در گفتوگو با معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد درباره عملکرد رسانهها در شرایط کرونا
ما جزو معدود کشورهایی هستیم که در مصاف خبری جریانات سیاسی خارج از کشور، مورد تهاجم رسانهای با اهداف سیاسی قرار گرفتیم. در پنج کشور دنیا اتاق خبر فارسی داریم که ۲۴ ساعته خبر تولید میکنند و مأموریتشان براساس منافع کشورهایی که بودجه آنان را تأمین میکنند طراحی و اجرا میشود، در واقع یک جریان رسانهای به زبان فارسی در دنیا برای افکار عمومی ما درست شده است که بهصورت شبانهروزی دنبال ایراد و اشکال در داخل ایران میگردد
شهدای ایران: مدتهاست که کشور درگیر شیوع ویروس کرونا شده و زندگی عادی مردم را تحت تأثیر قرار داده است. در این روزها رسانهها نقش پررنگتری داشتهاند و خبرنگاران زیادی به میدان آمدهاند و با به خطر انداختن سلامتی و جان خود مسئولیت اطلاعرسانی به مردم را به بهترین شکل ممکن انجام دادهاند. «جوان» با محمد خدادی معاون مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره عملکرد رسانهها در روزهای شیوع کرونا گفتگو کرده است.
از همان روزهای اول شیوع کرونا نحوه فعالیت رسانهها متفاوت شد. روزنامهها رسمیت خودشان را از دست دادند و خبرگزاریها، سایتها و فضای مجازی بیشتر مدنظر قرار گرفتند. لطفاً درباره اتفاقی که کرونا بر رسانهها تحمیل کرد و اقداماتی که معاونت مطبوعاتی در این روزها انجام داد توضیح دهید.
قبل از اعلام کرونا در ایران و پیش از زمانی که دانشجویان از ووهان آمدند، اقدامی پیش دستانه داشتیم، در حالی که این روزها را تصور نمیکردیم، اما از همان موقع از مدیران رسانههای مختلف دعوت کردیم بیایند تا ماجرای کرونا دقیق و مفصل برای آنها توضیح داده شود.
همانطور که میدانید یکی از وظایف معاونت مطبوعاتی که در نامش هم ذکر شده کمک به موضوع اطلاع رسانی است یعنی پل ارتباطی بین رسانه و دستگاهها و فراهم کردن دسترسی آسان و همه جانبه رسانهها به اطلاعات و تسهیل و تسریع در این امر است. بنابر این ما از آقای دکتر رئیسی معاون بهداشت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی خواستیم که در این جلسه که اواسط دی ماه برگزار شد، حضور داشته باشند و ضمن تبیین شرایط به سؤالات ۷۹ رسانه در یک روز پاسخ دهند که خوشبختانه این جلسه اتفاقات بسیار خوبی را به دنبال داشت.
روز سوم اسفند نیز همین نشست تکرار شد؛ درست یک روز بعد از انتخابات و اخبار متعددی که در حال انتشار بود؛ این بار علاوه بر معاون وزیر بهداشت (آقای دکتر حریرچی) سخنگوی دولت نیز به جلسه آمد. با این حال هفته دوم اسفند ماه کمیته اطلاعرسانی به ریاست آقای دکتر صالحی، وزیر فرهنگ و به عضویت آقای دکتر فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی و آقای ربیعی سخنگوی دولت و سایر دستگاهها از جمله معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما، وزارت کشور، وزارت صمت، وزارت اطلاعات، قوه قضائیه و... تشکیل شد که از همان موقع شروع به هماهنگی در موضوع اطلاعرسانی کردیم و کمیته اقدام خبری، تولید محتوا و همچنین کمیته نظارت بر جریان رسانه کرونا شروع به فعالیت کردند.
