به مناسبت سومین سالگرد شهید سید مصطفی صادقی؛
ما این مسیر را آگاهانه انتخاب کردیم. اصلاً احساساتی نشدیم. من از این ۳۴ سال سن با داشتن دو دختر سه ساله و شش ساله سعی کردم جلوی احساسات خودم را برای این چنین کارهای پر خطری بگیرم.
شهدای ایران: خردادماه سال ۱۳۹۶ بود که کربلایی سید مصطفی صادقی، سید والامقامی از تبار حضرت امام جعفر صادق (ع) و از مدافعان حرم حضرت زینب کبری (س) به شهادت رسید. پس از شهادت این شهید بلندمرتبه بود که یک عکس نظر همه را به خود جلب کرد، عکسی که در آن دو دختر کوچک شهید در هنگام وداع پاهای پدر را گرفتهاند؛ عکسی بسیار شورانگیز و پر رمز و راز.
پایین سنگ مزار شهید در بهشت زهرا هم یک دستنوشته به چشم میخورد با این اشعار:
نرخ رفتن به سوریه چند است
قدر دل کندن از دو فرزند است
ایثارگری در راه هدف و به عشق امام حسین (ع)
شهید، تک پسر خانواده بود و در هنگام شهادت دو دختر سه و شش ساله داشت.
واقعاً دل بسیار بزرگ و ایمان خیلی قوی میخواهد از دو فرزند دلبند کوچک و دو دختری که شدیداً بابایی هستند، دل بریدن و به جبهه نبرد حق علیه باطل شتافتن، آن هم بصورت کاملاً داوطلبانه و اختیاری.
سید مصطفی پس از طی دورههای آموزشی متعدد نظامی و آمادگی کامل در تاریخ ۲۰/۱۲/۱۳۹۴ به مدت سه ماه برای شرکت در جبهۀ مبارزه با داعش و گروههای تکفیری و دفاع از حرم حضرت زینب (س) اعزام گردید و پس از این مدت به کشور بازگشته و تنها نه روز از مرخصی خود استفاده کرده و در کنار خانواده ماند و مجدداً به جبهۀ مقاومت در سوریه بازگشت و تا ۴۵ روز در مأموریت بود.
در ایام عید سال ۱۳۹۵ قرار بود به صورت خانوادگی به مشهد مقدس برود و تمامی کارهای مقدماتی هم انجام شده بود، اما شهید عزیز طی تماسی اطلاع میدهد که من ۲۵/۱۲/۱۳۹۵ به کشور سوریه اعزام خواهم شد. خانواده به ایشان میگویند قرار بود زیارت حضرت ثامنالحجج امام رضا (ع) برویم، حداقل بعد از زیارت برو. شهید پاسخ میدهد که من به زیارت حضرت زینب (س) میروم شما هم نایبالزیاره من باشید.
سید مصطفی در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ به منطقه مقاومت سوریه اعزام و در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ مصادف با یازدهم ماه مبارک رمضان در وقت افطار در حماء بدست تکفیریهای جنایتکار به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر شهید هنوز برنگشته است و خانوادهاش همچنان چشمانتظار هستند.
معروف است که شهدایی که پیکرشان گمنام میماند و دفن نمیشود، هر شب میهمان حضرت فاطمه زهرا (س) هستند و صدیقه طاهره هر شب به پیکر مطهرشان سر میزند. ان شاء الله که شهید سید مصطفی صادقی نیز هر روز میهمان سرور زنان دوعالم است.
نرخ رفتن به سوریه چند است؟
امام حسینی بودن و شاگرد و دلداده ممتاز مکتب کربلا بودن، ویژگی درخشانِ شهید سید مصطفی صادقی است. سید مصطفی نخبه علمی و کارمند سازمان انرژی اتمی بود، به همین دلیل با اعزامش مخالفت میشد. روی کاغذ نوشت: «نرخ رفتن به سوریه چند است؟ /قدر دل کندن از دو فرزند است» این را نوشته را جلوی مسئول اعزام قرار داد. این دستنوشته هنوز موجود است.
رضایت پدر با وساطت فرزند شش ساله
در سالی که داخل رآکتورها بتن ریختند، سیدمصطفی و تعدادی از دوستانش به شدت ناراحت و بیقرار شدند. سید مصطفی در سال ۱۳۹۴ عزم جهاد کرد و از پدر کسب اجازه نمود. پدر راضی نبود، اما جالب است بدانید صدیقهسادات دختر شش ساله شهید، وساطت کرد و پدر رضایت داد؛ حسینی و زینبی و عاشورایی بودن کودک خردسال بسیار حیرتانگیز و افتخارآفرین است. شرح این ماجرا به این صورت است که؛ صدیقهسادات به پدربزرگ اطلاع میدهد که بابا مصطفی برای رفتن به سوریه نذر کرده و از خانه در اسلامشهر تا قم پیاده رفته است و از پدربزرگ میخواهد: بابا به من گفته که به جز او دیگر پسری ندارید و همین حساسیت باعث شده رضایت ندهید. بابا از من خواست بیایم و واسطه شوم.
پدر شهید هم که اصرارها و صحبتهای نوه را میشنود، قبول کرده و رضایت میدهد که سیدمصطفی مدافع حرم حضرت زینب (س) شود.
رضایت مادر هم با تأسی به اهل بیتی (علیهمالسلام) گرفته میشود؛ سید مصطفی به مادر یادآور میشود که اگر مانع رفتن من شوید، آیا میتوانید در آن دنیا پاسخ حضرت زینب (س) و حضرت زهرا (س) را بدهید. میتوانید سرتان را بالا بگیرید؟ اگر من و امثال من برای دفاع از حرم نرویم چه کسانی بروند؟ دفاع از حرم بر ما واجب است.
عمل به زیارت عاشورا و راه امام حسین (ع)
سید مصطفی زیارت عاشورا را از عمق جان خوانده و درک نموده و به آن عمل کرده بود.
خواهر شهید تعریف میکند: «یک بار من با تندی باهاش برخورد کردم گفتم مامان و بابا خیلی بهم میریزند وقتی تو نباشی. گفت: «مگر در زیارت عاشورا نمیخوانیم بابی انت و امی. یعنی چی؟ ما داریم قسم میدهیم. ما میگوییم پدر و مادرم فدای تو یا حسین. پس ما این را طوطیوار میخوانیم. یعنی قصه داریم میخوانیم. خُب نخوانیم. وقتی داریم میخوانیم انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم. یعنی با دوستان تو دوستم یا حسین و با دشمنان تو دشمن. اینها دشمنهای حسین (ع) هستند. اینها دشمنهای زینب هستند. ما باید بریم.»
شهید صادقی در موقعیتی ابراز داشت: «ما این مسیر را آگاهانه انتخاب کردیم. اصلاً احساساتی نشدیم. من از این ۳۴ سال سن با داشتن دو دختر سه ساله و شش ساله سعی کردم جلوی احساسات خودم را برای این چنین کارهای پر خطری بگیرم. یعنی اگه دارم میروم فکر میکنم دختر سه ساله دارم، فکر میکنم دختر شش ساله دارم، اما نمیتوانم ببینم امام حسین هم دختر - به روایتی سه ساله بعضیها میگویند پنج ساله- داشت، اینها هم داشتند. من نمیتوانم این چیزها را ببینم که همان قوم ظالمین حالا آمدند بخواهند همان وقایع را تکرار کنند.»
صبر زینبی
خانواده شهید، خانواده شدیداً عاشق و پیرو اهلبیت (ع) است. مادر شهید نیز صبر و آرامش خویش پس از شهادت جگرگوشهاش را از حضرت زینب (س) میگیرد: «یا حضرت زینب ما آن موقع نبودیم که در مصیبتهایت شریک باشیم، ولی حالا که بودیم یک پسر داشتم که دادم در راه دفاع از حرمت. فقط خودت کمک کن که آرام بگیرم؛ و آرام هم گرفتیم. همان موقع که شهادتش را خبر آوردند بچهها بلافاصله گفتند برویم دو رکعت نماز صبر بخوانیم، من رفتم و خواندم. همان دو رکعت نماز، صبرم داد. فقط به حضرت زینب میگویم به همه ما صبر بده. به همه مادرهای شهدا، به همه چشم انتظارها. همین آرامم میکند.»
