نشریات اصلاحطلب میگویند احتمالاً این صنف در انتخابات ریاستجمهوری نیز مانند انتخابات مجلس شکست میخورند.
شهدای ایران: روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
روزنامه آفتاب یزد به قلم مشاور مرحوم هاشمی رفسنجانی نوشت: به نظر میآید قدرت سیاسی میان دو جریان سیاسی موجود در چرخش است و این بار هم نوبت اصولگرایان است که بر سر قدرت باشند. با این حال اخیراً برخی از اصلاحطلبان درباره برنامه ویژه این جریان در راستای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ و پیروزی در ریاست جمهوری سخن گفتهاند، باید اذعان داشت اینکه تصور کنیم اصلاحات در سال ۱۴۰۰ وضعیتی بهتر از ۹۸ خواهد داشت چنین چیزی نیست و به نظر میآید شانسی برای آنها نباید قائل بود.
البته بیتردید باید ریشههای این موضوع را هم پیدا کنیم، اصلاحطلبان نتوانستند در سال ۹۲ و ۹۶ دولت تشکیل دهند، در مجلس ۹۴ هم قادر به تشکیل لیست نشدند از همین رو ائتلاف کردند با این حال اصلاحطلبان باعث روی کارآمدن دولت فعلی شدند و هزینههای ناکامی دولت و مجلس را نیز در حال حاضر پرداخت میکنند.
از همینروست که در سال ۱۴۰۰ هم نباید توقع داشت اصلاحطلبان به پیروزی برسند.
در هر صورت اصلاحطلبان در این روزها و ماههایی که مثل سابق نزد مردم محبوبیت ندارند باید منتظر فرصت باشند.
از سویی متأسفانه در دورههای گذشته شاهد اختلافاتی بین احزاب و جریانات اصلاحطلب بودهایم که این اصلاً خوب نیست. انشعابات بین شورای سیاستگذاری و شورای عالی اصلاحطلبان عملاً در وحدت جبهه مشکل ایجاد کرد.
روزنامه شرق نیز ذیل تیتر «شکست دوباره اصلاح طلبان در ۱۴۰۰» از قول احمد شیرزاد نوشت: تا سال ۱۴۰۰ امکان ترمیم سرمایه اجتماعی از سوی اصلاحطلبان وجود ندارد. در حال حاضر چشمانداز روشنی پیش روی اصلاحطلبان نیست و جامعه تا سال ۱۴۰۰ اقبالی به آنها نشان نمیدهد.
شیرزاد در پاسخ این سؤال که آیا اصلاحطلبان برای تبیین درست نوع مناسبات خود با جامعه میتوانند به یک مانیفست روشن سیاسی برسند؟، گفت: بضاعت اصلاحطلبان بسیار پایینتر از این توقعات است. ما نباید انتظاری از مجموعه افرادی داشته باشیم که زیر بار آن انتظار بشکنند. این توقع در مقاطع مختلف مطرح شده اما واقعیت این است که اصلاحطلبان با چنین امری فاصله بسیاری دارند. آنها نمیتوانند برنامههای دقیق کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت داشته باشند یا آنکه استراتژی روشن بلند مدتی را تبیین کنند.
با دانستن این مختصات نباید تخمین نادرست بزنیم و از اصلاحطلبان انتظاراتی داشته باشیم که در بضاعت آنها نیست اما قبول دارم برای استمرار تأثیرگذاری در دهه آینده باید از حالا برنامهریزی در دستور کار تمام نیروهای اصلاحطلب قرار گیرد.
شیرزاد برخلاف برخی اصلاحطلبان مانند علی صومی و محمود میرلوحی که گفتهاند سال ۱۴۰۰ سراغ نامزد اجارهای و دست دوم نمیرویم، گفت: اگر منصفانه قضاوت کنیم، سیاست ائتلافی اصلاحطلبان با آقای روحانی شکست نخورد. شاید اکنون که در اوج بحرانها قرار داریم، چیزی جز انتقاد به آقای روحانی و اصلاحطلبانی که از او حمایت کردند به ذهنمان نرسد اما پس از این دولت و در شرایطی که از این بحرانها دور شده باشیم،میتوانیم داوری دقیقتری انجام دهیم. واقعیت این است که سیاست اصلاحطلبان در سالهای ۹۲ و ۹۶ هم خودشان و هم روحانی و هم مردم را منتفع کرد زیرا اگر روحانی رئیسجمهور نمیشد، یک نیروی تندروی اصولگرا بر کرسی ریاست جمهوری مینشست و معلوم نبود متعاقب سیاستهای چنان فردی در تمام این سالها چه بر سر ایران میآمد. هنر یک جبهه سیاسی بازی با ممکنات است نه غرق شدن در آرزوها؛ پس اگر اصلاحطلبان در سال ۱۴۰۰ باز هم سیاست ائتلاف را در پیش بگیرند، چندان عجیب نخواهد بود.
