در آستانه سالگرد روز نکبت مطرح شد:
رژیم صهیونیستی نیز مشابه ویروس کروناست که همه بشریت را در هر جا و هر مکانی درگیر کرده، این رژیم با اهرمها و سرطان اقتصادی و امنیتی و اطلاعاتی و رسانهای خود همه جهان را دچار کرده است.
سرویس بین الملل شهدای ایران:در آستانه سالگرد روز نکبت یا روز اشغال سرزمین فلسطین در سال 1948 میلادی با دکتر «حکم امهز» کارشناس امور غرب آسیا، گفتگویی با تسنیم انجام داده که از نظر خوانندگان گرامی می گذرد:
حکم ابهر ابتدا در پاسخ به این سوال که چه شباهتی بین رژیم اسرائیل با ویروس کرونا وجود دارد؟ آیا بین این دو نقطه مشترکی وجود دارد؟ اظهار داشت:
اگر بخواهیم ویروس کرونا را شبیه سرطان بدانیم میتوانیم بگوییم که این ویروس با رژیم صهیونیستی شباهت دارد. وجه تشابه این است که هر دو آنها بیماری هستند که ریشه میدوانند. این ویروس همه بشریت را در هر جا و مکانی دچار کرده است. این فقط جهان اسلام نیست که به این ویروس مبتلا شده است بلکه تمام جهان درگیر آن شده است. رژیم صهیونیستی نیز مشابه این وضعیت است یعنی این رژیم نیز با اهرمها و سرطان اقتصادی و امنیتی و اطلاعاتی و رسانهای خود همه جهان را دچار کرده است. ما این امر را از زمان آغاز اشغالگری شاهد بودهایم. یعنی زمانی که رژیم صهیونیستی سرزمین فلسطین را اشغال کرد. دیدیم که این رژیم چطور همه امکانات و لابیهای خودش در سراسر جهان را برای حمایت از موجودیت خود و سپس آوردن یهودیان از سراسر کره خاکی به فلسطین اشغالی به خدمت گرفت و تا این لحظه نیز این ویروس درحال شیوع و گسترش است. وجه تشابه دیگر این است که همانگونه که دانشمندان جهان برای یافتن یک داروی موثر برای مقابله با این سرطان یا این بیماری کرونا تلاش میکنند؛ محور مقاومت و ملتهای اسلامی و عربی و ملتهای بزرگ جهان نیز در حال مبارزه بسیار گستردهای با سرطان رژیم صهیونیستی در منطقه هستند که تا این لحظه دارویی برای آن پیدا نشده است اما طبعتا، همانطور که دانشمندان پزشکی به درمان و واکسنی برای ویروس کرونا دست خواهند یافت، محور مقاومت نیز به دارو و واکسنی برای از بین بردن این سرطان صهیونیستی در منطقه دست خواهد یافت.
وقتی از رژیم صهیونیستی صحبت میکنیم، منظور ما رژیم سعودی نیز هست زیرا این دو رژیم اساسا کاملا مشابه هم هستند. چه کسی رژیم سعودی را به وجود آورد؟ این انگلیس بود که این رژیم را به وجود آورد. رژیم صهیونیستی را نیز انگلیس به وجود آورد. انگلیس رژیمهای سعودی و صهیونیستی را مامور یک سری اهداف مشترک کرد. رژیم سعودی از زمان تاسیس خود هیچ جنگی به جز جنگ علیه ملتهای عربی و اسلامی به راه نینداخته است. این رژیم کشتارهایی مرتکب شده که در تاریخ ثبت و مستندسازی شده و صدها هزار قربانی و مجروح برجای گذاشته است. کشتارهای امروز رژیم سعودی در یمن گواه این مدعا است. لذا ماموریت محول شده به رژیم سعودی حفاظت از رژیم صهیونیستی به عنوان برادر دو قلویش است.
