کارشناس مسائل امریکا:
استاد بینالملل دانشگاه تهران عنوان کرد که چهار شاخصه اصلی ابرقدرتی امریکا در حال افول است.
شهدای ایران: فؤاد ایزدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و کارشناس مسائل امریکا، در نشست «بررسی جنبش آزادی امریکا، امریکا در قاب رسانههای امریکا»، طی سخنانی با اشاره به وقایع اخیر امریکا اظهار داشت: آنچه در امریکا شاهد هستیم افول امریکا است نه سقوط، البته چند روز پیش واشنگتن پست مطلبی در خصوص فروپاشی امریکا کار کرده که در نوبه خود برای اولین بار است.
وی با بیان اینکه درباره افول امریکا در خود امریکا اجماع وجود دارد، تصریح کرد: واقعیت امر شعار ترامپ بازگشت از این افول و یکی شدن امریکا بود، اما در حقیقت سرعت افول را بیشتر کرده است. استاد دانشگاه تگزاس کریستوفرلن چهار شاخصه قدرت برای امریکا در نظر گرفته که همه آنها در حال افول است.
ایزدی در همین زمینه گفت: یکی از آنها اقتصاد است که بعد از جنگ جهانی دوم ۵۰ درصد اقتصاد جهان در اختیار امریکا بود و اکنون این عدد نزدیک ۲۰ درصد است. شاخصه بعدی بحث نظامی است که با وجود بودجه ۱ تریلیون دلاری سیاستهای آنها اجرایی نمیشود و مثال بارز آن سوریه است.
وی با اشاره به قدرت نرم به عنوان شاخصه سوم قدرت امریکا افزود: در این راستا آنچه ما در تظاهرات اخیر میبینیم کاهش شدید قدرت نرم امریکا است. چهارمین شاخص مدیریت سازمانها و نهادها است. در این باره هم مدیریت امریکا درخصوص بیماری کرونا به عنوان یک بحران جهانی نماد بارز از بین رفتن سیستم مدیریتی در این کشور است.
این کارشناس مسائل امریکا با اشاره به اظهارات قابل تأمل ژنرال آلن، فرمانده سابق نظامی امریکا در افغانستان که در گفتگو با شبکه cnn گفته است در تاریخ کشور سابقه نداشته که به این نقطه رسیده باشیم این آغازی بر پایان تجربه امریکا است، یادآور شد: این نشاندهنده واقعیتهای داخل امریکا است. امریکا در حال معمولی شدن و پایان ابر قدرتی است. آنچه برای کشورهای فرانسه و انگلستان در سدههای پیش با از دست دادن مستعمرات خود پیش آمده و اکنون به کشورها معمولی تبدیل شدهاند.
ایزدی با اشاره به تفاوتهای موجود در اعتراضات اخیر این کشور با سایر موارد مشابه گفت: تفاوتهای آشکاری که در تظاهرات امریکایی که در سال ۱۹۶۸ در رابطه با قتل مارتین لوتر کینگ اتفاق افتاده و تظاهرات فعلی حضور بخشهای از سفید پوستان است که در تظاهرات آن سالها در ضدیت با تبعیض نژادی نبوده است. نبود رهبری مشکل اصلی این جنبشها است سیاه پوستان امریکا حتی یک کانال تلویزیونی جدی در رابطه با خود ندارند.
ایزدی تصریح کرد: خطوط قرمز رسانههای امریکا را نخبگان دو حزب مشخص میکنند مثال آن جنگ ویتنام است که با وجود مخالفان زیاد جنگ در رسانههای امریکا به این موضوع پرداخته نمیشد. پژوهشهای لنس بنت، استاد حوزه ارتباطات سیاسی در دانشگاه واشنگتن که بیان میکند که در امریکا رسانهها خطوط قرمز دارند که توسط نخبگان دو حزب جمهوریخواه و دموکرات تعیین میشود. به این دلیل نقد جنگ عراق در رسانهها پرداخته شد که حرکت نخبگان حزب دموکرات به این سمت بوده و نتیجه آن باعث شد رسانهها را نیز با خود همراه کنند. وی با بیان اینکه رسانهها در امریکا زمانی حقیقت پیدا میکنند که شما بتوانید از خطوط قرمز عبور کنید، تأکید کرد: نقد رئیس جمهور امریکا مورد توافق نخبگان هر دو حزب است و در رسانهها انجام میشود، اما نقد رژیم اشغالگر قدس نیست.
