شهدای ایران shohadayeiran.com

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛دومین جلسه مناظره « امکان یا امتناع علوم انسانی اسلامی» بعد از ظهر دوشنبه ۲۰ آبان‌ماه، با حضور صادق زیباکلام، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و ، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی در سالن شهید بهشتی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.

حمیدرضا آیت‌اللهی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی به عنوان شروع‌کننده مناظره با اشاره به اینکه هدف این مناظره تبیین موضوع است، بیان کرد: برای تأیید پیش‌فرض‌ها و نکات به این نشست نیامده‌ است و دلیل حضورش در این جلسه را علمی و دانشجویی بودن محفل خواند.
وی خود را به عنوان مخالف کنفرانس علوم انسانی اسلامی معرفی کرد و علت مخالفت خود را چنین تبیین کرد: کنفرانس بین‌المللی علوم انسانی اسلامی به عمق و کنه مبحث نمی‌پردازد و بیشتر در سطح حرکت می‌کند و در پی ارائه راهکار است، در حالی که بحث علوم انسانی اسلامی به هیچ وجه یک بحث ایدئولوژیک نیست و بحثی کاملا علمی است.
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی گفت: من با عنوان «علوم انسانی اسلامی» مخالفم. باید از علوم انسانی در بستر اسلام یا علوم انسانی با رویکرد اسلامی صحبت کرد، حتی در برخی مواقع می‌توان از علوم انسانی با رویکرد اسلامی- ایرانی سخن گفت. حتی به این جلسه نیز نباید عنوان «امکان یا امتناع» اطلاق کرد، چون امتناع در بطن امکان وجود دارد. حتی این جلسه را باید «امکان یا ضرورت علوم انسانی اسلامی» نامید. ما در اینجا در ماهیت و حقیقت علوم انسانی با رویکرد اسلامی صحبت خواهیم کرد و از راهکارها سخنی به میان نمی‌آوریم.
علوم انسانی اسلامی تحقق‌ناپذیر است
در ادامه این مناظره، صادق زیباکلام، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تصریح به اینکه از صدر تا ذیل مخالف طرح علوم انسانی اسلامی است، گفت: مخالفت من به هیچ عنوان با اسلام نیست، ولی معتقدم اساسا وضع یک چنین اصطلاحی یک عمل کاملا سیاسی و ایدئولوژیک است. علم با هر پیرایه و پسوند و پیشوندی از ماهیت علمی خود خارج می شود و تبدیل به یک بحث صرفا سیاسی و ایدئولوژیک می‌شود.
وی افزود: اعتقاد من در امتناع علوم انسانی اسلامی ریشه در تجربه‌های تاریخی دارد. در تاریخ سی و پنج ساله انقلاب اسلامی، تجربه انقلاب فرهنگی و شکست آن نشان عدم موفقیت در پیشبرد پروژه‌ای علم است. ستاد انقلاب فرهنگی با تعطیلی دانشگاه‌ها در سال‌های ۱۳۵۹تا ۶۲ تمام تلاش خود را مصروف ایجاد علوم انسانی اسلامی کرد که با شکست هم روبرو شد. در ابتدا ستاد را متهم به عدم استفاده مناسب و کامل از اساتید و علم حوزوی کردند که عبدالکریم سروش از پاسخ دادن طفره می‌رفت، ولی در نهایت جلال‌الدین فارسی، صراحتا گفت عدم موفقیت به علت وجود نداشتن علمی به نام «علم انسانی اسلامی» بوده‌است.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: تجربه انقلاب فرهنگی باید سرلوحه تجربیات کنونی قرار گیرد و درسی باشد برای فعالین در این حوزه که محقق نشدن این نوع از علم به این دلیل است که اساسا این مسئله ممکن و میسر نخواهد بود و تا به حال هم حتی یک خط با علم انسانی اسلامی نگاشته نشده‌است.
