بیانیه گام دوم انقلاب که در واقع به بازخوانی گفتمان امام خمینی و اصرار بر تحقق آن بهعنوان تنها نسخه رهایی کشور و مردم از نقشه راه دشمنان تأکید دارد، قویاً به دنبال تحول خواهی، تحولگرایی، تحولانگیزی و تحول آفرینی همه جانبه؛ تحول اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، معیشتی، سبک زندگی، نظام خانواده، ساختاری، مدیریتی و فکری بوده و با تکیه بر خودباوری، خودکفایی، پیشرفتهای علمی و فناوری، پیشرفتهای سیاسی، توسعه صحنه نفوذ انقلاب اسلامی و محور مقاومت در منطقه غرب آسیا و جهان در پی عبور منطقی و عاقلانه از بن بستهایی است که قاسطین (دشمنان بنیانی نظام و جریان غربگدا و اشرافی داخلی) ناکثین (همراهان پیمان شکن، سست نهادها، سست بنیادها و...) و مارقین (کج فهمها، نادانهای احمق، طالبان عدالت موهوم منهای ولایت و...) برای نظام، کشور و مردم ایجاد کرده و دشمن را به براندازی نظام از طریق فروپاشی داخلی امیدوار ساخته است.
تحول گرایی در مکتب و گفتمان امام خمینی ما را به «دشمن شناسی و نقشه راه دشمن»، «ایمان و اعتقاد راسخ به نصرت و وعده الهی»، «اعتماد به جوانان و جوانگرایی»، «بیاعتمادی محض به دشمن و بیگانه»، «تمرکز بر اولویتها»، «پرهیز از رفتارهای احساسی و هیجانی»، «برخورد شجاعانه و فعال» و «توسعه عمق استراتژیک نظام» فرا میخواند و هماهنگی بین همه قوا و ظرفیتهای رسانهای بهویژه رسانه ملی لازمه تحقق آن است.
هندسه چهارضلعی مذکور، جغرافیای اندیشه سیاسی و گفتمان مکتب امام خمینی را در جهان امروز شکل میدهد و تحولگرایی، در گفتمان امام که بر عنصر اجتهاد تکیه داشته و وجه تمایز اندیشه شیعی با سایر مذاهب اسلامی به شمار میرود، مانند شمشیر دو دمی است که از یکسو حربه دشمنان انقلاب و متهم نمودن نظام به ارتجاع را از دست آنان گرفته و تهدید را به فرصت تبدیل میکند و از سوی دیگر مانع از ارتجاع انقلاب و بازگشت به تفکرات پوسیده ظلم پذیری و تسلیم شدن در برابر دشمن شده و علاوه بر آن روح نشاط، پویایی، تحرک و انقلابی گری را استمرار میبخشد. از این جهت میتوان گفت تحول گرایی ستون خیمه گفتمان امام خمینی محسوب میگردد.
امام خمینی، پایه گذار مکتبی تحول گرا و پویا است که از سال ۱۳۳۲ بر اساس تفکر ایستادگی و مقاومت در برابر نظام مهندسی شده سلطه و نظامهای فاسد لیبرال سرمایهداری غرب و سوسیالیزم و کمونیزم شرق و تلاش برای گفتمان سازی، جامعه سازی و احیای عزت اسلام و تمدن بزرگ اسلامی شکل گرفته است. در دوران پساجنگ دوم جهانی که نظام سلطه با ایجاد ساختار استعماری سازمان ملل متحد بر ویرانههای جمود فکری بشریت ظلم پذیر خیمه زده و به مردم جهان چنین القا کرده بودند که کشورهای دنیا، هیچ راهی جز تسلیم در برابر مهندسی دوقطبی آنان ندارند، امام خمینی تفکر مقاومت را فراتر از اندیشه فردی و در قالب اندیشه و راه حقطلبی و پویا پیریزی کرد و علم نهضت بیداری را فراروی ملتهای به خواب رفته برافراشت.
بیانیه گام دوم انقلاب بهعنوان نقشه راه نظام اسلامی در چله دوم دقیقاً و بی کم و کاست بر ابعاد چهارگانه گفتمان امام خمینی استوار بوده و روح حاکم بر بیانیه گام دوم انقلاب نیز همان عنصر راهبردی تحول گرایی در مکتب امام خمینی است. بیانیه گام دوم یک نقشه راه تحول گرا است که عناصر «شجاعت را در مقابل مرعوب شدن»، «امید به آینده روشن را در برابر یأس و خمودی»، «ابتکار را در برابر انفعال»، «خردمندی را مقابل هیجان زدگی»، «تکیه به ظرفیتهای داخلی را جای دلبستگی به وعدههای پوچ و سراب گونه دیگران»، «عدالت خواهی را جای ثروت اندوزی» و «جامعه سازی و تمدن سازی را به جای تسلیم شدن» یکجا به میدان آورده است.
بیانیه گام دوم انقلاب که در واقع به بازخوانی گفتمان امام خمینی و اصرار بر تحقق آن بهعنوان تنها نسخه رهایی کشور و مردم از نقشه راه دشمنان تأکید دارد، قویاً به دنبال تحول خواهی، تحولگرایی، تحولانگیزی و تحول آفرینی همه جانبه؛ تحول اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، معیشتی، سبک زندگی، نظام خانواده، ساختاری، مدیریتی و فکری بوده و با تکیه بر خودباوری، خودکفایی، پیشرفتهای علمی و فناوری، پیشرفتهای سیاسی، توسعه صحنه نفوذ انقلاب اسلامی و محور مقاومت در منطقه غرب آسیا و جهان در پی عبور منطقی و عاقلانه از بن بستهایی است که قاسطین (دشمنان بنیانی نظام و جریان غربگدا و اشرافی داخلی) ناکثین (همراهان پیمان شکن، سست نهادها، سست بنیادها و...) و مارقین (کج فهمها، نادانهای احمق، طالبان عدالت موهوم منهای ولایت و...) برای نظام، کشور و مردم ایجاد کرده و دشمن را به براندازی نظام از طریق فروپاشی داخلی امیدوار ساخته است.
تحول گرایی در مکتب و گفتمان امام خمینی ما را به «دشمن شناسی و نقشه راه دشمن»، «ایمان و اعتقاد راسخ به نصرت و وعده الهی»، «اعتماد به جوانان و جوانگرایی»، «بیاعتمادی محض به دشمن و بیگانه»، «تمرکز بر اولویتها»، «پرهیز از رفتارهای احساسی و هیجانی»، «برخورد شجاعانه و فعال» و «توسعه عمق استراتژیک نظام» فرا میخواند و هماهنگی بین همه قوا و ظرفیتهای رسانهای بهویژه رسانه ملی لازمه تحقق آن است.