وی با بیان اینکه درباره افول امریکا در خود امریکا اجماع وجود دارد، تصریح کرد: واقعیت امر شعار ترامپ بازگشت از این افول و یکی شدن امریکا بود، اما در حقیقت سرعت افول را بیشتر کرده است. استاد دانشگاه تگزاس کریستوفرلن چهار شاخصه قدرت برای امریکا در نظر گرفته که همه آنها در حال افول است.
ایزدی در همین زمینه گفت: یکی از آنها اقتصاد است که بعد از جنگ جهانی دوم ۵۰ درصد اقتصاد جهان در اختیار امریکا بود و اکنون این عدد نزدیک ۲۰ درصد است. شاخصه بعدی بحث نظامی است که با وجود بودجه ۱ تریلیون دلاری سیاستهای آنها اجرایی نمیشود و مثال بارز آن سوریه است.
وی با اشاره به قدرت نرم به عنوان شاخصه سوم قدرت امریکا افزود: در این راستا آنچه ما در تظاهرات اخیر میبینیم کاهش شدید قدرت نرم امریکا است. چهارمین شاخص مدیریت سازمانها و نهادها است. در این باره هم مدیریت امریکا درخصوص بیماری کرونا به عنوان یک بحران جهانی نماد بارز از بین رفتن سیستم مدیریتی در این کشور است.
این کارشناس مسائل امریکا با اشاره به اظهارات قابل تأمل ژنرال آلن، فرمانده سابق نظامی امریکا در افغانستان که در گفتگو با شبکه cnn گفته است در تاریخ کشور سابقه نداشته که به این نقطه رسیده باشیم این آغازی بر پایان تجربه امریکا است، یادآور شد: این نشاندهنده واقعیتهای داخل امریکا است. امریکا در حال معمولی شدن و پایان ابر قدرتی است. آنچه برای کشورهای فرانسه و انگلستان در سدههای پیش با از دست دادن مستعمرات خود پیش آمده و اکنون به کشورها معمولی تبدیل شدهاند.
ایزدی با اشاره به تفاوتهای موجود در اعتراضات اخیر این کشور با سایر موارد مشابه گفت: تفاوتهای آشکاری که در تظاهرات امریکایی که در سال ۱۹۶۸ در رابطه با قتل مارتین لوتر کینگ اتفاق افتاده و تظاهرات فعلی حضور بخشهای از سفید پوستان است که در تظاهرات آن سالها در ضدیت با تبعیض نژادی نبوده است. نبود رهبری مشکل اصلی این جنبشها است سیاه پوستان امریکا حتی یک کانال تلویزیونی جدی در رابطه با خود ندارند.
ایزدی تصریح کرد: خطوط قرمز رسانههای امریکا را نخبگان دو حزب مشخص میکنند مثال آن جنگ ویتنام است که با وجود مخالفان زیاد جنگ در رسانههای امریکا به این موضوع پرداخته نمیشد. پژوهشهای لنس بنت، استاد حوزه ارتباطات سیاسی در دانشگاه واشنگتن که بیان میکند که در امریکا رسانهها خطوط قرمز دارند که توسط نخبگان دو حزب جمهوریخواه و دموکرات تعیین میشود. به این دلیل نقد جنگ عراق در رسانهها پرداخته شد که حرکت نخبگان حزب دموکرات به این سمت بوده و نتیجه آن باعث شد رسانهها را نیز با خود همراه کنند. وی با بیان اینکه رسانهها در امریکا زمانی حقیقت پیدا میکنند که شما بتوانید از خطوط قرمز عبور کنید، تأکید کرد: نقد رئیس جمهور امریکا مورد توافق نخبگان هر دو حزب است و در رسانهها انجام میشود، اما نقد رژیم اشغالگر قدس نیست.