کدام جریان داخلی، امریکا را بزک میکند؟
بعد از گذشت نزدیک دو هفته از مرگ جورج فلوید، سیاهپوست امریکایی به دست پلیس این کشور همچنان جریانی تلاش میکند از تخریب وجهه امریکا در کشور جلوگیری کند و به عنوان یک هواخواه فرهنگ و تمدن غرب، برخوردهای غیرانسانی مأموران انتظامی و امنیتی دولت امریکا با شهروندانش را تا حد امکان استتار کند.
شهدای ایران: «خشونت را نفی، اما خود بدان عمل کند» یکی از مهمترین تئوریهای رهبران جریان غربزده داخلی برای ایجاد مظلومیت اجتماعی- سیاسی برای خود و مقابله با رقیبان و حتی حاکمیت سیاسی کشور بوده است، به طوری که در تحولات اجتماعی و سیاسی کشور تصمیمگیران وتصمیمسازان این طیف خود مدیریت کننده آشوب و غائله آفرینی و ایجاد تشنج در کشور بوده، اما همواره تلاش کردهاند گارد «حمایت از حقوق شهروندی»، «حقوق بشر دوستانه» و پرهیز از خشونت را به خود بگیرند.
قلب واژگانبرای دستیابی به اهداف سیاسی
بعد از روی کارآمدن دولت اصلاحات در سال ۱۳۷۶ تاکنون جریان غربزده داخلی با تکرار شعارهای تبلیغاتی- انتخاباتی نظیر «ضرورت حمایت از حقوق شهروندی» و «حق آزادی بیان» در پی ایجاد مظلومیت اجتماعی و جلب آرای عمومی جهت دستیابی به قدرت سیاسی بوده است، اما در بسیاری اوقات به راحتی عمل به چنین شعارهایی را زیر پا گذاشته و در جهت عکس آن عمل کرده است، به عنوان نمونه در سال ۸۸ اردوکشی خیابانی را به دلیل عدم مقبولیت اجتماعی نامزد انتخاباتی خود به راه انداختند و با هنجارشکنیهای گسترده به اموال عمومی آسیب زده و عامل مرگ چندین نفر از هموطنان ایرانی شدند یا در سایر پدیدههای اجتماعی نه تنها حق شهروندی را برای مخالفان قائل نشدند و آنها را متهم به همراهی با صهیونیستها کردند بلکه اجازه ابراز نظر در حد یک منتقد را نیز به طرف مقابل ندادند، به طوری که در جریان تحولات هفت سال اخیر کشور، بارها منتقدان را تحت عنوان عناوینی نظیر بیشناسنامه، بیسواد، جنگ ندیده و تازه به دوران رسیده مورد شماتت و تخطئه قرار دادهاند.
فداییان فرهنگ و تمدن امریکا!
اعتراضات اجتماعی- اقتصادی اخیر امریکا بستری شده است تا بار دیگر اثبات کند که جریان غربزده داخلی کلمات و واژگان سیاسی و اجتماعی را به نفع خود مصادره کند و هر جایی که نیاز باشد برای سرکوب جریان مخالف از آن استفاده کند و هر جا نیز که اقتضا کند آن را بهانهای برای تطهیر یک طیف یا جماعت قرار دهد. امروز بعد از گذشت دو هفته از آغاز اعتراضات خیابانی مردم امریکا، رهبران تئوریسینها و رسانههای متصل به این جریان در تلاشند تا خشونت و رفتارهای غیرانسانی پلیس امریکا را توجیه و تا حد ممکن استتار کنند تا مبادا جایگاه امریکا به عنوان یک کشور قدرتمند و قابل احترام مخدوش شود.
