۲ مورد از مؤلفههای قدرت ارتش بعث در گفتوگو با چند رزمنده؛
در برخی عملیاتها میدیدیم دشمن با ۳۰۰ تانک پاتک میزد که به لحاظ نظامی رقم واقعاً بالایی است. نحوه مانور این تانکها، اقدام هماهنگشان، تاکتیکهایی که به کار میبردند و...
شهدای ایران: شاید دیدن برخی فیلمهای سینمایی در خصوص دفاع مقدس، این تصور را بین قشرهایی از مردم ایجاد کند که ارتش بعث عراق چندان قوی نبود و صرفاً با اتکا به سلاحها و کمکهایی که از غرب و شرق دریافت میکرد، میتوانست در برابر رزمندگان کشورمان بجنگد. هرچند داشتن تسلیحات مدرن از مهمترین برگهای برنده دشمن به شمار میرفت، اما این واقعیت را هرگز نباید فراموش کنیم که خود ارتش عراق نیز در میان ارتش کشورهای عربی به انسجام، نظم و داشتن نیروی زرهی قوی معروف بود. درگفتوگویی که با چند رزمنده دفاع مقدس انجام دادیم سعی کردیم نگاهی به دو مورد از مؤلفههای قدرت ارتش بعث عراق (زرهی و استراتژی نظامی) بیندازیم.
نیروی زرهی عراق
عراقیها همواره از نیروی زرهیشان در طول جنگ به خوبی استفاده میکردند. ساختار ارتش آنها از شوروی سابق اقتباس شده بود و نیروی زرهی و خصوصاً تانکهای خانواده تی (تی ۵۴، تی ۵۵، تی ۶۲ و...) در این ارتش به خوبی استفاده میشدند. امیر مهرابی از نظامیان باسابقه ارتشی میگوید: «عراقیها از همان ابتدای جنگ تحمیلی از نیروی زرهیشان در حد وسیعی استفاده میکردند. این نیروها به خوبی آموزش دیده بودند و تاکتیکها و استراتژیهای جنگی را میشناختند. اگرچه دشمن در اوایل جنگ از تانکهای نسبتاً قدیمی استفاده میکرد، ولی خیلی زود تانکهایی مثل T۷۲ را از شوروی خریداری کرد که در زمان خود از پیشرفتهترین خودروهای زرهی جهان به شمار میرفت. خود من در عملیات فتحالمبین با یکی از تانکهای غنیمتی عراقی روبهرو شدم که از فرط نو بودن احساس میکردم انگار تازه از کارخانه خارج شده و همین الان به عراقیها تحویل داده شده است.»
سرهنگ یعقوبعلی بلوکی نیز میگوید: «اینکه در فیلمها نشان میدهند دشمن با چند تانک به خط خودی میزند و ما هم با آنها مقابله میکنیم، اصلاً اینطور نبود. در برخی عملیاتها میدیدیم دشمن با ۳۰۰ تانک پاتک میزد که به لحاظ نظامی رقم واقعاً بالایی است. نحوه مانور این تانکها، اقدام هماهنگشان، تاکتیکهایی که به کار میبردند و... همگی نشان میداد که نباید فقط نگران تعداد بالا و نوع پیشرفتهشان باشیم، بلکه سرنشینان این تانکها نیز آدمهای آموزشدیده و ماهری بودند.» تاریخچه نه چندان طولانی ارتش عراق نشان میدهد که تعدادی از واحدهای زرهی این کشور در جریان جنگهای اعراب با اسرائیل به خط مقدم نبرد فرستاده شده بودند. جنگ ۱۹۷۳ یکی از این موارد بود که هرچند به شکست اعراب انجامید، اما تجربه حضور در بلندیهای جولان را به نبرد ارتش بعث عراق با ایران اسلامی، انتقال داد.
در شروع جنگ تحمیلی، با وجود کاستیهایی که قوای نظامیکشورمان به خاطر آشفتگیهای اوایل انقلاب داشت، عراق توانسته بود با ۲۷۵۰ دستگاه تانک، ۲۵۰۰ دستگاه وسیله نقلیه زرهی یک نیروی زرهی قوی و آماده را مهیا کند که در قالب ۱۲ لشکر و ۲۴ تیپ زرهی و پیاده آماده نبرد بودند.
استراتژی نظامی
سردار فتحالله جعفری در یک سخنرانی میگوید: «در عملیات رمضان ما با پدیدههای جدیدی مثل سنگرهای مثلثی روبهرو شدیم. برخی از فرماندهان این طور عنوان میکردند که عراقیها این نوع آرایش دفاعی را از صهیونیستها اقتباس کردهاند، هرچند که بعید نیست آنها از وجود مستشاران نظامی خارجی بهره میبردند، اما ما نباید چشم بر این واقعیت میبستیم که بعثیها از دانشگاه جنگ برخوردار بودند و از عملیات مختلف ما و خودشان درسها میگرفتند و با طرح این موارد در دانشگاه جنگ خودشان، سعی میکردند راهکاری برای آن اتخاذ کنند و به سرعت نیز راهکارهای خود را عملیاتی میکردند.»
