از این رو ضرورت دارد شاخصهای برجستهی مکتب امام را دقیق و عمیق بشناسیم و جهانبینی و رفتار خود را براساس آنها شکل دهیم تا از خط و از مکتب امام عزیزمان فاصله نگیریم و نگاه آن حکیم عارف فرزانه را در ایران و جهان، ساری و جاری کنیم.
1. فکر اسلام ناب محمدی (ص)
امام خامنهای در تاریخ 1 خرداد 1389 فرمودند: «اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان... فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود».
2. ارتباط با خدا
امام خامنهای در تاریخ 14 خرداد 1390 فرمودند: «امام بزرگوار ما صرفاً با تکیه بر عوامل مادی و ظواهر مادی، راه خود را پی نمیگرفت؛ اهل ارتباط با خدا، اهل سلوک معنوی، اهل توجه و تذکر و خشوع و ذکر بود؛ به کمک الهی باور داشت؛ امید او به خدای متعال، امید پایانناپذیری بود».
3. پیوند عاطفی با ائمه اطهار (ع)
امام خامنهای در تاریخ 28 دی 1368 فرمودند: «امام عزیزمان – آن انسان بزرگ زمان ما – نسبت به مدح ائمه (ع) حساسیت فوقالعادهای داشت... ایشان، در ارتباط با خواندن و مدح و زندگی ائمه (ع) و پیوند عاطفی و محبت و تقویت این رشته، حساسیت فوقالعادهای داشت».
4. عمل به وظیفهی الهی
امام خامنهای در تاریخ 14 خرداد 1383 فرمودند: «آنچه او (امام) را به سوی هدفها پیش میبُرد، تکلیف و عمل به وظیفهی الهی بود، برای خدا حرکت کردن بود. چون انگیزهی او این بود؛ لذا نمیترسید، شک نمیکرد، مأیوس نمیشد، مغرور نمیشد، متزلزل و خسته هم نمیشد.
5. زاهد و بیاعتنا به دنیا؛
امام خامنهای در تاریخ 14 خرداد 1378 فرمودند: «آنچه که در دورهی بعد از تشکیل نظام اسلامی، از ابعاد وجودی امام مشاهده شد، به نظر من به مراتب مهمتر و عظیمتر بود از آنچه که قبلًا دیده شده بود. در این دوران، امام این شخصیت برجسته و ممتاز در دو بُعد و دو چهره مشاهده میشود: در دوران حکومت، یک چهره، چهرهی رهبر و زمامدار است؛ یک چهره، چهرهی یک زاهد و عارف. ترکیب این دو باهم، از آن کارهایی است که جز در پیامبران، جز در مثل داود و سلیمان، جز در پیامبری مثل پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم انسان نمیتواند دیگر پیدا کند».
امام خامنهای در تاریخ 4 خرداد 1373 فرمودند: «امام واقعاً یک مرد زاهد بودند. چقدر پول زیر دست ایشان بود! چقدر امکانات مالی - در واقع همهی امکانات کشور - زیر دست امام بود! اگر امام اشارهای به دولت، به مسئولین، به بانک مرکزی، به رئیس جمهور و به هر کس دیگر میکردند که این مبلغ باید در فلان جا خرج شود، آیا کسی حتی در ذهن خود، تردید راه میداد که این را بکنم یا نکنم؟ همه از خدایشان بود و شوق هم داشتند که امام، انجام کاری را از آنها بخواهند... با این همه، امام از دنیا رفتند و فرزند ایشان یک خانه نداشت!... به امام، پول شخصی که زیاد میدادند. چه اشکالی داشت اگر ایشان برای فرزندشان یک باب خانهی مسکونی میخریدند؟! شما دیدید که امام یک وقت سیصد میلیون تومان از پول شخصی خودشان را به قضیهی زابل اختصاص دادند. ممکن است کسی فکر کند مگر امام پول شخصی داشتند؟! بله؛ برای رهبر پول میآورند. برای ما هم - البته نه آن قدر که برای امام میبردند - میآورند. واقعاً کسانی دوست میدارند مبالغی برای رهبر بیاورند. میگویند: «این پول، مال خودتان است...». بنده هم خرجم از همان پولها میگذرد. امام از این پولها زیاد داشتند و خدمت ایشان میآوردند... امام ناگهان سیصد میلیون تومان به قضیهی زابل اختصاص دادند! آخر این کار، کار عجیبی است!... ایشان میتوانستند از آن سیصد میلیون تومان، ده میلیون تومانش را کنار بگذارند و بگویند برای حاج احمد آقا خانهای بخرید - آن روزها خانه هم ارزانتر بود - و بعد دویست و نود میلیون تومانش را برای آن امر بدهند. اما چنین نکردند... اینها زهد است».
