حاشیه سازی اخیر برخی از سینما گران تمامی ندارد...
روز دوشنبه، چند تن بهعنوان سینماگر در بیانیهای که در رسانههای زنجیرهای بیگانه منتشر شد، خواستار اعطای مرخصی به زندانیانی شدند که آنها را «عقیدتی سیاسی» و یا «فعالان محیط زیست» خوانده بودند!
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ بیانیه به دنبال نامه دیگری از تعدادی به اصطلاح سینمایی و سینمایی نویس، انتشار یافت که در آن نامه، خواستار آزادی یکی از مفسدان اقتصادی شده بودند. نامهای که بعدا تعدادی از امضاءکنندگان آن، امضای خود را پس گرفتند.
به نظر میآید مدتی است بیانیهپراکنی، بدجوریگریبان برخی که خود را سینماچی میخوانند را گرفته است. پیشتر بیانیه موسوم به ۲۰۰ امضاء در آذرماه سال گذشته صادر شد. این بیانیه بیش از مطالبات صنفی، حاوی شعر و شعارهایی بود که از طریق همان رسانههای زنجیرهای بیگانه به این جماعت القاء میشد و حتی مدیرعامل خانه سینما در یک برنامه تلویزیونی، آن را علنا یک حرکت نمایشی سیاسی خواند که هیچ کارکرد موثری نمیتواند داشته باشد. بیانیه فوق را بعضا کسانی امضاء کرده بودند که سالها از منابع دولتی و شبه دولتی رانت خورده و بیشترین بودجهها را دریافت داشتند.
همچنین اطلاعیه دیگری از سوی گروهی از به اصطلاح سینماگران به نام «صدای آبان» منتشر شد که در آن بازهم بنا به سبک و سیاق محافل و رسانههای بیگانه بدون جدا ساختن معترضان به گرانی و قیمت بنزین، از اغتشاشگران و آشوبطلبان و تروریستهایی که هزاران مورد از اموال ملت را به آتش کشیده و تخریب کرده و دهها تن از نیروهای خدوم ملت و همچنین مردم بیگناه را با گلوله به شهادت رسانده بودند، حمایت کرده و آنها را «جوانان معترض» خواندند.
چندی بعد نیز همین به اصطلاح سینماگران به بهانه سقوط هواپیمای اوکراینی بازهم براساس جهتگیریهای رسانهها و کانونهای معلومالحال بیگانه و علیرغم همدردی و همراهی عمیق مقامات کشور با جانباختگان، اقدام به تحریم جشنواره فیلم فجر نمودند. اگرچه بیشترشان به همین وعده خود نیز پایبند نمانده و به انحاء مختلف در این جشنواره حضور پیدا کردند و حتی جایزه گرفته و مورد تجلیل هم قرار گرفتند!
آنچه بیش از هر موضوعی در این بیانیه پراکنیها برجستهتر به نظر میرسید جدایی عمیق از مردم و ارزشها و آرمانهایشان بود. چنانکه اکثریت این جماعت کوچکترین عکسالعملی در برابر عملیات شنیع تروریستی آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی نشان ندادند در حالی که حتی خود آمریکاییها ولو در کنگره و در میان نامزدهای ریاستجمهوری این کشور، آن را یک عمل تروریستی دانستند! چنانکه در آن اقیانوس بیپایان و بینظیر مردم مشایعتکننده پیکر پاک سردار سلیمانی که اغلب همان رسانههای زنجیرهای بیگانه را هم به حیرت انداخته بود، غایب بودند.
بیهوده نیست که این سینما به روایت دوست و دشمن همواره در کلیت حرکت خود (به استثنای برخی جرقهها و حرکتهای متعهدانه برخی سینماگران ایرانی) از مردم و دغدغهها و دلمشغولیهای آنها فاصلهای بعید داشته و تقریبا به ندرت مردم خود را در آیینه این سینما توانستهاند ببینند.
از همین روست که امروز بنا به آمار رسمی، بیش از ۹۴ درصد از مردم این کشور، تماشاگر و مخاطب این سینما نیستند. اینک آنها در تازهترین بیانیه شان، از نگرانی ابتلای زندانیان عقیدتی سیاسی و همچنین به اصطلاح فعالان محیط زیست به بیماری کرونا سخن میگویند. بدون آنکه به حرکت عظیم جهادی ملت در مبارزه با کرونا حتی اشاره کرده و ذرهای به این حجم شگفتانگیز ایثار و فداکاری و حماسه ملی بیندیشند.