استراتژی دفاع متحرک یکی از تاکتیکهایی بود که عراقیها در اوایل سال ۱۳۶۵ از آن بهره بردند. آنها پس از اینکه در عملیات بزرگ سالانه ایرانیها نظیر خیبر، بدر و نهایتاً والفجر ۸، ضربات بسیاری خوردند، تصمیم گرفتند با تغییر استراتژی دفاع ثابت به دفاع متحرک، حملات برقآسایی را در طول مرزهای کشورمان طرحریزی کنند و با وارد کردن ضرباتی به خطوط دفاعی کشورمان (و حتی نفوذ در برخی از این بخشها) ایرانیها را آن قدر سرگرم کنند که فرصت تجهیز و آمادهسازی نیروهایشان برای عملیات بزرگ سالانه دیگر را نداشته باشند. هرچند استراتژی دفاع متحرک با عملیات کربلای یک بیاثر و با کربلای ۴ و ۵ به کلی به فراموشی سپرده شد، ولی نشان داد که بعثیها حتی در ضعف نیز دست روی دست نمیگذاشتند و با طرحهای نو، سعی میکردند شکستهای خود در جبههها را جبران کنند.
نیروی زرهی عراق
عراقیها همواره از نیروی زرهیشان در طول جنگ به خوبی استفاده میکردند. ساختار ارتش آنها از شوروی سابق اقتباس شده بود و نیروی زرهی و خصوصاً تانکهای خانواده تی (تی ۵۴، تی ۵۵، تی ۶۲ و...) در این ارتش به خوبی استفاده میشدند. امیر مهرابی از نظامیان باسابقه ارتشی میگوید: «عراقیها از همان ابتدای جنگ تحمیلی از نیروی زرهیشان در حد وسیعی استفاده میکردند. این نیروها به خوبی آموزش دیده بودند و تاکتیکها و استراتژیهای جنگی را میشناختند. اگرچه دشمن در اوایل جنگ از تانکهای نسبتاً قدیمی استفاده میکرد، ولی خیلی زود تانکهایی مثل T۷۲ را از شوروی خریداری کرد که در زمان خود از پیشرفتهترین خودروهای زرهی جهان به شمار میرفت. خود من در عملیات فتحالمبین با یکی از تانکهای غنیمتی عراقی روبهرو شدم که از فرط نو بودن احساس میکردم انگار تازه از کارخانه خارج شده و همین الان به عراقیها تحویل داده شده است.»
سرهنگ یعقوبعلی بلوکی نیز میگوید: «اینکه در فیلمها نشان میدهند دشمن با چند تانک به خط خودی میزند و ما هم با آنها مقابله میکنیم، اصلاً اینطور نبود. در برخی عملیاتها میدیدیم دشمن با ۳۰۰ تانک پاتک میزد که به لحاظ نظامی رقم واقعاً بالایی است. نحوه مانور این تانکها، اقدام هماهنگشان، تاکتیکهایی که به کار میبردند و... همگی نشان میداد که نباید فقط نگران تعداد بالا و نوع پیشرفتهشان باشیم، بلکه سرنشینان این تانکها نیز آدمهای آموزشدیده و ماهری بودند.» تاریخچه نه چندان طولانی ارتش عراق نشان میدهد که تعدادی از واحدهای زرهی این کشور در جریان جنگهای اعراب با اسرائیل به خط مقدم نبرد فرستاده شده بودند. جنگ ۱۹۷۳ یکی از این موارد بود که هرچند به شکست اعراب انجامید، اما تجربه حضور در بلندیهای جولان را به نبرد ارتش بعث عراق با ایران اسلامی، انتقال داد.
در شروع جنگ تحمیلی، با وجود کاستیهایی که قوای نظامیکشورمان به خاطر آشفتگیهای اوایل انقلاب داشت، عراق توانسته بود با ۲۷۵۰ دستگاه تانک، ۲۵۰۰ دستگاه وسیله نقلیه زرهی یک نیروی زرهی قوی و آماده را مهیا کند که در قالب ۱۲ لشکر و ۲۴ تیپ زرهی و پیاده آماده نبرد بودند.
استراتژی نظامی
سردار فتحالله جعفری در یک سخنرانی میگوید: «در عملیات رمضان ما با پدیدههای جدیدی مثل سنگرهای مثلثی روبهرو شدیم. برخی از فرماندهان این طور عنوان میکردند که عراقیها این نوع آرایش دفاعی را از صهیونیستها اقتباس کردهاند، هرچند که بعید نیست آنها از وجود مستشاران نظامی خارجی بهره میبردند، اما ما نباید چشم بر این واقعیت میبستیم که بعثیها از دانشگاه جنگ برخوردار بودند و از عملیات مختلف ما و خودشان درسها میگرفتند و با طرح این موارد در دانشگاه جنگ خودشان، سعی میکردند راهکاری برای آن اتخاذ کنند و به سرعت نیز راهکارهای خود را عملیاتی میکردند.»
استراتژی دفاع متحرک یکی از تاکتیکهایی بود که عراقیها در اوایل سال ۱۳۶۵ از آن بهره بردند. آنها پس از اینکه در عملیات بزرگ سالانه ایرانیها نظیر خیبر، بدر و نهایتاً والفجر ۸، ضربات بسیاری خوردند، تصمیم گرفتند با تغییر استراتژی دفاع ثابت به دفاع متحرک، حملات برقآسایی را در طول مرزهای کشورمان طرحریزی کنند و با وارد کردن ضرباتی به خطوط دفاعی کشورمان (و حتی نفوذ در برخی از این بخشها) ایرانیها را آن قدر سرگرم کنند که فرصت تجهیز و آمادهسازی نیروهایشان برای عملیات بزرگ سالانه دیگر را نداشته باشند. هرچند استراتژی دفاع متحرک با عملیات کربلای یک بیاثر و با کربلای ۴ و ۵ به کلی به فراموشی سپرده شد، ولی نشان داد که بعثیها حتی در ضعف نیز دست روی دست نمیگذاشتند و با طرحهای نو، سعی میکردند شکستهای خود در جبههها را جبران کنند.