نباید فراموش کرد که در موضوع کرونا دو لایه وجود دارد؛ یک لایه جسمی و دیگری لایه روحی. لایه جسمی شامل تهیه اقلام بهداشتی و اقدام به درمان برای مقابله با کرونا که بر عهده وزارت بهداشت است. لایه روحی و روانی مربوط به اطلاعات مرتبط با کروناست و بایدها و نبایدها و کلاً جهتدهی افکار عمومی که بر دوش رسانههاست، مثلاً اینکه باید چه کار کنیم که کرونا نگیریم؟ کرونا چه ویروسی است؟ اگر مبتلا به کرونا شدیم چه کنیم؟ که به نظر من رسانهها نقش خودشان را به خوبی ایفا کردهاند دیدیم برای اولین بار در تاریخ، جادههای کشور بسته شد و سیزده بدر امسال نیز هیچکس در پارکها و اماکن عمومی حاضر نشد یعنی با اطلاعرسانی تبیینی موجب اغنا و مشارکت مردم در مقابله با کرونا شدند نه با رفتار خشن این نشان از ظرفیت اجتماعی مردم ایران و زیرساخت مدیریت کشور دارد و مؤید همکاری، همدلی و هم افزایی در این بحران عظیم بین مردم و مسئولان بود که معتقدم پل ارتباطی و مؤثر این ماجرا، رسانهها و رویکرد خوب آنها بود.
سپاه، ارتش، بسیج، وزارت صمت، وزارت بهداشت، پلیس، هلالاحمر و روحانی مسجد همه با هم هماهنگ بودند و معنی آن این است که ما برای اولین بار در یک بحران کارکرد رسانه را به یک تعریف منطقی رساندیم. همان حرفی که تلویزیون هنگام پخش سریال زیرنویس میکند را بخشهای خبری سیما و رادیو نیز اعلام مینماید و مردم همان را هم در فضای مجازی و رسانههای برخط و هم شبکههای اجتماعی میبینند. این یعنی قرائت واحد، اما با بیان متفاوت برای مخاطب مختلف.
اگر بخواهیم نقطه اوج کارکرد رسانه را در یک کشور ببینیم این بحران آزمون خوبی برای رسانههای ایرانی بود و نتیجهاش کاهش تلفات و صدمات به کشور شد. ضمن آنکه بر خلاف تصور بسیاری، ایران در زمره موفقترین کشورها در مبارزه با این بیماری سخت و عجیب نیز قرار گرفت.
در مواجهه و تعأمل با رسانهها چه کارهایی انجام دادهاید؟
در مواجهه با رسانه سه کار انجام دادیم، اول اطلاعرسانی به خود رسانهها، اینکه مدیران رسانه به جلسات آمدند و مدیریت اطلاعرسانی مقابله با کرونا توسط خود مدیران رسانه طراحی و اجرا شد.
دوم هدایت رسانهای توسط مدیر یا سردبیر در داخل رسانه صورت گرفت و مرجعیت اخبار بهصورت شفاف توسط رسانهها محقق شد.
سوم دستگاهها در موضوع اطلاعرسانی کار تولید و پردازش و نشر اطلاعات را به اهالی رسانه واگذار کردند و پذیرفتند که این یک تخصص است و عملاً کمیته اطلاعرسانی ستاد ملی مقابله با کرونا مدیریت را عهدهدار شد که البته نباید نقش مبارزه به روز و گسترده با شایعهسازی و القائات دشمن توسط خود رسانهها را نیز نادیده گرفت.