روایتی وارونه
در حالی که اقدام جنایتکارانه پلیس نژادپرست امریکا در قتل یک شهروند سیاهپوست امریکایی موج خشم و نفرت مردم این کشور و بسیاری از مردم سایر کشورها را برانگیخته است، اما رسانههای جریان تجدیدنظرطلب همچنان ابا دارند تا آنگونه که باید و شاید نسبت به چنین موضوعی واکنش داشته باشند و اگر هم واکنش نشان دهند، تلاش میکنند روایتی مخدوش که به واسطه آن حاکمیت سیاسی کشور را مورد تخریب قرار دهند، ارائه دهند.
همانگونه که گفته شد طی دو هفته اخیر روزنامههای ایران- ارگان رسانهای دولت- شرق، اعتماد، ابتکار، آرمان، شهروند، آفتاب یزد، صدای اصلاحات و... به ندرت به چنین مسئلهای پرداختهاند و چنانچه ناچاراً چنین مسئلهای را مورد توجه قرار دادهاند، روایتی مخدوش و جهتدار از مسئله ارائه دادهاند، به طوری که وابستگان این طیف در فضای مجازی و حقیقی تلاش کردهاند آمار کشته شدگان در حوادث سال ۹۶ را در مقابل حوادث امریکا برجسته کنند و آن را بستری برای تخطئه وجهه حاکمیت سیاسی کشور قرار دهند، به عنوان نمونه روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «قربانیان گلولههای غیرسازمانی» نوشت: «۱۹۸ روز بعد از اعتراضات آبانماه ۹۸ همچنان آمار کشتهشدگان اعتراض به افزایش نرخ بنزین به طور تلویحی و غیرمستقیم اعلام شد و هنوز جای سؤال و ابهام باقی است. آنچه در رسانهها به عنوان آمار تقریبی کشتهشدگان اعتراضات آبانماه ۹۸ مطرح شد، بیشتر تخمینی است که رسانههای داخلی و خارجی از اعداد و ارقام بیانشده از سوی وزیر کشور محاسبه کردهاند. عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور شنبه شب در برنامه «نگاه یک» صداوسیما حاضر شد و در مورد حوادث آبان توضیح داد.»
این روزنامه همچنین ادامه داد: «او به درصدی از کشتهشدگان اشاره کرد که نشان میدهد اگر قرار بر اعلام رسمی اعداد و ارقام باشد احتمالاً حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ نفر در جریان اعتراضات آبانماه ۹۸ کشته شدهاند. او حین این توضیحات گفت حدود ۴۰ یا ۴۵ نفر یعنی حدود ۲۰درصد کشتهشدگان، افرادی بودند که با سلاحهایی کشته شدند که سلاح سازمانی نبوده و بنابراین آنها شهید اعلام شده و کاملاً بیگناه بودهاند. بر این مبنا اگر ۸۰ درصد کشتهشدگان با سلاح سازمانی جان باخته باشند، میتوان نتیجه گرفت که تعداد قربانیان حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ نفر بودهاند.»
این روزنامه وابسته به جریان تجدیدنظرطلب در هفتهای که افکار عمومی داخل و خارج از کشور معطوف به رفتار غیرانسانی مأموران امنیتی و انتظامی دولت امریکا با شهروندان این کشور است، تلاش میکند همانند بیبیسی و منوتو اولویت را در حمله به حاکمیت سیاسی کشور به بهانه حوادث دو سال قبل قرار دهد.
بزک امریکا؛ رویکردی همیشگی
آنچه مسبوق به سابقه است اینکه یکی از اولویتهای جریان غربزده داخلی جلوگیری از خدشه به هیمنه پوشالی امریکا و بزککردن چهره ایالات متحده در حوادث مختلف است، روش و منشی که بارها با واکنش رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز مواجه شده است. معظمله در سخنرانی هفته اخیر خود که به مناسبت رحلت حضرت امام (ره) داشتند بار دیگر از روش این طیف انتقاد کردند و گفتند: «به هر حال به نظر من ملت امریکا - من قبلاً هم یک وقت گفتم، الان هم میگویم- احساس خجلت و سرافکندگی میکند از حکومتهای خودش و واقعاً جا دارد که ملت امریکا از این حکومتی که امروز در امریکا هست احساس سرافکندگی کند. آن کسانی هم که - چه در کشور ما، [یعنی]ایرانیهایی که داخل کشورمان هستند، چه بعضی ایرانیهایی که خارج از کشور هستند- شغلشان حمایت از امریکا و دفاع از امریکا و بزک کردن امریکا بود، آنها هم به نظر من دیگر سرشان را نمیتوانند بلند بکنند با این وضعی که الان پیش آمده است.»
