الگوی "صفار هرندی" برای مدیران دولت سابق
شهدای ایران: شمسالدین حسینی، از منتخبان مجلس یازدهم و از وزرای دولت محمود احمدینژاد که گویا قصد دارد برای ریاست مجلس یازدهم نیز کاندیدا شود به تازگی در یک مصاحبه با خبرآنلاین، به احمدینژادی خطاب شدن خود و دوستانش در مجلس اعتراض کرده و در عین حال تأکید کرده است که ما به احمدینژاد افتخار میکنیم!
او در این باره اظهار میکند: من در مصاحبهای در دنیای اقتصاد گفتم که مدیران دولت نهم و دهم مشغول انجام یک چنین کارهایی هستند و فکر کنم شما در خبرآنلاین نوشتید که احمدی نژادیها فراکسیون تشکیل میدهند، پس ما با قلب خبر یعنی با وارونه جلوه دادن خبر مخالف هستیم.
حسینی میافزاید: وگرنه قبلا دوستان گفتهاند و من هم الان می گویم ما به دولت نهم و دهم و حتی آقای احمدی نژاد که یک چهره خدومی بودند افتخار می کنیم ولی آنچیزی که می خواهیم به آن تاکید کنیم این است که مدیران دولت نهم و دهم شخصیتهای مستقل هستند و هرکدام به صورت مستقل و بدون هرگونه سازماندهی قبلی در انتخابات شرکت کردند.
او همچنین میگوید: شما هیچ زمانی نمیگویید، خاتمیچیها یا روحانیچیها یا هاشمی چیها. به نظر من بخاطر اینکه موضوع و افراد تقلیل داده شوند، اینگونه نگاه می شود وگرنه تا الان آیا کسی آمده است تکذیب کند که وزیر آقای احمدی نژاد بوده است؟ خیر. همانطور که گفتم ما افتخار هم میکنیم... نکته ما این است که چرا برخی از رسانهها تحت شرایطی که دیگران از دولت فلان و فلان یاد می کنند و لفظ دولت را استفاده می کنند و هیچ زمانی خاتمیچی یا روحانیچی نمی گویند، ولی زمانی که به ما می رسند از این واژه استفاده می شود و فقط فرد را میبینند و هیچ اندیشهای را پشت آن نمی بینند.
حسینی در این مصاحبه همچنین پیرامون احمدینژاد میگوید: از بعد از سال ۹۶ ارتباط سیاسی با ایشان نداشتم ولی ارتباط عاطفی و اخلاقی ما پابرجا است.
*مخاطب از گفتههای آقای حسینی متوجه نمیشود که بالاخره ایشان به احمدینژاد افتخار میکنند یا از او بری هستند و نمیخواهند احمدینژادی خطاب شوند.
در واقع گویی حسینی و دوستانش در برزخی هستند که راه عبور معقول از آنرا هم نمیدانند!
باید دانست که خدمتگزاری در هیچ دولتی در نظام جمهوری اسلامی مایه ننگ و سرافکندگی نیست و بلکه موجب مباهات است.
اما ایستادگی بر اشتباهات و انحرافات و خاصّه دفاع ضمنی از اشتباهات دیگران! مسئله دیگریست...
آقای احمدینژاد پس از آنهمه رفتار غلط و انحرافی بدون توبه، دیگر هرگز یک چهره قابل افتخار نیست.
اما اینکه عدهای از مردان سابق او به او افتخار میکنند و همزمان تأکید دارند که رابطهای با او ندارند! هیچ چیزی جز نشانههای اعوجاج فکری و اشتباه سیاسی نیست.
خاصّه اینکه شاهدیم آقای حسینی و دوستان ایشان در مجلس یازدهم؛ گویا عزمی راسخ برای مقابله با ریاست مجلسی سرلیست اصولگرایان نیز دارند که این مقوله خصوصا با سابقهای که از رفتار ناخوب احمدینژاد با قالیباف در اذهان وجود دارد؛ احتمال بروز آسیبهای ناشی از برخی تفکرات حسینی و دوستانش را تقویت میکند.
حسینی همچنین باید بداند که اطرافیان احمدینژاد از آنرو احمدینژادی خطاب میشوند که در دولت خودشان به عدم نزدیکی به هیچکدام از جریانات سیاسی کشور افتخار میکردند و صراحتا میگفتند که نه چپ را قبول دارند و نه راست را...
فلذا بدیهیست که یک جریان متکی به شخص؛ هماکنون نیز با شناسنامه همان شخص شناخته شود؛ مگر اینکه همچون امثال "دکتر صفار هرندی"، توانایی دفاع از کارنامه اجرایی خود در کنار انتقاد از رفتارهای غلط رئیسجمهور وقت را داشته باشند.
چه اینکه در جامعه امروز ما، رجالی مثل دکتر صفارهرندی؛ در نزد افکار عمومی با حریّت شناخته میشوند نه با شناسنامه احمدینژاد!
