شهدای ایران shohadayeiran.com

مصطفی لعل شاطری: بنابر گواهی متون تاریخی، رباب همسر گرانقدر امام حسین (ع)، مادر عبدالله و سکینه، از زنان شایسته و نامدار تاریخ اسلام محسوب می گردد.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ این بانوی فاضله و محدثه که همراه حضرت اباعبدالله (ع) و فرزندانش در کربلا حضور داشت، نه تنها شاهد شهادت همسر و طفل شیرخواره اش بود، بلکه رنج و مشقات فراوانی را پس از واقعه کربلا تحمل نمود، چنانچه زهرا نساجی، این محقق کوشا بیان می دارد؛ او وظیفه سنگین خویش را آن طور که مورد رضایت خدا و فرزند پیامبر (ص) بود، انجام داد. وی پس از آن به عنوان اسیر همراه دیگر زنان و دختران کاروان حسینی به کوفه و شام برده شد و در نهایت، به مدینه آمد و در آنجا اقامت گزید. رباب که از بهترین زنان عصر خویش بود، نزد امام حسین (ع) منزلتی عظیم داشت و شدت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت فرمود:
«من خانه ای را که سکینه و رباب در آن ساکنند، دوست دارم. علاقه مند به ایشان هستم و مال خود را برایشان خرج می کنم.» (محدثات الشیعة: 210)
 
در مقابل، رباب هم که افتخار همسری امام حسین (ع) را داشت، این ارزش را حفظ نمود و بعد از واقعه عاشورا و شهادت همسرش با اینکه خواستگاران فراوانی داشت همه را رد کرد و گفت:
«پس از فرزند رسول خدا (ص) همسری برنمی گزینم.» (ریاحین الشریعه: ج3: 315)
رباب به امام حسین (ع) بسیار وفادار بود و در حمایت و تبعیت از آن حضرت، زندگی کرد و پس از شهادت جانگدازش همراه دخترش سکینه، خیمه عزا برپا نمود و به اقامه عزای آن امام همام پرداخت. امام صادق (ع) در این باره می فرماید:
«هنگامی که امام حسین (ع) شهید شد، همسر آن حضرت، رباب، برایش مجلس سوگواری برپا نمود و همراه زنان و خدمتگزارانش چنان گریه کرد که اشک چشمانش خشک گردید.» (تذکرالخواص: 150)
 
غم و اندوه فقدان امام سبب شده تا رباب یک سال پس از واقعه عاشورا از دنیا برود. علامه مامقانی، رباب را در زمره زنان راوی حدیث نام برده و می نویسد: «نسبت به روایت وی، نهایت اعتماد است.»
همچنین یکی از مورخان معاصر می گوید: بی تردید او یکی از شاعران عرب و از برترین و برگزیده ترین زنان عصر خویش بوده است. (اصول کافی، ج1: 462؛ بحارالانوار، ج45: 17)
 
رباب وقتی سر امام را در مجلس ابن زیاد مشاهده کرد، به شدت منقلب شد و بنابر درخواستش هنگامی که سر مبارک سید الشهدا را به او دادند، در آغوش گرفت و بوسید و از داغ امام گریست و اشعاری را زمزمه کرد که ترجمه اش چنین است:
آه! حسینِ من که از دستم رفت و داغش تا ابد بر دلم ماند. در کربلا نیزه ها به او هجوم آورده و تنش را به خاک و خون کشید. خداوند، جنایتکاران کربلا را سیراب نگرداند! (محدثات الشیعه: 176) و مرثیه دیگر رباب در غم از دست دادن همسرش این گونه است:
آنکه را که فروغ بخش عالَمی بود، به خاک و خون افکندند و تنِ بی سر او را دفن کردند. خداوند، پاداش بسیار به تو عطا کند ای نواده رسول خدا! که با عزت و شرف، سالار شهیدان گشتی و از خسران دور بودی! تو برای من کوهی بلند افراشتی که در پناهت آرام بودم و الطافت نسبت به ما قطع نمی شد. اکنون که تو رفتی، پدر یتیمان چه کسی باشد؟ و دستگیر محرومان که خواهد بود...؟
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار