شهدای ایران: هادی خانیکی، فعال اصلاحطلب و از تئوریسینهای این جریان خاص سیاسی، طی یادداشتی در ویژهنامه نوروزی روزنامه دولتی ایران، با تأکید بر اینکه جامعه فعلی ایران یک "جامعه بیقرار" است و از احساس ناعادلانه بودن موقعیتاش رنج میبرد؛ از این میگوید که در این جامعه خشونت بروز میکند!
او نوشته است: "نابرابری منزلتی" موضوعی است که در آموزههای انسانی، دینی، اخلاقی ما هم به آن تذکر و توجه داده شده است...پیامد هر نوع بیعدالتی اعم از بیعدالتی در ثروت، قدرت یا منزلت، در درجه نخست نوعی "خشونت اجتماعی" بشمار میرود. واقعیت این است که "اضطراب" محصول موقعیت نامستقر و موقعیت نابرابر است. وقتی گروهی، صنفی یا قشری و طبقهای از جامعه احساس ناامنی کند، واکنشهای خشن، افراطی و واکنشهایی از سر استیصال و درماندگی از خود بروز میدهد.
خانیکی در ادامه تصریح میکند: اما "خشونت اجتماعی" تنها یک بُعد از پیامدهای اضطراب منزلت است... در کنار "خشونت اجتماعی" که بیشتر در طبقات پایین اجتماعی بروز میکند و "بیتفاوتی اجتماعی" که در طبقات متوسط شاهد هستیم، میتوان مسائل دیگری همچون "پایین آمدن میزان اعتماد اجتماعی"، "کاهش همبستگی اجتماعی" و "نگرانی نسبت به آینده" را بهعنوان پیامدهای "نابرابری منزلتی" برشمرد.
*منظور خانیکی از اینهمه سیاهنمایی بیمبنا درباره جامعه ایرانی، القای این مسئله است که جامعه در شرایط "عامالبلوی" و خیزش خیابانی علیه حاکمیت قرار دارد.
بیمبنایی اظهارات خانیکی از آن روست که مثلا مقوله "نابرابری منزلتی" یک مفهوم انتزاعی است که بایستی رویش آنرا در کلام برخی مراجع اجتماعی و رسانهها جستجو کرد نه در واقعیت.
به این معنی که بر خلاف برخی کشورهای دیگر که مراجع اجتماعی عملکردهای حکومت خود را میستایند و مثلا روستاهای آن کشور را مناطقی زیبا با استعداد گردشگری معرفی میکنند اما ارکانی از مراجع اجتماعی در ایران که نیت "براندازی" دارند دائماً القا میکنند که حکومت در ایران فشل است، مردم به حکومت اعتماد ندارند و مثلا روستاهای ایران هم مناطقی محروم و در حال دست و پا زدن در فقر و گرسنگی هستند!
تفاوت این دو نوع عملکرد مراجع اجتماعی (اعم از خواص سیاسی، رسانهها و...) را میتوان در آنجا دید که محبوبیت دولت ایتالیا در روزهای مبارزه با کرونا افزایش یافته است اما در ایران شاهد انتقادات گسترده از همه تصمیمات درست و غلط دولت هستیم.
و یا مثلا شاهدیم که چطور مثبتات کشورمان از قبیل کاهش بیکاری، بهبود ضریب جینی، درمان رایگان مبتلایان کرونا و غیره که مصداق عینی منزلتبخشی حکومت به مردم هستند تماما از سوی همین مراجع اجتماعی انکار میشود!
گفتنیست، برخی تئوریسینهای اصلاحطلب ۱۰ سالی هست که با آرزوی بازگشت امثال "پری بلنده" (چهره تهییجکننده خیابان در کودتای ۲۸ مرداد) به خیابانها و براندازی نظام؛ از تمام رخدادهای ایران نتیجه اغتشاش و خشونت میگیرند و حتی یکی از آنها به بهانه وقوع سیل در ابتدای سال ۹۸ نیز از این گفت که مردم به مثابه سیل در خیابانها جاری خواهند شد!
جالب است که سعید حجاریان حتی در این زمینه بصورت تلویحی پیشنهاد تشکیل نوعی شورای انقلاب را هم داده است!
در کنار خانیکی، احمد پورنجاتی، دیگر فعال اصلاحطلب نیز اخیراً در یک یادداشت مدعی شد که جامعه ایرانی در شرایط تکرار انقلاب ۵۷ است.
محمدجواد حقشناس، عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران هم به تازگی در یک مصاحبه اقدام به اینهمانی بین نظام جمهوری اسلامی ایران و رژیم شاه کرد.
این نکته بدیهیست که اگر چنین اظهاراتی با پاسخهای تحلیلی و تئوریک مواجه نشود، توهم تبدیل به واقعیت خواهد شد...
انتشار چنین سخنانی در ارگان رسانهای دولت نیز محل تأملات جدیست ... خاصّه اینکه اغتشاشات آبان ۹۸ با تصمیم غلط و غیر مسئولانه برخی چهرههای دولتی بوقوع پیوسته است.