آن روزهای اول که هنوز کرونا در اروپا و امریکا شایع نشده بود، فضای خود انتقادی از عدم پیشگیری وجود داشت که مثلاً چرا قرنطینه نکردند؟ اما وقتی ویروس به اروپا و امریکا رسید و مردم دیدند که مواجهه کشور ما خیلی جاها منطقیتر، درستتر و به نسبت کشورهای پیشرفته اروپا بهتر بود، از نظر عام جالب و تعجب برانگیز بود. اگر کشورهای اروپایی به این ویروس مبتلا نمیشدند قطعاً فضای خودانتقادی ما را دچار بحران میکرد. به نظر شما چرا همیشه یک حس حقارتآمیز به این موضوعات داریم که مثلاً ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم، اما کشورهای دیگر میتوانند؟
ما جزو معدود کشورهایی هستیم که در مصاف خبری جریانات سیاسی خارج از کشور، مورد تهاجم رسانهای با اهداف سیاسی قرار گرفتیم. در پنج کشور دنیا اتاق خبر فارسی داریم که ۲۴ ساعته خبر تولید میکنند و مأموریتشان براساس منافع کشورهایی که بودجه آنان را تأمین میکنند طراحی و اجرا میشود، در واقع یک جریان رسانهای به زبان فارسی در دنیا برای افکار عمومی ما درست شده است که بهصورت شبانهروزی دنبال ایراد و اشکال در داخل ایران میگردد و اصولاً نقطه امید و مثبت و موفقیت نمیخواهد ببیند، چون در راستای منافع تأمینکنندگان منابع مالی این رسانهها نیست. این در حالی است که ما در پیچیدهترین، گستردهترین و طولانیترین نظام تحریمی دنیا هستیم. امریکاییها در فشار به ایران به آخر خط رسیدهاند، رهبر معظم انقلاب، وزیرخارجه، وزیرکشور، سپاه و... را تحریم کردهاند و حتی در روزهای شیوع کرونا هم از این تحریمها دستبردار نیستند و تنها راه باقیمانده برای آنها تشدید فشار به مردم به ویژه با فشار به افکار عمومی میخواهند به اهداف خود برسند. سه مسئله «سوءمدیریت، ناکارآمدی و فساد» محور تولیدات رسانهای آنهاست و در هر موضوعی هم میخواهند از همین سه زوایه اطلاعرسانی داشته باشند و تزریق ناامیدی هم وظیفه آنهاست.
در مورد کرونا هم همین سیاست را در پیش گرفتند، اما موفق نبودند زیرا اینبار شرایط جهانی امکان مقایسه بین کشورها را فراهم کرد و مردم عملکرد ایران و پیشرفتهترین کشورهای جهان را مقایسه کردند؛ در موضوع امکانات، هزینه درمان، تجهیزات مختلف و... بطور طبیعی آنچه اتفاق افتاد موفقیت مردم ایران بود و آزمون همه ارکان نظام به مدیریت دولت که نتیجه آن هم امروز مشخص است. نکته مهمتر، عریان شدن اهداف پلید این رسانههای ضد مردمی بود که با شیوع بیماری در امریکا و کشورهای اروپایی، رسوایی اطلاعرسانی ضد مردمی آنها، عیان شد و مردم متوجه شدند برخلاف تبلیغات رنگارنگ حمایت از مردم و نگرانی بر آنها، این رسانهها دقیقاً دشمن مردم ایران هستند؛ در یک نمونه ماجرای توقف ارسال ۵۰۰ هزار کیت درخواستی ایران از کرهجنوبی را همه دیدند و متوجه شدند که یک رسانه با دلارهای نفتی سعودی مانع ارسال این کیتها به ایران شد.
از سوی دیگر، قدرت گرفتن رسانههای داخلی در این مسئله، باعث شد در مواجهه رسانه داخلی و خارجی عملاً فضای افکار عمومی به سمت داخل آید، زیرا در کرونا کشور هماهنگ و هم افزا عمل کرد و عملاً کار رسانهای به خود رسانهها واگذار شد. البته این مسئله به این معنی نیست که آسیبشناسی رسانهای کارکرد اطلاعرسانی مقابله با کرونا را نداشته باشیم بلکه ما همچنان دنبال افزایش مهارت رسانهای باید باشیم؛ این نقطه ضعف که رسانههای ما پوششی هستند، سوژهای نیستند یا اینکه اطلاعات را مقایسه نمیتوانند کنند و خام فروش هستند و... را باید بهصورت جدی مورد واکاوی قرار دهیم لذا باید چیزی که در دستور کار ما قرار بگیرد واکاوی موضوع کارکرد رسانه، بررسی نقاط قوت و ضعف و اصلاح از درون باشد که دفتر مطالعات و برنامهریزی معاونت مطبوعاتی در دست اقدام دارد.