رژیمهای سعودی و صهیونیستی دو روی یک سکه هستند و در نتیجه اگر یکی از آنها نابود شود، این به معنای نابودی دیگری خواهد بود. از این رو، هر دو رژیم از یکدیگر حمایت میکنند. توجه داشته باشید که این رژیم سعودی است که برای درگیری اعراب و رژیم صهیونیستی راهکار مطرح کرد. توطئههای مطرح شده برای حل این مشکل را رژیم سعودی مطرح کرده است. حتی درخصوص هرگونه طرح یا راهکاری که آمریکاییها ارائه میدهند، این رژیم سعودی است که از آنها به طور مستقیم حمایت میکند که آخرین مورد نیز طرح سازش آمریکایی موسوم به معامله قرن است. فلسطینیها میگویند که عربستان هرگونه کمک مالی خودش را نیز مشروط میکند که باید به دست یک گروه یا طیف مشخصی از مردم فلسطین برسد. یعنی به دست آن طیف (سازشکاری) برسد که با رژیم صهیونیستی نمیجنگد.
رژیم سعودی و محمد بن سلمان ولیعهد این رژیم هرکاری برای تحقق معامله قرن میکنند و با امکانات خود به فلسطینیها و به طور مشخص تشکیلات خودگردان فلسطین و محمود عباس(ابومازن) رئیس آن فشار میآورند تا با معامله قرن موافقت کند زیرا بدون امضای فلسطینیها این معامله انجام نمیشود. بنابراین همه این اطلاعات تاکید میکند که نقش رژیم سعودی همان نقش رژیم صهیونیستی و بالاتر از آن در منطقه است و تلاش دارد تا به مسئله فلسطین به هر شکلی شده است، پایان دهد. شاهدیم که چطور رژیم سعودی برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تبلیغ میکند و سریالهای تلویزیونی در راستای عادی سازی روابط در حال حاضر پخش می کند و چطور برخی به اصطلاح کاربر را در شبکههای اجتماعی برای حمله به فلسطینیها و تحقیر مسئله فلسطین و درخواست از نتانیاهو برای از بین بردن فلسطینیها بسیج میکند. اگر واقعا رژیم سعودی دستوری مبنی بر ممنوع بودن عادی سازی روابط و تماس با رژیم صهیونیستی داشت، آیا کسی جرات میکرد که یک کلمه حرف بزند و بگوید که چیزی به اسم فلسطین وجود ندارد؟ آیا در این صورت، ما میشنیدیم که کسی به نتانیاهو بگوید که تو بزدل هستی زیرا فلسطینیها را از بین نبردی؛ نظیر کاری که اسحاق شامیر و آریل شارون کرد و آنها قهرمان بودند و تو بزدل هستی که فلسطینیها را از بین نبردهای. آیا میدیدیم که یک سعودی وارد فلسطین اشغالی شود و به تل آویو سفر کند و با نتانیاهو و نظایر او دیدار کند؟
بنابراین همه اینها نشان میدهد که مقاصد پشت پرده و پنهانی وجود داشته که اکنون در همکاری و هماهنگی و ائتلاف بین رژیمهای سعودی و صهیونیستی نمودار شده است. نکته دوم اینکه ما چه بسا امروز با ائتلافهای مستقیم و علنی با رژیم صهیونیستی تحت عنوان توافقنامههای عدم تعرض و همکاری دفاعی روبرو هستیم. این بدان معناست که این ائتلافها علیه یاران و محور مقاومت و علیه فلسطین و مقاومت فلسطین خواهد بود. اینها همه گواه آن است که رژیم سعودی فریب خورده نیست بلکه ذهنیت خوار و خفیفی در نزد رژیم صهیونیستی و آمریکا دارد و آنچه را دولت آمریکا میخواهد، مو به مو اجرا می کند.
