مشاهده تلاشهای ۴ ماهه این وزیر جهادی و متعهد کابینه و مجموعه تحت مدیریتش آن هم در دولتی که از سوی حامیانش به دولت پیرمردها و خستهها معروف است، همچون دیدن قدحی پر آب برای در بیابان مانده محسوب میشد.
شهدای ایران: «مجتبی باجلان» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
طی هفت سال گذشته از عمر دولت تدبیر و امید یکی از انتقادهای جدی و اساسی منتقدین و افکار عمومی در کنار دهها ایراد و انتقاد دیگر که به مجموعه دولت داشتند، میانگین سنی بالا، کمتحرکی و بیانگیزگی مدیران ارشد دولتی بهویژه اعضای کابینه و وزرا بوده است.
از وزیر هفتاد و چند ساله که غالباً در حال چرت زدن بود یا میانه سخن گفتن، جمله بعدی را فراموش میکرد و با پروندههای سنگین فساد اقتصادی اعضای خانواده خود برای دولت حاشیه مضاعف درست میکرد، تا ژنرالهای پرمدعایی که ماحصل تجربه ۲۹ ساله وزارتشان به صفر رساندن صادرات نفت کشور بود یا وزیر مولتی میلیاردری که نساختن حتی یک خانه در دوره مسئولیتش را بزرگترین افتخار زندگی خود میدانست و وزرایی که خودکفایی کشور در هر چیزی را مزخرف میدانستند، ملغمهای در ساحت مدیریت اجرایی کشور و در پیش روی مردم ساخته بود که حتی صدای اعتراض حامیان دوآتشه دولت هم در آمده بود و عنوان «کابینه پیر و خسته» را روی آن گذاشتند.
این در حالی بود که در کشاکش جنگ تمامعیار اقتصادی آمریکا و متحدانش علیه کشور میطلبید که وزرای وزارتخانههای عمدتاً اقتصادی کابینه با درک درست شرایط، در خط مقدم این نبرد قرار گرفته و با اتخاذ راهبرد مدبرانه همسو با سیاستهای اقتصاد مقاومتی، مجموعههای تحت امر خود را هدایت و مدیریت کنند، اما متأسفانه وزرایی از این دست، از آنجا که برای شرایط جنگی و بحرانی که هیچ برای شرایط عادی و به دور از بحران کشور هم برنامه و انگیزهای نداشتند برای پوشش ناکارآمدی خود به حاشیهسازی و مواضع جنجالی و نواختن منتقدان پرداختند و نتیجه عملکردشان هم امروز پیش روی ماست.
اما ماجرای کرونا و شیوع آن در کشور در کنار همه مشکلات و مصائبی که برای کشور و مردم در پی داشت، یک خیر هم داشت و آن معرفی یک وزیر جهادی و خستگیناپذیر در راس وزارتخانه بهداشت و درمان و آموزش پزشکی کشور بود. وزیری که با جدیت و پشتکار، تمام توان خود را صرف انجام وظیفه و مأموریت خود کرد، بهجای نق زدن حاشیهسازی و آیه یأس خواندن، متعهدانه و مومنانه و پا به پای کادر درمانی زحمتکش و خدوم، این حافظان سلامت کشور به خدمترسانی پرداخت، در عین حال وزیری صرفا بله قربانگو نبود و در اوج بحران به مدیر مافوق خود نامه نوشت و از موازیکاری و تصمیمات نادرستی که احیانا تلاشهای شبانهروزی و مجدانه و مجاهدانه مجموعه تحت امرش را بیاثر یا کماثر میکرد انتقاد کرد و پیگیر مطالبات به حق همکارانش در خط مقدم مقابله با این ویروس منحوس تا حصول نتیجه بود و خلاصه اینکه وجههای از یک مدیر تراز جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت.
برای ما که جزو منتقدان دولت محسوب میشویم، مشاهده تلاشهای ۴ ماهه این وزیر جهادی و متعهد کابینه و مجموعه تحت مدیریتش آن هم در دولتی که از سوی حامیانش به دولت پیرمردها و خستهها معروف است، همچون دیدن قدحی پر آب برای در بیابان مانده محسوب میشد و آنچنان ما را از عملکرد جهادی و متعهدانه خود به وجد آورد که بیاییم و صریح و صادقانه بگوییم بهوجود چنین وزیری با این کارنامه درخشان در دولتی که منتقدش هستیم افتخار میکنیم و از سر قدرشناسی و احترام در مقابلشان سر تعظیم فرود میآوریم تا تأکید کنیم آنچه برای ما اصالت داشته و دارد نه جناح و باند و گروه سیاسی که خدمت متعهدانه، دلسوزانه و خالصانه به مردم است و بس. چه آنکه منتقد بودن منصفانه و مومنانه هم همین را ایجاب میکند و تفاوتش با قبیلهگرایی و جناح بازی در همین جاست.
چندی پیش هم در همین روزنامه یکی از اقدامات مثبت دولت را در صفحه اول آورده و از آن تمجید کرده بودیم که جیغ بنفش مدعیان اصلاحطلبی درآمد که چون شما از اقدام مثبت دولتی که منتقدش هستید تعریف و تمجید کردهاید پس سیاستورزی و کار رسانهای بلد نیستید! البته چندان تقصیری هم ندارند، در تفکر پادگان اصلاحطلبان برای اینها جناحبازی و قبیلهگرایی را سیاستورزی معنا کردهاند.