در روزهای شیوع کرونا و هفتههای بعد از آن به عملکرد رسانهها نمره قبولی میدهید؟
بله. قطعاً نمره قبولی به همه رسانهها و به ویژه به سازمان صدا وسیما و به عملکرد تمام خبرگزاریها، پایگاههای خبری روزنامهها و فعالان رسانهها میدهم. شما خروجی رسانهها را ببینید و واکاوی کنید. احساس گرسنگی از گرسنگی بدتر است، احساس ناامنی از ناامنی بدتر است. امروز احساس اقتدار در کشور زنده شده است و این نتیجه اقدام همه دستاندرکاران و همزمان اطلاعرسانی بهنگام و مبتنی بر واقعیت است نه تبلیغات. نقاط قوت و ضعف هر دو توسط رسانه بیان شده است. اطلاعات در بستر واقعیات شکل میگیرد و این خط قرمز ماست که دروغ در رسانه منتشر شود در حالیکه تمام تلاش رسانههای معاند بر افزایش بیاعتمادی در داخل بود و تشکیک در اعلام آمار تلفات و مبتلایان به کرونا، اما مردم این آمار را احساس میکنند. مثلاً آمار عجیب و غریب از فوتیهای کرونایی اعلام میکردند که قابل باور نبود. چطور میتوان مثلاً ۳۰- ۴۰ هزار جنازه را مخفی کرد؟ یا نیت و اصرار بر بیاعتمادی به نفع کیست؟ قطعاً به نفع مردم نخواهد بود زیرا آن وقت فاصلهگذاری را هم قبول نمیکنند و میزان ابتلا و تلفات بیشتر میشود.
رهبر انقلاب در یک سخنرانی فرمودند که این شرایط را باید مستند سازان و رسانههای ما ثبت و ضبط کنند. معاونت مطبوعاتی در خصوص مستندسازی این ایام و شرایط برنامهای دارد؟
بله. ما جشنوارهای تحت عنوان «جان من ایران من» راهاندازی کردیم و از زمان شروع کرونا اعلام کردیم که هدف ثبت و ضبط این واقعه است تا الان هزاران اثر به دستمان رسیده است. فرمایشات و تأکید مقام معظم رهبری برای مستندسازی حماسه مردم در مقابله با کرونا این امر را تقویت کرد و تلاش مضاعف را برای این کار خواهیم کرد.
باید از همه خبرنگاران، عکاسان، فعالان شبکههای اجتماعی و... در سازمان صدا و سیما و همه رسانهها به عنوان سربازان گمنام جریان اطلاعرسانهای تشکر کنم، آنها که تمام این ایام را فعال بودند و عید و تعطیلی نداشتند؛ باید از این افراد مؤمن با انگیزه با شهامت و شجاعت و پرتلاش که شبانهروز در خدمت مردم هستند، قدرشناسی کرد.
از همان روزهای اول شیوع کرونا نحوه فعالیت رسانهها متفاوت شد. روزنامهها رسمیت خودشان را از دست دادند و خبرگزاریها، سایتها و فضای مجازی بیشتر مدنظر قرار گرفتند. لطفاً درباره اتفاقی که کرونا بر رسانهها تحمیل کرد و اقداماتی که معاونت مطبوعاتی در این روزها انجام داد توضیح دهید.
قبل از اعلام کرونا در ایران و پیش از زمانی که دانشجویان از ووهان آمدند، اقدامی پیش دستانه داشتیم، در حالی که این روزها را تصور نمیکردیم، اما از همان موقع از مدیران رسانههای مختلف دعوت کردیم بیایند تا ماجرای کرونا دقیق و مفصل برای آنها توضیح داده شود.
همانطور که میدانید یکی از وظایف معاونت مطبوعاتی که در نامش هم ذکر شده کمک به موضوع اطلاع رسانی است یعنی پل ارتباطی بین رسانه و دستگاهها و فراهم کردن دسترسی آسان و همه جانبه رسانهها به اطلاعات و تسهیل و تسریع در این امر است. بنابر این ما از آقای دکتر رئیسی معاون بهداشت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی خواستیم که در این جلسه که اواسط دی ماه برگزار شد، حضور داشته باشند و ضمن تبیین شرایط به سؤالات ۷۹ رسانه در یک روز پاسخ دهند که خوشبختانه این جلسه اتفاقات بسیار خوبی را به دنبال داشت.