وی در ادامه به سول دیگر مبنی بر اینکه پنجشنبه پیش رو سالروز نکبت است و تا قبل از این روز، احتمالا نتانیاهو به طور رسمی ریاست خود بر دولت جدید صهیونیستی را برای اجرای وعده خود به صهیونیستها مبنی بر الحاق اراضی بیشتری از کرانه باختری اعلام خواهد کرد. از نظر شما، نقش آمریکا در این اشغالگری جدید اراضی فلسطینی چیست؟ بویژه که پامپئو و رئیس جمهور آمریکا نیز از آن حمایت کردند گفت:
اولا مناطقی که از آنها صحبت میشود، تحت اشغال رژیم صهیونیستی است. خواه منطقه موسوم به (ج) یا منطقه "الف" یا منطقهای بدون نام باشد. اما آنچه امروز رژیم صهیونیستی به دنبال آن است، سیطره بر این مناطق به زعم خودش به صورت "مشروع و قانونی "است زیرا مصوبات و قطعنامههای بینالمللی حضور رژیم صهیونیستی در این مناطق را اشغالگری میداند. وقتی آمریکا به رژیم صهیونیستی برای سیطره بر بخشهایی از کرانه باختری چراغ سبز نشان میدهد، این رژیم همین چراغ سبز را به منزله "مشروع و قانونی بودن" لحاظ می کند. طبیعتا، ما تاثیر آمریکا بر برخی کشورهای جهان را شاهد هستیم و در نتیجه، چراغ سبز آمریکا به رژیم صهیونیستی باعث خواهد شد که این کشورهای تحت امر آمریکا نیز به این رژیم چراغ سبز بدند. اما با این حال، بسیاری از مصوبات و قطعنامههای بینالمللی و بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای اتحادیه اروپا و روسیه و چین این اشغالگری را نمیپذیرند و این تصمیمات رژیم صهیونیستی یا آمریکا در مصوبات و قطعنامههای بین المللی که این رژیم را اشغالگر میداند، بیتاثیر میدانند. با این حال، خواه تصمیمات یا چراغ سبزی باشد یا نباشد، اشغالگری رژیم صهیونیستی عملا وجود دارد. اینکه بگوییم که تشکیلات خودگردان فلسطین بر اراضی کرانه باختری کنترل دارد، منطقی نیست زیرا نیروهای رژیم اسرائیل هر روز مناطقی را که میخواهند الحاق می کنند و حتی وزیران و مسئولان این تشکیلات و دیگران را بازداشت میکنند.
بنابراین این بدان معنا است که اشغالگری تحت عنوان واقعیت موجود وجود دارد و لازم است در این چارچوب و در سالروز «نکبت» بر جنبههای مقاومت بار دیگر تاکید شود و همبستگی بیشتری وجود داشته باشد و یک نهضت در دل ملتهای عرب ایجاد شود که باکمال تاسف به یک پیکر مرده یا به کما رفته تبدیل شده است. باید یک نهضت برپا شود. باید صداها بلند شود. باید در برابر رژیم صهیونیستی و آمریکا مقاومت صورت گیرد. زیرا تا زمانی که کسی در برابر طرح های آمریکایی و صهیونیستی نایستد، ما شاهد پیشروی این سرطان رژیم صهیونیستی در منطقه خواهیم بود. یعنی یک نوع به رسمیت شناخته شدن الحاق بخشهایی از کرانه باختری و جولان اشغالی وجود خواهد داشت و این وضعیت برای اراضی دیگری روی خواهد داد و سرطان رژیم صهیونیستی گسترش خواهد یافت..یعنی اگر یک عامل بازدارندگی وجود نداشته باشد؛ آنطور که درخصوص مقاومت در لبنان و مقاومت در غزه و فلسطین حاصل شده است، (سرطان) رژیم صهیونیستی گسترش خواهد یافت. لذا باید نهضت و تغییری در جهان عربی و اسلامی و همچنین در جهان آزاد روی دهد تا با این سرطان گشترش یافته در منطقه مقابله کند. شاید امیدواری ومتغیری وجود داشته باشد. با وجود خطر ویروس کرونا برای جهان، ما بعد از کرونا شاهد تغییری در نقشه سیاسی جهانی خواهیم بود و فکر میکنم که این امر بر تصمیمات آمریکا تاثیر خواهد گذاشت. آمریکایی شاید خود را در کوتاه مدت یکه تاز دنیا بدانند اما در میان مدت و بلندمدت اینطور نخواهد بود زیرا ستاره آمریکا رو به افول است و یک متغیر سیاسی وجود خواهد داشت که چه بسا به مسئله فلسطین کمک کند اما با وجود همه اینها، این تنها مقاومت است که میتوان واقعیت تحمیلی موجود (از سوی رژیم صهیونیستی) را ریشه کن کرد؛ مقاومتی که قدس و فلسطین را آزاد خواهد کرد.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا فکر می کنید که اعراب و مسلمان درقبال اوضاع مصیبت بار کنونی فلسطینیها مقصر هستند چرا که آنطوری که آمریکا و انگلیس و کشورهای غربی در کنار رژیم صهیونیستی برای اجرای نقشههایش و کوچاندن فلسطینی ها ایستادند – اعراب و مسلمانان در کنار ملت فلسطین نایستادند و از آنها برای بازپسگیری حقوق خود حمایت نکردند؟نیز گفت:
فکر نمیکنم کوتاهی از طرف کشورهای عربی و اسلامی در رویارویی با رژیم صهیونیستی و کمک به فلسطینیها وجود داشته باشد زیرا یقین دارم که یک کوتاهی و توطئهای از سوی برخی از رژیمهای عربی علیه ملتهای آزاده در منطقه و به طور خاص ملت فلسطین وجود دارد. با وجود آنچه روی میدهد و با وجود طرح ترامپ و با وجود حملات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین و کشتارش علیه آنها و تعدی این رژیم به کودکان و زنان ما واکنشی از طرف رژیمهای عرب شاهد نبودهایم اما وقتی یک فلسطینی عملیاتی را علیه رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین اجرا میکند، این رژیم ها به سرعت آن را محکوم میکنند و حتی تشکیلات خودگردان نیز آن را محکوم میکند.
رژیم سعودی و محمد بن سلمان ولیعهد این رژیم هرکاری برای تحقق معامله قرن میکنند و با امکانات خود به فلسطینیها و به طور مشخص تشکیلات خودگردان فلسطین و محمود عباس(ابومازن) رئیس آن فشار میآورند تا با معامله قرن موافقت کند زیرا بدون امضای فلسطینیها این معامله انجام نمیشود. بنابراین همه این اطلاعات تاکید میکند که نقش رژیم سعودی همان نقش رژیم صهیونیستی و بالاتر از آن در منطقه است و تلاش دارد تا به مسئله فلسطین به هر شکلی شده است، پایان دهد. شاهدیم که چطور رژیم سعودی برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تبلیغ میکند و سریالهای تلویزیونی در راستای عادی سازی روابط در حال حاضر پخش می کند و چطور برخی به اصطلاح کاربر را در شبکههای اجتماعی برای حمله به فلسطینیها و تحقیر مسئله فلسطین و درخواست از نتانیاهو برای از بین بردن فلسطینیها بسیج میکند. اگر واقعا رژیم سعودی دستوری مبنی بر ممنوع بودن عادی سازی روابط و تماس با رژیم صهیونیستی داشت، آیا کسی جرات میکرد که یک کلمه حرف بزند و بگوید که چیزی به اسم فلسطین وجود ندارد؟ آیا در این صورت، ما میشنیدیم که کسی به نتانیاهو بگوید که تو بزدل هستی زیرا فلسطینیها را از بین نبردی؛ نظیر کاری که اسحاق شامیر و آریل شارون کرد و آنها قهرمان بودند و تو بزدل هستی که فلسطینیها را از بین نبردهای. آیا میدیدیم که یک سعودی وارد فلسطین اشغالی شود و به تل آویو سفر کند و با نتانیاهو و نظایر او دیدار کند؟
بنابراین همه اینها نشان میدهد که مقاصد پشت پرده و پنهانی وجود داشته که اکنون در همکاری و هماهنگی و ائتلاف بین رژیمهای سعودی و صهیونیستی نمودار شده است. نکته دوم اینکه ما چه بسا امروز با ائتلافهای مستقیم و علنی با رژیم صهیونیستی تحت عنوان توافقنامههای عدم تعرض و همکاری دفاعی روبرو هستیم. این بدان معناست که این ائتلافها علیه یاران و محور مقاومت و علیه فلسطین و مقاومت فلسطین خواهد بود. اینها همه گواه آن است که رژیم سعودی فریب خورده نیست بلکه ذهنیت خوار و خفیفی در نزد رژیم صهیونیستی و آمریکا دارد و آنچه را دولت آمریکا میخواهد، مو به مو اجرا می کند.
وی در ادامه به سول دیگر مبنی بر اینکه پنجشنبه پیش رو سالروز نکبت است و تا قبل از این روز، احتمالا نتانیاهو به طور رسمی ریاست خود بر دولت جدید صهیونیستی را برای اجرای وعده خود به صهیونیستها مبنی بر الحاق اراضی بیشتری از کرانه باختری اعلام خواهد کرد. از نظر شما، نقش آمریکا در این اشغالگری جدید اراضی فلسطینی چیست؟ بویژه که پامپئو و رئیس جمهور آمریکا نیز از آن حمایت کردند گفت:
اولا مناطقی که از آنها صحبت میشود، تحت اشغال رژیم صهیونیستی است. خواه منطقه موسوم به (ج) یا منطقه "الف" یا منطقهای بدون نام باشد. اما آنچه امروز رژیم صهیونیستی به دنبال آن است، سیطره بر این مناطق به زعم خودش به صورت "مشروع و قانونی "است زیرا مصوبات و قطعنامههای بینالمللی حضور رژیم صهیونیستی در این مناطق را اشغالگری میداند. وقتی آمریکا به رژیم صهیونیستی برای سیطره بر بخشهایی از کرانه باختری چراغ سبز نشان میدهد، این رژیم همین چراغ سبز را به منزله "مشروع و قانونی بودن" لحاظ می کند. طبیعتا، ما تاثیر آمریکا بر برخی کشورهای جهان را شاهد هستیم و در نتیجه، چراغ سبز آمریکا به رژیم صهیونیستی باعث خواهد شد که این کشورهای تحت امر آمریکا نیز به این رژیم چراغ سبز بدند. اما با این حال، بسیاری از مصوبات و قطعنامههای بینالمللی و بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای اتحادیه اروپا و روسیه و چین این اشغالگری را نمیپذیرند و این تصمیمات رژیم صهیونیستی یا آمریکا در مصوبات و قطعنامههای بین المللی که این رژیم را اشغالگر میداند، بیتاثیر میدانند. با این حال، خواه تصمیمات یا چراغ سبزی باشد یا نباشد، اشغالگری رژیم صهیونیستی عملا وجود دارد. اینکه بگوییم که تشکیلات خودگردان فلسطین بر اراضی کرانه باختری کنترل دارد، منطقی نیست زیرا نیروهای رژیم اسرائیل هر روز مناطقی را که میخواهند الحاق می کنند و حتی وزیران و مسئولان این تشکیلات و دیگران را بازداشت میکنند.