طی هفت سال گذشته از عمر دولت تدبیر و امید یکی از انتقادهای جدی و اساسی منتقدین و افکار عمومی در کنار دهها ایراد و انتقاد دیگر که به مجموعه دولت داشتند، میانگین سنی بالا، کمتحرکی و بیانگیزگی مدیران ارشد دولتی بهویژه اعضای کابینه و وزرا بوده است.
از وزیر هفتاد و چند ساله که غالباً در حال چرت زدن بود یا میانه سخن گفتن، جمله بعدی را فراموش میکرد و با پروندههای سنگین فساد اقتصادی اعضای خانواده خود برای دولت حاشیه مضاعف درست میکرد، تا ژنرالهای پرمدعایی که ماحصل تجربه ۲۹ ساله وزارتشان به صفر رساندن صادرات نفت کشور بود یا وزیر مولتی میلیاردری که نساختن حتی یک خانه در دوره مسئولیتش را بزرگترین افتخار زندگی خود میدانست و وزرایی که خودکفایی کشور در هر چیزی را مزخرف میدانستند، ملغمهای در ساحت مدیریت اجرایی کشور و در پیش روی مردم ساخته بود که حتی صدای اعتراض حامیان دوآتشه دولت هم در آمده بود و عنوان «کابینه پیر و خسته» را روی آن گذاشتند.
این در حالی بود که در کشاکش جنگ تمامعیار اقتصادی آمریکا و متحدانش علیه کشور میطلبید که وزرای وزارتخانههای عمدتاً اقتصادی کابینه با درک درست شرایط، در خط مقدم این نبرد قرار گرفته و با اتخاذ راهبرد مدبرانه همسو با سیاستهای اقتصاد مقاومتی، مجموعههای تحت امر خود را هدایت و مدیریت کنند، اما متأسفانه وزرایی از این دست، از آنجا که برای شرایط جنگی و بحرانی که هیچ برای شرایط عادی و به دور از بحران کشور هم برنامه و انگیزهای نداشتند برای پوشش ناکارآمدی خود به حاشیهسازی و مواضع جنجالی و نواختن منتقدان پرداختند و نتیجه عملکردشان هم امروز پیش روی ماست.
اما ماجرای کرونا و شیوع آن در کشور در کنار همه مشکلات و مصائبی که برای کشور و مردم در پی داشت، یک خیر هم داشت و آن معرفی یک وزیر جهادی و خستگیناپذیر در راس وزارتخانه بهداشت و درمان و آموزش پزشکی کشور بود. وزیری که با جدیت و پشتکار، تمام توان خود را صرف انجام وظیفه و مأموریت خود کرد، بهجای نق زدن حاشیهسازی و آیه یأس خواندن، متعهدانه و مومنانه و پا به پای کادر درمانی زحمتکش و خدوم، این حافظان سلامت کشور به خدمترسانی پرداخت، در عین حال وزیری صرفا بله قربانگو نبود و در اوج بحران به مدیر مافوق خود نامه نوشت و از موازیکاری و تصمیمات نادرستی که احیانا تلاشهای شبانهروزی و مجدانه و مجاهدانه مجموعه تحت امرش را بیاثر یا کماثر میکرد انتقاد کرد و پیگیر مطالبات به حق همکارانش در خط مقدم مقابله با این ویروس منحوس تا حصول نتیجه بود و خلاصه اینکه وجههای از یک مدیر تراز جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشت.
برای ما که جزو منتقدان دولت محسوب میشویم، مشاهده تلاشهای ۴ ماهه این وزیر جهادی و متعهد کابینه و مجموعه تحت مدیریتش آن هم در دولتی که از سوی حامیانش به دولت پیرمردها و خستهها معروف است، همچون دیدن قدحی پر آب برای در بیابان مانده محسوب میشد و آنچنان ما را از عملکرد جهادی و متعهدانه خود به وجد آورد که بیاییم و صریح و صادقانه بگوییم بهوجود چنین وزیری با این کارنامه درخشان در دولتی که منتقدش هستیم افتخار میکنیم و از سر قدرشناسی و احترام در مقابلشان سر تعظیم فرود میآوریم تا تأکید کنیم آنچه برای ما اصالت داشته و دارد نه جناح و باند و گروه سیاسی که خدمت متعهدانه، دلسوزانه و خالصانه به مردم است و بس. چه آنکه منتقد بودن منصفانه و مومنانه هم همین را ایجاب میکند و تفاوتش با قبیلهگرایی و جناح بازی در همین جاست.
چندی پیش هم در همین روزنامه یکی از اقدامات مثبت دولت را در صفحه اول آورده و از آن تمجید کرده بودیم که جیغ بنفش مدعیان اصلاحطلبی درآمد که چون شما از اقدام مثبت دولتی که منتقدش هستید تعریف و تمجید کردهاید پس سیاستورزی و کار رسانهای بلد نیستید! البته چندان تقصیری هم ندارند، در تفکر پادگان اصلاحطلبان برای اینها جناحبازی و قبیلهگرایی را سیاستورزی معنا کردهاند.