قلب واژگانبرای دستیابی به اهداف سیاسی
بعد از روی کارآمدن دولت اصلاحات در سال ۱۳۷۶ تاکنون جریان غربزده داخلی با تکرار شعارهای تبلیغاتی- انتخاباتی نظیر «ضرورت حمایت از حقوق شهروندی» و «حق آزادی بیان» در پی ایجاد مظلومیت اجتماعی و جلب آرای عمومی جهت دستیابی به قدرت سیاسی بوده است، اما در بسیاری اوقات به راحتی عمل به چنین شعارهایی را زیر پا گذاشته و در جهت عکس آن عمل کرده است، به عنوان نمونه در سال ۸۸ اردوکشی خیابانی را به دلیل عدم مقبولیت اجتماعی نامزد انتخاباتی خود به راه انداختند و با هنجارشکنیهای گسترده به اموال عمومی آسیب زده و عامل مرگ چندین نفر از هموطنان ایرانی شدند یا در سایر پدیدههای اجتماعی نه تنها حق شهروندی را برای مخالفان قائل نشدند و آنها را متهم به همراهی با صهیونیستها کردند بلکه اجازه ابراز نظر در حد یک منتقد را نیز به طرف مقابل ندادند، به طوری که در جریان تحولات هفت سال اخیر کشور، بارها منتقدان را تحت عنوان عناوینی نظیر بیشناسنامه، بیسواد، جنگ ندیده و تازه به دوران رسیده مورد شماتت و تخطئه قرار دادهاند.
فداییان فرهنگ و تمدن امریکا!
اعتراضات اجتماعی- اقتصادی اخیر امریکا بستری شده است تا بار دیگر اثبات کند که جریان غربزده داخلی کلمات و واژگان سیاسی و اجتماعی را به نفع خود مصادره کند و هر جایی که نیاز باشد برای سرکوب جریان مخالف از آن استفاده کند و هر جا نیز که اقتضا کند آن را بهانهای برای تطهیر یک طیف یا جماعت قرار دهد. امروز بعد از گذشت دو هفته از آغاز اعتراضات خیابانی مردم امریکا، رهبران تئوریسینها و رسانههای متصل به این جریان در تلاشند تا خشونت و رفتارهای غیرانسانی پلیس امریکا را توجیه و تا حد ممکن استتار کنند تا مبادا جایگاه امریکا به عنوان یک کشور قدرتمند و قابل احترام مخدوش شود.
روایتی وارونه
در حالی که اقدام جنایتکارانه پلیس نژادپرست امریکا در قتل یک شهروند سیاهپوست امریکایی موج خشم و نفرت مردم این کشور و بسیاری از مردم سایر کشورها را برانگیخته است، اما رسانههای جریان تجدیدنظرطلب همچنان ابا دارند تا آنگونه که باید و شاید نسبت به چنین موضوعی واکنش داشته باشند و اگر هم واکنش نشان دهند، تلاش میکنند روایتی مخدوش که به واسطه آن حاکمیت سیاسی کشور را مورد تخریب قرار دهند، ارائه دهند.
