شفیعی سروستانی معتقد است نمود دشمنی غرب با امام عصر(عج) را میتوان در برخی آثار هالیوود مشاهده کرد؛ بنابراین سازش با دشمن بهمعنای مصالحه با دشمن حجت زمان است.
شهدای ایران: موضوع غیبت به خودی خود آثار و تبعات متعددی در بر داشته است؛ در واقع با نگاه عاقلانه به آنچه از اتفاقات تلخ و شیرین پیرامون ما رخ میدهد، درمییابیم ریشه آنها در مسئله غیبت و آمادگی برای ورود به مقطع دشوار آخرالزمان است. از جمله تبعات غیبت، سرگردانی مردم در صحرای گمراهی است که توسط حزبالشیطان و بهطور مشخص فراماسونرها شکل میگیرد.
بنابراین سوای از گرایشهای مختلفی که در ادیان آسمانی و نحلههای فکری در زمینه منجیباوری و بازگشت منجی آسمانی وجود دارد، عدم حاکمیت مستقیم امام در بستر عالم سبب سرگردانی جهانی شده است، همین مسئله سبب شد دینداری دشوار شود و هرکس بهزعم خود و بهگمان آموزههای خود دینداری کند نه خواست امام.
از دیگر سو فریفتگی مردم به زرق و برق دنیا سبب ظهور بحرانهای متعددی در جوامع شده است. این بحرانها در قالب بحرانهای معنوی، خانوادگی، اخلاقی، زیستمحیطی و حتی بحران مدیریت اجتماعی ظهور پیدا میکند تا حدی که شاهدیم در مدیریت کلان عالم این مسئله نمود عینی دارد.
با این مقدمه با اسماعیل شفیعی سروستانی، محقق عرصه مهدویت و مسئول مؤسسه تحقیقاتی موعود به گفتوگو نشستیم تا اندکی درباره ملزومات عصر غیبت و آنچه در این فضای آخرالزمانی رخ میدهد، صحبت کنیم.
در فضای آخرالزمان باید از قلب معنوی مراقبت کرد
* صحبت ما درباره سرگردانی در عصر غیبت و آخرالزمان است، این مسئله از کجا ناشی میشود؟
ریشه این سرگردانی در همان فلسفه غیبت است، مثال آن را در روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام مشاهده میکنیم. حضرت در قالب مثال چوپان و گله بیان میدارند. ایشان فرمود «برای قائم از ما، غیبتی است طولانی و گویا شیعه را میبینم که در غیبت قائم همانند گله گوسفند بهدنبال چوپان خودند و او را نمییابند؛ بدانید هر کس که در غیبت قائم، ثابت در دین باشد و قلبش بهخاطر طولانی شدن زمان غیبت امامش گرفتار قساوت نشود، پس او در قیامت با من و در درجه من است.»
از این جهت یک راهکار هم بیان فرمودند؛ مواظبت از آنچه سبب قساوت قلب میشود؛ همچنان که مشاهده میکنیم مردم به ربا مبتلا شدند و این مال حرام عامل مهمی برای قساوت قلب است.
در دیگر روایت از رسول اکرم داریم «در آخر الزمان برای مردم روزگاری میرسد که تنها همّ و غمّشان شکم آنها و شرف آنها تجملات زندگی و قبله آنها زنهایشان میشود.»، اینها مسائلی است که اکنون بیش از گذشته لمس میکنیم. این سرگردانی از دوری از امام معصوم و افتادن در ورطه گناه حاصل میشود.
عادتکردیم با امامبودن را در حاشیه زندگی قرار دهیم
* بهاعتقاد شما موانعی که اکنون فراروی ظهور امام عصر(عج) قرار دارد، در چه گزارههایی است؟
در بیان شرط از بین رفتن موانع و دستیابی به زندگی آرمانی ظهور، توصیههای فراوانی شده است، بین همه اینها مسئله بازگشت و تجدید عهد بسیار مهم بیان شده است. در قلب دو محبت جاگیر نمیشود؛ در آیه 4 سوره احزاب فرمود «ماجَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فی جَوْفِه؛ خداوند برای هیچ مردی درونش دو دل ننهاده است. اما ما مردم بهتدریج عادت کردیم باور به حجت خدا و تأسی به فرامین ایشان و توصیه عترت را در حاشیه حیاتمان جای بدهیم؛ حداکثر بهعنوان یک رأی کنار سایر آرا به آن نگاه کنیم. این اختلاط و امتزاج آرام آرام انسان را از عهد خویش با خدا دور کرد و عهد دیگری را جایگزین کرد که همان وابستگی به نفسانیات است.
