در دنیای بیماری که «ترامپِ کدخدا» نسخه پزشکی می پیچد و بر طبل شکست قرنطینه می کوبد، پیِ کدخدا رفتن مصداق کسی است که چشم درد بر او عارض شد و بجای چشم پزشک به دامپزشک مراجعه کرد و کور شد.
شهدای ایران: این روزها کمتر کسی است که دیگر نداند منشاء ضعف و شکنندگی اقتصاد ایران بیش و پیش از تحریم ها و کرونا، نظام تصمیم گیری و سیاست گذاری های پر از خطای دولتی است و بس، به قول سعدی علیه الرحمه؛ هر آن که ناآزموده را کار بزرگ فرماید با آن که ندامت برد به نزدیک خردمندان به خفت رای منسوب گردد و خفت رای چه از این بالاتر؟ که تا دیروز به عوض شدن جای جلاد و شهید به سکوت نشستیم و امروز به عوض شدن جایگاه پزشک متخصص با حقوقدان و اقتصادخوار.
در دنیای بیماری که «ترامپِ کدخدا» نسخه پزشکی می پیچد و بر طبل شکست قرنطینه می کوبد، پیِ کدخدا رفتن مصداق کسی است که چشم درد بر او عارض شد و بجای پزشک به دامپزشک مراجعه کرد و چون داروی کدخدای دامپزشک چشمانش را به کلی کور کرد طرح دعوای کدخدای دامپزشک پیش قاضی برد و به خفت رای مبتلا گشت.
و اینچنین است که آش کمدی تلخ جهان امروز؛ به قدری شور شده که «ترامپِ کدخدا» در نقش پزشک ظاهر شده و برای نجات اقتصاد، از جان شهروندان مایه می گذارد و نسخه شکستن قرنطینه می پیچد، آخر مگر نه اینکه «آب که سربالا رفت قورباغه ابوعطا می خواند»؛ آنقدر در گوش ها پنبه فرو رفته که کسی دیگر ضجه های دکتر «تدروس ادهانوم» دبیرکل سازمان بهداشت جهانی را نمی شنود که ملتمسانه از سیاستمداران دنیای بیمار امروز تمنا می کند با امتناع از شکستن قرنطینه شهروندان، جان انسانها را بازیچه مطامع زودگذر اقتصادی خویش نکنند.
و چرا راه دوری برویم در همین کشور خودمان، دیگر کسی ضجههای ملتمسانه دکتر نمکی وزیر بهداشت را نمی شنود که تمنای تمدید قرنطینه را دارد در حالیکه نامه جناب آقای اقتصاددان ( مدرس خیابانی؛ قائم مقام صمت ) بر ناله های وزیر بهداشت یک کشور می چربد و ارجحیت دارد چراکه نسخه کدخدا بر تجویز پزشک متخصص توفق یافته است. در بین این جماعت اقتصاد خوار نه جان یک ملت که حتی حنای حناچی هم از ناله های دلسوزانه وزیر بهداشت جمهوری اسلامی رنگش فزون تر است.
نسخه جدید دکتر روحانی و بی مبالاتی به شکست بی محابای قرنطینه اجتماعی در کشور یادآور بی مبالاتی وزارت کشور و وزارت امورخارجه در پافشاری به بازگرداندن دانشجویان ایرانی ووهان با پرواز هواپیمایی منتصب به جناب آقای مرعشی و خاندان معظم هاشمی رفسنجانی است.
کاش یکی بود نه برای هدررفت بیت المال که برای دفاع از جان ملت ایران جسورانه در مقابل این قماش قد علم می کرد که آقایان این همه هزینه رسانه ای شد که مردم در خانه بمانند و ماندند حال که فرهنگش جا افتاد و سیزده بدر ایمن را هم پشت سر گذاشتیم با این طرح کدخدایی یک سوم رفع قرنطینه چه در سر می پرورانید؟ نکند سودای خلق ایتالیایی ثانی از ایران در سر دارید؟! ما هنوز آن شنبه زودهنگامی را که دکتر داشت نسخه اش را برای ملت ایران می پیچید که همه چی به روال عادی بازخواهد گشت را از خاطر نبرده ایم.
افتضاح جانسون کرونا گرفته را از یاد نبرده ایم که بنا به همین نسخه اقتصادی ترامپ کدخدا، با بیش از بیست نفر جلوی دوربین ها دست داد و آخر سر هم خودش کرونا گرفت، افتضاح مرکل و جاستین ترودو همه و همه پس لرزه های تصمیم اقتصادی کدخداست و امروز هم این نسخه در دستان دکتر ماست.
حال آنکه، به فرمایش پیامبر معظم صلی الله علیه و آله؛ «رطب خورده منع رطب نتواند کردن»؛ جناب آقای دکتر روحانی ، شرعا و عرفا به بهانه نجات اقتصاد جامعه مادامی می توانید دستور کدخدایانه شکست قرنطینه را صادر بفرمایید که در بازار کشور «ماسک جراحی» را بعنوان تنها ماسک قابل اعتماد به وفور بریزید نه آنکه ملت با حسرت آن را صرفا پشت شیشه تلویزیون هایشان بر صورت هیات محترم دولت ببینند، و زمانی می توانید این تجویز کدخدایانه را صادر بفرمایید که داروی ژاپنی ۲۰ میلیون تومانی «فاویپیراویر» را برای تک تک مبتلایان کرونا در کشور مهیا کنید نه آنکه صرفا آقایان دولتی مبتلا به کرونا از این دارو بهرهمند باشند و ملت محروم از آن باشند و وقتی میتوانید فرمان رفع تدریجی قرنطینه را صادر نمایید که جنابعالی خودتان نیز ویدئوکنفرانسهایتان را تعطیل کنید و حضورا در مجامع حاضر شوید، وقتی می توانید که فاصله گذاری خودتان در جلسه هیات دولت از ده قدم به یک قدم کاهش پیدا کند وگرنه پیچیدن نسخه کدخدای آمریکایی که خود به دزدی بیت المللی ماسک و دستکش در فرودگاه های جهان رو آورده برای ملت ایران گزافه است؛
ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر
بوریاباف اگر چه بافندهست
نبرندش به کارگاه حریر
دکتر محمد عبدالهی