زنان سرپرست خانوار بخش آسیبدیده جامعه ما هستند؛ زنانی که بهواسطه آسیبهایی همچون طلاق، اعتیاد و بزهکاری همسرانشان یا مرگ و آسیبهای ناشی از کار حالا بار خانواده را بر دوش میکشند.
شهدای ایران: «محمدمهدی نیکضمیر» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
کرونا تنها یک بیماری با ابعاد سلامتی نیست، ابعاد اقتصادی و اجتماعی این بیماری شاید بیش از ابعاد سلامتی آن بر جوامع و همچنین روان جامعه ما تأثیرگذار باشد. در این میان برخی اقشار و گروهها بیش از سایر اقشار از این بیماری ضربه دیدهاند.
یکی از مهمترین اقشاری که از بیماری کرونا ضربه اقتصادی دیدهاند زنان سرپرست خانوار هستند. طرحهای دولت برای کاهش تبعات و کنترل انتشار ویروس کووید ۱۹ اگرچه به مدیریت این بیماری کمک کرد، اما در عمل اقشار آسیبپذیر همچون زنان سرپرست خانوار از این فاصلهگذاری اجتماعی و لزوم ماندن در خانه برای در امان ماندن از ویروس کرونا به شدت آسیب دیدند.
واقعیت جامعه زنان را شاید بتوانیم در واگنهای مترو و دستفروشانی ببینیم که هر روز بارهای سنگینی را با خود حمل و در کوپههای مترو اجناسشان را برای خانمهای مسافر تبلیغ میکنند.
زنان دستفروش مترو به بخش جداییناپذیر از این ساختار اجتماعی تبدیل شدهاند. حالا و با طرح اجرای طرحهای فاصلهگذاری اجتماعی این زنان عملاً شغل خود را از دست دادهاند.
زنان دستفروش مترو، اما تنها بخش قابل مشاهده از بخش کثیری از زنان سرپرست خانوار هستند؛ جمعیتی که روز به روز هم بر تعدادشان افزوده میشود و بسیاری از آنها نیازمند حمایتهای اجتماعیاند. این نیاز به حمایتهای اجتماعی با بحرانهایی نظیر بحران ویروس کرونا و همهگیری این بیماری بیش از پیش احساس میشود.
بخش کمتر دیده شده زنان سرپرست خانوار زنانی هستند که در کارگاههای زیرزمینی مشغول به کارند؛ کارگاههایی که مشمول قانون کار، بیمه اجتماعی و هیچ یک از حمایتهای اجتماعی نیستند و در بحرانهایی همچون کرونا آنها هم مشمول طرح فاصلهگذاری اجتماعی هستند و باید این روزها در خانه بمانند.
زنان سرپرست خانوار که در کارگاههای زیرزمینی مشغول به کارند چه زنانی که شوهرشان را از دست دادهاند چه زنانی که بد سرپرست هستند و گرفتار همسران معتاد و افرادی که آنها را ترک کردهاند و دختران خودسرپرست که به تنهایی باید از عهده زندگیشان بر آیند در این شرایط بسیار آسیبپذیرند.
واقعیت این است که هیچگاه ساختارهای اصلی جامعه کارگاههای زیرزمینی که کارگران را استثمار میکنند و بدون هیچ گونه حقوقی آنها را به کار میگیرند، شناسایی نکردهاند و این مسئله موجب میشود در بحرانهای اینچنینی این افراد بیش از پیش آسیب ببینند.
بسیاری از تولیدیهای شناسنامهدار با بحران کرونا تغییر کاربری داده و با کار در حوزه تأمین تجهیزات و کالاهای سلامت محور همچون ماسک یا لباسهای مخصوص بیمارستانها یا همان گان، توانستند بخشی از عقب افتادگیهای اقتصادی خود را جبران کنند.
در برابر این، کارگاههای زیرزمینی خارج از چارچوب قوانین وزارت کار به فعالیتهای خود ادامه میدهند و احتمال آن هست که قوانین مرتبط با فاصلهگذاری اجتماعی را هم رعایت نکرده باشند؛ کارگاههایی که بسیاری از کارگران آنها زنان هستند.
بایدها و نبایدهای حمایت از زنان سرپرست خانوار همین حالا هم از سوی بسیاری از مسئولان مطرح میشود؛ نمایندگان مجلس معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری و بسیاری دیگر از مسئولان از لزوم حمایت از زنان سرپرست خانوار با بحران کرونا صحبت میکنند. با وجود این آیا این حمایتها واقعی است؟ آیا به دست تمام زنان سرپرست خانوار میرسد؟ حتی آن دسته از زنان سرپرست خانواری که در کارگاههای زیرزمینی به دور از شرایط استاندارد و حتی حقوق حداقلی که قانون کار برای آنها در نظر گرفته کار میکنند؟
زنان سرپرست خانوار بخش آسیبدیده جامعه ما هستند؛ زنانی که بهواسطه آسیبهایی همچون طلاق، اعتیاد و بزهکاری همسرانشان یا مرگ و نقص عضو آنها در تصادفات و آسیبهای ناشی از کار حالا بار خانواده را بر دوش میکشند این زنان در چرخه آسیبهای اجتماعی میتوانند خود آسیبزا هم شوند. پس برای قطع از چرخه آسیبهای اجتماعی هم که شده باید این زنان را دریابیم.