تفاوت تعبیر در تعریف علوم انسانی اسلامی
حمیدرضا آیت اللهی در پاسخ با غیر علمی قلمداد کردن دعاوی زیباکلام، گفت: وقایعی که ایشان درباره انقلاب فرهنگی مطرح کردند، ناصواب و غیرواقعی بود و کامل مطرح نشد. یکی از برنامه‌هایی که در تحقق علوم انسانی اسلامی با موفقیت بزرگی همراه بود، همین انقلاب فرهنگی بود و در پاسخ اینکه گفته می‌شود یک خط در علوم انسانی اسلامی نوشته نشده‌است، باید گفت که می‌توان صدهزار عنوان مقاله را در این حوزه معرفی کرد و علت این سخن شاید در تعاریف متفاوتی باشد که از علوم انسانی اسلامی نزد من و زیباکلام وجود دارد.
وی افزود: این بحث یک بحث کاملا علمی است و مباحث تاریخی و ایدئولوژیکی در آن جایی ندارد و سنخ آن نیز فلسفه علمی است. جان سخن این است که به لحاظ فلسفه علمی نه تنها داشتن علوم انسانی اسلامی امکان دارد، بلکه ضرورت هم دارد. یکی از دلایل این ضرورت این است که همان‌طور که صحبت از جامعه‌شناسی فرانسوی، انگلیسی یا فلسفه قاره‌ای، مکتب فرانکفورت و... می‌شود، می‌توان از علم انسانی اسلامی نیز سخن گفت.
امکان تفکر اسلامی و امتناع علم واحد اسلامی
زیباکلام خاطرنشان کرد: آنچه که در غرب وجود دارد، علوم انسانی غربی نیست، بلکه رویکردها، آراء و نقطه نظرات متضاد است. به عنوان مثال درباره ذات انسان، رویکرد هابز در مقابل جان لاک معاصرش قرار دارد و نظریه مارکس در مقابل استوارت میل است. همه این افکار با هم در تضاد و تعارض هستند و هر کدام جایگاه خود را برای بحث و نقد دارند و هیچ تلاشی هم برای یکپارچه کردن نظرات صورت نمی‌گیرد.
وی تصریح کرد: ما نمی‌توانیم اسلوب‌ها و افکار مختلف را تحت یک قالب اسلامی درآوریم و همه را دعوت به‌ آن کنیم. در خود اسلام نیز نظرات متفاوت و گاه متعارض مطرح است. باور من بر این است که ما متفکر اسلامی داریم و می‌توانیم تفکر و مکتب اسلامی داشته باشیم، ولی علم واحد اسلامی ممکن نیست. تمام غربیان نیز بر روی یک تفکر و علم اتفاق ندارند و لذا در ایران نیز این اتفاق نمی‌افتد. این نگرش درباره علم یک بحث سیاسی است که از ۲۲ خرداد سال ۸۸ شروع شد و حاصل یک زایش اجتماعی نیست.
مشکلات سه‌گانه علوم انسانی فعلی و ۳۷ سرفصل جدید
آیت‌اللهی با بیان اینکه برای سؤال خود پاسخ علمی مناسبی دریافت نکرده‌است، پاسخ داد: صحبت‌های زیباکلام مغالطه انگیزه است و شش ماه قبل از خرداد ۸۸ مباحث مربوط به اسلامی کردن علوم انسانی مطرح شده‌بود. عمده مشکلات علوم انسانی کنونی در سه مسئله نهفته است. اولین مورد قدیمی بودن علوم انسانی است؛ سرفصل‌های فعلی علوم انسانی مربوط به سی سال پیش است و در دنیای کنونی دیگر جایگاهی ندارد. دوم این‌که علم انسانی فعلی تقاضایی در جامعه ایجاد نمی‌کند و این به خاطر عدم مهارت‌افزایی و کارآمدی است و نکته سوم و آخر اینکه با فرهنگ ما تناسب ندارد.