امام خامنهای در تاریخ 1 فروردین 1376 فرمودند: «امام بزرگوار ما، مظهر پاکدامنی و پارسایی و بیاعتنایی به دنیا بود». آن امام همام (ره) در تاریخ 13 تیر 1358 فرمودند: «در لسان انبیاء، دنیا یعنی خیلی پَست، پس کلمهی دنیا یعنی خیلی پست، اسفلالسافلین (پایینترین درجات) هم که در قرآن هست، همین طبیعت است».
6. حکیم
امام خامنهای در تاریخ 4 خرداد 1373 فرمودند: «و اما در باب حکمتی که خدا به امام داده بود. واقعاً خدا میداند از اولی که این کلمه برای امام به ذهنم آمد، تا آخر عمر ایشان، در ذهن من چه گذشته است؟ بنده واقعاً به تعبیر حکیم را برای امام کشف کردم و به راستی که ایشان حکیم بودند... انسان خیال میکرد مثل اینکه عالَم وجود، کف دست ایشان است؛ یعنی مسائل و حقایقی که انسان باید با هزار زحمت و با راهنمایی میفهمید، مثل اینکه برای امام روشن بود. این، حکمت است. حکمت از جمله نعمتهایی است که خدا باید به انسان بدهد: یُؤْتِی الْحِكْمَةَمَنْ یَشَاءُ (بقره/269)، خدا حکمت را به هر کسی بخواهد میدهد. البته آن کسها هم در نزد خدای متعال، حساب و کتاب دارند و هیچ کسی جز انبیاء و بزرگان، استحقاق حکت را پیدا نمیکند. به نظر من امام هم استحقاق به حکمت را پیدا کرده بودند و خدا به ایشان حکمت داده بود».
7. شجاعت و دلیری
امام خامنهای در تاریخ 9 مهر 1368 فرمودند: «سه خصلت ممتاز در شخصیت او (امام) به شکل بسیار پیچیده و در هم تنیده، جذابیت و تأثیر عجیبی در این مرد بزرگ به وجود آورده بود. خصوصیت اول عبارت از خردمندی و دانایی بود... خصوصیت دوم، دینداری و ایمان روشنبینانه بود... خصوصیت سوم، شجاعت و دلیری و جان نثاری او بود؛ آماده بود در آن جایی که او حق میگوید و دنیا باطل میگوید؛ با آن دنیا مواجه شود... وارد شدن در چنین میدانی، اولین شرطش این است که انسان از جان خود بگذرد و او از جان خود گذشته بود و برای پذیرفتن همهی خطرها حاضر بود».
8. باور داشتن قدرت رأی مردم
امام خامنهای در تاریخ 14 خرداد 1383 فرمودند: «در مکتب سیاسی امام، رأی مردم به معنای واقعی کلمه تأثیر میگذارد و تعیین کننده است. این، کرامت و ارزشمندی رأی مردم است. از طرف دیگر امام با اتکاء به قدرت رأی مردم معتقد بود که با ارادهی پولاین مردم میشود در مقابل همهی قدرتهای متجاوز جهانی ایستاد؛ و ایستاد».
9. الگوبرداری از حرکت حسینی
امام خامنهای در تاریخ 14 خرداد 1375 فرمودند: «حرکت امام، مشابهتهای زیادی با نهضت حسینی دارد و تقریباً، الگوبرداری شده از حرکت حسینی است... از جمله ویژگیهایی که در هر دو حرکت، به طرز بارزی وجود دارد، موضوع استقامت است».
10. عدالت اجتماعی
امام خامنهای در تاریخ 14 خرداد 1383 فرمودند: «عدالت اجتماعی یکی از مهمترین و اصلیترین خطوط در مکتب سیاسی امام بزرگوار ماست». معظمله در تاریخ 1 مرداد 1367 فرمودند: «عدالت اجتماعی، یعنی این که از همهی برکات جامعهی اسلامی، همهی قشرها بهرهمند شوند».
11. جاذبه و دافعه
امام خامنهای در تاریخ 14 خرداد 1389 فرمودند: «یک شاخص دیگر در برنامهی امام و خط امام و راه مستقیم امام، مسئله جاذبه و دافعهی امام بود. انسانهای بزرگ، جاذبه و دافعهشان هم میدان وسیع و گستردهای دارد... جاذبه و دافعهی امام تماشایی است. آنچه که مبنا و معیار جاذبهی امام و دافعهی امام بود، باز مکتب بود، اسلام بود... امام دشمنی شخصی با کسی نداشت. اگر کدورتهای شخصیای هم بود، امام زیر پا میگذاشت، اما دشمنی به خاطر مکتب، برای امام بسیار جدی بود».
12. شناخت دشمن
امام خامنهای در تاریخ 13 خرداد 1371 فرمودند: «رمز اساسی پیشرفت امام و موفقیتهای الهی آن مرد بزرگوار و رهبر استثنایی در این بود که دشمن را شناخت و با همهی قدرت و استقامت، بدون کمترین اعتماد به او و تسلیم در مقابل او، ایستاد».
13. تلفیق سیاست و معنویت
امام خامنهای در تاریخ 14 خرداد 1383 فرمودند: «امام که تجسم مکتب سیاسی خود بود، سیاست و معنویت را باهم داشت و همین را دنبال میکرد؛ حتی در مبارزات سیاسی، کانون اصلی در رفتار امام، معنویت او بود». آن امام همام (ره) در تاریخ 1 آذر 1343 فرمودند: «دعا و زیارت یک باب از ابواب اسلام است. لیکن سیاست دارد اسلام، ادارهی مملکتی دارد اسلام، ممالک بزرگ را اداره میکند اسلام».
14. نگاه جهانی
امام خامنهای در تاریخ 14 خرداد 1383 فرمودند: «مخاطب امام در سخن و ایدهی سیاسی خود، بشریت است؛ نه فقط ملت ایران... مکتب سیاسی امام خیر و استقلال و عزت و ایمان را برای همهی امت اسلامی و همهی بشریت میخواهد».
15. اتحاد مسلمانان
امام خامنهای در تاریخ در تاریخ 13 اسفند 1383 فرمودند: «جمهوری اسلامی از اول تشکیل، جزو سطور اول اصلی اهداف خودش، این را قرار داد: اتحاد مسلمانان و نزدیک کردن دلهای آنها به یکدیگر، و یکی مسئلهی فلسطین را. در بیانات امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) این دو نقطه، دو نقطهی بسیار روشن و واضحی است: یکی مسئلهی اتحاد مسلمین در همهی موضوعات و کم کردن اختلافات و کمرنگ کردن اختلافات، و مانع شدن از اینکه اختلافات فکری و فقهی و کلامی و امثال اینها دو طرف را به عداوت بکشد و با هم دشمنی کنند، یکی هم مسئلهی فلسطین».
آن چه نگاشتیم، برخی از خطوط برجستهی مکتب امام خمینی (ره) است. شناخت آن خطوط، نگاه ما را به امام خمینی (ره) و ولایت فقیه پیوند میزند، تا براساس نگاه آنان، نقشهی راه تمدن نوین اسلامی را ترسیم کنیم و با حرکت درست بر طبق نقشهی راه، به پیشرفت کشور و انقلابمان سرعت ببخشیم و درخشندگی ملت بزرگوار ایران و گسترش اندیشهی انقلاب اسلامی ایران در دنیا را آسانتر کنیم.
تنها با این نگاه و حرکت در مسیر امام خمینی (ره) و امام خامنهای است که پایههای اسلام ناب محمدی (ص) را در جهان محکم میکنیم و سراب تمدن غرب را ویران میسازیم.