روزنامه آفتاب یزد به قلم مشاور مرحوم هاشمی رفسنجانی نوشت: به نظر میآید قدرت سیاسی میان دو جریان سیاسی موجود در چرخش است و این بار هم نوبت اصولگرایان است که بر سر قدرت باشند. با این حال اخیراً برخی از اصلاحطلبان درباره برنامه ویژه این جریان در راستای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ و پیروزی در ریاست جمهوری سخن گفتهاند، باید اذعان داشت اینکه تصور کنیم اصلاحات در سال ۱۴۰۰ وضعیتی بهتر از ۹۸ خواهد داشت چنین چیزی نیست و به نظر میآید شانسی برای آنها نباید قائل بود.
البته بیتردید باید ریشههای این موضوع را هم پیدا کنیم، اصلاحطلبان نتوانستند در سال ۹۲ و ۹۶ دولت تشکیل دهند، در مجلس ۹۴ هم قادر به تشکیل لیست نشدند از همین رو ائتلاف کردند با این حال اصلاحطلبان باعث روی کارآمدن دولت فعلی شدند و هزینههای ناکامی دولت و مجلس را نیز در حال حاضر پرداخت میکنند.
از همینروست که در سال ۱۴۰۰ هم نباید توقع داشت اصلاحطلبان به پیروزی برسند.
در هر صورت اصلاحطلبان در این روزها و ماههایی که مثل سابق نزد مردم محبوبیت ندارند باید منتظر فرصت باشند.
از سویی متأسفانه در دورههای گذشته شاهد اختلافاتی بین احزاب و جریانات اصلاحطلب بودهایم که این اصلاً خوب نیست. انشعابات بین شورای سیاستگذاری و شورای عالی اصلاحطلبان عملاً در وحدت جبهه مشکل ایجاد کرد.
روزنامه شرق نیز ذیل تیتر «شکست دوباره اصلاح طلبان در ۱۴۰۰» از قول احمد شیرزاد نوشت: تا سال ۱۴۰۰ امکان ترمیم سرمایه اجتماعی از سوی اصلاحطلبان وجود ندارد. در حال حاضر چشمانداز روشنی پیش روی اصلاحطلبان نیست و جامعه تا سال ۱۴۰۰ اقبالی به آنها نشان نمیدهد.
شیرزاد در پاسخ این سؤال که آیا اصلاحطلبان برای تبیین درست نوع مناسبات خود با جامعه میتوانند به یک مانیفست روشن سیاسی برسند؟، گفت: بضاعت اصلاحطلبان بسیار پایینتر از این توقعات است. ما نباید انتظاری از مجموعه افرادی داشته باشیم که زیر بار آن انتظار بشکنند. این توقع در مقاطع مختلف مطرح شده اما واقعیت این است که اصلاحطلبان با چنین امری فاصله بسیاری دارند. آنها نمیتوانند برنامههای دقیق کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت داشته باشند یا آنکه استراتژی روشن بلند مدتی را تبیین کنند.
با دانستن این مختصات نباید تخمین نادرست بزنیم و از اصلاحطلبان انتظاراتی داشته باشیم که در بضاعت آنها نیست اما قبول دارم برای استمرار تأثیرگذاری در دهه آینده باید از حالا برنامهریزی در دستور کار تمام نیروهای اصلاحطلب قرار گیرد.
شیرزاد برخلاف برخی اصلاحطلبان مانند علی صومی و محمود میرلوحی که گفتهاند سال ۱۴۰۰ سراغ نامزد اجارهای و دست دوم نمیرویم، گفت: اگر منصفانه قضاوت کنیم، سیاست ائتلافی اصلاحطلبان با آقای روحانی شکست نخورد. شاید اکنون که در اوج بحرانها قرار داریم، چیزی جز انتقاد به آقای روحانی و اصلاحطلبانی که از او حمایت کردند به ذهنمان نرسد اما پس از این دولت و در شرایطی که از این بحرانها دور شده باشیم،میتوانیم داوری دقیقتری انجام دهیم. واقعیت این است که سیاست اصلاحطلبان در سالهای ۹۲ و ۹۶ هم خودشان و هم روحانی و هم مردم را منتفع کرد زیرا اگر روحانی رئیسجمهور نمیشد، یک نیروی تندروی اصولگرا بر کرسی ریاست جمهوری مینشست و معلوم نبود متعاقب سیاستهای چنان فردی در تمام این سالها چه بر سر ایران میآمد. هنر یک جبهه سیاسی بازی با ممکنات است نه غرق شدن در آرزوها؛ پس اگر اصلاحطلبان در سال ۱۴۰۰ باز هم سیاست ائتلاف را در پیش بگیرند، چندان عجیب نخواهد بود.