وصیتنامه اعتقادی و انقلابی و عاشورایی
در وصیتنامه شهید سیدمصطفی صادقی نکات و توصیههای اعتقادی و انقلابی و عاشورایی کمنظیری وجود دارد. ولایتمندی و ولایتمداری و اعتقاد و ارادت شدید به ولایتفقیه از نکات مشهود در وصیتنامه این شهید والا مقام است.
برخی نکات مندرج در وصیتنامه شهید صادقی عبارتاند از:
- دخترانم را زینبی تربیت کنید.
- فرزندانم در هیئت حضرت اباعبدالله (ع) پرورش یابند تا از هر گزندی مصون باشند.
- شوق ولایت مرا به کربلا کشاند.
- در اطاعت از ولیامرمان امام خامنهای روحی له الفدا از هیچ کوششی دریغ نکنید.
- دنبال دنیا نباشید و فقط به دنبال خدا باشید و هر کاری را برای رضای خدا انجام دهید.
- خیر دنیا و آخرت در نماز اول وقت است.
- من هر چه دارم از هیئت و روضهها و از خادمی در خانه اربابم امام حسین (ع) دارم.
همه باید ابراز ارادت کنیم به مدافعان حرم
این شهید والامقام دقیقاً در روزی شهید شد که تروریستهای داعشی در تهران در حرم امام خمینی و مجلس شورای اسلامی عملیات تروریستی انجام دادند و با اعمالی وحشیانه ایجاد رعب و وحشت کرده و عدهای از هموطنانمان را به شهادت رساندند.
مدتی بعد نیز در اهواز چند تروریست دیگر به مراسم رژه روز ارتش حمله کرده و عدهای دیگر از هموطنانمان را زخمی و شهید کردند که در میان شهدا یک کودک چهار ساله، یک جانباز سرافراز، یک روحانی و مردم عادی ملاحظه میشوند.
این حوادث تروریستی ثابت کردند که ملت ایران به حق و به جا به ندای مظلومان پاسخ گفته و در کنار مردم سوریه قرار گرفته است و همه باید ابراز ارادت کنیم به شهید سید مصطفی صادقی و کلیۀ مدافعان حرم و تمامی شهدای مدافع حرم. به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی: «شهدای دفاع از حرم اگر نبودند، ما باید حالا با عناصر فتنهگرِ خبیثِ دشمنِ اهلبیت و دشمن مردم شیعه، در شهرهای ایران میجنگیدیم.... اگر این کاری را که سرداران باارزش ما انجام دادند انجام نمیدادند، ... حالا باید در همین دوروبَر و اطراف با اینها میجنگیدیم؛ باید در همین خیابانهای خودمان و شهرهای خودمان با اینها مبارزه میکردیم. بخش مهمّی از این امنیّتی که امروز شما دارید، مربوط به همین مدافعان حرم است.» ۱۳۹۶/۰۳/۲۸
پایین سنگ مزار شهید در بهشت زهرا هم یک دستنوشته به چشم میخورد با این اشعار:
نرخ رفتن به سوریه چند است
قدر دل کندن از دو فرزند است
ایثارگری در راه هدف و به عشق امام حسین (ع)
شهید، تک پسر خانواده بود و در هنگام شهادت دو دختر سه و شش ساله داشت.
واقعاً دل بسیار بزرگ و ایمان خیلی قوی میخواهد از دو فرزند دلبند کوچک و دو دختری که شدیداً بابایی هستند، دل بریدن و به جبهه نبرد حق علیه باطل شتافتن، آن هم بصورت کاملاً داوطلبانه و اختیاری.
در ایام عید سال ۱۳۹۵ قرار بود به صورت خانوادگی به مشهد مقدس برود و تمامی کارهای مقدماتی هم انجام شده بود، اما شهید عزیز طی تماسی اطلاع میدهد که من ۲۵/۱۲/۱۳۹۵ به کشور سوریه اعزام خواهم شد. خانواده به ایشان میگویند قرار بود زیارت حضرت ثامنالحجج امام رضا (ع) برویم، حداقل بعد از زیارت برو. شهید پاسخ میدهد که من به زیارت حضرت زینب (س) میروم شما هم نایبالزیاره من باشید.