* اتفاقاً وقتی از عهد صحبت میکنید، انسان یاد دعای عهد و تعهد فطری خود نسبت به ائمه بهویژه امام عصر(عج) میافتد.
بله؛ ما بهنوعی به حیات مشرکانه نزدیک شدیم. بیان وفای به عهد بهعنوان یکی از شروط ظهور در نامه امام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه به شیخ مفید نمایان است، فرمودند «اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد، در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل میشدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمیافتاد.»، بهعبارتی، امام علیه السلام قطع این فیض دیدار را در گسست عهد بیان کردند.
در نتیجۀ این عهدشکنی با خسارتهای فراوانی مواجه شدیم و بهتدریج سیر نزولی در ارزشهای دینی و فرهنگی را طی کردیم تا حدی که ما را بیسپر در برابر هجمههای دشمنان جنی و انسی قرار داد و بهدنبال آن با مشکلات گوناگونی مواجه کرد. بزرگداشت ایام ولادت امام در شیرینی و شکلات پخش کردن نیست، بلکه شرط لازم برای تجربه دولت کریمه امام عصر ایجاد آمادگی در بستر فردی و اجتماعی است.
بنابراین آمادگی برای مواجهه با این امر مهم ضروری است. بزرگداشت ایام ولادت امام عصر(عج) در شیرینی و شکلات پخش کردن نیست بلکه شرط لازم برای تجربه دولت کریمه امام عصر ایجاد آمادگی در بستر فردی و اجتماعی است. این آمادگی هم جنبه ایمانی دارد و هم جنبه شرعی و اخلاقی، میان اینها ضرورت معرفت به امام مهمترین پیششرط آن است.
باید باورکنیم پشتپرده وقایع عالم دشمنان عترتند
دومین مورد جهت آمادگی ظهور امام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه، آگاهی از اوضاع جهان و سیر تحولات آنها و نیز رصد سناریوی دشمن است؛ به این صورت که باید باور کنیم در پشتپرده وقایع عالم دست دشمنان محمد(ص) و آلمحمد(ع) در کار است که خداوند با عنوان عدوَ الله و عدوَ الرسول یاد میکند. بازتاب این دشمنی را بهراحتی میتوان در برخی آثار هالیوود مشاهده کرد. فیلم سینمایی "تبدیلشوندگان"، "مرد پولادین (Man of Steel)"، فیلم "X-Men: Apocalypse مردان ایکس" و... نمونهای از این آثارند، یعنی همان کسانی که با آموزههای وحیانی در تقابلند، اینها را خداوند بهعنوان حزب الشیطان یاد میکند. کسی که نسبت به این مسائل بیتفاوت باشد، نمیتواند مدعی باشد که دغدغه ظهور دارد. سازش با دشمن یعنی مصالحه با دشمن حجت زمان؛ بنابراین مسئله دشمنشناسی از جایگاه ویژهای برخوردار است.
سوم اینکه با آگاهی نسبت به توصیهها و تکالیفی که در قرآن و روایات عترت بیان شده است، میتوان آمادگی را در خود ایجاد کرد. سوم اینکه با آگاهی نسبت به توصیهها و تکالیفی که در قرآن و روایات عترت بیان شده است، میتوان آمادگی را در خود ایجاد کرد.
* یکی از مسائلی که درباره امام عصر(عج) مطرح است، درباره نقش و جایگاه ایشان در عصر غیبت است؛ چه اینکه وقتی امام را معرفی میکنیم، ایشان را فردی صرفاً ناظر بیان میکنیم نه اثرگذار در عالم، در این باره توضیح میدهید.