روز سوم اسفند نیز همین نشست تکرار شد؛ درست یک روز بعد از انتخابات و اخبار متعددی که در حال انتشار بود؛ این بار علاوه بر معاون وزیر بهداشت (آقای دکتر حریرچی) سخنگوی دولت نیز به جلسه آمد. با این حال هفته دوم اسفند ماه کمیته اطلاعرسانی به ریاست آقای دکتر صالحی، وزیر فرهنگ و به عضویت آقای دکتر فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی و آقای ربیعی سخنگوی دولت و سایر دستگاهها از جمله معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما، وزارت کشور، وزارت صمت، وزارت اطلاعات، قوه قضائیه و... تشکیل شد که از همان موقع شروع به هماهنگی در موضوع اطلاعرسانی کردیم و کمیته اقدام خبری، تولید محتوا و همچنین کمیته نظارت بر جریان رسانه کرونا شروع به فعالیت کردند.
نباید فراموش کرد که در موضوع کرونا دو لایه وجود دارد؛ یک لایه جسمی و دیگری لایه روحی. لایه جسمی شامل تهیه اقلام بهداشتی و اقدام به درمان برای مقابله با کرونا که بر عهده وزارت بهداشت است. لایه روحی و روانی مربوط به اطلاعات مرتبط با کروناست و بایدها و نبایدها و کلاً جهتدهی افکار عمومی که بر دوش رسانههاست، مثلاً اینکه باید چه کار کنیم که کرونا نگیریم؟ کرونا چه ویروسی است؟ اگر مبتلا به کرونا شدیم چه کنیم؟ که به نظر من رسانهها نقش خودشان را به خوبی ایفا کردهاند دیدیم برای اولین بار در تاریخ، جادههای کشور بسته شد و سیزده بدر امسال نیز هیچکس در پارکها و اماکن عمومی حاضر نشد یعنی با اطلاعرسانی تبیینی موجب اغنا و مشارکت مردم در مقابله با کرونا شدند نه با رفتار خشن این نشان از ظرفیت اجتماعی مردم ایران و زیرساخت مدیریت کشور دارد و مؤید همکاری، همدلی و هم افزایی در این بحران عظیم بین مردم و مسئولان بود که معتقدم پل ارتباطی و مؤثر این ماجرا، رسانهها و رویکرد خوب آنها بود.
سپاه، ارتش، بسیج، وزارت صمت، وزارت بهداشت، پلیس، هلالاحمر و روحانی مسجد همه با هم هماهنگ بودند و معنی آن این است که ما برای اولین بار در یک بحران کارکرد رسانه را به یک تعریف منطقی رساندیم. همان حرفی که تلویزیون هنگام پخش سریال زیرنویس میکند را بخشهای خبری سیما و رادیو نیز اعلام مینماید و مردم همان را هم در فضای مجازی و رسانههای برخط و هم شبکههای اجتماعی میبینند. این یعنی قرائت واحد، اما با بیان متفاوت برای مخاطب مختلف.
اگر بخواهیم نقطه اوج کارکرد رسانه را در یک کشور ببینیم این بحران آزمون خوبی برای رسانههای ایرانی بود و نتیجهاش کاهش تلفات و صدمات به کشور شد. ضمن آنکه بر خلاف تصور بسیاری، ایران در زمره موفقترین کشورها در مبارزه با این بیماری سخت و عجیب نیز قرار گرفت.
در مواجهه و تعأمل با رسانهها چه کارهایی انجام دادهاید؟
در مواجهه با رسانه سه کار انجام دادیم، اول اطلاعرسانی به خود رسانهها، اینکه مدیران رسانه به جلسات آمدند و مدیریت اطلاعرسانی مقابله با کرونا توسط خود مدیران رسانه طراحی و اجرا شد.
دوم هدایت رسانهای توسط مدیر یا سردبیر در داخل رسانه صورت گرفت و مرجعیت اخبار بهصورت شفاف توسط رسانهها محقق شد.