او در این باره اظهار میکند: من در مصاحبهای در دنیای اقتصاد گفتم که مدیران دولت نهم و دهم مشغول انجام یک چنین کارهایی هستند و فکر کنم شما در خبرآنلاین نوشتید که احمدی نژادیها فراکسیون تشکیل میدهند، پس ما با قلب خبر یعنی با وارونه جلوه دادن خبر مخالف هستیم.
حسینی میافزاید: وگرنه قبلا دوستان گفتهاند و من هم الان می گویم ما به دولت نهم و دهم و حتی آقای احمدی نژاد که یک چهره خدومی بودند افتخار می کنیم ولی آنچیزی که می خواهیم به آن تاکید کنیم این است که مدیران دولت نهم و دهم شخصیتهای مستقل هستند و هرکدام به صورت مستقل و بدون هرگونه سازماندهی قبلی در انتخابات شرکت کردند.
او همچنین میگوید: شما هیچ زمانی نمیگویید، خاتمیچیها یا روحانیچیها یا هاشمی چیها. به نظر من بخاطر اینکه موضوع و افراد تقلیل داده شوند، اینگونه نگاه می شود وگرنه تا الان آیا کسی آمده است تکذیب کند که وزیر آقای احمدی نژاد بوده است؟ خیر. همانطور که گفتم ما افتخار هم میکنیم... نکته ما این است که چرا برخی از رسانهها تحت شرایطی که دیگران از دولت فلان و فلان یاد می کنند و لفظ دولت را استفاده می کنند و هیچ زمانی خاتمیچی یا روحانیچی نمی گویند، ولی زمانی که به ما می رسند از این واژه استفاده می شود و فقط فرد را میبینند و هیچ اندیشهای را پشت آن نمی بینند.
حسینی در این مصاحبه همچنین پیرامون احمدینژاد میگوید: از بعد از سال ۹۶ ارتباط سیاسی با ایشان نداشتم ولی ارتباط عاطفی و اخلاقی ما پابرجا است.
*مخاطب از گفتههای آقای حسینی متوجه نمیشود که بالاخره ایشان به احمدینژاد افتخار میکنند یا از او بری هستند و نمیخواهند احمدینژادی خطاب شوند.
در واقع گویی حسینی و دوستانش در برزخی هستند که راه عبور معقول از آنرا هم نمیدانند!
باید دانست که خدمتگزاری در هیچ دولتی در نظام جمهوری اسلامی مایه ننگ و سرافکندگی نیست و بلکه موجب مباهات است.
اما ایستادگی بر اشتباهات و انحرافات و خاصّه دفاع ضمنی از اشتباهات دیگران! مسئله دیگریست...
آقای احمدینژاد پس از آنهمه رفتار غلط و انحرافی بدون توبه، دیگر هرگز یک چهره قابل افتخار نیست.
اما اینکه عدهای از مردان سابق او به او افتخار میکنند و همزمان تأکید دارند که رابطهای با او ندارند! هیچ چیزی جز نشانههای اعوجاج فکری و اشتباه سیاسی نیست.
خاصّه اینکه شاهدیم آقای حسینی و دوستان ایشان در مجلس یازدهم؛ گویا عزمی راسخ برای مقابله با ریاست مجلسی سرلیست اصولگرایان نیز دارند که این مقوله خصوصا با سابقهای که از رفتار ناخوب احمدینژاد با قالیباف در اذهان وجود دارد؛ احتمال بروز آسیبهای ناشی از برخی تفکرات حسینی و دوستانش را تقویت میکند.
حسینی همچنین باید بداند که اطرافیان احمدینژاد از آنرو احمدینژادی خطاب میشوند که در دولت خودشان به عدم نزدیکی به هیچکدام از جریانات سیاسی کشور افتخار میکردند و صراحتا میگفتند که نه چپ را قبول دارند و نه راست را...
فلذا بدیهیست که یک جریان متکی به شخص؛ هماکنون نیز با شناسنامه همان شخص شناخته شود؛ مگر اینکه همچون امثال "دکتر صفار هرندی"، توانایی دفاع از کارنامه اجرایی خود در کنار انتقاد از رفتارهای غلط رئیسجمهور وقت را داشته باشند.
چه اینکه در جامعه امروز ما، رجالی مثل دکتر صفارهرندی؛ در نزد افکار عمومی با حریّت شناخته میشوند نه با شناسنامه احمدینژاد!
ازاول سال تا الان قیمت فر آورده های لبنی مانند شیر چندین مرتبه گران شده و در حال حاضر به چهار برابر قیمت اول سال رسیده است. چرا هر کس هوگونه که می خواهد رفتار می کند، دولت، دستگاه های نظارتی و مسئولان و نمایندگان مجلس کجا هستند.