این گفتمان را رسول گرامی اسلام از همان صدر اسلام بیان کردند؛ مثلاً در روایت مشهوری کیفیت بهره از امام عصر در عصر غیبت را به خورشید پشت ابر مثال زدند؛ یعنی بهره از امام در عصر غیبت مانند بهره از طلیعههای نور آفتاب از پشت ابرها است. نور وجود دارد، اما منشأ آن یعنی خورشید، پشت ابرها پنهان است، در واقع حجتهای الهی در هر زمانی مانند خورشیدند که سبب تجدید حیات در عالمند و همچنان که تمام رشد و نموّ موجودات حیوانی و نباتی و انسانی به وجود خورشید است، حیات تمام عالم بسته به خورشید وجود امام است، بنابراین خداوند خورشید را قرار داد تا مثالی برای آن ماجرای اصلی باشد، مثال امام همچون خورشید است که اگر نباشد، حیاتی وجود ندارد؛ خداوند ارکان نظام عالم را بند به امام و حجت خود کرده همچنان که ارکان حیات دنیا را بند به خورشید کرده است؛ به همین دلیل امام صادق علیه السلام فرمود اگر خداوند لحظهای حجت خود را بردارد، زمین اهلش را فرو میبرد؛ لَولَاالحُجَّةُ لَساخَتِ الأَرضَ بِأهلِها.
از دیگر سو باید گفت محرومیت مردم از دیدار مستقیم با امام بهمعنای فقدان ایشان نیست؛ یعنی امام کارکرد خود را دارد، فیضرسانی خود به خلایق را دارد، مدیریت ایشان دچار نقصان نیست، بلکه حضورشان اثرگذار و علمشان در تمام عوالم نافذ است، اما صرفاً از حضور جسمانی ایشان محروم شدیم.
امام، عالِم به تمام اشیای عالم هستی است
نباید غفلت کنیم که تنها موجودات زمین انسانها نیستند چنان که تنها عالمی که موجود عاقل در آن زیست میکند، دنیا نیست بلکه در سایر عوالم موجودات دیگری هستند. امام بر ایشان هم امامت و ولایت دارند؛ خداوند در قلب قرآن یعنی سوره یاسین میفرماید: «کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبین؛ همه اشیای عالم را در امام مبین احصا کردیم»؛ یعنی هیچ چیز نیست که از دایره علم امام خارج باشد. این نوع نگرش به انسان مؤمن این نگاه را میدهد که دست امام باز است و بسته نیست. هرکس بهسمت او برود، مورد ولایت و عنایت ایشان قرار میگیرد.
ما گاهی تصور میکنیم که مظلومیت عترت بهمعنای بسته بودن توان ایشان در تصرفات عالم است؛ مثلاً اگرچه امیرالمؤمنین علیه السلام 25 سال بهدلیل عداوت عدهای خانهنشین شدند، اما ایشان عالم را امامت میکردند، همه چیز تحت سلطه ایشان بود، منتها مردم اراده نکردند تحت امامتشان باشند. در روایتی از حضرت زهراء علیها السّلام داریم که مَثَل امام، مَثَل کعبه است که مردم باید سوی او روند نه او سوی مردم، یعنی همچنان که مشتاق زیارت کعبهاند، باید بدانند که خداوند آن را تمرینی برای گردش به دور امام معصوم قرار داده است. امام سجاد علیه السلام مدتی تا پس از ماجرای کربلا بیمار بودند، اما متأسفانه کسی نمیگوید که ایشان امامت خود را اِعمال میکرد و همه عالم باید تابع خواست ایشان که خواست خداست، میبودند، از این رو بهظاهر مبسوط الید نبودند، اما در نهان همه عالم را اداره میکردند، بنابراین امام را نباید محدود به جامعه عصر خودشان کنیم بلکه تمام جغرافیای عالم تحت تسلط ایشان است؛ در همه زمانها و همه مکانها.
* در پایان اگر سخنی دارید بفرمایید.
یکی از دلایلی که امام علیه السلام ظهورشان از سوی خداوند محقق نمیشود، عدم حس نیاز به وجود مبارک ایشان است. تاریخ خاطرات ناخرسندی درباره بدعهدی مردم نسبت به امام معصوم ثبت کرده است؛ ماجرای قیام امام حسین علیه السلام از جمله آنها است، مردمی که نامه زدند و حضرت را دعوت کردند، همانها مقابل ایشان صف بستند، امام را طلب کردند چرا که از دست یزید خسته شده بودند؛ امام را برای خواستههای خود طلب کردند.