همانگونه که گفته شد طی دو هفته اخیر روزنامههای ایران- ارگان رسانهای دولت- شرق، اعتماد، ابتکار، آرمان، شهروند، آفتاب یزد، صدای اصلاحات و... به ندرت به چنین مسئلهای پرداختهاند و چنانچه ناچاراً چنین مسئلهای را مورد توجه قرار دادهاند، روایتی مخدوش و جهتدار از مسئله ارائه دادهاند، به طوری که وابستگان این طیف در فضای مجازی و حقیقی تلاش کردهاند آمار کشته شدگان در حوادث سال ۹۶ را در مقابل حوادث امریکا برجسته کنند و آن را بستری برای تخطئه وجهه حاکمیت سیاسی کشور قرار دهند، به عنوان نمونه روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «قربانیان گلولههای غیرسازمانی» نوشت: «۱۹۸ روز بعد از اعتراضات آبانماه ۹۸ همچنان آمار کشتهشدگان اعتراض به افزایش نرخ بنزین به طور تلویحی و غیرمستقیم اعلام شد و هنوز جای سؤال و ابهام باقی است. آنچه در رسانهها به عنوان آمار تقریبی کشتهشدگان اعتراضات آبانماه ۹۸ مطرح شد، بیشتر تخمینی است که رسانههای داخلی و خارجی از اعداد و ارقام بیانشده از سوی وزیر کشور محاسبه کردهاند. عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور شنبه شب در برنامه «نگاه یک» صداوسیما حاضر شد و در مورد حوادث آبان توضیح داد.»
این روزنامه همچنین ادامه داد: «او به درصدی از کشتهشدگان اشاره کرد که نشان میدهد اگر قرار بر اعلام رسمی اعداد و ارقام باشد احتمالاً حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ نفر در جریان اعتراضات آبانماه ۹۸ کشته شدهاند. او حین این توضیحات گفت حدود ۴۰ یا ۴۵ نفر یعنی حدود ۲۰درصد کشتهشدگان، افرادی بودند که با سلاحهایی کشته شدند که سلاح سازمانی نبوده و بنابراین آنها شهید اعلام شده و کاملاً بیگناه بودهاند. بر این مبنا اگر ۸۰ درصد کشتهشدگان با سلاح سازمانی جان باخته باشند، میتوان نتیجه گرفت که تعداد قربانیان حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ نفر بودهاند.»
این روزنامه وابسته به جریان تجدیدنظرطلب در هفتهای که افکار عمومی داخل و خارج از کشور معطوف به رفتار غیرانسانی مأموران امنیتی و انتظامی دولت امریکا با شهروندان این کشور است، تلاش میکند همانند بیبیسی و منوتو اولویت را در حمله به حاکمیت سیاسی کشور به بهانه حوادث دو سال قبل قرار دهد.
بزک امریکا؛ رویکردی همیشگی
آنچه مسبوق به سابقه است اینکه یکی از اولویتهای جریان غربزده داخلی جلوگیری از خدشه به هیمنه پوشالی امریکا و بزککردن چهره ایالات متحده در حوادث مختلف است، روش و منشی که بارها با واکنش رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز مواجه شده است. معظمله در سخنرانی هفته اخیر خود که به مناسبت رحلت حضرت امام (ره) داشتند بار دیگر از روش این طیف انتقاد کردند و گفتند: «به هر حال به نظر من ملت امریکا - من قبلاً هم یک وقت گفتم، الان هم میگویم- احساس خجلت و سرافکندگی میکند از حکومتهای خودش و واقعاً جا دارد که ملت امریکا از این حکومتی که امروز در امریکا هست احساس سرافکندگی کند. آن کسانی هم که - چه در کشور ما، [یعنی]ایرانیهایی که داخل کشورمان هستند، چه بعضی ایرانیهایی که خارج از کشور هستند- شغلشان حمایت از امریکا و دفاع از امریکا و بزک کردن امریکا بود، آنها هم به نظر من دیگر سرشان را نمیتوانند بلند بکنند با این وضعی که الان پیش آمده است.»