سوم دستگاهها در موضوع اطلاعرسانی کار تولید و پردازش و نشر اطلاعات را به اهالی رسانه واگذار کردند و پذیرفتند که این یک تخصص است و عملاً کمیته اطلاعرسانی ستاد ملی مقابله با کرونا مدیریت را عهدهدار شد که البته نباید نقش مبارزه به روز و گسترده با شایعهسازی و القائات دشمن توسط خود رسانهها را نیز نادیده گرفت.
آن روزهای اول که هنوز کرونا در اروپا و امریکا شایع نشده بود، فضای خود انتقادی از عدم پیشگیری وجود داشت که مثلاً چرا قرنطینه نکردند؟ اما وقتی ویروس به اروپا و امریکا رسید و مردم دیدند که مواجهه کشور ما خیلی جاها منطقیتر، درستتر و به نسبت کشورهای پیشرفته اروپا بهتر بود، از نظر عام جالب و تعجب برانگیز بود. اگر کشورهای اروپایی به این ویروس مبتلا نمیشدند قطعاً فضای خودانتقادی ما را دچار بحران میکرد. به نظر شما چرا همیشه یک حس حقارتآمیز به این موضوعات داریم که مثلاً ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم، اما کشورهای دیگر میتوانند؟
ما جزو معدود کشورهایی هستیم که در مصاف خبری جریانات سیاسی خارج از کشور، مورد تهاجم رسانهای با اهداف سیاسی قرار گرفتیم. در پنج کشور دنیا اتاق خبر فارسی داریم که ۲۴ ساعته خبر تولید میکنند و مأموریتشان براساس منافع کشورهایی که بودجه آنان را تأمین میکنند طراحی و اجرا میشود، در واقع یک جریان رسانهای به زبان فارسی در دنیا برای افکار عمومی ما درست شده است که بهصورت شبانهروزی دنبال ایراد و اشکال در داخل ایران میگردد و اصولاً نقطه امید و مثبت و موفقیت نمیخواهد ببیند، چون در راستای منافع تأمینکنندگان منابع مالی این رسانهها نیست. این در حالی است که ما در پیچیدهترین، گستردهترین و طولانیترین نظام تحریمی دنیا هستیم. امریکاییها در فشار به ایران به آخر خط رسیدهاند، رهبر معظم انقلاب، وزیرخارجه، وزیرکشور، سپاه و... را تحریم کردهاند و حتی در روزهای شیوع کرونا هم از این تحریمها دستبردار نیستند و تنها راه باقیمانده برای آنها تشدید فشار به مردم به ویژه با فشار به افکار عمومی میخواهند به اهداف خود برسند. سه مسئله «سوءمدیریت، ناکارآمدی و فساد» محور تولیدات رسانهای آنهاست و در هر موضوعی هم میخواهند از همین سه زوایه اطلاعرسانی داشته باشند و تزریق ناامیدی هم وظیفه آنهاست.
در مورد کرونا هم همین سیاست را در پیش گرفتند، اما موفق نبودند زیرا اینبار شرایط جهانی امکان مقایسه بین کشورها را فراهم کرد و مردم عملکرد ایران و پیشرفتهترین کشورهای جهان را مقایسه کردند؛ در موضوع امکانات، هزینه درمان، تجهیزات مختلف و... بطور طبیعی آنچه اتفاق افتاد موفقیت مردم ایران بود و آزمون همه ارکان نظام به مدیریت دولت که نتیجه آن هم امروز مشخص است. نکته مهمتر، عریان شدن اهداف پلید این رسانههای ضد مردمی بود که با شیوع بیماری در امریکا و کشورهای اروپایی، رسوایی اطلاعرسانی ضد مردمی آنها، عیان شد و مردم متوجه شدند برخلاف تبلیغات رنگارنگ حمایت از مردم و نگرانی بر آنها، این رسانهها دقیقاً دشمن مردم ایران هستند؛ در یک نمونه ماجرای توقف ارسال ۵۰۰ هزار کیت درخواستی ایران از کرهجنوبی را همه دیدند و متوجه شدند که یک رسانه با دلارهای نفتی سعودی مانع ارسال این کیتها به ایران شد.