بنابراین این بدان معنا است که اشغالگری تحت عنوان واقعیت موجود وجود دارد و لازم است در این چارچوب و در سالروز «نکبت» بر جنبههای مقاومت بار دیگر تاکید شود و همبستگی بیشتری وجود داشته باشد و یک نهضت در دل ملتهای عرب ایجاد شود که باکمال تاسف به یک پیکر مرده یا به کما رفته تبدیل شده است. باید یک نهضت برپا شود. باید صداها بلند شود. باید در برابر رژیم صهیونیستی و آمریکا مقاومت صورت گیرد. زیرا تا زمانی که کسی در برابر طرح های آمریکایی و صهیونیستی نایستد، ما شاهد پیشروی این سرطان رژیم صهیونیستی در منطقه خواهیم بود. یعنی یک نوع به رسمیت شناخته شدن الحاق بخشهایی از کرانه باختری و جولان اشغالی وجود خواهد داشت و این وضعیت برای اراضی دیگری روی خواهد داد و سرطان رژیم صهیونیستی گسترش خواهد یافت..یعنی اگر یک عامل بازدارندگی وجود نداشته باشد؛ آنطور که درخصوص مقاومت در لبنان و مقاومت در غزه و فلسطین حاصل شده است، (سرطان) رژیم صهیونیستی گسترش خواهد یافت. لذا باید نهضت و تغییری در جهان عربی و اسلامی و همچنین در جهان آزاد روی دهد تا با این سرطان گشترش یافته در منطقه مقابله کند. شاید امیدواری ومتغیری وجود داشته باشد. با وجود خطر ویروس کرونا برای جهان، ما بعد از کرونا شاهد تغییری در نقشه سیاسی جهانی خواهیم بود و فکر میکنم که این امر بر تصمیمات آمریکا تاثیر خواهد گذاشت. آمریکایی شاید خود را در کوتاه مدت یکه تاز دنیا بدانند اما در میان مدت و بلندمدت اینطور نخواهد بود زیرا ستاره آمریکا رو به افول است و یک متغیر سیاسی وجود خواهد داشت که چه بسا به مسئله فلسطین کمک کند اما با وجود همه اینها، این تنها مقاومت است که میتوان واقعیت تحمیلی موجود (از سوی رژیم صهیونیستی) را ریشه کن کرد؛ مقاومتی که قدس و فلسطین را آزاد خواهد کرد.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا فکر می کنید که اعراب و مسلمان درقبال اوضاع مصیبت بار کنونی فلسطینیها مقصر هستند چرا که آنطوری که آمریکا و انگلیس و کشورهای غربی در کنار رژیم صهیونیستی برای اجرای نقشههایش و کوچاندن فلسطینی ها ایستادند – اعراب و مسلمانان در کنار ملت فلسطین نایستادند و از آنها برای بازپسگیری حقوق خود حمایت نکردند؟نیز گفت:
فکر نمیکنم کوتاهی از طرف کشورهای عربی و اسلامی در رویارویی با رژیم صهیونیستی و کمک به فلسطینیها وجود داشته باشد زیرا یقین دارم که یک کوتاهی و توطئهای از سوی برخی از رژیمهای عربی علیه ملتهای آزاده در منطقه و به طور خاص ملت فلسطین وجود دارد. با وجود آنچه روی میدهد و با وجود طرح ترامپ و با وجود حملات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین و کشتارش علیه آنها و تعدی این رژیم به کودکان و زنان ما واکنشی از طرف رژیمهای عرب شاهد نبودهایم اما وقتی یک فلسطینی عملیاتی را علیه رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین اجرا میکند، این رژیم ها به سرعت آن را محکوم میکنند و حتی تشکیلات خودگردان نیز آن را محکوم میکند.
ترامپ مرتکب بزرگترین جنایت سیاسی تاریخ آمریکا و جهان شد.
آل سعود مرتکب بزرگترین جنایت سیاسی تاریخ عربستان و جهان شد.
نتانیاهو مرتکب بزرگترین جنایت سیاسی تاریخ اسرائیل و جهان شد.