سید مصطفی در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ به منطقه مقاومت سوریه اعزام و در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ مصادف با یازدهم ماه مبارک رمضان در وقت افطار در حماء بدست تکفیریهای جنایتکار به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر شهید هنوز برنگشته است و خانوادهاش همچنان چشمانتظار هستند.
معروف است که شهدایی که پیکرشان گمنام میماند و دفن نمیشود، هر شب میهمان حضرت فاطمه زهرا (س) هستند و صدیقه طاهره هر شب به پیکر مطهرشان سر میزند. ان شاء الله که شهید سید مصطفی صادقی نیز هر روز میهمان سرور زنان دوعالم است.
نرخ رفتن به سوریه چند است؟
امام حسینی بودن و شاگرد و دلداده ممتاز مکتب کربلا بودن، ویژگی درخشانِ شهید سید مصطفی صادقی است. سید مصطفی نخبه علمی و کارمند سازمان انرژی اتمی بود، به همین دلیل با اعزامش مخالفت میشد. روی کاغذ نوشت: «نرخ رفتن به سوریه چند است؟ /قدر دل کندن از دو فرزند است» این را نوشته را جلوی مسئول اعزام قرار داد. این دستنوشته هنوز موجود است.
رضایت پدر با وساطت فرزند شش ساله
در سالی که داخل رآکتورها بتن ریختند، سیدمصطفی و تعدادی از دوستانش به شدت ناراحت و بیقرار شدند. سید مصطفی در سال ۱۳۹۴ عزم جهاد کرد و از پدر کسب اجازه نمود. پدر راضی نبود، اما جالب است بدانید صدیقهسادات دختر شش ساله شهید، وساطت کرد و پدر رضایت داد؛ حسینی و زینبی و عاشورایی بودن کودک خردسال بسیار حیرتانگیز و افتخارآفرین است. شرح این ماجرا به این صورت است که؛ صدیقهسادات به پدربزرگ اطلاع میدهد که بابا مصطفی برای رفتن به سوریه نذر کرده و از خانه در اسلامشهر تا قم پیاده رفته است و از پدربزرگ میخواهد: بابا به من گفته که به جز او دیگر پسری ندارید و همین حساسیت باعث شده رضایت ندهید. بابا از من خواست بیایم و واسطه شوم.
پدر شهید هم که اصرارها و صحبتهای نوه را میشنود، قبول کرده و رضایت میدهد که سیدمصطفی مدافع حرم حضرت زینب (س) شود.
رضایت مادر هم با تأسی به اهل بیتی (علیهمالسلام) گرفته میشود؛ سید مصطفی به مادر یادآور میشود که اگر مانع رفتن من شوید، آیا میتوانید در آن دنیا پاسخ حضرت زینب (س) و حضرت زهرا (س) را بدهید. میتوانید سرتان را بالا بگیرید؟ اگر من و امثال من برای دفاع از حرم نرویم چه کسانی بروند؟ دفاع از حرم بر ما واجب است.
سید مصطفی زیارت عاشورا را از عمق جان خوانده و درک نموده و به آن عمل کرده بود.
خواهر شهید تعریف میکند: «یک بار من با تندی باهاش برخورد کردم گفتم مامان و بابا خیلی بهم میریزند وقتی تو نباشی. گفت: «مگر در زیارت عاشورا نمیخوانیم بابی انت و امی. یعنی چی؟ ما داریم قسم میدهیم. ما میگوییم پدر و مادرم فدای تو یا حسین. پس ما این را طوطیوار میخوانیم. یعنی قصه داریم میخوانیم. خُب نخوانیم. وقتی داریم میخوانیم انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم. یعنی با دوستان تو دوستم یا حسین و با دشمنان تو دشمن. اینها دشمنهای حسین (ع) هستند. اینها دشمنهای زینب هستند. ما باید بریم.»
شهید صادقی در موقعیتی ابراز داشت: «ما این مسیر را آگاهانه انتخاب کردیم. اصلاً احساساتی نشدیم. من از این ۳۴ سال سن با داشتن دو دختر سه ساله و شش ساله سعی کردم جلوی احساسات خودم را برای این چنین کارهای پر خطری بگیرم. یعنی اگه دارم میروم فکر میکنم دختر سه ساله دارم، فکر میکنم دختر شش ساله دارم، اما نمیتوانم ببینم امام حسین هم دختر - به روایتی سه ساله بعضیها میگویند پنج ساله- داشت، اینها هم داشتند. من نمیتوانم این چیزها را ببینم که همان قوم ظالمین حالا آمدند بخواهند همان وقایع را تکرار کنند.»
صبر زینبی
خانواده شهید، خانواده شدیداً عاشق و پیرو اهلبیت (ع) است. مادر شهید نیز صبر و آرامش خویش پس از شهادت جگرگوشهاش را از حضرت زینب (س) میگیرد: «یا حضرت زینب ما آن موقع نبودیم که در مصیبتهایت شریک باشیم، ولی حالا که بودیم یک پسر داشتم که دادم در راه دفاع از حرمت. فقط خودت کمک کن که آرام بگیرم؛ و آرام هم گرفتیم. همان موقع که شهادتش را خبر آوردند بچهها بلافاصله گفتند برویم دو رکعت نماز صبر بخوانیم، من رفتم و خواندم. همان دو رکعت نماز، صبرم داد. فقط به حضرت زینب میگویم به همه ما صبر بده. به همه مادرهای شهدا، به همه چشم انتظارها. همین آرامم میکند.»
وصیتنامه اعتقادی و انقلابی و عاشورایی
در وصیتنامه شهید سیدمصطفی صادقی نکات و توصیههای اعتقادی و انقلابی و عاشورایی کمنظیری وجود دارد. ولایتمندی و ولایتمداری و اعتقاد و ارادت شدید به ولایتفقیه از نکات مشهود در وصیتنامه این شهید والا مقام است.
برخی نکات مندرج در وصیتنامه شهید صادقی عبارتاند از:
- دخترانم را زینبی تربیت کنید.
- فرزندانم در هیئت حضرت اباعبدالله (ع) پرورش یابند تا از هر گزندی مصون باشند.
- شوق ولایت مرا به کربلا کشاند.
- در اطاعت از ولیامرمان امام خامنهای روحی له الفدا از هیچ کوششی دریغ نکنید.
- دنبال دنیا نباشید و فقط به دنبال خدا باشید و هر کاری را برای رضای خدا انجام دهید.
- خیر دنیا و آخرت در نماز اول وقت است.
- من هر چه دارم از هیئت و روضهها و از خادمی در خانه اربابم امام حسین (ع) دارم.
همه باید ابراز ارادت کنیم به مدافعان حرم
این شهید والامقام دقیقاً در روزی شهید شد که تروریستهای داعشی در تهران در حرم امام خمینی و مجلس شورای اسلامی عملیات تروریستی انجام دادند و با اعمالی وحشیانه ایجاد رعب و وحشت کرده و عدهای از هموطنانمان را به شهادت رساندند.
مدتی بعد نیز در اهواز چند تروریست دیگر به مراسم رژه روز ارتش حمله کرده و عدهای دیگر از هموطنانمان را زخمی و شهید کردند که در میان شهدا یک کودک چهار ساله، یک جانباز سرافراز، یک روحانی و مردم عادی ملاحظه میشوند.
این حوادث تروریستی ثابت کردند که ملت ایران به حق و به جا به ندای مظلومان پاسخ گفته و در کنار مردم سوریه قرار گرفته است و همه باید ابراز ارادت کنیم به شهید سید مصطفی صادقی و کلیۀ مدافعان حرم و تمامی شهدای مدافع حرم. به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی: «شهدای دفاع از حرم اگر نبودند، ما باید حالا با عناصر فتنهگرِ خبیثِ دشمنِ اهلبیت و دشمن مردم شیعه، در شهرهای ایران میجنگیدیم.... اگر این کاری را که سرداران باارزش ما انجام دادند انجام نمیدادند، ... حالا باید در همین دوروبَر و اطراف با اینها میجنگیدیم؛ باید در همین خیابانهای خودمان و شهرهای خودمان با اینها مبارزه میکردیم. بخش مهمّی از این امنیّتی که امروز شما دارید، مربوط به همین مدافعان حرم است.» ۱۳۹۶/۰۳/۲۸