از سوی دیگر، قدرت گرفتن رسانههای داخلی در این مسئله، باعث شد در مواجهه رسانه داخلی و خارجی عملاً فضای افکار عمومی به سمت داخل آید، زیرا در کرونا کشور هماهنگ و هم افزا عمل کرد و عملاً کار رسانهای به خود رسانهها واگذار شد. البته این مسئله به این معنی نیست که آسیبشناسی رسانهای کارکرد اطلاعرسانی مقابله با کرونا را نداشته باشیم بلکه ما همچنان دنبال افزایش مهارت رسانهای باید باشیم؛ این نقطه ضعف که رسانههای ما پوششی هستند، سوژهای نیستند یا اینکه اطلاعات را مقایسه نمیتوانند کنند و خام فروش هستند و... را باید بهصورت جدی مورد واکاوی قرار دهیم لذا باید چیزی که در دستور کار ما قرار بگیرد واکاوی موضوع کارکرد رسانه، بررسی نقاط قوت و ضعف و اصلاح از درون باشد که دفتر مطالعات و برنامهریزی معاونت مطبوعاتی در دست اقدام دارد.
در روزهای شیوع کرونا و هفتههای بعد از آن به عملکرد رسانهها نمره قبولی میدهید؟
بله. قطعاً نمره قبولی به همه رسانهها و به ویژه به سازمان صدا وسیما و به عملکرد تمام خبرگزاریها، پایگاههای خبری روزنامهها و فعالان رسانهها میدهم. شما خروجی رسانهها را ببینید و واکاوی کنید. احساس گرسنگی از گرسنگی بدتر است، احساس ناامنی از ناامنی بدتر است. امروز احساس اقتدار در کشور زنده شده است و این نتیجه اقدام همه دستاندرکاران و همزمان اطلاعرسانی بهنگام و مبتنی بر واقعیت است نه تبلیغات. نقاط قوت و ضعف هر دو توسط رسانه بیان شده است. اطلاعات در بستر واقعیات شکل میگیرد و این خط قرمز ماست که دروغ در رسانه منتشر شود در حالیکه تمام تلاش رسانههای معاند بر افزایش بیاعتمادی در داخل بود و تشکیک در اعلام آمار تلفات و مبتلایان به کرونا، اما مردم این آمار را احساس میکنند. مثلاً آمار عجیب و غریب از فوتیهای کرونایی اعلام میکردند که قابل باور نبود. چطور میتوان مثلاً ۳۰- ۴۰ هزار جنازه را مخفی کرد؟ یا نیت و اصرار بر بیاعتمادی به نفع کیست؟ قطعاً به نفع مردم نخواهد بود زیرا آن وقت فاصلهگذاری را هم قبول نمیکنند و میزان ابتلا و تلفات بیشتر میشود.
رهبر انقلاب در یک سخنرانی فرمودند که این شرایط را باید مستند سازان و رسانههای ما ثبت و ضبط کنند. معاونت مطبوعاتی در خصوص مستندسازی این ایام و شرایط برنامهای دارد؟
بله. ما جشنوارهای تحت عنوان «جان من ایران من» راهاندازی کردیم و از زمان شروع کرونا اعلام کردیم که هدف ثبت و ضبط این واقعه است تا الان هزاران اثر به دستمان رسیده است. فرمایشات و تأکید مقام معظم رهبری برای مستندسازی حماسه مردم در مقابله با کرونا این امر را تقویت کرد و تلاش مضاعف را برای این کار خواهیم کرد.
باید از همه خبرنگاران، عکاسان، فعالان شبکههای اجتماعی و... در سازمان صدا و سیما و همه رسانهها به عنوان سربازان گمنام جریان اطلاعرسانهای تشکر کنم، آنها که تمام این ایام را فعال بودند و عید و تعطیلی نداشتند؛ باید از این افراد مؤمن با انگیزه با شهامت و شجاعت و پرتلاش که شبانهروز در خدمت مردم هستند، قدرشناسی کرد.