وی گفت: علوم انسانی ایرانی نزد عالمان علوم انسانی اسلامی ایرانی است. اساتید به عنوان نخبگان دانشگاه هستند و از ۳۰۱۲ نفر از آن‌ها خواسته‌ایم که مشکلات و معضلات علم فعلی اشاره کنند و ایده‌های خود را عنوان کنند که آن‌ها نیز این کار را انجام داده‌اند. ما نیز در پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشگاه علوم انسانی سامانه‌ای را ترتیب داده‌ایم تا به صورت دوره‌ای نظرات خود و مشکلاتی را که در این زمینه احساس می‌کنند، برای ما ثبت و ارسال نمایند. ضمنا در همین پایگاه، ۳۷ سرفصل قدیمی و جایگزین‌های آن‌ها معرفی شده‌اند.
طرح پارادایم جغرافیایی به جای پارادایم تاریخی
رئیس پژوهشگاه علوم انسانی با اشاره به فلسفه علم بیان کرد: در نگاه‌های پوزیتیویستی آنچه که محصول مشاهده و تجربه باشد، ارزش نظریه‌پردازی و تحقیق دارد و بعدها افرادی آمدند و ابطال‌پذیری نظریه را مطرح کردند. در این روند، توماس کوهن بحث پارادایم را مطرح کرد و گفت مسئله‌ای که به پاسخ‌های علمی بیشتری پاسخ دهد، می‌تواند هنجار علمی زمان خود شود. این پارادایم زمانی پیش می‌آید که اعتراض‌ها به علم مسلط بیشتر شود و در نهایت به انقلاب ختم شود. نظریه کوهن علم را تاریخی مطرح کرد، من در اینجا می‌خواهم بحث پارادایم‌های جغرافیایی را به میان بکشم و بگویم علم باید در جغرافیای خود جواب‌گوی نیازها باشد.
زایش طبیعی علم و تسلط در جامعه علمی
زیباکلام در پاسخ به آیت‌اللهی گفت: این صحبت پارادایم‌ها بحثی کاملا منطقی و درست است، اما گفتمان آیت‌اللهی ابتر است. امکان رشد و ایجاد علم سیاسی جدید برای تدریس در دانشگاه‌ها به جای علم سیاسی کنونی وجود دارد، اما این باید حاصل یک زایش طبیعی باشد. اگر در غرب چنین اتفاقی افتاده‌ است، به خاطر آن بوده که جامعه خودش به صورت طبیعی به این علم رسیده‌است و این حاصل اراده حکومتی نبوده‌است.
وی افزود: در کشورهای دیگر، حکومت‌ها تحولات علمی ایجاد نکرده‌‌اند، ولی در حال حاضر حکومت، تشکیلات علمی و اساتید وابسته به آن هستند که در حال به وجود آوردن علم هستند و این یک روند طبیعی در فلسفه علم نیست.
التزام به حفظ عدالت پژوهشی
آیت‌اللهی در خاتمه بحث، با اشاره به ایدئولوژیک بودن دانشگاه‌های غرب، گفت: در دانشگاه‌های غرب سرفصل‌های درسی بسیار ایدئولوژیک وجود دارد و در غرب هم زایش طبیعی نیست و اساتید از طرف کلیساها و فشار دولتی مجبور به استعفا می‌شوند و اینکه گفته می‌شود در کشور ما اساتید و تشکیلات حکومتی دست به تولید علمی می‌زنند، بی‌احترامی به اساتید دانشگاهی است.
در حال حاضر تمام اساتید کشور در اقصی نقاط ایران، هر ایده، نظر نو و علمی به دور از سیاست‌زدگی‌ای که دارند، می‌توانند ارائه کنند و سعی شده تا عدالت پژوهشی بین همه اساتید رعایت شود و به این وسیله در پی بسط اندیشه اسلامی ایرانی هستیم.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار